خلاصه
- سندروم ویلیامز یه بیماری ژنتیکی نادره که به خاطر حذف یه تیکه کوچیک از کروموزوم ۷ اتفاق میفته.
- افراد مبتلا معمولاً چهره خاص، مشکلات قلبی (مثل تنگی آئورت) و رشد کند دارن.
- شخصیتشون خیلی اجتماعی، مهربون و عاشق موسیقیه، ولی ممکنه اضطراب و مشکلات دیداری-فضایی هم داشته باشن.
- این سندروم مادامالعمره و درمانی نداره، ولی با مراقبت پزشکی منظم و توانبخشی میشه مدیریتش کرد.
- تشخیص زودهنگام با آزمایش ژنتیک خیلی مهمه تا بتونن بهترین حمایتها رو دریافت کنن.
- مشاوره ژنتیک و ارتباط با گروههای حمایتی برای خانوادهها خیلی کمککننده است.
احتمالا تا حالا اسم سندروم ویلیامز به گوشتون نخورده، یا اگه هم شنیدین، اطلاعات دقیقی ازش ندارین. این یه وضعیت ژنتیکی نادره که از همون بدو تولد همراه فرد هست و میتونه هر کسی رو درگیر کنه. قضیه از این قراره که یه تغییر کوچیک توی نقشه ژنتیکی بدن، باعث به وجود اومدن یه سری ویژگیهای خاص فیزیکی، شناختی و رفتاری میشه. آدمهایی که این سندروم رو دارن، معمولا شخصیت خیلی اجتماعی و دوستانهای دارن، به موسیقی علاقه عجیبی نشون میدن و تواناییهای کلامی خوبی دارن. اما در کنار اینها، با چالشهایی مثل مشکلات قلبی-عروقی، تاخیر توی رشد و مشکلات یادگیری هم روبرو میشن. این سندروم که بهش سندروم ویلیامز-بورن هم میگن، زن و مرد رو به یه اندازه تحت تاثیر قرار میده و توی همه نژادها و کشورها هم دیده میشه.
یه نکته مهم اینه که سندروم ویلیامز گاهی اوقات تشخیص داده نمیشه. این یعنی خیلی از افراد تا سنین بالاتر، حمایت و درمانی که بهش احتیاج دارن رو دریافت نمیکنن. هدف از این مقاله اینه که با هم یه سفر کامل و دقیق به دنیای این سندروم داشته باشیم و ببینیم از نظر علمی، چه اتفاقی توی بدن این افراد میفته و زندگی با این سندروم چه شکلیه.
ریشه ماجرا کجاست؟ علت ژنتیکی سندروم ویلیامز
برای اینکه بفهمیم سندروم ویلیامز از کجا میاد، باید یه سر به دنیای ژنتیک بزنیم. بدن ما از سلولها ساخته شده و توی هر سلول، یه «دفترچه راهنما» به اسم دیانای (DNA) وجود داره. این دیانایها توی ساختارهایی به اسم کروموزوم بستهبندی شدن. ما آدما به طور معمول ۴۶ تا کروموزوم داریم که به صورت ۲۳ جفت مرتب شدن.
سندروم ویلیامز به خاطر حذف شدن یا گم شدن یه تیکه کوچیک از ماده ژنتیکی روی کروموزوم شماره ۷ به وجود میاد. این ناحیه حذف شده که بهش «میکرودیلیشن 7q11.23» هم میگن، شامل ۲۵ تا ۲۸ ژن میشه. وقتی این ژنها از روی یکی از دو نسخه کروموزوم ۷ حذف میشن، اون دفترچه راهنمای بدن ناقص میشه و همین موضوع، باعث بروز علائم و ویژگیهای این سندروم میشه.
این اتفاق معمولا کاملا تصادفی و به صورت خود به خودی موقع تشکیل سلول تخمک یا اسپرم توی بدن یکی از والدین (که خودشون سالم هستن) رخ میده. یعنی توی اکثر خانوادهها، بچهای که سندروم ویلیامز داره، تنها فرد توی کل خانواده و فامیل هست که این وضعیت رو داره. پس مهمه بدونیم که این موضوع هیچ ربطی به کاری که والدین در طول بارداری انجام دادن یا ندادن، نداره.
با اینکه بیشتر موارد تصادفی هستن، اما توی موارد خیلی نادر، ممکنه این سندروم از پدر یا مادری که خودش هم این سندروم رو داره، به ارث برسه. توی این حالت، وراثت به شکل «اتوزومال غالب» هست. این یعنی فقط وجود یک نسخه از کروموزوم ۷ تغییر یافته برای بروز سندروم کافیه. به همین خاطر، فردی که سندروم ویلیامز داره، به احتمال ۵۰ درصد این وضعیت رو به هر کدوم از بچههاش منتقل میکنه.
ژنهای کلیدی که حذف میشن
محققها معتقدن که حذف شدن چند تا ژن خاص توی این ناحیه، نقش اصلی رو توی به وجود اومدن ویژگیهای سندروم ویلیامز بازی میکنه. بیاین با چند تاشون آشنا بشیم:
- ژن ELN: این ژن مسئول تولید پروتئینی به اسم «الاستین» هست. الاستین همونطور که از اسمش پیداست، به بافتهای بدن مثل پوست و دیواره رگهای خونی، خاصیت کشسانی و انعطافپذیری میده. حذف شدن این ژن، دلیل اصلی مشکلات قلبی-عروقی (مثل تنگ شدن رگها)، پوست کشسان و مفاصل انعطافپذیر توی این افراده.
- ژنهای LIMK1، GTF2I و GTF2IRD1: مطالعات نشون میده که حذف شدن این ژنها احتمالا توی به وجود اومدن چالشهای مربوط به مهارتهای دیداری-فضایی (مثل نقاشی کشیدن یا جهتیابی)، ویژگیهای رفتاری خاص و مشکلات شناختی دیگه نقش داره.
- ژن GTF2IRD1: به نظر میرسه حذف این ژن توی شکلگیری ویژگیهای خاص چهره هم موثر باشه.
- ژن NCF1: یه نکته جالب در مورد این ژن وجود داره. بودن یا نبودن این ژن روی ریسک ابتلا به فشار خون بالا توی افراد مبتلا به سندروم ویلیامز تاثیر میذاره. اگه این ژن هم جزو قسمت حذف شده باشه، احتمال اینکه فرد به فشار خون بالا مبتلا بشه کمتره. پس حذف شدنش یه جورایی نقش محافظتی داره. اما اگه این ژن حذف نشده باشه، ریسک فشار خون بالا بیشتر میشه.
چهرهها و ویژگیها: علائم سندروم ویلیامز چیست؟
افرادی که سندروم ویلیامز دارن، مجموعهای از ویژگیهای جسمی، شناختی و شخصیتی مشترک رو نشون میدن. البته مهمه بدونیم که هر فردی منحصر به فرده و شدت و تعداد این ویژگیها میتونه از یه نفر به نفر دیگه خیلی متفاوت باشه. بعضیها ممکنه مشکلات جدیتری داشته باشن و بعضی دیگه مشکلات کمتر.
ویژگیهای ظاهری و جسمی
یه سری از ویژگیهای فیزیکی مشترک بین افراد مبتلا به سندروم ویلیامز وجود داره که شامل موارد زیر میشه:
- چهره خاص: خیلی از این افراد یه سری ویژگیهای چهره مشخص دارن. البته اینها مشکل پزشکی محسوب نمیشن، فقط یه الگوی مشترکه. این ویژگیها با بالا رفتن سن مشخصتر میشن و شامل موارد زیر هستن:
- پیشونی پهن
- فاصله لب بالا تا بینی بلند (فیلتروم بلند)
- بینی کوتاه و سر بالا
- پل بینی صاف و فرورفته
- گونههای پر و لپهای تپل
- دهان گشاد و لبهای پر
- چونه کوچیک و توسعه نیافته
- پف دور چشمها
- گوشهای برجسته
- چشمهای آبی و لبخند گشاد هم گاهی دیده میشه.
- بعضیها ممکنه انحراف چشم یا استرابیسم (مخصوصا از نوع ازوتروپی یا تمایل چشم به داخل) داشته باشن.
- یه الگوی ستارهای شکل (Stellate Pattern) توی عنبیه چشم، مخصوصا توی چشمهای رنگ روشن، ممکنه دیده بشه.
- مشکلات رشد و وزن: نوزادانی که با این سندروم به دنیا میان، ممکنه وزن تولد کمی داشته باشن و به کندی وزن بگیرن. بزرگسالان مبتلا به این سندروم هم معمولا قد کوتاهتری از میانگین جامعه دارن.
- مشکلات تغذیه در نوزادی: نوزادان ممکنه توی غذا خوردن مشکل داشته باشن. چیزهایی مثل مشکل در بلعیدن، غذا خوردن خیلی کند، استفراغ، خفگی و کولیک شدید و طولانی مدت شایع هست.
- حساسیت شدید به صدا (هایپراکوسیس): این افراد به صدا خیلی حساسن. صداهایی که برای بقیه معمولیه، میتونه اونها رو بترسونه یا اذیت کنه. این حساسیت بهش «فونوفوبیا» هم میگن و به نظر میرسه به خاطر عملکرد غیرعادی عصب شنوایی باشه.
- مشکلات دندانی: مشکلات دندانی خیلی شایعه و شامل این موارد میشه:
- دندونهای کوچیکتر از حد معمول
- دندونهای با شکل عجیب و غریب
- فاصله زیاد بین دندونها
- روی هم قرار نگرفتن درست دندونهای فک بالا و پایین (مال اکلوژن)
- مینای دندون ناقص
- مشکلات قلبی-عروقی: این یکی از جدیترین مشکلات مرتبط با سندروم ویلیامزه و حدود ۷۵ درصد بچهها رو درگیر میکنه. شایعترین مشکل، تنگ شدن رگهای خونیه، مخصوصا:
- تنگی فوق دریچه آئورت (Supravalvular Aortic Stenosis): آئورت، شاهرگ اصلی بدنه. توی این حالت، قسمتی از آئورت که دقیقا بالای دریچه آئورت قرار داره، تنگ میشه.
- تنگی شریان ریوی (Pulmonary Stenosis): شریان ریوی، خونی که باید به ریهها بره تا اکسیژن بگیره رو حمل میکنه و تنگ شدنش میتونه مشکلساز باشه.
- فشار خون بالا (هایپرتنشن) هم یه مشکل رایجه، مخصوصا در بزرگسالی.
- بالا بودن کلسیم خون (هایپرکلسمی): بعضی از نوزادان مبتلا، سطح کلسیم بالایی توی خونشون دارن. این موضوع میتونه باعث بیاشتهایی، تحریکپذیری و گیجی بشه. گفته میشه کولیک و بیقراری زیاد نوزادان مبتلا به این سندروم هم ممکنه به خاطر همین هایپرکلسمی باشه. معمولا سطح کلسیم تا حدود ۱۲ ماهگی به حالت عادی برمیگرده، ولی گاهی ممکنه تا بزرگسالی هم ادامه پیدا کنه.
- مشکلات دیگه:
- فتق: فتق کشاله ران و فتق ناف شایع هست.
- مشکلات کلیوی: ممکنه شکل و عملکرد کلیهها غیرعادی باشه.
- مشکلات عضلانی و مفصلی: شل بودن بیش از حد مفاصل (Joint Hypermobility)، تونوس عضلانی پایین (هایپوتونی)، عضلات ضعیف، هماهنگی ضعیف بدنی و محدودیتهای حرکتی در مفاصل با بالا رفتن سن، از مشکلات رایج هستن.
- مشکلات هورمونی: بلوغ زودرس و کمکاری تیروئید (هایپوتیروئیدیسم) در کودکان هم گزارش شده. همچنین ریسک ابتلا به دیابت نوع ۲ در بزرگسالی بالاتره.
ویژگیهای شناختی و شخصیتی
در کنار ویژگیهای فیزیکی، یه سری الگوهای شناختی و شخصیتی هم وجود داره که خیلی جالبه:
- ناتوانیهای ذهنی: بیشتر افراد مبتلا به سندروم ویلیامز، ناتوانی ذهنی خفیف تا متوسط دارن. این یعنی ممکنه تاخیرهای رشدی، بهره هوشی (IQ) پایینتر از میانگین (معمولا بین ۴۰ تا ۱۱۲ با میانگین حدود ۶۹) و مشکلات یادگیری داشته باشن.
- نقاط ضعف و قوت شناختی خاص:
- ضعف در مهارتهای دیداری-فضایی: این یکی از بارزترین ویژگیهاشونه. اونها توی کارهایی مثل نقاشی کشیدن، پازل درست کردن یا جهتیابی خیلی مشکل دارن. مثلا خیلی از بزرگسالان مبتلا نمیتونن یه پازل ساده شش تکهای رو کامل کنن. این مشکل به خاطر تفاوت در نحوه پردازش اطلاعات بصری در مغزشون (مسیر پشتی قشر مغز) هست.
- قوت در مهارتهای کلامی: در مقایسه با بهره هوشیشون، تواناییهای کلامی خیلی خوبی دارن. دایره لغاتشون گسترده است و از کلمات و اصطلاحات پیچیده و غیرمعمول استفاده میکنن. حرف زدنشون هم خیلی احساسی و آهنگینه. حافظه کوتاهمدت شنیداری و توانایی تشخیص چهره هم از نقاط قوتشونه.
- شخصیت بیش از حد اجتماعی: این شاید معروفترین ویژگی افراد مبتلا به سندروم ویلیامز باشه. اونها شخصیتی شبیه به «مهمانی کوکتل» دارن؛ یعنی خیلی خوشمشرب، پرحرف، برونگرا و مشتاق به برقراری ارتباط با دیگران هستن. هیچ ترسی از غریبهها ندارن و ممکنه خیلی راحت غریبهها رو در آغوش بگیرن. این رفتار به خاطر تفاوت در عملکرد مغزشون، مخصوصا ناحیه آمیگدال (که ترس و واکنشهای اجتماعی رو کنترل میکنه) هست.
- علاقه شدید به موسیقی: خیلی از این افراد علاقه عجیبی به موسیقی دارن و به نظر میرسه احتمال داشتن «گوش مطلق» (Absolute Pitch) یعنی توانایی تشخیص نتها بدون هیچ نت مرجعی، در اونها بیشتره. مغز اونها موسیقی رو متفاوت پردازش میکنه و این علاقه شدید رو توجیه میکنه.
- اضطراب و ترسها: با وجود ظاهر شاد و اجتماعی، این افراد سطح بالایی از اضطراب رو تجربه میکنن و مستعد ابتلا به فوبیا (ترسهای شدید) هستن. این موضوع ممکنه با حساسیت شنواییشون هم مرتبط باشه.
- اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD): علائمی مثل تمرکز پایین، بیشفعالی و تکانشگری در این افراد خیلی شایعه.
نگاهی به مغز در سندروم ویلیامز
تحقیقات نشون داده که مغز افراد مبتلا به سندروم ویلیامز از نظر ساختاری و عملکردی تفاوتهایی داره. این تفاوتها به خوبی ویژگیهای رفتاری و شناختی اونها رو توضیح میده:
- مسیرهای پردازش بصری: مغز ما دو مسیر اصلی برای پردازش اطلاعات بصری داره. مسیر شکمی (Ventral) برای تشخیص «چیستی» اشیا (مثلا تشخیص چهره) و مسیر پشتی (Dorsal) برای تحلیل «کجایی» و روابط فضایی اشیاست. در سندروم ویلیامز، مسیر شکمی نسبتا سالمه (برای همین در تشخیص چهره خوبن)، اما مسیر پشتی دچار اختلاله (برای همین در تحلیل فضایی ضعیفن).
- آمیگدال و واکنشهای اجتماعی: آمیگدال مغز این افراد در پاسخ به محرکهای ترسناک اجتماعی (مثل چهرههای عصبانی) واکنش کمتری نشون میده، اما در برابر محرکهای ترسناک غیر اجتماعی (مثل حیوانات ترسناک) واکنش بیش از حد داره. این میتونه توضیح بده که چرا از غریبهها نمیترسن ولی ممکنه فوبیاهای دیگه داشته باشن.
- قشر شنوایی و موسیقی: حجم و فعالیت قشر شنوایی چپ در این افراد بیشتره، چیزی که قبلا فقط در موزیسینهای حرفهای دیده شده بود. این موضوع میتونه علاقه و استعدادشون در موسیقی رو توضیح بده.
مسیر رشد و تحول در طول زندگی
سندروم ویلیامز در هر مرحله از زندگی، چالشها و ویژگیهای خاص خودشو داره.
- دوران نوزادی: علائم اولیه شامل وزن کم موقع تولد, مشکلات تغذیه, رفلاکس معده و بیقراریهای شبانه هستن. سوفل قلبی هم معمولا در اولین معاینات پزشکی تشخیص داده میشه و اغلب همین مشکلات قلبی باعث اولین شک به سندروم ویلیامز میشه.
- دوران کودکی: تاخیرهای رشدی خیلی مشخص هستن. این بچهها معمولا دیرتر از بقیه حرف میزنن (اولین کلمه ممکنه تا ۳ سالگی هم طول بکشه) و دیرتر راه میفتن. مهارتهای حرکتی ظریف مثل نوشتن و نقاشی کشیدن هم براشون خیلی سخته. با اینکه در ابتدا تاخیر کلامی دارن، اما در نوجوانی معمولا به تواناییهای کلامی خوبی میرسن.
- دوران نوجوانی و بزرگسالی: در بزرگسالی قد و وزنشون معمولا پایینتر از میانگینه. مشکلات مفصلی و افزایش تونوس عضلانی (هایپرتونی) شایع میشه. مشکلات قلبی-عروقی، گوارشی و فشار خون هم ادامه پیدا میکنه. از نظر روانی، با وجود میل شدید به برقراری ارتباط، خیلی از نوجوانان و بزرگسالان مبتلا به سندروم ویلیامز، انزوای اجتماعی، ناامیدی و تنهایی رو تجربه میکنن. این موضوع به این دلیله که با وجود رفتار دوستانه، در برقراری ارتباطات عمیقتر مشکل دارن و ممکنه به خاطر سادگی و اعتماد زیادشون، مورد سو استفاده یا تمسخر قرار بگیرن. بیشتر بزرگسالان برای زندگی مستقل یا کار کردن در محیطهای رقابتی به حمایت نیاز دارن.
چطور سندروم ویلیامز تشخیص داده میشه؟
تشخیص این سندروم معمولا در دوران نوزادی یا اوایل کودکی اتفاق میفته و یه فرآیند چند مرحلهای داره:
- مشاهده علائم: اولین قدم، توجه پزشک به علائم فیزیکی، مشکلات پزشکی (مخصوصا قلبی) و تاخیرهای رشدی هست. ترکیب چهره خاص با رفتارهای خیلی دوستانه، معمولا پزشک رو به سمت آزمایش ژنتیک سوق میده.
- معاینه فیزیکی و سابقه پزشکی: پزشک کودک رو به دقت معاینه میکنه تا ویژگیهای ظاهری مثل چهره، مشکلات مفصلی و … رو بررسی کنه.
- آزمایشهای تکمیلی:
- آزمایش خون: برای بررسی سطح کلسیم.
- اکوکاردیوگرافی: برای بررسی دقیق قلب و عروق.
- سونوگرافی کلیه: برای بررسی مشکلات کلیوی.
- تایید با آزمایش ژنتیک: تشخیص قطعی فقط با آزمایش ژنتیک ممکنه. دو تا آزمایش اصلی برای این کار وجود داره:
- آزمایش FISH (Fluorescent In Situ Hybridization): این آزمایش به طور خاص دنبال حذف شدن ژن الاستین (ELN) روی کروموزوم ۷ میگرده. از اونجایی که تقریبا ۹۹ درصد افراد مبتلا این حذف ژنی رو دارن، این تست خیلی دقیقه.
- آزمایش ریزآرایه کروموزومی (Chromosome Microarray): این یه تست جدیدتر و جامعتره که میتونه نه تنها حذف ژنی مربوط به سندروم ویلیامز، بلکه خیلی از تغییرات کروموزومی کوچیک دیگه رو هم تشخیص بده و امروزه بیشتر جایگزین تست FISH شده.
خلاصه اطلاعات سندروم ویلیامز | |
---|---|
نامهای دیگر | سندروم ویلیامز-بورن (WBS) |
تخصص مرتبط | ژنتیک پزشکی، اطفال |
علائم اصلی | تغییرات چهره، ناتوانی ذهنی، شخصیت بیش از حد دوستانه، قد کوتاه |
عوارض شایع | مشکلات قلبی، دورههای کلسیم بالای خون |
مدت زمان | مادام العمر |
علت | ژنتیکی (حذف در کروموزوم ۷) |
درمان | انواع مختلف کاردرمانی و گفتاردرمانی |
امید به زندگی | کمتر از جمعیت عمومی (بیشتر به دلیل بیماریهای قلبی) |
فراوانی | بین ۱ در ۷,۵۰۰ تا ۱ در ۲۰,۰۰۰ تولد |
مدیریت و درمان: مسیری برای یک زندگی بهتر
در حال حاضر هیچ درمانی برای سندروم ویلیامز وجود نداره. اما خبر خوب اینه که با مدیریت درست علائم و حمایتهای مناسب، این افراد میتونن به پتانسیل کامل خودشون برسن و کیفیت زندگی خوبی داشته باشن. درمان روی مدیریت مشکلات پزشکی و فراهم کردن حمایتهای رشدی، شناختی و اجتماعی متمرکزه. این کار به یه تیم از متخصصهای مختلف نیاز داره:
- نظارت منظم پزشکی:
- متخصص قلب: به خاطر ریسک بالای مشکلات قلبی-عروقی، ارزیابیهای سالانه توسط متخصص قلب ضروریه. بعضی مشکلات ممکنه با گذشت زمان ایجاد یا بدتر بشن.
- متخصص غدد: برای کنترل سطح کلسیم و مشکلات هورمونی مثل بلوغ زودرس یا مشکلات تیروئید.
- متخصص کلیه (نفرولوژیست): برای بررسی عملکرد کلیهها.
- چشم پزشک و دندانپزشک: برای بررسی و درمان مشکلات مربوط به چشم و دندانها.
- مداخلات درمانی و توانبخشی:
- فیزیوتراپی: برای کمک به مشکلات مربوط به تونوس عضلانی پایین، مفاصل شل و بهبود هماهنگی حرکتی.
- کاردرمانی (Occupational Therapy): برای تقویت مهارتهای حرکتی ظریف (مثل نوشتن)، مهارتهای روزمره زندگی و مدیریت مشکلات حسی (مثل حساسیت به صدا).
- گفتاردرمانی: برای کمک به تاخیرهای کلامی اولیه و بهبود مهارتهای ارتباطی.
- حمایتهای آموزشی و رفتاری:
- برنامه آموزشی فردی (IEP): بچهها معمولا به برنامههای آموزشی ویژه در مدرسه نیاز دارن تا بتونن با چالشهای یادگیری کنار بیان.
- آموزش مهارتهای اجتماعی: با اینکه خیلی اجتماعی هستن، اما باید بهشون یاد داد که چطور به شکل مناسب با دیگران ارتباط برقرار کنن. مثلا نحوه درست سلام کردن به جای بغل کردن ناگهانی غریبهها، و آگاه کردنشون در مورد خطرات سو استفاده.
- رواندرمانی: رویکردهایی مثل درمان شناختی-رفتاری میتونه برای مدیریت اضطراب و فوبیاها خیلی موثر باشه.
- موسیقی درمانی: با توجه به علاقه و استعدادشون در موسیقی، این روش میتونه به یادگیری و کاهش اضطرابشون کمک زیادی بکنه.
- مداخلات پزشکی و جراحی:
- جراحی قلب: در مواردی که تنگی عروق شدید باشه، ممکنه به جراحی برای ترمیم رگها (مثل استفاده از پچ) یا روشهای کمتهاجمیتر مثل بالون زدن یا استنتگذاری نیاز باشه.
- تغییرات رژیم غذایی: برای کنترل سطح بالای کلسیم، ممکنه لازم باشه مصرف کلسیم و ویتامین D محدود بشه.
نقش حیاتی مشاوره ژنتیک و گروههای حمایتی
اگه توی خانوادهای فردی با تشخیص سندروم ویلیامز وجود داشته باشه، صحبت با یه مشاور ژنتیک میتونه خیلی کمککننده باشه. مشاورهای ژنتیک متخصصهایی هستن که هم در زمینه ژنتیک و هم مشاوره تخصص دارن. اونها میتونن:
- به خانواده کمک کنن تا ماهیت این سندروم، علت به وجود اومدنش و نحوه به ارث رسیدنش رو بهتر بفهمن.
- توضیح بدن که این تشخیص برای سلامت و رشد کودک چه معنایی داره.
- گزینههای آزمایش ژنتیک برای بقیه اعضای خانواده یا برای بارداریهای آینده رو توضیح بدن.
- حمایت عاطفی فراهم کنن و خانواده رو به گروههای حمایتی و خانوادههای دیگهای که شرایط مشابهی دارن وصل کنن.
ارتباط با سازمانها و انجمنهای مربوط به سندروم ویلیامز (مثل Williams Syndrome Association) هم خیلی مهمه. این مراکز منابع اطلاعاتی ارزشمندی فراهم میکنن و فرصتی برای ارتباط با دیگران و به اشتراک گذاشتن تجربیات ایجاد میکنن.
نگاهی به تاریخچه و باورهای قدیمی
سندروم ویلیامز اولین بار در سال ۱۹۶۱ توسط یه پزشک نیوزلندی به اسم دکتر «جان سی. پی. ویلیامز» توصیف شد. اون چهار بیمار رو گزارش کرد که همگی تنگی فوق دریچه آئورت، ناتوانی ذهنی و ویژگیهای چهره خاصی داشتن. یک سال بعد، یه پزشک آلمانی به اسم «ای. جی. بورن» هم موارد مشابهی رو گزارش کرد و به همین دلیل اسم کامل این سندروم، ویلیامز-بورن هست.
در گذشته، به خاطر ویژگیهای خاص چهره این افراد، از صفت «اِلفمانند» (Elfin) برای توصیفشون استفاده میشد. بعضیها حتی این نظریه رو مطرح کردن که افسانههای فولکلور انگلیسی در مورد موجودات جادویی و مهربونی مثل اِلفها و پریها، از افراد مبتلا به این سندروم الهام گرفته شده. اما امروزه، هم خانوادهها و هم متخصصها استفاده از این اصطلاحات رو رد میکنن و اون رو مناسب نمیدونن.
زندگی با سندروم ویلیامز پر از چالشهای پزشکی و رشدیه، اما در عین حال با شخصیتهای فوقالعاده مهربون، اجتماعی و عاشق موسیقی همراهه. با افزایش آگاهی، تشخیص زودهنگام و حمایتهای همهجانبه، افراد مبتلا به این سندروم میتونن زندگی شاد و پرباری داشته باشن. امید به زندگی در این افراد با پیشرفتهای پزشکی روز به روز در حال بهتر شدنه و مدیریت موفق چالشها امکانپذیرتر از هر زمان دیگهای شده.
دیدگاهتان را بنویسید