GeekAlerts

جایی برای گیک‌ها

اثرات شبکه‌های اجتماعی، منفی و مثبت

دنیای امروز ما به شکل عجیبی با اینترنت و ابزارهای دیجیتال گره خورده. یکی از مفاهیمی که در این بین به بخش جدایی‌ناپذیر زندگی روزمره خیلی از ما تبدیل شده، شبکه‌های اجتماعیه. دیگه کمتر کسی پیدا میشه که اسم این پلتفرم‌ها به گوشش نخورده باشه یا خودش کاربر یکی از اونها نباشه. از ارتباط با دوست و آشنا گرفته تا کار و کسب اطلاع، همه چیز تحت تاثیر این فضا قرار گرفته. به همین خاطر، در این مقاله می‌خوایم یه سفر کامل و دقیق به دنیای شبکه‌های اجتماعی داشته باشیم و جنبه‌های مختلفش رو بر اساس اطلاعات موجود بررسی کنیم؛ از تعریف‌های اولیه و نگاه‌های مثبت و منفی گرفته تا نحوه استفاده حرفه‌ای از اون و حتی اصطلاحات تخصصی که توی این حوزه به کار میره. هدف اینه که بدون هیچ‌گونه جهت‌گیری، تصویری شفاف و کامل از این پدیده ارائه بدیم و تمام زوایای اون رو پوشش بدیم.

فصل اول: شبکه‌های اجتماعی در زندگی امروز؛ آمارها چه می‌گویند؟

برای اینکه بفهمیم شبکه‌های اجتماعی چقدر در زندگی ما نفوذ کرده، بهتره اول یه نگاهی به آمار و ارقام بندازیم. این اعداد به خوبی نشون میدن که ما با چه پدیده گسترده‌ای روبرو هستیم. جالبه بدونید که این فضا همیشه به این شکل فراگیر نبوده. بر اساس یکی از گزارش‌ها، در سال ۲۰۰۵ که شبکه‌های اجتماعی هنوز در ابتدای راه خودشون بودن، فقط حدود ۵ درصد از کاربران در ایالات متحده درگیر این فضا بودن. این عدد در نگاه اول شاید کم به نظر برسه، اما نشون‌دهنده نقطه شروع یک تحول بزرگ بود. حالا اگه این آمار رو با سال ۲۰۱۹ مقایسه کنیم، می‌بینیم که این عدد به حدود ۷۰ درصد رسیده. این جهش بزرگ در کمتر از ۱۵ سال، به خوبی عمق نفوذ این پلتفرم‌ها در جامعه رو نشون میده.

این رشد فقط به افزایش تعداد کاربران محدود نمیشه، بلکه الگوی استفاده هم تغییرات زیادی کرده. مرکز تحقیقاتی پیو در اوایل سال ۲۰۱۹ یه تحقیقی در مورد استفاده از شبکه‌های اجتماعی و محبوبیت اونها بین بزرگسالان آمریکایی انجام داد. نتایج این تحقیق نشون داد که پلتفرم‌هایی مثل یوتیوب و فیسبوک بیشترین استفاده رو در بین بزرگسالان دارن. اما وقتی صحبت از نوجوون‌ها میشه، داستان کمی فرق می‌کنه. بر اساس گزارش‌های همین مرکز، نوجوون‌ها بیشتر به سمت اسنپ‌چت و اینستاگرام تمایل دارن. در کنار اینها، پلتفرم تیک‌تاک هم به عنوان سریع‌ترین شبکه اجتماعی در حال رشد بین کاربران جوون‌تر معرفی شده. این تفاوت در انتخاب پلتفرم بین نسل‌های مختلف، خودش یه موضوع قابل تاملیه و نشون میده که هر نسلی بر اساس نیازها و سلیقه‌های خودش، با این فضا ارتباط برقرار می‌کنه.

شاید تکان‌دهنده‌ترین بخش ماجرا، میزان استفاده از شبکه‌های اجتماعی در بین نوجوون‌ها باشه. گزارش مرکز تحقیقاتی پیو میگه که استفاده از این پلتفرم‌ها در بین نوجوون‌های امروزی تقریبا همه‌گیر شده. به طور دقیق‌تر، ۹۷ درصد از نوجوون‌های ۱۳ تا ۱۷ ساله حداقل از یکی از هفت پلتفرم آنلاین اصلی استفاده می‌کنن. این عدد ۹۷ درصدی یعنی اینکه تقریبا تمام نوجوون‌ها به نوعی با این فضا درگیر هستن و این موضوع، شبکه‌های اجتماعی رو به یکی از اصلی‌ترین کانال‌های ارتباطی و اجتماعی این گروه سنی تبدیل کرده.

اما فقط تعداد کاربران مهم نیست، مدت زمانی که در این فضا صرف میشه هم خیلی قابل توجهه. یه گزارش دیگه که توسط «کامن سنس مدیا» منتشر شده، نشون میده که میزان زمان صرف شده در سایت‌های اجتماعی به شکل عجیبی بالاست. بر اساس این گزارش، یه نوجوون معمولی بین ۱۳ تا ۱۸ سال، به طور متوسط حدود نه ساعت در روز رو در شبکه‌های اجتماعی می‌گذرونه. این عدد برای بچه‌های کوچیک‌تر، یعنی گروه سنی ۸ تا ۱۲ سال، حدود شش ساعت در روزه. این اعداد به ما میگن که شبکه‌های اجتماعی فقط یه سرگرمی ساده نیستن، بلکه بخش بزرگی از زمان و توجه نسل جدید رو به خودشون اختصاص دادن. در واقع، multitasking یا انجام چند کار به صورت همزمان، به یه ویژگی عادی در زندگی ما تبدیل شده و گوشی‌های هوشمند نقش اصلی رو در این زمینه بازی می‌کنن. ما برای کار، مدرسه، زندگی شخصی و اجتماعی به این دستگاه‌ها وابسته هستیم و اینترنت و به دنبال اون شبکه‌های اجتماعی، جزئی جدایی‌ناپذیر از زندگی روزمره ما شدن.

فصل دوم: نگاه‌های متفاوت به شبکه‌های اجتماعی؛ خوب، بد، زشت

مثل هر پدیده دیگه‌ای که در جامعه فراگیر میشه، در مورد شبکه‌های اجتماعی هم دیدگاه‌های مختلفی وجود داره. برخی به جنبه‌های مثبت و فرصت‌های اون اشاره می‌کنن، برخی دیگه نگران چالش‌ها و خطراتش هستن و عده‌ای هم اون رو مثل یه ابزار می‌بینن که خوب یا بد بودنش به نحوه استفاده ما بستگی داره. در این بخش، می‌خوایم این دیدگاه‌های مختلف رو بر اساس منابع موجود و بدون هیچ قضاوتی بررسی کنیم.

بخش اول: جنبه‌های مثبت و فرصت‌ها (چرا شبکه‌های اجتماعی خوب است؟)

یکی از اصلی‌ترین نکاتی که طرفداران یا کاربران با دید مثبت بهش اشاره می‌کنن، راحتی و اتصال بیشتره که تکنولوژی و شبکه‌های اجتماعی برای ما فراهم کردن. این موارد شامل چندین جنبه مهم میشه که در ادامه به تفصیل بهشون می‌پردازیم.

یکی از بزرگترین مزیت‌ها، «حفظ ارتباط با خانواده و دوستان در سراسر جهان» هست. در گذشته، ارتباط با کسانی که از نظر جغرافیایی از ما دور بودن، سخت و پرهزینه بود. اما امروزه به لطف ابزارهایی مثل ایمیل، پیامک، فیس‌تایم و خود پلتفرم‌های اجتماعی، فاصله دیگه معنای سابق رو نداره. افراد می‌تونن به راحتی با عزیزانشون در هر کجای دنیا که باشن، در تماس باشن، عکس و فیلم به اشتراک بذارن و از حال هم باخبر بشن. این موضوع به خصوص برای مهاجران یا کسانی که خانواده و دوستانشون در شهرهای مختلف زندگی می‌کنن، یه فرصت بی‌نظیره. کاربری به اسم «کلودیا جوآنا املیا ژیلکا» که در زمینه بازاریابی محتوا و شبکه‌های اجتماعی تخصص داره، در این مورد میگه که برای اون، شبکه‌های اجتماعی ابزاری مفید برای ارتباط با دوستان و باخبر بودن از زندگی اونهاست، چون در عمل غیرممکنه که بشه با همه به صورت مداوم در تماس بود و این پلتفرم‌ها این امکان رو فراهم می‌کنن.

مورد بعدی، «دسترسی سریع به اطلاعات و تحقیقات» هست. شبکه‌های اجتماعی به یه منبع بزرگ و در دسترس برای پیدا کردن اطلاعات در زمینه‌های مختلف تبدیل شدن. از اخبار روز گرفته تا مقالات علمی و آموزشی، همه چیز رو میشه در این فضا پیدا کرد. افراد می‌تونن صفحات و حساب‌های مرتبط با علاقه‌مندی‌هاشون رو دنبال کنن و همیشه به‌روز بمونن. گروهی از کارشناسان، توییتر و فیسبوک رو به عنوان یکی از باارزش‌ترین منابع برای پیدا کردن آخرین رویدادها و اخبار می‌شناسن. فعال بودن در این پلتفرم‌ها به این معنیه که شما می‌فهمید در صنعت یا حوزه تخصصی شما چه اتفاقی میفته و می‌تونید از این دانش در مسیر شغلی خودتون استفاده کنید.

«راحتی در انجام امور مالی» مثل بانکداری و پرداخت قبوض هم یکی دیگه از مزایای جانبی این تکنولوژیه. امروزه خیلی از بانک‌ها و موسسات مالی، خدمات خودشون رو از طریق اپلیکیشن‌ها و پلتفرم‌های آنلاین ارائه میدن و این موضوع باعث صرفه‌جویی زیادی در زمان و انرژی کاربران میشه.

«فرصت‌های یادگیری آنلاین و کشف محتوا» هم یکی دیگه از جنبه‌های مثبت و مهم این فضاست. پلتفرمی مثل یوتیوب به یه دانشگاه آنلاین تبدیل شده که در اون میشه مهارت‌های جدید یاد گرفت، در مورد موضوعات مختلف محتوا پیدا کرد و دانش خود رو بالا برد. از آموزش آشپزی و تعمیرات منزل گرفته تا دوره‌های تخصصی برنامه‌نویسی و بازاریابی، همه چیز در دسترس کاربرانه.

«مشارکت در فعالیت‌های مدنی و اجتماعی» یکی از قدرتمندترین جنبه‌های مثبت شبکه‌های اجتماعیه. این پلتفرم‌ها به افراد این امکان رو میدن که در مورد مسائل اجتماعی آگاهی‌رسانی کنن، برای اهداف خیرخواهانه پول جمع کنن (fundraising) و به طور کلی، صدایی برای بیان نظرات و دغدغه‌های خودشون داشته باشن. این فضاها می‌تونن به سرعت افراد رو برای یه هدف مشترک بسیج کنن و تغییرات مثبتی در جامعه ایجاد کنن. یه مثال خیلی روشن در این زمینه، داستانیه که کاربری به اسم «اسنها دوتره» در فیسبوک به اشتراک گذاشته. داستان در مورد معلمی به اسم «آکوتو» در غنا بود که به دانش‌آموزانش فناوری اطلاعات درس می‌داد، اما مدرسه‌شون کامپیوتر نداشت. به همین خاطر، اون مجبور بود محیط نرم‌افزار مایکروسافت ورد رو روی تخته سیاه نقاشی کنه تا به بچه‌ها آموزش بده. اون عکسی از این کارش رو در فیسبوک منتشر کرد و این پست به سرعت وایرال شد. در نتیجه این دیده شدن، شرکت «NIIT Ghana» پنج دستگاه کامپیوتر به مدرسه و یک لپ‌تاپ به خود آکوتو اهدا کرد. این داستان به خوبی نشون میده که چطور تلاش و فداکاری با کمک شبکه‌های اجتماعی می‌تونه به تحقق رویاها کمک کنه.

علاوه بر این، شبکه‌های اجتماعی به «ابزارهای بازاریابی فوق‌العاده‌ای» برای کسب و کارها تبدیل شدن. کاربری به اسم «جرمی ولی» که تجربه کار در زمینه بازاریابی تلفنی رو داره، میگه که این فضا برای کسب و کارها شگفت‌انگیزه. این پلتفرم‌ها به شرکت‌ها کمک می‌کنن که به هزاران نفر دسترسی پیدا کنن و یه کارشناس بازاریابی خوب می‌تونه از طریق شبکه‌های اجتماعی، درآمدهای کلانی برای شرکت ایجاد کنه. فیسبوک، اینستاگرام، توییتر و اسنپ‌چت به عنوان یکی از بهترین راه‌ها برای رسیدن به مردم ثابت شدن.

در نهایت، «فرصت‌های شغلی از راه دور» هم به لطف این تکنولوژی‌ها افزایش پیدا کرده. شبکه‌های اجتماعی و ابزارهای ارتباطی آنلاین، امکان کار کردن از هر نقطه‌ای از جهان رو برای خیلی از مشاغل فراهم کردن.

در کنار این موارد، باید به مفهوم «محتوای جامعه‌پسند» یا «Pro-social media content» هم اشاره کرد. این اصطلاح به پیام‌های رسانه‌ای گفته میشه که رفتارهای اجتماعی مثبت، ارزش‌ها و نگرش‌هایی رو ترویج میدن که به نفع افراد و کل جامعه هستن. این نوع محتوا می‌تونه با تشویق مفاهیمی مثل همدلی، نوع‌دوستی و مشارکت اجتماعی، روی مخاطبان تاثیر مثبت بذاره. این محتوا در واقع نقطه مقابل تصویرسازی‌های منفیه که معمولا در بحث‌های مربوط به خشونت رسانه‌ای و موارد مشابه دیده میشه. محتوای جامعه‌پسند مثل یه وزنه تعادل عمل می‌کنه و پتانسیل رسانه‌ها برای الهام بخشیدن به رفتارهای سازنده و تغییرات اجتماعی رو برجسته می‌کنه.

تحقیقات نشون داده که قرار گرفتن در معرض محتوای جامعه‌پسند می‌تونه به افزایش همدلی و رفتارهای کمک‌کننده در بینندگان منجر بشه. مثال‌های این نوع محتوا شامل اعلان‌های خدمات عمومی، برنامه‌های آموزشی و کمپین‌هایی برای ترویج مسائل اجتماعی مثل آگاهی زیست‌محیطی یا تنوعه. این نوع محتوا به خصوص در کمپین‌هایی که برای جوون‌ها طراحی میشه، اهمیت زیادی داره تا ارزش‌هایی مثل مهربانی، همکاری و مسئولیت‌پذیری اجتماعی رو در اونها نهادینه کنه.

بخش دوم: جنبه‌های منفی و چالش‌ها (چرا شبکه‌های اجتماعی بد است؟)

همراه با تمام خوبی‌ها، جنبه‌های تاریک‌تری هم وجود داره. ماهیت شبکه‌های اجتماعی، در کنار تمام مزایایی که داره، مجموعه‌ای از مسائل بالقوه رو هم به وجود میاره. در این بخش به بررسی این چالش‌ها می‌پردازیم.

یکی از اولین مسائل، تقابل «دنیای آنلاین در برابر واقعیت» هست. مشکل اصلی خود شبکه‌های اجتماعی نیستن، بلکه روشیه که افراد از اون به جای ارتباط واقعی و معاشرت حضوری استفاده می‌کنن. «دوستان» در شبکه‌های اجتماعی ممکنه در واقعیت دوست شما نباشن و حتی غریبه‌هایی باشن که هیچ شناختی از اونها ندارید. این موضوع می‌تونه مرز بین روابط واقعی و مجازی رو کمرنگ کنه.

«افزایش میزان استفاده» و پیامدهای اون یکی دیگه از نگرانی‌های جدیه. همونطور که در آمارها دیدیم، زمان زیادی در این پلتفرم‌ها صرف میشه. این استفاده بیش از حد می‌تونه منجر به مسائلی مثل زورگویی سایبری (cyberbullying)، اضطراب اجتماعی، افسردگی و قرار گرفتن در معرض محتوای نامناسب برای سن کاربر بشه. کاربری به اسم «جونیور سلیمان» در این باره معتقده که افراط در هر چیزی بده و طراحی اعتیادآور شبکه‌های اجتماعی، نیمی از کاربرانش رو اگه نگیم همه رو، به معتاد تبدیل کرده. از نظر اون، با جمع‌بندی مزایا و معایب، شبکه‌های اجتماعی بیشتر به صورت منفی روی افراد تاثیر میذارن. اون اضافه می‌کنه که این فضاها می‌تونن باعث ایجاد تفرقه در جامعه بشن و با وجود سرگرم‌کننده بودن، گاهی سمی و پر از درگیری و منفی‌گرایی هستن.

مسئله «اعتیادآور بودن شبکه‌های اجتماعی» یه موضوع علمیه. وقتی شما یه بازی انجام میدید یا یه کاری رو به اتمام می‌رسونید، مغز شما دوزی از دوپامین و هورمون‌های شادی دیگه رو آزاد می‌کنه و به شما حس خوبی میده. همین مکانیسم موقعی که شما یه عکس در اینستاگرام یا فیسبوک پست می‌کنید هم کار می‌کنه. وقتی نوتیفیکیشن‌های مربوط به لایک‌ها و کامنت‌های مثبت رو روی صفحه گوشی خودتون می‌بینید، ناخودآگاه اون رو به عنوان یه پاداش ثبت می‌کنید. این تازه همه ماجرا نیست؛ شبکه‌های اجتماعی پر از تجربیات تغییردهنده خلق و خو هستن. این طراحی اعتیادآور، به خصوص برای نوجوون‌ها و جوون‌ها که مصرف‌کننده‌های اصلی این فضا هستن، به یه اعتیاد کنترل‌نشده تبدیل شده و باعث شده جامعه دانش‌آموزی با سوق داده شدن به سمت اعتبارسنجی اجتماعی توهمی و ترندهای بی‌معنی، علاقه خودش رو به دستیابی به اهداف واقعی از دست بده.

«ترس از دست دادن» یا «Fear of Missing Out» که به اختصار FOMO گفته میشه، به یه پدیده رایج تبدیل شده. این حس که اگه آنلاین نباشی ممکنه چیزی رو از دست بدی، می‌تونه روی سلامت روان شما تاثیر منفی بذاره و منجر به چک کردن مداوم سایت‌های اجتماعی بشه.

«مشکلات مربوط به خودانگاره و تصویر بدنی» هم یکی از جدی‌ترین آسیب‌هاست. شبکه‌های اجتماعی ابزارهایی رو فراهم می‌کنن که به افراد اجازه میده برای ظاهرشون تایید دیگران رو بگیرن و خودشون رو با بقیه مقایسه کنن. این موضوع می‌تونه با نگرانی‌های مربوط به تصویر بدنی مرتبط باشه. افرادی که به «سلفی‌هالیک» معروفن یا بیشتر وقتشون رو صرف پست گذاشتن و اسکرول کردن می‌کنن، آسیب‌پذیرترین گروه در این زمینه هستن. در واقع، تحقیقات نشون داده دختران دانشجو که حداقل پنج بار در روز از فیسبوک استفاده می‌کنن، به احتمال زیاد ارزش خودشون رو به ظاهرشون گره می‌زنن. البته این به این معنی نیست که مشکل اصلی خود شبکه‌های اجتماعیه؛ اون فقط بستری رو برای این مشکل فراهم می‌کنه که باعث تشدیدش میشه و همین نوع رفتار رو به دیگران هم ترویج میده. شبکه‌های اجتماعی افراد رو مجبور می‌کنن تا برای رسیدن به یه استاندارد غیرممکن تلاش کنن و جوون‌ها رو درگیر کمال‌گرایی خیالی می‌کنن که از تصویرسازی‌های غیرواقعی از زندگی دیگران نشات گرفته.

کاربری به اسم «تجاوسوینی ساتاپاتی» به این دوگانگی اشاره می‌کنه و میگه شبکه‌های اجتماعی وقتی خوبن که شما عکسی از کمک به نیازمندان پست می‌کنید (حتی اگه برای خودنمایی باشه، باز هم کار خوبی انجام شده) یا سلفی از ورزش کردن می‌گیرید. اما وقتی بد میشن که شما موفقیت یه نفر دیگه رو با خودتون مقایسه می‌کنید، بدون اینکه بدونید اون شخص چه سختی‌هایی کشیده، یا ظاهر خودتون رو با عکس‌های ویرایش شده و بی‌نقص دیگران مقایسه می‌کنید. در نهایت، از نظر این کاربر، این ما هستیم که سمی هستیم، نه یه اپلیکیشن.

بخش سوم: جنبه زشت ماجرا؛ زورگویی و پیامدهای تلخ

متاسفانه، جنبه تاریک و زشتی هم در این تکنولوژی وجود داره. در حالی که زورگویی یا «bullying» مفهوم جدیدی نیست، شبکه‌های اجتماعی و تکنولوژی اون رو به سطح جدیدی رسوندن. این پدیده به یه تهدید دائمی و همیشگی تبدیل شده که بهش «زورگویی سایبری» یا «cyberbullying» میگن.

قوانین ضد زورگویی ایالت رود آیلند، تعریف دقیقی از این دو مفهوم ارائه میده. بر اساس این قوانین، «زورگویی» به استفاده یک یا چند دانش‌آموز از بیان نوشتاری، کلامی یا الکترونیکی یا یک عمل یا حرکت فیزیکی علیه دانش‌آموز دیگه گفته میشه که یکی از این نتایج رو داشته باشه:

  • باعث آسیب فیزیکی یا عاطفی به دانش‌آموز یا آسیب به اموالش بشه.
  • دانش‌آموز رو در ترس منطقی از آسیب به خودش یا اموالش قرار بده.
  • یه محیط آموزشی ترسناک، تهدیدآمیز، خصمانه یا توهین‌آمیز برای دانش‌آموز ایجاد کنه.
  • حقوق دانش‌آموز برای شرکت در فعالیت‌های مدرسه رو نقض کنه.
  • به طور اساسی و قابل توجهی روند آموزش یا عملکرد منظم مدرسه رو مختل کنه.

و «زورگویی سایبری» به زورگویی از طریق استفاده از تکنولوژی یا هرگونه ارتباط الکترونیکی گفته میشه. این شامل انتقال علائم، سیگنال‌ها، نوشته‌ها، تصاویر، صداها، داده‌ها، پیامک‌ها یا اطلاعات از هر نوعی میشه که به طور کامل یا جزئی از طریق سیستم‌های سیمی، رادیویی، الکترومغناطیسی، فوتوالکترونیک یا فوتواپتیکال منتقل میشه؛ مثل ایمیل، ارتباطات اینترنتی، پیام‌های فوری یا فکس.

آمارها در این زمینه بسیار نگران‌کننده هستن. گفته میشه هر ۷ دقیقه یک کودک مورد آزار و اذیت قرار می‌گیره. متاسفانه، مداخله در این موارد نادره؛ بزرگسالان فقط در چهار درصد موارد و همسالان در یازده درصد موارد مداخله می‌کنن. این یعنی ۸۵ درصد از کل موارد زورگویی بدون رسیدگی باقی می‌مونن.

بر اساس آمار وب‌سایت StopBullying.org:

  • از هر چهار نوجوون، یک نفر (۲۵ درصد) مورد زورگویی قرار می‌گیره و تا ۴۳ درصد از نوجوون‌ها در حین آنلاین بودن مورد آزار و اذیت قرار گرفتن.
  • از هر ده دانش‌آموز LGBTQ، نه نفر در مدرسه و آنلاین آزار و اذیت رو تجربه کردن. جوون‌های دورگه و چندنژادی بیشتر از جوون‌هایی که خودشون رو متعلق به یک نژاد می‌دونن، قربانی میشن. بچه‌هایی که چاق هستن، گرایش جنسی متفاوتی دارن یا دارای معلولیت هستن، بیشتر از بقیه بچه‌ها در معرض زورگویی قرار دارن.
  • ۵۸ درصد از بچه‌ها در مورد اتفاقات بد یا آزاردهنده‌ای که آنلاین براشون افتاده، به والدین یا بزرگسالان چیزی نگفتن.
  • روزانه ۵.۴ میلیون کودک به خاطر ترس از زورگویی در خانه می‌مونن و به مدرسه نمیرن.

این آزارها و فشارهای روانی می‌تونه پیامدهای بسیار تلخی داشته باشه. متاسفانه، معایب شبکه‌های اجتماعی می‌تونه روی ذهن جوون‌ها تاثیر بذاره. «خودکشی» همچنان یکی از دلایل اصلی مرگ و میر کودکان زیر ۱۴ سال به شمار میره. بر اساس گزارش انجمن آمریکایی خودکشی‌شناسی، نرخ خودکشی در بین کودکان ۱۰ تا ۱۴ ساله در سه دهه گذشته بیش از ۵۰ درصد افزایش یافته. بنیاد آمریکایی پیشگیری از خودکشی هم اعلام کرده که نرخ خودکشی در بین کودکان ۱۰ تا ۱۴ ساله بسیار پایینه، اما در حال افزایشه. این آمارها نشون‌دهنده یه بحران جدی در سلامت روان نسل جدیده که شبکه‌های اجتماعی به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در اون شناخته میشن. کاربر «جونیور سلیمان» هم به این نکته اشاره می‌کنه که موارد افسردگی و خودکشی در حال افزایشه و به نظر میرسه شبکه‌های اجتماعی عامل بزرگی در این زمینه باشن.

در مقابل این همه چالش، والدین چه کاری می‌تونن انجام بدن؟ فرانسیس دالومبا، که یک مددکار اجتماعی بالینی مجوزه، پیشنهاداتی برای والدین داره. از جمله اینکه سعی کنن الگوی رفتاری باشن که دوست دارن در بچه‌هاشون ببینن. از همون اول که گوشی رو به فرزندشون میدن، مرزها رو مشخص کنن و کنترل‌های والدین رو روی گوشی فعال کنن. شب‌ها گوشی‌ها باید خارج از اتاق خواب شارژ بشن. باید با بچه‌ها در مورد لزوم خصوصی نگه داشتن برخی مسائل صحبت کرد. مهمه که زمانی رو برای تعامل چهره به چهره و فعال با بچه‌ها اختصاص داد تا اونها نشانه‌های اجتماعی کلامی و غیرکلامی رو یاد بگیرن. و در نهایت، باید فرصت‌هایی برای گفتگوهای واقعی و نه از جنس سخنرانی پیدا کرد.

فصل سوم: حضور حرفه‌ای در شبکه‌های اجتماعی؛ چرا و چگونه؟

تا اینجا بیشتر در مورد جنبه‌های شخصی و اجتماعی شبکه‌های اجتماعی صحبت کردیم. اما این فضا یه بعد خیلی مهم دیگه هم داره و اون هم استفاده حرفه‌ای و شغلیه. چه دانشجو باشید و چه یه فرد شاغل، می‌تونید از شبکه‌های اجتماعی برای پیشرفت شغلی خودتون استفاده کنید. اما بین استفاده معمولی و استفاده هدفمند، تفاوت بزرگی وجود داره. در این فصل، می‌خوایم ببینیم چطور میشه از این ابزار قدرتمند به صورت حرفه‌ای بهره برد.

بخش اول: چرا باید در شبکه‌های اجتماعی حضور حرفه‌ای داشته باشیم؟

قبل از هر کاری، باید بدونیم که این کار چه فایده‌ای برامون داره. از دیدگاه حرفه‌ای، شبکه‌های اجتماعی به شما این امکانات رو میدن:

  • ایجاد یک شبکه گسترده از همکاران و رهبران در حوزه کاری شما: شما می‌تونید با افراد متخصص و تاثیرگذار در صنعت خودتون ارتباط برقرار کنید؛ افرادی که شاید در دنیای واقعی هرگز فرصت ملاقات با اونها رو پیدا نکنید. این شبکه‌سازی می‌تونه در آینده به فرصت‌های شغلی جدید یا همکاری‌های ارزشمند منجر بشه.
  • به‌روز ماندن در مورد آخرین ایده‌ها و ترندهای حوزه تخصصی شما: شبکه‌های اجتماعی منبع فوق‌العاده‌ای برای دنبال کردن آخرین تحولات، نوآوری‌ها و بحث‌های روز در صنعت شما هستن. این آگاهی به شما کمک می‌کنه همیشه یک قدم جلوتر باشید.
  • اعلام دستاوردها و معرفی خود به عنوان یک رهبر فکری: شما می‌تونید موفقیت‌ها، پروژه‌ها و دانش خودتون رو با دیگران به اشتراک بذارید و به تدریج خودتون رو به عنوان یه فرد متخصص و صاحب‌نظر در حوزه کاریتون معرفی کنید. این کار به ساختن برند شخصی شما کمک زیادی می‌کنه.
  • به اشتراک گذاشتن دانش و ارائه اطلاعات مفید: با به اشتراک گذاشتن اطلاعاتی که به پیشرفت صنعت شما کمک می‌کنه، نه تنها به دیگران کمک می‌کنید، بلکه اعتبار خودتون رو هم افزایش میدید.

بخش دوم: شناخت پلتفرم‌های مختلف

هر شبکه اجتماعی برای هدف خاصی طراحی شده و جامعه کاربران متفاوتی داره. برای استفاده حرفه‌ای، مهمه که تفاوت این پلتفرم‌ها رو بدونیم:

لینکدین (LinkedIn): این پلتفرم به طور تخصصی برای شبکه‌سازی حرفه‌ای طراحی شده. شما می‌تونید با ساختن یه پروفایل که شبیه رزومه شماست، اعتبار خودتون رو مشخص کنید. در لینکدین می‌تونید محتوای مرتبط با حوزه کاری خودتون رو پست کنید یا به اشتراک بذارید و با افرادی که در صنعت شما کار می‌کنن، ارتباط برقرار کنید. این شبکه که بیش از ۵۰۰ میلیون عضو داره، یه سایت حیاتی برای شبکه‌سازیه و برای جوون‌های حرفه‌ای که می‌خوان کارشون رو شروع کنن، ابزار فوق‌العاده‌ایه.

فیسبوک (Facebook): فیسبوک یه شبکه اجتماعی معمولی‌تره که در اون می‌تونید با همکاران و رهبران صنعت به شکل شخصی‌تری ارتباط برقرار کنید. گروه‌های تخصصی در فیسبوک مکان خوبی برای یادگیری، شبکه‌سازی و پیدا کردن نکات مفید در مورد رزومه‌نویسی، مصاحبه شغلی و فرصت‌های جدیده.

توییتر (Twitter): توییتر یه پلتفرم برای به اشتراک گذاشتن افکار کوتاه (در حال حاضر تا ۲۸۰ کاراکتر) در مورد حرفه شماست. می‌تونید متخصصان دیگه رو دنبال کنید، لینک‌های مرتبط به اشتراک بذارید و از طریق هشتگ‌های مرتبط با صنعت خودتون، با دیگران ارتباط برقرار کنید. تعامل با دیگران از طریق کامنت گذاشتن و ارائه نکات سریع، کلید اصلی برای گسترش شبکه و افزایش دنبال‌کننده‌ها در توییتره.

یوتیوب (YouTube): این سایت اشتراک‌گذاری ویدیو به شما و متخصصان دیگه این امکان رو میده که کلیپ‌هایی از سخنرانی‌های انگیزشی، نمایش محصولات، سخنرانی‌های علمی و موارد دیگه رو پست کنید.

اینستاگرام (Instagram): اینستاگرام یه پلتفرم برای اشتراک‌گذاری عکسه. متخصصان می‌تونن از اون برای پست کردن تصاویری از محصولات جدید، غرفه‌های نمایشگاهی، گردهمایی‌های کنفرانس‌ها، ایده‌های الهام‌بخش و موارد دیگه استفاده کنن.

تامبلر (Tumblr): این یه پلتفرم وبلاگ‌نویسیه که به شما و سایر متخصصان اجازه میده مقالات، تفسیرها و آموزش‌های متمرکز بر صنعت خودتون رو بنویسید.

پینترست (Pinterest): این سایت برای به اشتراک گذاشتن ایده‌هاست. می‌تونید مجموعه‌ای از تصاویر، مقالات و پست‌هایی رو که جالب یا الهام‌بخش می‌دونید، با دیگران به اشتراک بذارید.

بخش سوم: چگونه یک حضور حرفه‌ای موثر بسازیم؟

حالا که با چرایی و پلتفرم‌ها آشنا شدیم، وقتشه که ببینیم چطور باید این کار رو به درستی انجام بدیم. در ادامه چند نکته کلیدی بر اساس منابع موجود ارائه میشه.

  1. با دنبال کردن شروع کنید (Begin as a Follower):

    اگه با همه این پلتفرم‌ها آشنا نیستید، قبل از شروع به فعالیت، به خودتون زمان بدید و یاد بگیرید. خیلی از سایت‌های اجتماعی به شما اجازه میدن که به اصطلاح «lurk» کنید، یعنی پست‌های دیگران رو بخونید بدون اینکه خودتون چیزی پست کنید. این کار به شما اجازه میده ببینید بقیه متخصصان چطور از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنن و به شما کمک می‌کنه افرادی رو که دوست دارید باهاشون ارتباط برقرار کنید، شناسایی کنید.


  2. حضور خود را تثبیت کنید (Establish Your Presence):

    پیوستن به یه شبکه اجتماعی مثل وارد شدن به یه گردهمایی اجتماعی حضوریه. می‌تونید تمام شب رو در گوشه‌ای بایستید و به حرف‌های دیگران گوش بدید، اما هدف اصلی، معاشرت و ملاقات با افراده. برای این کار در شبکه‌های اجتماعی راه‌های مختلفی وجود داره:



  3. ظاهر حرفه‌ای خود را حفظ کنید:

  4. از شکایت در مورد کارفرمایان سابق خودداری کنید:

    وقتی یه شغل رو ترک می‌کنید، ممکنه وسوسه بشید که ناراحتی خودتون رو تخلیه کنید و در مورد رئیس یا شرکت قبلی خودتون پست بذارید. تصور کنید یه مدیر استخدام، شبکه‌های اجتماعی شما رو بررسی می‌کنه و کلمات تندی رو که پست کردید، می‌بینه. این می‌تونه رئیس جدید بالقوه شما رو نگران کنه که اگه مشکلی پیش بیاد، اونها هم در آینده هدف des ناراحتی شما قرار می‌گیرن. شبکه‌های اجتماعی یه فضای عمومیه و جای مناسبی برای توهین به همکاران یا شرکت‌ها نیست.


  5. پروفایل‌های خود را به‌روز نگه دارید:

    بعضی از پروفایل‌های شبکه‌های اجتماعی مثل لینکدین بیشتر روی تجربه کاری، تحصیلات و به اشتراک گذاشتن دستاوردهای کاری متمرکز هستن. این پروفایل‌ها رو به‌روز نگه دارید. اگه موقعیت شغلی جدیدی دارید، اون رو در صفحه خودتون به اشتراک بذارید. اگه گواهینامه جدیدی گرفتید، دوره‌ای رو تموم کردید یا جایزه‌ای مرتبط با کارتون بردید، اونها رو هم پست کنید. این به‌روزرسانی‌های به موقع رو در تمام صفحات اجتماعی خودتون به اشتراک بذارید، نه فقط در لینکدین. این نشون میده که شما در تمام پلتفرم‌ها به طور مداوم حرفه‌ای هستید.


  6. فعالیت‌های شبکه‌سازی خود را به اشتراک بگذارید:

    شبکه‌های اجتماعی فقط برای به اشتراک گذاشتن فعالیت‌های اجتماعی مثل تعطیلات یا بیرون رفتن با دوستان طراحی نشدن. شما می‌تونید برخی از فعالیت‌های شبکه‌سازی خودتون رو هم به اشتراک بذارید. اگه در رویدادهای صنعتی، نمایشگاه‌های شغلی یا جلساتی با مربیان شرکت کردید، اونها رو در صفحات اجتماعی خودتون به اشتراک بذارید. فعالیت‌های داوطلبانه خودتون در جامعه رو پست کنید و بگید که از سازمان میزبان چه چیزی یاد گرفتید. این پست‌ها می‌تونن نشون بدن که شما تعادل خوبی بین کار و زندگی دارید و در جامعه خودتون فعال هستید.


در نهایت، همیشه حرفه‌ای باقی بمونید. در تمام تعاملات خودتون در شبکه‌های اجتماعی، محترمانه رفتار کنید. پست‌ها، کامنت‌ها و تعاملات خودتون رو روی گفتگوهای سازنده در مورد صنعتتون متمرکز نگه دارید. این به این معنی نیست که نباید شخصیت داشته باشید یا نمی‌تونید با کسی مخالفت کنید. در واقع، شما می‌خوایین جنبه شخصی و ایده‌های منطقی خودتون رو نشون بدید، چون این به شما کمک می‌کنه جالب‌تر و به‌یادموندنی‌تر باشید. فقط یادتون باشه: شما این کار رو برای حرفه‌تون انجام میدید.

بخش چهارم: یک مثال واقعی؛ نقش مسئول روابط عمومی (PRO)

برای اینکه ببینیم این اصول در دنیای واقعی چطور به کار گرفته میشن، می‌تونیم به شرح وظایف یک مسئول روابط عمومی یا «Public Relations Officer (PRO)» در یک سازمان مثل دانشگاه کریشنا نگاه کنیم. این شغل به خوبی نشون میده که چطور مدیریت ارتباطات و حضور آنلاین به یک بخش حیاتی از هویت یک سازمان تبدیل شده.

مسئول روابط عمومی وظیفه داره اطمینان حاصل کنه که دانشگاه و فعالیت‌ها، دستاوردها و جوایز اون به طور مناسب هم به مخاطبان داخلی و هم خارجی منتقل میشه. این شخص فعالیت‌هایی مثل برندسازی و ارتباط با رسانه‌ها رو در داخل و خارج از دانشگاه مدیریت می‌کنه.

وظایف اصلی این شخص شامل این موارد میشه:

  • جمع‌آوری اخبار و اطلاعات از داخل دانشگاه.
  • برنامه‌ریزی، تهیه پیش‌نویس و نوشتن بیانیه‌های مطبوعاتی، مقالات ویژه، برگه‌های اطلاعاتی و سایر مطالب برای استفاده در ارتباطات داخلی و خارجی.
  • توسعه و حفظ ارتباط با رسانه‌های مرتبط.
  • ترویج استفاده از پرسنل دانشگاه کریشنا در رسانه‌های نوشتاری و تصویری.
  • انتشار اطلاعات دانشگاه در تمام رسانه‌ها.

مسئول روابط عمومی به طور خاص مسئولیت توسعه ارتباطات داخلی جامع، نوشتن، سفارش و ویرایش مطالب برای مجله دانشگاه رو بر عهده داره. همچنین باید با ابتکارات جدید و خلاقانه برای بهبود جریان اطلاعات مرتبط به و بین کارکنان، پیش قدم بشه.

این شخص باید به دنبال فرصت‌های جدید و خلاقانه برای بهره‌برداری از پتانسیل قابل توجه دانشگاه کریشنا باشه. هدف اصلی، بالا بردن پروفایل عمومی دانشگاه در تمام رشته‌های علمی و همچنین افزایش شهرت دانشگاه با آگاهی‌بخشی عمومی بهتر در مورد اهداف، دستاوردها و توسعه اونه که همه اینها باید مطابق با اهداف استراتژیک دانشگاه باشه. این شرح وظایف به خوبی نشون میده که مدیریت تصویر عمومی در دنیای امروز چقدر به ارتباطات هدفمند و حرفه‌ای، به خصوص در فضای آنلاین و رسانه‌ها، وابسته است.

فصل چهارم: نظریه‌ها و مفاهیم کلیدی در دنیای رسانه

برای درک عمیق‌تر تاثیرات شبکه‌های اجتماعی، بد نیست با چند نظریه و اصطلاح کلیدی در این حوزه آشنا بشیم. این مفاهیم به ما کمک می‌کنن تا بفهمیم رسانه‌ها چطور روی رفتار و نگرش ما تاثیر میذارن و چطور میشه این تاثیرات رو تحلیل کرد.

بخش اول: نظریه‌های تاثیر رسانه

دو نظریه مهم در این زمینه وجود داره که درک اونها به ما کمک می‌کنه تاثیر محتوای جامعه‌پسند رو بهتر بفهمیم:

  1. نظریه یادگیری اجتماعی (Social Learning Theory):

    این یک نظریه روانشناختیه که میگه افراد رفتارها رو از طریق مشاهده، تقلید و الگوبرداری، به خصوص از شخصیت‌های رسانه‌ای، یاد می‌گیرن. این نظریه نقش مهمی در درک اینکه چطور محتوای جامعه‌پسند روی رفتار مخاطب تاثیر میذاره، بازی می‌کنه. وقتی بینندگان می‌بینن که شخصیت‌های داستان در حال انجام کارهای مثبت هستن، مثل کمک به دیگران یا ایستادگی در برابر بی‌عدالتی، احتمال اینکه اون رفتارها رو در زندگی واقعی تقلید کنن، بیشتر میشه. این نظریه بر اهمیت ارائه الگوهای مثبت در رسانه‌ها به عنوان راهی برای ترویج رفتارهای جامعه‌پسند در بین مخاطبان تاکید می‌کنه. در واقع، این نظریه میگه ما با دیدن یاد می‌گیریم و رسانه‌ها یکی از اصلی‌ترین منابع ما برای دیدن و یاد گرفتن هستن.


  2. نظریه تاثیرات رسانه (Media Effects Theory):

    این نظریه به بررسی این موضوع می‌پردازه که چطور قرار گرفتن در معرض رسانه‌ها می‌تونه روی نگرش‌ها، باورها و رفتارهای مخاطبان تاثیر بذاره. این تاثیرات می‌تونه هم مثبت باشه و هم منفی. برای مثال، در حالی که محتوای خشن یا صریح ممکنه منجر به بی‌حسی یا پرخاشگری در بینندگان بشه، پیام‌های جامعه‌پسند با هدف تقویت همدلی و نوع‌دوستی عمل می‌کنن. محتوای جامعه‌پسند با تشویق تعاملات اجتماعی سازنده و مشارکت اجتماعی، به عنوان یک نیروی مثبت برای تغییر در جامعه عمل می‌کنه. این نظریه به ما کمک می‌کنه تا بفهمیم انواع مختلف محتوا چطور می‌تونن مسیرهای متفاوتی از تاثیر رو در ذهن مخاطب ایجاد کنن.


اثربخشی محتوای جامعه‌پسند در مبارزه با تاثیرات منفی خشونت رسانه‌ای و موارد مشابه، در توانایی اون برای ارائه روایت‌های جایگزین نهفته است که بر نتایج اجتماعی مثبت تاکید دارن. با نمایش داستان‌هایی که همدلی، همکاری و اقدام اجتماعی رو برجسته می‌کنن، این نوع محتوا می‌تونه دیدگاه متعادل‌تری برای مخاطبان ایجاد کنه. مطالعات نشون میدن که قرار گرفتن منظم در معرض پیام‌های جامعه‌پسند می‌تونه برخی از اثرات نامطلوب محتوای خشن یا صریح رو کاهش بده و منجر به پاسخ‌های عاطفی بهتر بشه و بینندگان رو به انجام رفتارهای مسئولانه اجتماعی تشویق کنه.

بخش دوم: واژه‌نامه ضروری برای حرفه‌ای‌ها

در دنیای روابط عمومی و بازاریابی دیجیتال، اصطلاحات خاصی وجود داره که برای تحلیل و برنامه‌ریزی استراتژی‌های شبکه‌های اجتماعی ضروریه. در ادامه چهار اصطلاح کلیدی که هر متخصص روابط عمومی باید بدونه، توضیح داده میشه.

  1. مخاطب (Audience):

    شاید تعریف کلمه «مخاطب» ساده به نظر برسه، اما مهمه که بدونیم در شبکه‌های اجتماعی به چه کسی دسترسی پیدا می‌کنیم. مخاطبان شما فراتر از «دنبال‌کنندگان» یا «Followers» شما هستن؛ این واژه شامل هر کسی میشه که پست‌های شما رو می‌بینه یا با اونها تعامل برقرار می‌کنه. هدف نهایی در اینجا اینه که این بینندگان رو به دنبال‌کننده تبدیل کنید، پس باید محتوای شما ارزشمند باشه.


  2. پست تقویت‌شده (Boosted Post):

    در فیسبوک، یک «پست تقویت‌شده» در ابتدا یک «پست ارگانیک» یا «Organic Post» هست که برای افزایش دسترسی اون به یک «مخاطب هدفمند» یا «Targeted Audience»، پولی پشتش گذاشته میشه. این با یک «تبلیغ فیسبوک» یا «Facebook Ad» متفاوته، چون تبلیغ از اول به عنوان یک آگهی ساخته میشه و به صورت ارگانیک در فید شما ظاهر نمیشه. پست‌های تقویت‌شده ابزار بسیار خوبی برای استفاده از محتوای ارگانیکی هستن که عملکرد خوبی داشته و حالا می‌خوایم اون رو در یک بازه زمانی مشخص به یک مخاطب خاص نشون بدیم.


  3. نرخ تعامل (Engagement Rate):

    وقت یه درس ریاضیه! «نرخ تعامل» شما در شبکه‌های اجتماعی از این فرمول به دست میاد: (تعداد افرادی که با پست شما تعامل داشتن / تعداد افرادی که پست شما رو دیدن) × ۱۰۰. نرخ تعامل بالا نشونه خوبیه که محتوای شما برای مخاطبانتون جالبه یا ارزش تعامل رو داره. مهمه که بدونید نرخ تعامل شما در توییتر و فیسبوک لزومن قابل مقایسه نیستن، چون هر پلتفرم «تعامل» یا «Engagement» رو به شکل متفاوتی تعریف می‌کنه. با این حال، این یک راه عالی برای فهمیدن اینه که چه محتوایی در پلتفرم‌های خاص عملکرد بهتری داره.


  4. ایمپرشن (Impressions):

    «ایمپرشن» نشون میده که پست شما چند بار در «فید کاربر» یا «User’s Feed» نمایش داده شده. این با «دسترسی» یا «Reach» متفاوته، چون ریچ نشون میده که چند کاربر پست شما رو دیدن. این یعنی یک کاربر می‌تونه پست شما رو چندین بار ببینه و همه این بازدیدها به عنوان ایمپرشن شمرده میشن. درست مثل تعامل، هر پلتفرم ایمپرشن رو به طور متفاوتی تعریف می‌کنه. حتمن این نکته رو در گزارش‌گیری‌های خودتون در نظر داشته باشید.


فصل پنجم: دیدگاه‌های گوناگون از دل جامعه؛ نگاهی به نظرات کاربران

تا اینجا سعی کردیم با استفاده از منابع تخصصی و گزارش‌ها، تصویری جامع از شبکه‌های اجتماعی ارائه بدیم. اما برای کامل شدن این تصویر، لازمه که به صدای خود کاربران هم گوش بدیم. در فضاهایی مثل Quora، افراد مختلف نظرات شخصی و تجربیات خودشون رو در مورد این پدیده به اشتراک گذاشتن که می‌تونه مکمل خوبی برای بحث ما باشه. در این بخش، بدون قضاوت و با حفظ بی‌طرفی، به چند دیدگاه متفاوت از کاربران می‌پردازیم.

کاربری به اسم کارلوس کابان معتقده که شبکه‌های اجتماعی، مثل خیلی از چیزهایی که ما استفاده می‌کنیم، فقط یک «ابزار» هستن. «خوب» یا «بد» بودنشون فقط به نحوه استفاده ما بستگی داره. اون میگه خیلی از مردم از این ابزار برای جمع کردن گروه‌ها برای کار روی یک هدف مشترک استفاده می‌کنن، یا برای ارتباط با دنبال‌کننده‌ها و تبلیغ محصولات یا خدماتشون. راه‌های زیادی برای استفاده مفید از شبکه‌های اجتماعی وجود داره که نه تنها به خود شخص، بلکه به دیگران هم سود می‌رسونه. در مقابل، راه‌هایی هم برای آسیب رسوندن به دیگران و ایجاد مشکل وجود داره. از نظر این کاربر، مشکل خود شبکه‌های اجتماعی نیستن، بلکه به ما و نحوه استفاده ما بستگی داره.

ریچارد هیل، که در زمینه کمک به رشد کسب و کارها با استفاده از شبکه‌های اجتماعی فعالیت می‌کنه، میگه که این داستان دو روی سکه داره. بعضی از مردم از شبکه‌های اجتماعی برای انگیزه دادن به دیگران استفاده می‌کنن، در حالی که بقیه سعی می‌کنن شما رو تخریب کنن. نکته خوبش اینه که اگه نخوایم چیزی رو ببینیم، مجبور نیستیم. می‌تونیم اون رو خاموش کنیم و به راه خودمون ادامه بدیم. اون اضافه می‌کنه که بیشتر مردم لحظات خوبشون رو ثبت می‌کنن، اما اون پست‌های شخصی زیادی هم دیده که در اونها افراد برای از دست دادن عزیزی درخواست دعا کردن یا به کسی که دچار فقدان شده کمک کردن. از نظر اون، شبکه‌های اجتماعی جنبه‌های بسیار روشنی دارن، اما در واقع این آدم‌های خوب هستن که شایسته تقدیرن چون اونها تغییرات واقعی و مثبت رو در دنیا ایجاد می‌کنن. اون به دانشجویانش میگه که به جای حسرت خوردن برای زرق و برق‌هایی که در این فضا می‌بینن (که خیلی از اونها واقعی نیستن)، از اونها به عنوان انگیزه برای ایجاد تغییر در زندگی خودشون و روشن کردن آتشی درونی برای رسیدن به رویاهاشون استفاده کنن.

کامی گرگ، که در زمینه بازاریابی دیجیتال تحصیل کرده، شبکه‌های اجتماعی رو به یک سکه تشبیه می‌کنه که دو رو داره. از یک طرف، میشه از اون برای افزایش دانش، افزایش حضور برند در پلتفرم‌های اجتماعی یا به عبارتی افزایش سود و رسوندن پیام به مردم استفاده کرد، چون این فضا حداکثر دسترسی رو فراهم می‌کنه. از طرف دیگه، میشه بهش معتاد شد، چه کودک باشی، چه جوون یا سالمند. از نظر این کاربر، این به خود شما بستگی داره که چطور می‌خوایین از منابع استفاده کنید. تکنولوژی می‌تونه به ما مسیر رو نشون بده، اما این ما هستیم که انتخاب می‌کنیم به کجا بریم.

آریان جوشی دیدگاه عمیق‌تر و پیچیده‌تری رو مطرح می‌کنه. اون میگه چیزی که شما در فید خودتون می‌بینید، بخش خیلی کوچکی از چیزیه که واقعن وجود داره. فید شما بر اساس علایق قبلی شما شکل گرفته. اون به وجود بخش‌های تاریکی در اینترنت اشاره می‌کنه که پر از محتوای نامناسبه و معتقده که جمعیت «وانیلی» یا همون افراد عادی و بی‌خبر از این فضاها، نباید در معرض اون قرار بگیرن. از نظر اون، دنیا هم جای وحشتناکیه و هم جای زیبایی پر از توله‌سگ و رنگین‌کمان. ما باید این دو بخش رو از هم دور نگه داریم، چون اگه با هم برخورد کنن، باعث نابودی بخش خوب و بی‌خبر میشه. به عقیده اون، شبکه‌های اجتماعی هم خوب هستن و هم بد، و این دو بخش باید از هم جدا نگه داشته بشن. گاهی ندونستن، خودش نعمته.

در نهایت، کریستوفر استنتون با به اشتراک گذاشتن یک تصویر، نظر کوتاهی داره و میگه که اکثریت قریب به اتفاق شبکه‌های اجتماعی به شدت سمی هستن.

این دیدگاه‌های متنوع به خوبی نشون میدن که تجربه هر فرد از شبکه‌های اجتماعی می‌تونه منحصر به فرد باشه و به عوامل زیادی مثل شخصیت، نحوه استفاده، دانش دیجیتال و حلقه‌های اجتماعی اون فرد بستگی داره. هیچ پاسخ واحد و قطعی در مورد خوب یا بد بودن این پدیده وجود نداره و هر کس باید با آگاهی و مسئولیت‌پذیری، جایگاه اون رو در زندگی خودش تعریف کنه.

منابع

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *