خلاصه
- یک تحقیق ۴۰ ساله نشون داده بودجه علم فدرال آمریکا بیشتر وقتی زیاد شده که جمهوریخواهان هم مجلس نمایندگان و هم ریاست جمهوری رو کنترل میکردن، نه دموکراتها.
- این مطالعه با بررسی لوایح بودجه از ۱۹۸۰ تا ۲۰۲۰ انجام شده و ۱۷۱ حساب علمی در ۲۷ سازمان دولتی رو تحلیل کرده.
- معلوم شده کمکهزینههای رقابتی فقط ۷ تا ۲۴ درصد کل بودجه علم رو تشکیل میدن؛ بیشتر بودجه به قرارداد با شرکتهای خصوصی و تحقیقات داخلی سازمانها اختصاص پیدا میکنه.
- وقتی جمهوریخواهان مجلس رو کنترل میکردن، هر حساب علمی ۱۵۰ میلیون دلار و وقتی رئیسجمهور جمهوریخواه بود، ۱۰۰ میلیون دلار بیشتر بودجه گرفته؛ سنا تاثیر مشخصی نداشته.
- این افزایش بودجه فقط در حوزه دفاع نبوده و شامل سازمانهایی مثل NIH، NSF و NASA هم میشه.
- با اینکه میزان کلی بودجه تغییر کرده، اما نحوه تقسیم پول بین رشتههای مختلف علمی (مثل زیستی، فیزیکی، اجتماعی) خیلی تحت تاثیر کنترل حزبی قرار نگرفته که خبر خوبیه.
احتمالا شما هم فکر میکنید که دموکراتها بیشتر از جمهوریخواهها به علم و تحقیق اهمیت میدن و بودجه بیشتری براش در نظر میگیرن. اما یک تحقیق خیلی بزرگ که ۴۰ سال طول کشیده، یه نتیجه کاملا متفاوت رو نشون میده. این تحقیق که توی مجله معتبر «ساینس» (Science) منتشر شده، میگه که بودجه برنامههای علمی و تحقیقاتی دولت فدرال آمریکا وقتی بیشتر بوده که جمهوریخواهها کنترل مجلس نمایندگان و ریاست جمهوری رو در دست داشتن. این یافته باورهای رایج در مورد حمایت سیاسی از علم رو به چالش میکشه.
انگیزه اصلی این تحقیق این بود که توی این دوره که اختلافات سیاسی روز به روز بیشتر میشه، محققها میخواستن رابطه بین قدرت سیاسی و بودجه علم رو بهتر بفهمن. دولت آمریکا بزرگترین حامی مالی تحقیقات توی کل دنیاست و سرمایهگذاریهاش برای کشورهای دیگه هم یه جور الگو حساب میشه. از طرفی، پیشرفت علمی به دههها حمایت مداوم احتیاج داره، چیزی که با چرخههای کوتاه مدت سیاسی جور در نمیاد.
درسته که تا حالا دعواهای سیاسی پرسروصدایی سر بودجه بعضی رشتههای خاص مثل تحقیقات آب و هوایی یا خشونت با اسلحه پیش اومده، اما هیچ مدرک بزرگ و سیستماتیکی وجود نداشت که نشون بده کنترل حزبی به طور کلی چه تاثیری روی کل سرمایهگذاری دولت فدرال در علم در طول زمان داشته. برای همین، محققها دنبال این بودن که این خلا رو پر کنن.
چطوری این تحقیق انجام شد؟
یک تیم از محققها به سرپرستی دانشکده مدیریت کلاگ دانشگاه نورثوسترن (Northwestern University’s Kellogg School of Management) برای این کار، سوابق عمومی اداره انتشارات دولت آمریکا و اداره بودجه کنگره رو از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۲۰ بررسی کردن. اونها روی «لوایح تخصیص بودجه» (appropriations bills) تمرکز کردن؛ اینها قوانینی هستن که کنگره هر سال برای تامین مالی عملیات عادی دولت تصویب میکنه. این روش بهشون اجازه داد تا تصمیمهای بودجهبندی مستقیم سیاستگذارها رو برای ۱۷۱ حساب مختلف علمی و تحقیقاتی توی ۲۷ سازمان دولتی مختلف ببینن.
این روش یه دید جامع از بودجه علم به ما میده. این بودجه فقط شامل کمکهزینههایی (گرنتهایی) که سازمانهایی مثل موسسه ملی بهداشت (NIH) و بنیاد ملی علوم (NSF) میدن نمیشه، بلکه کارهای علمی که خود سازمانهای دولتی انجام میدن یا تحقیقاتی که شرکتهای خصوصی با قراردادهای دولتی پیش میبرن رو هم شامل میشه.
تیم تحقیق، دادهها رو از چهار مرحله کلیدی فرآیند بودجه سالانه تحلیل کرد:
- درخواست اولیه بودجه رئیس جمهور.
- لایحه بودجهای که کمیتههای مجلس نمایندگان آماده میکنن.
- لایحه بودجهای که کمیتههای سنا آماده میکنن.
- نسخه نهایی لایحهای که به قانون تبدیل میشه.
این تحلیل چند مرحلهای بهشون اجازه داد تا ببینن اولویتهای هر نهاد چطوری روی سطح نهایی بودجه تاثیر میذاره.
کمکهزینههای تحقیقاتی فقط بخش کوچکی از ماجراست
یکی از اولین چیزهایی که این تحقیق نشون داد این بود که کمکهزینههای رقابتی (Competitive Grants)، که معمولا توی بحثهای مربوط به بودجه علم خیلی بهشون پرداخته میشه، در واقع بخش نسبتا کوچکی از کل سرمایهگذاری دولت فدرال در علم هستن. تحلیلها نشون داد که از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۲۰، این کمکهزینهها فقط بین ۷ تا ۲۴ درصد از کل بودجه علم و تحقیقات رو تشکیل میدادن.
بخش خیلی بزرگتری از این بودجه صرف قرارداد با شرکتهای خصوصی و تحقیقاتی میشه که داخل خود سازمانهای دولتی انجام میشه، مثل آزمایشگاههای ملی یا سازمان ملی هوانوردی و فضایی (ناسا). دادهها نشون میده که تا سال ۲۰۱۹ (آخرین سال قبل از کرونا)، دولت فدرال ۳۷۰ میلیارد دلار تعهد مالی برای کمکهزینهها و موارد مشابه داشته، اما برای همون حسابهای علمی، بیشتر از ۱.۵ تریلیون دلار تعهد مالی برای استخدام پیمانکارها داشته. این یعنی بخش بزرگی از فعالیتهای علمی و تحقیقاتی دولت توسط پیمانکارهای خصوصی انجام میشه.
یافته اصلی: جمهوریخواهها بودجه بیشتری اختصاص دادن
نتیجه اصلی این تحقیق از مدلهای آماری به دست اومد که سطح بودجه رو توی شرایط سیاسی مختلف مقایسه میکردن و در عین حال، اندازه کلی بودجه فدرال رو هم در نظر میگرفتن. تحلیلها نشون داد:
- وقتی جمهوریخواهها کنترل مجلس نمایندگان رو داشتن، هر حساب علمی و تحقیقاتی به طور متوسط حدود ۱۵۰ میلیون دلار بودجه بیشتری نسبت به زمانی که دموکراتها اکثریت بودن، دریافت کرده.
- وقتی یک جمهوریخواه رئیس جمهور بود، این حسابها به طور متوسط حدود ۱۰۰ میلیون دلار بیشتر از سالهایی که رئیس جمهور دموکرات بود، بودجه گرفتن.
جالبه که کنترل سنا همچین ارتباط قوی و مشخصی با سطح بودجه نداشت.
این الگوی افزایش بودجه زیر نظر جمهوریخواهها فقط به یه حوزه مثل دفاع محدود نمیشد. درسته که وزارت دفاع (DoD) زیر نظر رئیسجمهورهای جمهوریخواه بودجه علمی خیلی بیشتری میگرفت (به طور متوسط بیشتر از ۱ میلیارد دلار اضافی برای هر حساب)، اما این روند به بقیه نهادهای تحقیقاتی بزرگ هم کشیده شده بود. برای مثال، محققها دیدن که کنترل جمهوریخواهها بر مجلس نمایندگان با بودجه بیشتر برای علم در موسسه ملی بهداشت (NIH)، بنیاد ملی علوم (NSF)، ناسا (NASA) و مراکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC) همراه بوده.
چرا مجلس نمایندگان و رئیس جمهور تاثیر بیشتری دارن؟
محققها حدس میزنن که تاثیر بیشتر مجلس نمایندگان و ریاست جمهوری ممکنه به خاطر ساختار این نهادها باشه. حزب اکثریت توی مجلس نمایندگان کنترل رویهای قابل توجهی روی دستور کار داره و میتونه مستقیمتر لوایح بودجه رو شکل بده. رئیس جمهور هم به عنوان یک شخص واحد، میتونه اولویتهاش رو توی پیشنهاد بودجه مشخص کنه بدون اینکه نیاز به مذاکره داخلی داشته باشه. در مقابل، قوانین سنا اغلب به حمایت گستردهتر و دو حزبی برای تصویب قوانین نیاز داره (مثل قانون کلوچر که برای پایان دادن به بحث به سه پنجم آرا نیاز داره)، و همین موضوع ممکنه تاثیر حزب اکثریت رو به تنهایی کمتر کنه.
آیا نوع تحقیقات هم تحت تاثیر سیاست قرار میگیره؟
این تحقیق یه مجموعه داده جداگانه از کمکهزینههای فدرال رو هم بررسی کرد تا ببینه آیا کنترل سیاسی روی نحوه توزیع پول بین رشتههای مختلف تحقیق هم تاثیر میذاره یا نه. محققها با استفاده از دادههایی که بیشتر از یک تریلیون دلار کمکهزینه رو از سال ۱۹۵۲ تا ۲۰۱۹ ردیابی میکردن، تایید کردن که مجموع کل پولی که به عنوان کمکهزینه پرداخت شده، زمانی که جمهوریخواهها کنترل مجلس نمایندگان رو داشتن، بیشتر بوده.
با این حال، اونها هیچ تفاوت قابل توجهی توی نحوه تقسیم این پول بین رشتههای علمی گسترده پیدا نکردن. یعنی سهم بودجهای که به حوزههایی مثل علوم زیستی، علوم فیزیکی یا علوم اجتماعی میرسید، تقریبا ثابت باقی میموند، صرف نظر از اینکه کدوم حزب کنگره رو کنترل میکرد. این نشون میده که هرچند سیاست ممکنه روی اندازه کلی بودجه علم تاثیر بذاره، اما فرآیندهای داخلی سازمانهای تامین کننده بودجه، مثل «داوری همتا» (peer review)، به حفظ ثبات در تخصیص کمکهزینههای تحقیقاتی بین رشتههای مختلف کمک میکنه. این یک خبر خوب در فضای سیاسی امروز به حساب میاد.
چرا این الگو وجود داره؟
نویسندههای مقاله چند توضیح احتمالی برای یافته اصلی خودشون ارائه میدن:
- یک احتمال اینه که قانونگذارهای دموکرات ممکنه اولویتهای رقابتی بیشتری برای هزینههای اختیاری داشته باشن، مثل برنامههای اجتماعی، آموزش یا مراقبتهای بهداشتی. این باعث میشه وقتی بودجهها تنظیم میشن، با بده بستانهای سختی روبرو بشن.
- احتمال دیگه اینه که جمهوریخواهها ممکنه بیشتر تمایل به حمایت از بودجه علم داشته باشن چون بخش بزرگی از این بودجه از طریق قراردادها به شرکتهای خصوصی میره، که این با اولویتهای رشد اقتصادی و نوآوری بخش خصوصی همخونی داره.
محدودیتها و حرف آخر
این مطالعه مثل هر تحقیق دیگهای محدودیتهایی هم داره. این تحلیل یک ارتباط قوی بین کنترل حزبی و سطح بودجه پیدا کرده، اما نمیتونه به طور قطعی یک رابطه علت و معلولی رو ثابت کنه. دوره ۴۰ سالهای که بررسی شده، موارد محدودی از تغییر کنترل سیاسی رو شامل میشه که جدا کردن تاثیر دقیق یک عامل خاص رو سخت میکنه.
نویسندهها همچنین هشدار میدن که یافتههای اونها تاریخی هستن و ممکنه روندهای آینده رو پیشبینی نکنن، به خصوص با توجه به تغییرات اخیر در گفتمان سیاسی پیرامون علم. اونها اشاره میکنن که حمایت تاریخی مشاهده شده از طرف جمهوریخواهها، تضمینی برای اولویتهای بودجهبندی در آینده نیست.
برای تحقیقات آینده، باید عمیقتر به مکانیزمهای خاصی که این الگوهای بودجهبندی رو ایجاد میکنن، پرداخته بشه. فهمیدن انگیزهها و بده بستانهایی که قانونگذارها از هر دو حزب در طول فرآیند بودجه با اونها روبرو هستن، میتونه تصویر کاملتری به ما بده. محققها پیشنهاد میکنن که یافتههای اونها میتونه به حامیان علم کمک کنه تا بهتر با سیاستگذارها ارتباط برقرار کنن. به جای اینکه فرض رو بر اختلافات حزبی بذارن، میتونن روی اولویتهای مشترکی تمرکز کنن که برای هر دو طرف جذاب باشه، مثل رقابتپذیری اقتصادی، امنیت ملی و پیشرفت فناوری، که به طور تاریخی حمایت دو حزبی رو برای علم جلب کرده.
برای مثال، قانون «چیپس و علم» (CHIPS and Science Act) سال ۲۰۲۲، که ۲۸۰ میلیارد دلار برای تحقیقات و تولید علم و فناوری اختصاص داد، نشون میده که همکاری دو حزبی حتی توی فضای سیاسی قطبی شده امروز هم ممکنه. این قانون با یافتههای این تحقیق همخونی داره و نشون میده که وقتی بودجه علم حول اولویتهای مشترک مطرح بشه، میتونه حمایت هر دو حزب رو به دست بیاره.
نام این تحقیق «نابرابریهای حزبی در تامین مالی علم در ایالات متحده» (Partisan disparities in the funding of science in the United States) و نویسندگان آن الکساندر سی. فورناس، نیک فیشمن، لیا روزنستیل و داشون وانگ (Alexander C. Furnas, Nic Fishman, Leah Rosenstiel, and Dashun Wang) هستن.
دیدگاهتان را بنویسید