GeekAlerts

جایی برای گیک‌ها

·

تمام الگوریتم‌های یوتیوب

شاید فکر کنید یوتیوب رو می‌شناسید. همون جایی که ویدیوهای پر زرق و برق، اینفلوئنسرهای معروف و چالش‌های ویروسی رو می‌بینید. جایی که شرکت‌ها بهش میگن «هالیوود جدید». اما این فقط یک روی سکه است. یک سمت دیگه از یوتیوب وجود داره، یک دنیای مخفی که درست اون طرف دست‌های راهنمای الگوریتم قرار گرفته و هیچ شباهتی به چیزی که می‌شناسید نداره. یک دنیای وسیع که اکثر ویدیوهاش، یعنی چیزی حدود ۱۴.۸ میلیارد ویدیو، تقریبا هرگز دیده نشدن. تا الان.

بیست سال پیش، در ۲۳ آوریل ۲۰۰۵، یوتیوب اولین ویدیوی خودش رو منتشر کرد؛ ۱۹ ثانیه ویدیوی نه چندان جذاب از یکی از بنیانگذاران پلتفرم که داشت در باغ وحش فیل‌ها رو توصیف می‌کرد. حالا، بعد از دو دهه، یوتیوب از ریشه‌های آماتوری خودش فاصله گرفته و تبدیل به یک غول رسانه‌ای شده. این پلتفرم الان سرویس استریم شماره یک تلویزیون در دنیاست و کاربراش هر روز میلیاردها ساعت ویدیو تماشا می‌کنن. یوتیوبرهای بزرگ به راحتی از استودیوهای فیلم‌سازی معروف هم عملکرد بهتری دارن. برای اینکه یه مقایسه دستتون بیاد، در کل سال ۲۰۲۴، حدود ۸۲۳ میلیون بلیط سینما در تمام آمریکا و کانادا فروخته شد. در همین حین، فقط موفق‌ترین ویدیوی مستر بیست (MrBeast) به تنهایی ۷۶۲ میلیون بازدید گرفت؛ یعنی تقریبا برای هر ده نفر روی کره زمین، یک بازدید.

این تصویریه که خود یوتیوب دوست داره از خودش نشون بده: شیک، حرفه‌ای، سرگرم‌کننده و پر سر و صدا. اما اگه از یک زاویه دیگه به ماجرا نگاه کنیم، همه اینها فقط یه ظاهرسازیه.

اگه از یه لنز دیگه نگاه کنیم، ذات واقعی یوتیوب بیشتر شبیه این ویدیو از سال ۲۰۲۰ هست: قبل از اینکه من این ویدیو رو ببینم، فقط دو بار دیده شده بود. مردی دوربینش رو از پنجره اتاق خوابش به بیرون گرفته و بارش برف در اوج زمستان رو نشون میده. میگه: «ایناهاش. برف در حال باریدن». صدای تلویزیون از پس‌زمینه میاد. یه پرنده روی حصار کناری می‌شینه. ۱۹ دقیقه می‌گذره و هیچ اتفاق خاصی نمی‌افته.

رایان مک‌گریدی، محقق ارشد در «ابتکار زیرساخت عمومی دیجیتال» در دانشگاه ماساچوست امهرست، میگه: «بحث‌هایی که ما در مورد یوتیوب می‌کنیم، بر اساس یک دیدگاه فقیر و محدود از چیزیه که این پلتفرم واقعا هست. وقتی فقط روی چیزهای محبوب تمرکز می‌کنیم، از دست میدیم که اکثریت مردم واقعا چطور از یوتیوب به عنوان آپلودکننده استفاده می‌کنن و نقشی که این پلتفرم در جامعه ما بازی میکنه رو نادیده می‌گیریم.»

من یک ماه گذشته رو صرف گشت و گذار در یکی از اولین نمونه‌های واقعا تصادفی از ویدیوهای یوتیوب کردم که تا به حال خارج از خود شرکت جمع‌آوری شده. من با بخشی از اینترنت روبرو شدم که گاهی حس می‌کنیم گمشده؛ جایی پر از خودابرازی خالص و بدون روتوش. این یک دنیای کامله که الگوریتم همه‌چیزبین یوتیوب به شما نشونش نمیده.

مک‌گریدی اضافه میکنه: «یوتیوب فقط وسیله‌ای برای حرفه‌ای‌ها نیست. ما بهش به عنوان بازوی ویدیویی پیش‌فرض اینترنت تکیه می‌کنیم. یوتیوب یک زیرساخته. ابزار حیاتی‌ایه که آدم‌های معمولی برای ارتباط برقرار کردن ازش استفاده می‌کنن.»

ورود به دنیای وحشی و دیده‌نشده یوتیوب

برای پرده‌برداری از این روی پنهان یوتیوب، مک‌گریدی و همکارانش ابزاری ساختن که ویدیوها رو به صورت تصادفی «شماره‌گیری» می‌کرد. این ابزار جستجوگر (scraper) بیش از ۱۸ تریلیون آدرس اینترنتی بالقوه رو امتحان کرد تا تونست نمونه‌ای به اندازه کافی بزرگ برای تحلیل علمی واقعی جمع‌آوری کنه. یکی از یافته‌های این تحقیق اینه که به طور تخمینی، میانه بازدید (median) برای یک ویدیو در یوتیوب فقط ۴۱ باره. ویدیوهایی که بیشتر از ۱۳۰ بازدید دارن، در واقع جزو یک سوم بالای محبوب‌ترین محتواهای این سرویس به حساب میان. به عبارت دیگه، اکثریت عظیم ویدیوهای یوتیوب عملا نامرئی هستن.

بیشتر این ویدیوها قرار نیست ما ببینیمشون. اونها وجود دارن چون مردم به یک «انباری دیجیتال» برای نگهداری خاطراتشون نیاز دارن. این اینترنتیه که تحت فشار کلیک‌ها و الگوریتم‌ها شکل نگرفته؛ نگاهی گذرا به جایی که محتوا لازم نیست عملکردی داشته باشه، جایی که میتونه به سادگی فقط «وجود داشته باشه».

۱۲ سال پیش، زنی آمریکایی به اسم امیلی یک ویدیوی یوتیوب به اسم «sw33t tats» منتشر کرد. بعدا فهمیدم که این ویدیو حتی قدیمی‌تره و حدود سال ۲۰۰۸ ضبط شده. توی ویدیو، امیلی که خواسته اسم کاملش فاش نشه، توی اتاق خوابگاه دانشگاهش نشسته. دهنش رو باز میکنه و خواهر کوچکترش یه ماژیک رو به لب پایینش نزدیک میکنه.

خواهرش در حالی که می‌نویسه، فریاد میزنه «تکون نخور!» و دخترها به سختی میتونن جلوی خنده‌شون رو بگیرن. امیلی لبش رو جلوی دوربین باز نگه میداره و خواهرش هم همین کار رو میکنه تا خالکوبی شیرین خودش رو نشون بده. اما تصویر تاره؛ هرچی که روی این خالکوبی‌های فیک نوشته شده بود، در گذر زمان گم شده.

امیلی که الان ۳۴ سالشه و در نیویورک زندگی میکنه، تا وقتی من ازش در مورد این ویدیو پرسیدم، اصلا یادش نبود که وجود داره. میگه: «حتی یادم نمیاد چرا اینو آپلود کردم. فکر کنم میخواستم برای خواهرم بفرستمش، ولی همزمان باید فضای هاردم رو هم خالی می‌کردم. فقط یه جایی برای گذاشتنش لازم داشتم. نمیدونم، خنده‌دار و عجیبه. خوشحالم که هنوز اینجاست.»

ایتن زاکرمن، که به عنوان مدیر «ابتکار زیرساخت عمومی دیجیتال» دانشگاه ماساچوست، رهبری این تحقیق یوتیوب رو بر عهده داره، میگه: «ما معمولا فرض می‌کنیم دلیل استفاده از شبکه‌های اجتماعی اینه که سعی کنیم اینفلوئنسر بشیم. یا جو روگن هستی یا یه شکست‌خورده. اما این طرز فکر اشتباهیه.»

زاکرمن و همکارانش اولین کسانی نبودن که به دنبال کشف این بخش پنهان یوتیوب رفتن. مثلا بین سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲، آیفون‌ها قابلیتی داشتن که به کاربرا اجازه میداد با چند ضربه، ویدیوها رو مستقیم در یوتیوب پست کنن. یوتیوب گزارش داد که آپلودهای موبایلی در یک روز ۴۰۰ درصد افزایش پیدا کرده. اگه مردم عنوان سفارشی برای این ویدیوها انتخاب نمی‌کردن، اسم همه‌شون از یه فرمت استاندارد پیروی می‌کرد که باعث میشه یک دهه بعد هم به راحتی قابل جستجو باشن. چند تا از کنجکاوهای آنلاین این ویدیوها رو که ظاهرا تعدادشون به میلیون‌ها میرسه، بررسی کردن. یکی حتی یه پلیر سفارشی ساخته که بین اونها می‌چرخه.

«اگه هر کدوم از این ویدیوها ویروسی بشن، یعنی یه جای کار حسابی میلنگه. بیشتر یوتیوب برای این کار ساخته نشده.»

او توضیح میده که بدون پیشنهادهای الگوریتم، متوجه میشی که یوتیوب در واقع مطالعه‌ای از زندگی روزمره است؛ آدم‌هایی که لحظات کوچیک زندگیشون رو ثبت می‌کنن و از ابزارهای موجود برای تبادل ایده‌ها استفاده می‌کنن.

مثلا در جنوب آسیا، زاکرمن میگه که یوتیوب و شبکه‌های مشابه به نظر میرسه که به عنوان یک ابزار پیام‌رسان ویدیویی برای آدم‌های با سواد کم یا بی‌سواد عمل می‌کنن. در واقع، بیشتر محتوای یوتیوب از خارج از آمریکا میاد. آزمایشگاه زاکرمن تخمین زده که بیش از ۷۰ درصد ویدیوهای یوتیوب به زبان‌هایی غیر از انگلیسی هستن. شما ماهیگیرهایی در آمریکای جنوبی پیدا می‌کنید که از روی قایق دست تکون میدن، یا دو کارگر ساختمانی که به زبان هندی درباره دلتنگیشون برای خونه حرف میزنن. ویدیوهایی مثل اینها در دسته‌ای قرار میگیرن که او بهش میگه محتوای «دوستان و خانواده»، جایی که نظرات و تعاملات همگی از طرف آدم‌هایی میاد که به نظر میرسه کاربر رو شخصا می‌شناسن.

لحظات کوچک، داستان‌های بزرگ

البته بیشتر ویدیوهای دیده‌نشده یوتیوب از «sw33t tats» سرگرم‌کننده‌تر نیستن، که البته با احترام به امیلی، معیار خیلی بالایی هم نیست. این محتواها اونقدر ساده و بی‌مزه هستن که میتونن مغز آدم رو آب کنن. یه عروس برای عکاسی آماده میشه. یه مرد کره‌ای بداخلاق درباره سیاست غر میزنه. شش ثانیه از یه مربی هنرهای رزمی، بدون هیچ زمینه‌ای. فیلم دوربین داشبورد ماشینی که داره تلاش میکنه از یه پارکینگ خارج بشه. زنی که یه اسب رو در سال ۲۰۱۸ برای فروش تبلیغ میکنه. و ویدیوهای بی‌پایان و خسته‌کننده از صفحه‌نمایش بازی‌های ویدیویی – مطالعه دانشگاه ماساچوست امهرست نشون داد که حدود ۲۰ درصد از کل یوتیوب رو ویدیوهای بازی کردن تشکیل میده.

گاهی هم به چیزهای جالب، یا اغلب، فقط عجیب و غریب برمی‌خوری. سه مرد که با آهنگ جیمز براون به طور نمایشی به باسن همدیگه میزنن. زنی که یه برند کالباس ورقه‌ای رو نقد میکنه (و میگه «خیلی بد نیست»). یا کانال «چیزای فضایی و چیزای دیگه»، که یه بچه در مورد سیاره نپتون رپ میخونه و بعد از درگذشت ملکه الیزابت تسلیت میگه. دومی ظاهرا در دسته «چیزای دیگه» قرار میگیره.

بعضی ویدیوها دلخراش هستن. من به یه مرد مسن گوش دادم که تعریف می‌کرد چطور توی یه ماشین در یه مزرعه زندگی میکنه و در ازای یه جا برای موندن، کار یدی انجام میده. یه ویدیوی تاثیرگذار هم بود که صاحب گربه‌ای به اسم تایلر برای گربه از دست رفته‌اش ساخته بود. تایلر در حالی که سعی می‌کرد جلوی گریه‌اش رو بگیره، میگه: «کیکو دووم نیاورد. اینجا بدون اون خیلی ساکته.» چند ده تا ویدیو رو نگه داشتم تا یه بالرین جوان رو ببینم که با ظرافت روی صحنه شناور بود و جلوی جمعیت ساکت به این طرف و اون طرف می‌رفت.

زاکرمن میگه: «به عنوان محقق، ما زمان زیادی رو با این چیزا میگذرونیم. میتونه خیلی شبیه نگاه کردن به عکس‌های شخصی آدم‌ها باشه. بیشترش خسته‌کننده‌اس، اما گاهی تکان‌دهنده و حتی دلهره‌آوره. و هر از گاهی، به چیزی برمی‌خوری که حس می‌کنی به طرز невероятی در مورد نحوه ارتباط انسان‌ها روشنگری میکنه.»

اما جذاب‌ترین ویدیوها متعلق به بیل «ووف‌درایور» هلمن بود. اون یه مرد ۵۸ ساله است که در کار املاک در حومه بالتیمور آمریکا فعالیت میکنه. اما این شور و اشتیاق اصلیش نیست. چیزی که هلمن واقعا بهش اهمیت میده سگ‌هاش و روش منحصربه‌فردی هست که ازشون مراقبت میکنه. اون در یکی از ویدیوهاش میگه: «شما تا حالا همچین چیزی ندیدین». و من تضمین می‌کنم که حق با اونه.

هلمن بیش از ۵۰ وسیله نقلیه سفارشی ساخته که باهاشون چهار سگ هاسکی خودش رو به چیزی میبره که اسمش رو گذاشته «سورتمه‌سواری شهری». اون از شبکه‌های اجتماعی برای ثبت ماجراجویی‌هاشون در مسیرهای شرق آمریکا استفاده میکنه. همه اینها کمی شبیه مسابقات سورتمه‌سواری سگ‌های آیدیتارود هست. با این تفاوت که اینجا، سگ‌ها معمولا به کنار وسایل نقلیه کندرو، دوچرخه‌های خوابیده و گاری‌های برقی سگ‌گردانی بسته شدن. از ظاهر ماجرا پیداست که سگ‌های هلمن از شرکت در این ماجراجویی‌ها هیجان‌زده هستن.

اون در ۱۴ سال گذشته بیش از ۲۴۰۰ ویدیوی یوتیوب پست کرده که خیلی‌هاشون شامل آهنگ‌های راک اورجینال هم هستن. (هلمن میگه در واقع بیش از ۱۰۰ آهنگ برای ووف‌درایور نوشته.) اون کار زیادی انجام میده، با پهپادها و گروه‌هایی از دوستانش بیرون میره تا سفرهایش رو ثبت کنه. هلمن حتی از طریق پلتفرم کامئو (Cameo) برای تبلیغ ویدیوهاش به سلبریتی‌ها پول داده. اما با تمام این تلاش‌ها، کانالش اغلب توجه کمی جلب میکنه. خیلی از ویدیوهاش بازدیدهای دو رقمی پایین دارن.

«من خیلی وقتا مخاطب زیادی ندارم، ولی این اذیتم نمیکنه. من اونقدر عاشق خوشحالی سگ‌ها بودم که یه جایی با خودم فکر کردم «باید اینو به اشتراک بذارم». شاید این کار به کسی انگیزه بده که از سگ‌هاش بهتر مراقبت کنه، ولی راستش رو بخواید، من از یوتیوب مثل یه فضای ابری (کلود) استفاده می‌کنم تا جایی برای ثبت ماجراجویی‌هام داشته باشم. من این کار رو فقط به خاطر لذتی که بهم میده انجام میدم.»

یوتیوب برای اون پول‌ساز نیست و ووف‌درایور چیزی نمی‌فروشه – هرچند خوشحال میشه اگه بخواید سورتمه سگ شهری خودتون رو بسازید، ابعادش رو بهتون بده.

آشنایی با الگوریتم: موتور پنهان یوتیوب

تا اینجا از دنیای پنهان یوتیوب گفتیم، اما سوال اصلی اینه که چه چیزی باعث میشه ما فقط بخش کوچکی از این پلتفرم عظیم رو ببینیم؟ جواب در یک کلمه خلاصه میشه: الگوریتم.

الگوریتم یوتیوب یک سیستم پیچیده است که تصمیم میگیره چه ویدیوهایی به چه کسانی نشون داده بشه. این سیستم فقط یک فرمول ساده نیست، بلکه مجموعه‌ای از سیستم‌های مختلفه که با هم کار می‌کنن تا بهترین تجربه ممکن رو برای بیننده فراهم کنن. هدف اصلیش اینه که شما رو راضی نگه داره و باعث بشه تا جای ممکن روی پلتفرم بمونید.

این سیستم به طور مداوم در حال یادگیری از رفتار میلیاردها کاربره. هر کلیک، هر لایک، هر کامنت، هر اشتراک‌گذاری و حتی هر ویدیویی که ازش رد میشید، یک سیگنال به الگوریتم میفرسته. این داده‌ها به یوتیوب کمک میکنه تا پیش‌بینی کنه شما به چه چیزی علاقه دارید و ویدیوی بعدی که بهتون پیشنهاد میده چی باشه.

بیایید کمی عمیق‌تر بشیم و ببینیم این الگوریتم دقیقا چطور کار میکنه و چه عواملی روی تصمیماتش تاثیر میذارن.

فلسفه اصلی: رضایت بیننده، نه خود ویدیو

اولین و مهم‌ترین نکته‌ای که باید بدونید اینه که الگوریتم یوتیوب به خود ویدیوها اهمیت نمیده؛ بلکه به بیننده‌ها اهمیت میده. یوتیوب به طور رسمی اعلام کرده: «الگوریتم ما به ویدیوها توجهی نداره، به بیننده‌ها توجه میکنه. پس به جای اینکه سعی کنید ویدیویی بسازید که الگوریتم رو خوشحال کنه، روی ساختن ویدیویی تمرکز کنید که بیننده‌هاتون رو خوشحال کنه.»

این یعنی الگوریتم به دنبال ویدیوهای «خوب» به معنای ذهنی کلمه نیست. بلکه دنبال ویدیوهاییه که بتونن یک بیننده خاص رو راضی کنن. این رضایت از طریق معیارهای مختلفی سنجیده میشه.

اجزای کلیدی الگوریتم یوتیوب

الگوریتم در بخش‌های مختلف یوتیوب به شکل‌های متفاوتی عمل میکنه. سه مکان اصلی که الگوریتم ویدیوها رو به شما پیشنهاد میده عبارتند از:

  1. صفحه اصلی (Homepage)
  2. ویدیوهای پیشنهادی (Suggested Videos)
  3. نتایج جستجو (Search Results)

بیایید هر کدوم رو جداگانه بررسی کنیم.

۱. الگوریتم صفحه اصلی: دروازه ورود به دنیای شما

وقتی اپلیکیشن یوتیوب رو باز می‌کنید یا به وب‌سایتش سر میزنید، اولین چیزی که می‌بینید صفحه اصلیه. این صفحه برای هر کاربر کاملا شخصیه. هدف یوتیوب در این بخش اینه که بلافاصله توجه شما رو جلب کنه و ویدیویی رو بهتون نشون بده که احساس کنید دقیقا برای شما ساخته شده.

الگوریتم برای چیدن این صفحه به دو عامل اصلی نگاه میکنه:

  • عملکرد ویدیو (Performance): یعنی یک ویدیو چقدر تونسته بیننده‌هایی با سلیقه مشابه شما رو راضی و درگیر کنه. معیارهایی مثل نرخ کلیک و میانگین زمان تماشا در این بخش خیلی مهم هستن.
  • شخصی‌سازی (Personalization): این بخش کاملا به رفتار شما بستگی داره. سابقه تماشای شما، چیزهایی که جستجو کردید، کانال‌هایی که دنبال می‌کنید و حتی زمان و دستگاهی که باهاش یوتیوب رو می‌بینید، همگی روی پیشنهادهای صفحه اصلی تاثیر میذارن.

تاد بوپره، مدیر ارشد رشد و کشف در یوتیوب، این فرآیند رو به «خودکارسازی توصیه‌های دهان به دهان» تشبیه میکنه. الگوریتم می‌فهمه که آدم‌های شبیه شما از چه ویدیوهایی خوششون اومده و همون‌ها رو به شما هم پیشنهاد میده.

۲. الگوریتم ویدیوهای پیشنهادی: سفر بی‌پایان در یوتیوب

وقتی در حال تماشای یک ویدیو هستید، ستونی از ویدیوها در کنار یا پایین صفحه به شما پیشنهاد میشه. اینها «ویدیوهای پیشنهادی» هستن و یکی از قوی‌ترین موتورهای رشد در یوتیوب به حساب میان. هدف این بخش اینه که شما رو در یک «جلسه تماشا» نگه داره و نذاره از یوتیوب خارج بشید.

عواملی که روی این پیشنهادها تاثیر میذارن عبارتند از:

  • موضوعات مرتبط: الگوریتم به فراداده‌های (metadata) ویدیویی که در حال تماشای اون هستید، مثل عنوان، توضیحات و تگ‌ها، نگاه میکنه تا محتوای مشابه پیدا کنه. اگه دارید ویدیوی آموزش یوگا می‌بینید، به احتمال زیاد ویدیوهای مدیتیشن یا پیلاتس هم به شما پیشنهاد میشه.
  • سابقه تماشای بیننده: الگوریتم به یاد داره که شما اخیرا چه چیزهایی تماشا کردید. اگه چند روزه درگیر ویدیوهای آشپزی هستید، پیشنهادهای بیشتری در این زمینه دریافت خواهید کرد.
  • ویدیوهایی که معمولا با هم دیده میشن: الگوریتم الگوهای تماشای جمعی رو تحلیل میکنه. اگه اکثر آدم‌هایی که ویدیوی A رو می‌بینن، بعدش سراغ ویدیوی B میرن، به شما هم همین پیشنهاد داده میشه.
۳. الگوریتم جستجو: وقتی خودتون دست به کار میشید

جستجوی یوتیوب مثل موتور جستجوی گوگل عمل میکنه، با این تفاوت که نتایجش کاملا برای شما شخصی‌سازی شده. وقتی عبارتی رو جستجو می‌کنید، الگوریتم سعی میکنه مرتبط‌ترین نتایج رو بر اساس دو عامل به شما نشون بده:

  • ارتباط کلمات کلیدی: چقدر عنوان، توضیحات و محتوای خود ویدیو با چیزی که جستجو کردید، همخوانی داره.
  • عملکرد ویدیو برای اون جستجو: کدوم ویدیوها بیشترین تعامل (لایک، کامنت، زمان تماشا) رو برای اون کلمه کلیدی خاص به دست آوردن.

اینجا جاییه که بهینه‌سازی برای موتورهای جستجو یا همون سئو (SEO) یوتیوب اهمیت پیدا میکنه. با استفاده درست از کلمات کلیدی، میتونید شانس دیده شدن ویدیوتون در نتایج جستجو رو به شدت بالا ببرید.

الگوریتم یوتیوب شورتز (Shorts): یک بازی کاملا متفاوت

یوتیوب شورتز با رشد انفجاری و بازدیدهای روزانه نزدیک به ۷۰ میلیارد بار، به یکی از محبوب‌ترین فرمت‌های محتوایی تبدیل شده. اما الگوریتم اون با ویدیوهای طولانی فرق داره.

در ویدیوهای طولانی، بیننده با دیدن عنوان و تامبنیل، آگاهانه انتخاب میکنه که چه چیزی رو ببینه. اما در شورتز، کشف محتوا بر اساس «سوایپ کردن» اتفاق میفته. شما در یک فید بی‌پایان از ویدیوهای پیشنهادی غرق میشید. این تفاوت کلیدی باعث شده الگوریتم شورتز هم متفاوت عمل کنه.

الگوریتم شورتز چطور کار میکنه؟

یوتیوب به تاریخ انتشار شورتز اهمیت نمیده. در عوض، الگوریتم ابتدا یک شورت جدید رو به گروه کوچکی از مخاطبان نشون میده. اگه عملکرد خوبی داشت، به تدریج به مخاطبان گسترده‌تری پیشنهاد میشه. به همین دلیله که یک شورت میتونه هفته‌ها یا حتی ماه‌ها بعد از انتشارش ویروسی بشه.

چه چیزهایی برای الگوریتم شورتز مهمه؟

  • نسبت «دیده شده» به «رد شده با سوایپ»: الگوریتم به شدت به این معیار توجه داره. اگه تعداد زیادی از مردم ویدیوی شما رو تا آخر ببینن به جای اینکه سریع ازش رد بشن، این یک سیگنال خیلی قویه.
  • زمان تماشا (Watch Duration): منظور درصد تماشای ویدیوست، نه کل زمان تماشا. مثلا یه شورت ۳۰ ثانیه‌ای با ۸۵ درصد زمان تماشا، احتمالا رتبه بهتری از یه شورت ۶۰ ثانیه‌ای با ۵۰ درصد زمان تماشا میگیره.
  • بازپخش و لوپ (Loops): شورت‌هایی که به طور طبیعی تکرار میشن یا بیننده رو تشویق به دوباره دیدن میکنن، شانس بیشتری برای پیشنهاد شدن دارن.
  • تعامل: لایک، کامنت و اشتراک‌گذاری همچنان مهم هستن.
  • ترجیحات کاربر: الگوریتم فید شورتز رو بر اساس چیزهایی که کاربر قبلا لایک کرده، تماشا کرده یا ازشون رد شده، شخصی‌سازی میکنه.

نکته مهم اینه که نرخ کلیک یا CTR در شورتز یک فاکتور رتبه‌بندی نیست، چون کاربرها فعالانه روی شورتز کلیک نمی‌کنن، بلکه در فید اونها رو می‌بینن.

تاریخچه الگوریتم: از کلیک تا رضایت

برای اینکه بفهمیم الگوریتم یوتیوب چطور به اینجا رسیده، بد نیست نگاهی به تاریخچه تحولاتش بندازیم.

  • دوره اول (۲۰۰۵-۲۰۱۱): عصر کلیک و بازدید
    در روزهای اولیه، الگوریتم خیلی ساده بود. فقط ویدیوهایی رو پیشنهاد می‌داد که بیشترین بازدید یا کلیک رو داشتن. این سیستم یک مشکل بزرگ داشت: به راحتی میشد اون رو با عنوان‌ها و تامبنیل‌های گمراه‌کننده، یا همون «کلیک‌بیت» (clickbait)، فریب داد. مردم روی ویدیو کلیک می‌کردن، اما سریع ازش خارج میشدن چون محتوا اون چیزی نبود که انتظار داشتن. این موضوع به تجربه کاربری آسیب میزد.
  • دوره دوم (۲۰۱۲): تمرکز روی زمان تماشا (Watch Time)
    در سال ۲۰۱۲، یوتیوب تصمیم گرفت الگوریتم رو تغییر بده و به جای کلیک، روی زمان تماشا تمرکز کنه. منطق این بود: اگه مردم یه ویدیو رو برای مدت طولانی‌تری ببینن، یعنی ازش لذت بردن. این تغییر بزرگ، دنیای تولید محتوا در یوتیوب رو متحول کرد. خالقان محتوا فهمیدن که باید ویدیوهایی بسازن که بیننده رو درگیر کنه. این تغییر باعث ظهور فرمت‌های محتوایی جدیدی مثل ویدیوهای گیمینگ طولانی، ولاگ‌های زیبایی و پادکست‌های ویدیویی شد.
  • دوره سوم (۲۰۱۵ تا امروز): اولویت با رضایت بیننده
    یوتیوب به زودی فهمید که حتی زمان تماشا هم به تنهایی کافی نیست. یه نفر ممکنه یه ویدیوی طولانی رو ببینه اما در نهایت ازش راضی نباشه. برای همین، از سال ۲۰۱۵، یوتیوب شروع به اندازه‌گیری مستقیم رضایت بیننده کرد. این کار از طریق نظرسنجی‌های کوتاه بعد از تماشای ویدیو و توجه بیشتر به سیگنال‌های مستقیمی مثل لایک، دیسلایک و دکمه «علاقه‌ای ندارم» انجام شد.
    در سال ۲۰۱۶، یوتیوب با انتشار یک مقاله علمی، از سیستم هوش مصنوعی جدیدش به نام «شبکه‌های عصبی عمیق برای پیشنهادهای یوتیوب» پرده برداشت. این سیستم به شدت شخصی‌سازی شده بود و هدفش پیدا کردن ویدیویی بود که یک بیننده خاص دوست داره ببینه، نه ویدیویی که بقیه دیدن. به گفته مدیر محصول یوتیوب در سال ۲۰۱۸، ۷۰ درصد از کل زمان تماشای یوتیوب صرف دیدن ویدیوهایی میشه که توسط الگوریتم پیشنهاد شدن.
  • دوره چهارم (۲۰۱۶ تا امروز): مسئولیت‌پذیری و ایمنی
    با بزرگتر شدن یوتیوب، مشکلات مربوط به مدیریت محتوا هم بیشتر شد. محتوای مضر، اطلاعات نادرست و افراط‌گرایی سیاسی به نگرانی‌های جدی برای یوتیوب، تبلیغ‌دهنده‌ها و حتی دولت‌ها تبدیل شد.
    یوتیوب اعلام کرد که مسئولیت کاهش انتشار این نوع محتواها رو جدی میگیره. در سال ۲۰۱۹، تغییراتی در الگوریتم اعمال کرد که به گفته خودشون، تماشای «محتوای مرزی» (محتوایی که قوانین رو نقض نمیکنه اما مضره) رو تا ۷۰ درصد کاهش داد. این تلاش‌ها همچنان ادامه داره و یوتیوب سعی میکنه بین آزادی بیان و ایجاد یک محیط امن تعادل برقرار کنه.

چگونه الگوریتم را به نفع خود به کار بگیریم؟ (راهنمای عملی برای تولیدکنندگان محتوا)

حالا که با سازوکار و تاریخچه الگوریتم آشنا شدیم، وقتشه ببینیم چطور می‌تونیم از این دانش برای رشد کانالمون استفاده کنیم. یادتون باشه، هدف «هک کردن» الگوریتم نیست، بلکه «همکاری» با اونه. اگه شما محتوایی بسازید که بیننده‌ها رو راضی کنه، الگوریتم هم به شما پاداش میده.

این بخش یک راهنمای جامع از نکات عملیه که از تمام منابعی که بررسی کردیم، استخراج شده.

بخش اول: استراتژی‌های بنیادین (فکر کردن مثل الگوریتم)

۱. مخاطب خود را بشناسید، نه الگوریتم را

این مهم‌ترین قانون بازیه. همونطور که تاد بوپره میگه، فکرتون رو از «الگوریتم» به «مخاطب» تغییر بدین. به جای اینکه بپرسید «الگوریتم چی دوست داره؟»، بپرسید «مخاطب من چی دوست داره؟».

  • به بخش آنالیتیکس یوتیوب سر بزنید: این بخش نقشه گنج شماست. به قسمت «Audience» یا «مخاطب» برید. ببینید مخاطبان شما چه سنی دارن، از کدوم کشورها هستن و مهم‌تر از همه، «چه کانال‌های دیگه‌ای رو تماشا می‌کنن». این به شما ایده‌های بی‌نظیری برای محتوای آینده میده.
  • کامنت‌ها را بخوانید: کامنت‌ها فقط برای تعامل نیستن، بلکه منبع اطلاعاتن. ببینید مخاطبان از چه چیزی در ویدیوی شما بیشتر خوششون اومده. آیا از شوخی‌های شما لذت بردن؟ آیا از تدوین سریع خوششون میاد؟ اینها سیگنال‌های مستقیمی از طرف مخاطب شماست.
۲. روی یک نیچ (Niche) یا موضوع خاص تمرکز کنید

یک کانال که هر روز درباره یک موضوع متفاوت ویدیو می‌سازه، مثل رستورانیه که هم پیتزا سرو می‌کنه، هم کله‌پاچه و هم سوشی. شاید چند نفری جذب بشن، اما کسی مشتری دائمش نمیشه. وقتی شما روی یک موضوع خاص تمرکز می‌کنید، به الگوریتم کمک می‌کنید تا بفهمه مخاطب هدف شما کیه.

  • الگوی X-Y: جی آکونزو، یک استراتژیست محتوا، یک چارچوب جالب به اسم «فرض X-Y» رو پیشنهاد میده: «این یک [نوع پروژه] درباره [موضوع] است. برخلاف بقیه [انواع پروژه] درباره [موضوع]، فقط ما [پیشنهاد منحصربه‌فرد] رو ارائه میدیم.»
    • مثلا: «این یک کانال آشپزی درباره غذاهای گیاهی است. برخلاف بقیه کانال‌های گیاهی، فقط ما روی غذاهای سنتی ایرانی به شکل گیاهی تمرکز می‌کنیم.»
    این به شما کمک میکنه تا جایگاه منحصربه‌فرد خودتون رو پیدا کنید.
۳. یک سفر برای بیننده طراحی کنید

فکر نکنید هر ویدیو یک جزیره جداگانه‌اس. وقتی کسی یک ویدیوی شما رو تماشا میکنه، باید به راحتی بتونه ویدیوی بعدی رو پیدا کنه.

  • از پلی‌لیست‌ها استفاده کنید: ویدیوهای مرتبط رو در پلی‌لیست‌ها دسته‌بندی کنید. مثلا «آموزش فتوشاپ برای مبتدیان» یا «ولاگ‌های سفر به شمال». این کار «زمان تماشای جلسه» (Session Watch Time) رو بالا میبره که یکی از مهم‌ترین سیگنال‌ها برای الگوریتمه.
  • از کارت‌ها (Cards) و صفحه پایانی (End Screens) استفاده کنید: در طول ویدیو، با استفاده از کارت‌ها، به ویدیوهای مرتبط دیگه‌تون اشاره کنید. در ۲۰ ثانیه پایانی ویدیو، از صفحه پایانی استفاده کنید تا یک ویدیوی دیگه و دکمه سابسکرایب رو پیشنهاد بدین.

بخش دوم: بهینه‌سازی فنی (کمک به الگوریتم برای فهمیدن محتوای شما)

۴. تحقیق کلمات کلیدی (Keyword Research) را جدی بگیرید

یوتیوب دومین موتور جستجوی دنیاست. پس باید مثل یک سئوکار فکر کنید.

  • از ابزارها استفاده کنید: ابزارهایی مثل TubeBuddy و VidIQ (که نسخه‌های رایگان هم دارن) به شما کمک می‌کنن کلماتی رو پیدا کنید که مردم جستجو می‌کنن ولی رقابت سرشون کمه.
  • به پیشنهادات جستجوی یوتیوب دقت کنید: وقتی شروع به تایپ کردن در نوار جستجوی یوتیوب می‌کنید، خود یوتیوب عباراتی رو پیشنهاد میده. اینها چیزهایی هستن که مردم واقعا جستجو می‌کنن.
۵. عنوان‌های جذاب و غیرکلیک‌بیت بنویسید

عنوان شما باید هم برای انسان جذاب باشه و هم برای الگوریتم قابل فهم.

  • کلمه کلیدی اصلی رو در ابتدای عنوان بیارید.
  • کنجکاوی ایجاد کنید: مثلا به جای «آموزش ادیت عکس»، بنویسید «راز ادیتی که عکس‌های شما رو متحول میکنه».
  • از اعداد استفاده کنید: «۷ اشتباه رایج در یوتیوب که باید ازشون دوری کنید».
  • کوتاه و مختصر: سعی کنید عنوان زیر ۶۰ کاراکتر باشه تا در نتایج جستجو کامل نشون داده بشه.
۶. تامبنیل‌های (Thumbnail) خیره‌کننده طراحی کنید

تامبنیل اولین چیزیه که بیننده می‌بینه و ۹۰ درصد ویدیوهای موفق تامبنیل سفارشی دارن.

  • چهره‌های احساسی: نتفلیکس در تحقیقی متوجه شد که تامبنیل‌هایی با چهره‌هایی که احساسات پیچیده (مثل تعجب، شوک، خوشحالی) رو نشون میدن، کلیک بیشتری میگیرن.
  • کنتراست بالا و رنگ‌های شاد: تامبنیل شما باید در بین انبوه ویدیوها به چشم بیاد.
  • متن کوتاه و خوانا: اگه متنی روی تامبنیل میذارید، باید بزرگ و خوانا باشه. نهایتا سه تا چهار کلمه.
  • ثبات در سبک: یک سبک مشخص برای تامبنیل‌هاتون داشته باشید تا مخاطبان به مرور زمان ویدیوهای شما رو با یک نگاه بشناسن.
۷. از توضیحات (Description) و تگ‌ها (Tags) به درستی استفاده کنید
  • توضیحات: دو سه خط اول توضیحات خیلی مهمه چون بدون زدن دکمه «بیشتر» هم دیده میشه. کلمه کلیدی اصلیتون رو حتما در این بخش بیارید. توضیحات رو کامل بنویسید و لینک‌های مرتبط (مثل لینک به شبکه‌های اجتماعی یا پلی‌لیست‌های دیگه) رو در اون قرار بدین.
  • تگ‌ها: یوتیوب میگه تگ‌ها دیگه نقش خیلی کمی در کشف ویدیو دارن، اما هنوزم بی‌تاثیر نیستن. مخصوصا اگه اسم کانال یا کلمه کلیدی شما معمولا با املای اشتباه جستجو میشه، میتونید از تگ‌ها استفاده کنید. ۵ تا ۸ تگ مرتبط کافیه.
۸. از زیرنویس (Captions) و فصل‌بندی (Chapters) استفاده کنید
  • زیرنویس: آپلود کردن فایل زیرنویس (SRT) به دو دلیل عالیه. اول اینکه محتوای شما رو برای افراد ناشنوا یا کسانی که بدون صدا ویدیو می‌بینن، قابل دسترس میکنه. دوم اینکه یک متن کامل از ویدیوی شما رو در اختیار الگوریتم قرار میده تا بهتر بفهمه محتوای شما درباره چیه.
  • فصل‌بندی: با اضافه کردن تایم‌استمپ (مثلا ۰۰:۰۰ – مقدمه) در توضیحات، ویدیوی شما به بخش‌های مختلف تقسیم میشه. این کار به بیننده کمک میکنه سریع‌تر به جوابش برسه و تجربه کاربری بهتری داشته باشه.

بخش سوم: تعامل و رشد (ساختن یک جامعه وفادار)

۹. بیننده را در ۵ ثانیه اول میخکوب کنید

مقدمه ویدیوهای شما حیاتیه. اگه نتونید در چند ثانیه اول توجه بیننده رو جلب کنید، اونها ویدیو رو می‌بندن و این یک سیگنال منفی بزرگ برای الگوریتمه.

  • با یک قلاب شروع کنید: یک سوال جنجالی، یک آمار تکان‌دهنده، یا یک صحنه هیجان‌انگیز از اواسط ویدیو رو در همان ابتدا نشون بدین.
  • مقدمه‌های طولانی و خسته‌کننده رو حذف کنید: مستقیم برید سر اصل مطلب.
۱۰. به طور منظم ویدیو منتشر کنید

الگوریتم به طور مستقیم به تعداد ویدیوهای شما در هفته نگاه نمیکنه، اما ثبات در انتشار باعث میشه مخاطبان شما بدونن کی باید منتظر ویدیوی جدید باشن. این کار باعث میشه در ساعات اولیه انتشار، بازدید خوبی بگیرید که برای الگوریتم مهمه. یک برنامه واقع‌بینانه برای خودتون بچینید (مثلا هفته‌ای یک ویدیو) و بهش پایبند باشید.

۱۱. در زمان مناسب پست کنید

با اینکه الگوریتم به زمان انتشار اهمیت نمیده، اما انتشار ویدیو در زمانی که مخاطبان شما آنلاین هستن، میتونه بهتون کمک کنه. به بخش آنالیتیکس کانالتون برید و ببینید در چه روزها و ساعت‌هایی بیشترین بازدید رو دارید. ویدیوتون رو کمی قبل از اون ساعات اوج منتشر کنید.

۱۲. از منابع ترافیک خارجی استفاده کنید

منتظر الگوریتم نمونید! ویدیوهاتون رو در شبکه‌های اجتماعی دیگه، وبلاگتون، یا در خبرنامه ایمیلیتون به اشتراک بذارید. این ترافیک خارجی به الگوریتم نشون میده که ویدیوی شما ارزشمنده و میتونه به رشد اولیه‌اش کمک کنه.

۱۳. با مخاطبان خود تعامل کنید

به کامنت‌ها جواب بدین. از دکمه قلب برای تشکر از کامنت‌های خوب استفاده کنید. یک کامنت مهم رو پین کنید تا بحث ادامه پیدا کنه. این تعاملات به الگوریتم میگه که یک جامعه فعال دور کانال شما شکل گرفته.

۱۴. از قابلیت‌های مختلف یوتیوب استفاده کنید

فقط به ویدیوهای طولانی اکتفا نکنید.

  • یوتیوب شورتز: برای جذب مخاطب جدید و سریع عالیه.
  • پخش زنده (Live): برای تعامل عمیق‌تر با مخاطبان وفادار.
  • بخش انجمن (Community Tab): برای نظرسنجی، گذاشتن عکس و در ارتباط بودن با مخاطبان بین ویدیوها.
۱۵. آنالیز، آنالیز و باز هم آنالیز

بهترین دوست شما در یوتیوب، بخش آنالیتیکس شماست.

  • نرخ حفظ مخاطب (Audience Retention): ببینید مردم در کجای ویدیوی شما خسته میشن و از تماشا دست می‌کشن. شاید اون بخش‌ها رو باید در ویدیوهای بعدی حذف کنید.
  • منابع ترافیک (Traffic Sources): ببینید مردم از کجا شما رو پیدا می‌کنن. از جستجو؟ از ویدیوهای پیشنهادی؟ این به شما میگه استراتژیتون در کدوم بخش موفق بوده.
  • تست A/B: تامبنیل‌ها و عنوان‌های مختلف رو امتحان کنید. ببینید کدوم‌ها نرخ کلیک (CTR) بهتری میگیرن.

یک نگاه بی‌طرف به جنبه‌های تاریک الگوریتم

با تمام این توضیحات، مهمه که بدونیم الگوریتم یوتیوب همیشه هم بی‌نقص عمل نمیکنه. در طول سال‌ها، انتقادهای زیادی بهش وارد شده.

تحقیقات نشون داده که الگوریتم میتونه تمایل به تقویت منفی‌گرایی و کلیشه‌ها داشته باشه. همچنین، نگرانی‌هایی در مورد نقش اون در ترویج سخنان نفرت‌پراکن، افراط‌گرایی سیاسی و اطلاعات نادرست وجود داشته. گروه‌هایی مثل کارتل‌های مواد مخدر و تروریست‌ها هم از این پلتفرم برای تبلیغ و جذب نیرو استفاده کردن.

یوتیوب میگه که با به‌روزرسانی مداوم «دستورالعمل‌های جامعه» و معیاری به نام «نرخ بازدید متخلفانه» (violative view rate)، در تلاش برای مقابله با این مشکلاته. به گفته این شرکت، در سال ۲۰۱۷ از هر ۱۰,۰۰۰ بازدید، بین ۶۳ تا ۷۲ بازدید مربوط به محتوای متخلف بوده، اما امروز این عدد به ۸ تا ۹ بازدید کاهش پیدا کرده.

با این حال، محققانی مثل مک‌گریدی معتقدن که وقتی صحبت از قانون‌گذاری میشه، تمرکز همیشه روی محتوای ویروسیه. این نگاه، این واقعیت رو نادیده میگیره که یوتیوب برای میلیون‌ها نفر یک زیرساخت ارتباطی حیاتیه.

مک‌گریدی میگه: «اگه دنبالش بگردی، پیداش میکنی». منظور او محتوای نفرت‌پراکن و اطلاعات نادرسته. او معتقده که این نوع محتوا در مقایسه با کل ویدیوهای یوتیوب بسیار نادره. اما اضافه میکنه که «مهم نیست یک ویدیوی مخرب چقدر نادره، اگه بازدید زیادی بگیره، به یک مشکل جدی تبدیل میشه».

در نهایت، تصویری که از یوتیوب در ذهن داریم – جایی پر از سلبریتی، رسوایی و ویروسی شدن‌های ساختگی – تنها بخشی از داستانه. بخش بزرگتر یوتیوب در لحظات آروم، در ویدیوهایی با دوربین لرزان و صداهایی که برای شخص خاصی ضبط نشده، وجود داره. این ویدیوها همگی عمومی هستن، اما واضحه که بیشترشون برای غریبه‌ها آپلود نشدن. تماشای اونها مثل اینه که به یک راز بزرگ راه پیدا کرده باشی؛ یک مستند وسیع و بدون سانسور از زندگی انسان. اما این تماشا در مقایسه با سرگرمی‌های آماده‌ای که الگوریتم به ما میده، نیازمند تلاش و حوصله است. شاید برای همین باشه که در نهایت، ما هم مثل نویسنده اصلی این متن، تب‌ها رو می‌بندیم و به همون دنیای صیقل‌خورده و شرکتی اینترنت برمی‌گردیم.

منابع

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *