GeekAlerts

جایی برای گیک‌ها

اختلال شخصیت اسکیزوئید؛ گوشه گیری و فرو رفتن در دنیای فکر و خیال

اختلال شخصیت اسکیزوئید؛ گوشه گیری و فرو رفتن در دنیای فکر و خیال

میخوام در مورد یکی از اختلال‌های شخصیتی که شاید اسمش رو کمتر شنیده باشید صحبت کنیم اما درک اون میتونه دیدگاه جالبی در مورد تفاوت‌های انسانی به ما بده. موضوع بحث ما «اختلال شخصیت اسکیزوئید» هست.اول ببینیم اصلا «شخصیت» یعنی چی. شخصیت، در واقع اون ترکیب منحصربه‌فرد از افکار، احساسات و رفتارهای ماست که ما رو از بقیه متمایز میکنه. مثل یک اثر انگشت روانی میمونه. اینکه ما چطور به دنیای اطرافمون نگاه میکنیم، چطور مسائل رو میفهمیم و باهاشون ارتباط برقرار میکنیم، همه‌اش برمیگرده به شخصیت ما. این شخصیت از بچگی شکل میگیره و ترکیبی از ژنتیک (چیزهایی که از پدر و مادرمون به ارث میبریم) و محیط اطرافمون هست.

حالا که با مفهوم شخصیت آشنا شدیم، بریم سراغ اختلال شخصیت اسکیزوئید. این اختلال که گاهی به اختصار SzPD یا ScPD هم گفته میشه، یک وضعیتیه که در اون، فرد علاقه و توانایی خیلی کمی برای برقراری ارتباط با دیگران از خودش نشون میده. برای این افراد، ابراز کردن طیف کاملی از احساسات کار خیلی سختیه. اگه کسی این اختلال رو داشته باشه، ممکنه از نظر بقیه یک آدم گوشه‌گیر یا کسی که دیگران رو پس میزنه به نظر بیاد. ممکنه علاقه‌ای به دوستی‌های نزدیک یا روابط عاشقانه نداشته باشه و نتونه چنین روابطی رو شکل بده. و چون معمولا احساسات خودش رو بروز نمیده، ممکنه اینطور به نظر برسه که براش مهم نیست دور و برش چه خبره یا دیگران چه حسی دارن.

شاید براتون جالب باشه که بدونید این اختلال نسبت به سایر اختلال‌های شخصیتی کمتر شایعه، اما شیوع اون از اسکیزوفرنی خیلی بیشتره. هنوز دلیل قطعی به وجود اومدنش مشخص نیست. بعضی از علائمش شبیه به اختلال طیف اوتیسم، بقیه اختلال‌های شخصیتی (مخصوصا اختلال شخصیت دوری‌گزین) و حتی علائم اولیه اسکیزوفرنی هست. پس تشخیص دادنش میتونه کمی چالش‌برانگیز باشه.

اختلال شخصیت اسکیزوئید دقیقا یعنی چی؟

بیاید دقیق‌تر بشیم. اختلال شخصیت اسکیزوئید یک الگوی فراگیر و همیشگی از کناره‌گیری از روابط اجتماعی و محدودیت در ابراز احساسات در موقعیت‌های بین فردی هست. افرادی که این اختلال رو دارن، معمولا به عنوان آدم‌هایی گوشه‌گیر، سرد، بی‌تفاوت، منزوی و بی‌میل به تعامل شناخته میشن. اونها اغلب از تعاملات اجتماعی دوری میکنن و از درونگرایی به عنوان یک مکانیسم دفاعی برای فرار از ناراحتی‌های روانی استفاده میکنن.

این افراد ممکنه در تشکیل روابط صمیمی با دیگران ناتوان باشن و در عین حال، یک دنیای فانتزی خیلی غنی و پیچیده در درون خودشون داشته باشن که کاملا داخلی و شخصی هست. یعنی ممکنه ساعت‌ها در افکار و رویاهای خودشون غرق بشن، در حالی که در دنیای واقعی تمایلی به اشتراک گذاشتن این افکار با کسی ندارن. این اختلال معمولا از اواخر دوران کودکی یا نوجوانی شروع میشه و میتونه تا آخر عمر ادامه داشته باشه.

نکته مهم اینه که اختلال شخصیت اسکیزوئید با اسکیزوفرنی فرق داره. با اینکه اسم‌هاشون شبیه همه، اما دو تا وضعیت کاملا متفاوت هستن. در ادامه مقاله به طور مفصل در مورد تفاوت‌هاشون صحبت میکنیم، اما فعلا همین قدر بدونید که فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید، برخلاف فرد مبتلا به اسکیزوفرنی، ارتباطش با واقعیت رو از دست نمیده. یعنی توهم یا هذیان نداره و افکار عجیب و غریب و پارانوئید در اونها دیده نمیشه.

این اختلال جزو دسته‌ای از اختلال‌های شخصیتی قرار میگیره که بهشون میگن «خوشه A». این خوشه شامل اختلال‌هایی میشه که ویژگی‌های عجیب و غریب یا نامتعارف دارن. به جز اسکیزوئید، اختلال شخصیت پارانوئید و اسکیزوتایپال هم در این دسته قرار میگیرن. به طور کلی، اختلال‌های شخصیتی الگوهای رفتاری ناکارآمد و طولانی‌مدتی هستن که انعطاف‌ناپذیرن، در موقعیت‌های مختلف تکرار میشن و باعث مشکلات اجتماعی و ناراحتی برای فرد میشن.

علائم و ویژگی‌های اصلی: چطور یک فرد با شخصیت اسکیزوئید رو بشناسیم؟

حالا که یک تصویر کلی از این اختلال داریم، بیاید روی علائم و نشانه‌هاش تمرکز کنیم. یادتون باشه که اینها فقط چند تا نشانه هستن و تشخیص نهایی حتما باید توسط یک متخصص سلامت روان مثل روانپزشک یا روانشناس انجام بشه. اما دونستن این موارد به ما کمک میکنه درک بهتری از این وضعیت داشته باشیم.

اگه کسی اختلال شخصیت اسکیزوئید داشته باشه، به احتمال زیاد این ویژگی‌ها رو از خودش نشون میده:

  • ترجیح تنهایی: این افراد دوست دارن تنها باشن و فعالیت‌هاشون رو به تنهایی انجام بدن. این فقط به معنی لذت بردن از خلوت نیست؛ بلکه یک ترجیح تقریبا همیشگیه. اونها به طور فعال، موقعیت‌هایی رو انتخاب میکنن که نیازی به تعامل با دیگران نداشته باشه.
  • عدم تمایل یا لذت نبردن از روابط نزدیک: اونها نه تنها تمایلی به ایجاد روابط نزدیک ندارن، بلکه از این روابط لذتی هم نمیبرن. این شامل روابط خانوادگی هم میشه. ممکنه به نظر برسه که از بودن در کنار خانواده یا دوستان نزدیکشون رضایتی کسب نمیکنن.
  • علاقه کم به روابط جنسی: این افراد معمولا تمایل خیلی کمی به برقراری روابط جنسی با دیگران دارن، اگه اصلا تمایلی داشته باشن. خیلی از اونها هیچ وقت ازدواج نمیکنن یا وارد رابطه عاشقانه نمیشن.
  • لذت بردن از فعالیت‌های محدود: اگه از چیزی لذت ببرن، تعداد این فعالیت‌ها خیلی کمه. این ویژگی که بهش «آنهدونیا» (Anhedonia) هم میگن، یعنی ناتوانی در تجربه لذت از فعالیت‌هایی که معمولا برای بقیه لذت‌بخش هستن.
  • مشکل در ابراز احساسات و واکنش نشان دادن: براشون خیلی سخته که احساساتشون رو بروز بدن. چهره اونها معمولا بی‌حرکت و بی‌احساسه و به ندرت خوشحالی، ناراحتی یا عصبانیت رو نشون میده. این ویژگی به «عاطفه سطحی» (flat affect) معروفه.
  • بی‌تفاوتی نسبت به دیگران: ممکنه شوخ‌طبعی نداشته باشن یا به دیگران علاقه‌ای نشون ندن. گاهی ممکنه نسبت به بقیه سرد به نظر برسن. انگار که حرف‌ها و احساسات دیگران تاثیر خاصی روشون نداره.
  • عدم واکنش به تشویق یا انتقاد: تعریف و تمجید یا انتقاد دیگران معمولا براشون فرقی نمیکنه. این بی‌تفاوتی میتونه برای اطرافیانشون گیج‌کننده باشه، چون به نظر میرسه نظر هیچکس براشون مهم نیست.
  • نداشتن انگیزه برای رسیدن به اهداف: ممکنه اون انگیزه‌ای که بقیه رو به سمت رسیدن به اهدافشون هل میده، در این افراد وجود نداشته باشه. به نظر میرسه بی‌هدف هستن یا جاه‌طلبی خاصی ندارن.

این علائم معمولا از اوایل بزرگسالی شروع میشن، اما بعضی از نشانه‌ها ممکنه در دوران کودکی هم قابل مشاهده باشن. این ویژگی‌ها میتونن باعث بشن که فرد در مدرسه، محل کار، موقعیت‌های اجتماعی یا بقیه جنبه‌های زندگی عملکرد خوبی نداشته باشه. اما جالبه بدونید که اگه شغلشون طوری باشه که بتونن بیشتر به تنهایی کار کنن، ممکنه عملکرد خیلی خوبی هم داشته باشن.

زندگی درونی یک فرد اسکیزوئید

یکی از جنبه‌های خیلی مهم که شاید در نگاه اول مشخص نباشه، دنیای درونی غنی این افراد هست. با اینکه در دنیای بیرون بی‌تفاوت و منزوی به نظر میرسن، اما در درون خودشون ممکنه یک دنیای فانتزی خیلی پیچیده و پر از جزئیات داشته باشن. اونها ممکنه ساعت‌ها در رویاپردازی و افکار درونی خودشون غرق بشن. این رویاها میتونن اونقدر بزرگ و مهم بشن که زندگی واقعی در مقایسه با اونها در درجه دوم اهمیت قرار بگیره. در واقع، این دنیای فانتزی میتونه یک مکانیسم دفاعی برای محافظت از خودشون در برابر دنیای بیرون و سختی‌هاش باشه.

موضوعات رایج در این فانتزی‌های درونی اغلب شامل قدرت مطلق و خودبزرگ‌بینی هست. این با خودبزرگ‌بینی که در اختلال شخصیت خودشیفته میبینیم فرق داره. افراد اسکیزوئید معمولا ساخته‌ها و افکارشون رو برای خودشون نگه میدارن تا از توجه ناخواسته یا این حس که ایده‌هاشون توسط دیگران تصاحب میشه، دوری کنن.

این افراد اغلب حس میکنن که یک «ناظر» در زندگی هستن تا یک «مشارکت‌کننده». آرون بک و همکارانش گزارش دادن که افراد با اختلال اسکیزوئید با سبک زندگی کناره‌گیرشون راحت به نظر میرسن و خودشون رو ناظر دنیای اطرافشون میدونن، نه شرکت‌کننده در اون. اما در عین حال، وقتی با زندگی عادی بقیه مردم روبرو میشن (مثلا وقتی کتاب میخونن یا فیلمی در مورد روابط میبینن)، ممکنه متوجه بشن که از نظر اجتماعی متفاوت یا حتی ناقص هستن. حتی اگه آرزوی نزدیکی نداشته باشن، ممکنه از اینکه همیشه «بیرون گود و در حال تماشا» هستن، خسته بشن. این احساسات میتونه منجر به افسردگی، مسخ شخصیت (depersonalization) یا مسخ واقعیت (derealization) بشه. در این حالت، اونها اغلب حس میکنن که «مثل یک ربات» هستن یا «زندگی رو در یک رویا میگذرونن».

تفاوت‌های کلیدی: اسکیزوئید، اسکیزوتایپال و اسکیزوفرنی

همونطور که گفتم، این سه تا اسم خیلی شبیه به هم هستن و همین موضوع باعث سردرگمی خیلی‌ها میشه. بیاید یک بار برای همیشه تفاوت‌هاشون رو مشخص کنیم. هر سه اینها جزو اختلال‌های سلامت روان هستن و ممکنه علائم مشابهی مثل ناتوانی در برقراری ارتباط اجتماعی یا نشون دادن طیف کامل احساسات داشته باشن. اما تفاوت‌های اساسی با هم دارن.

  • اختلال شخصیت اسکیزوئید (Schizoid Personality Disorder): ویژگی اصلیش بی‌علاقگی به روابط اجتماعی و محدودیت در ابراز احساساته.
  • اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (Schizotypal Personality Disorder): علاوه بر مشکلات اجتماعی، این افراد افکار و رفتارهای عجیب و غریب، باورهای جادویی و گاهی اوقات افکار پارانوئید دارن.
  • اسکیزوفرنی (Schizophrenia): این یک اختلال روانی شدیده که با روان‌پریشی (psychosis) همراهه. یعنی فرد ارتباطش با واقعیت رو از دست میده و دچار هذیان (باورهای غلط و ثابت) و توهم (دیدن یا شنیدن چیزهایی که وجود نداره) میشه.

یک راه ساده برای فهمیدن تفاوت اینه:

فردی که اختلال شخصیت اسکیزوئید داره:

  • با واقعیت در تماسه. اونها دچار توهم یا هذیان نمیشن و باورهای عجیب و غریب ندارن.
  • معمولا احساس پارانویا یا سوءظن شدید به دیگران ندارن.
  • حرف زدنشون منطقی و قابل فهمه. با اینکه لحن صحبتشون ممکنه بی‌روح و یکنواخت باشه، اما محتوای حرف‌هاشون عجیب یا غیرقابل دنبال کردن نیست.

در مقابل، افراد مبتلا به اسکیزوفرنی این ویژگی‌ها رو ندارن و دچار علائم روان‌پریشی میشن. اسکیزوتایپال هم یک جایی بین این دو قرار میگیره؛ یعنی افکارش عجیبه اما نه به شدت اسکیزوفرنی. به همین خاطر، اختلال شخصیت اسکیزوئید و اسکیزوتایپال گاهی در «طیف اسکیزوفرنی» قرار داده میشن، چون ریسک ژنتیکی مشترکی با اسکیزوفرنی دارن و به نوعی «اختلال‌های شخصیت شبه‌اسکیزوفرنی» به حساب میان.

ریشه‌ها و دلایل: این اختلال از کجا میاد؟

یکی از سوال‌های اساسی اینه که چرا یک نفر به این اختلال مبتلا میشه. راستش رو بخواید، علم هنوز جواب قطعی برای این سوال پیدا نکرده. اما تحقیقات نشون میده که احتمالا ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی در این موضوع نقش دارن.

نقش ژنتیک و خانواده

یکی از قوی‌ترین سرنخ‌ها، سابقه خانوادگیه. تحقیقات نشون داده که داشتن یک والد یا فامیل نزدیک که اختلال شخصیت اسکیزوئید، اسکیزوتایپال یا اسکیزوفرنی داشته باشه، ریسک ابتلا به این اختلال رو بالا میبره. این نشون میده که یک زمینه ژنتیکی مشترک بین این اختلال‌ها وجود داره. مطالعات دوقلوها هم این موضوع رو تایید میکنه و نشون میده که ویژگی‌هایی مثل اجتماعی بودن کم یا گرمی و صمیمیت پایین، تا حدی ارثی هستن. برآوردهای وراثت‌پذیری مستقیم برای این اختلال بین ۲۹ تا ۵۹ درصد تخمین زده شده.

نقش تجربیات کودکی و محیط

محیطی که ما در اون بزرگ میشیم، تاثیر عمیقی روی شکل‌گیری شخصیتمون داره. در مورد اختلال اسکیزوئید، به چند عامل محیطی اشاره شده:

  • والدین سرد و بی‌توجه: داشتن والدینی که از نظر عاطفی سرد بودن، به درستی از کودک مراقبت نکردن و به نیازهای عاطفیش پاسخ ندادن، میتونه یک عامل خطر باشه. این بچه‌ها ممکنه یاد بگیرن که ابراز احساسات بی‌فایده یا حتی خطرناکه و به همین خاطر به دنیای درون خودشون پناه ببرن. این تجربیات میتونه باعث بشه که کودک احساس طردشدگی کنه و این باور در اون شکل بگیره که تنها محیط امن، جاییه که تنها و بدون ابراز احساسات باشه.
  • والدین کمال‌گرا و بیش از حد منتقد: والدینی که بیش از حد انتقاد میکنن یا استانداردهای غیرواقعی دارن هم میتونن در شکل‌گیری این اختلال نقش داشته باشن. اونها ممکنه تحمل تجربه‌های عاطفی فرزندشون رو نداشته باشن و کودک رو مجبور به سرکوب و جداسازی احساساتش کنن.
  • ترومای دوران کودکی: تجربیات آسیب‌زا در کودکی هم میتونه به احساس پوچی در بزرگسالی منجر بشه.
  • اعتیاد والدین به الکل: تحقیقات نشون داده که الکلیسم در والدین با افزایش ریسک ابتلا به اختلال اسکیزوئید در فرزندان مرتبطه.

به طور کلی، بچه‌ها به مرور زمان یاد میگیرن که نشانه‌های اجتماعی رو به درستی درک کنن و بهشون واکنش نشون بدن. اما در افرادی که به سمت این اختلال میرن، این فرآیند به درستی اتفاق نمیفته و اونها ترجیح میدن از دنیای اجتماعی فاصله بگیرن.

عوامل بیولوژیکی و فیزیولوژیکی

بعضی تحقیقات به عوامل بیولوژیکی دیگه‌ای هم اشاره کردن:

  • سوءتغذیه دوران بارداری، تولد زودرس و وزن کم هنگام تولد: این عوامل هم به عنوان ریسک‌فکتورهای احتمالی در نظر گرفته شدن.
  • آسیب مغزی: آسیب‌های مغزی، مخصوصا به لوب پیشانی (frontal lobe) که مسئول کنترل احساسات و اجتماعی شدنه، میتونه در بروز این اختلال نقش داشته باشه.
  • مسیرهای دوپامین و سروتونین: این اختلال با کاهش فعالیت مسیرهای سروتونرژیک و دوپامینرژیک در نواحی مثل لوب پیشانی، آمیگدال و استریاتوم مغز در ارتباطه.

انواع مختلف اسکیزوئید: طبقه‌بندی تئودور میلون

همه افرادی که این اختلال رو دارن، شبیه به هم نیستن. تئودور میلون (Theodore Millon)، یکی از نظریه‌پردازان برجسته در زمینه اختلال‌های شخصیت، چهار زیرگروه برای اختلال شخصیت اسکیزوئید تعریف کرده. به گفته او، یک فرد اسکیزوئید ممکنه هیچکدوم از این ویژگی‌ها رو نداشته باشه یا یکی از اونها رو نشون بده. این طبقه‌بندی به ما کمک میکنه تا تفاوت‌های ظریف بین افراد مبتلا به این اختلال رو بهتر درک کنیم.

زیرگروهویژگی‌هاتوضیحات به زبان ساده
اسکیزوئید بی‌حال (Languid schizoid)شامل ویژگی‌های وابسته و افسردهاین افراد یک نوع اینرسی یا بی‌حرکتی مشخص دارن. انگار انرژی لازم برای شروع کارها رو ندارن. ذاتا خونسرد، بی‌حال، خسته و ضعیف به نظر میرسن. نمیتونن خودجوش باشن و همیشه دنبال ساده‌ترین لذت‌ها میرن. ممکنه اضطراب عمیقی رو تجربه کنن اما انرژی لازم برای ابراز شدید اون رو ندارن.
اسکیزوئید دور از دسترس (Remote schizoid)شامل ویژگی‌های دوری‌گزیناین افراد دور و غیرقابل دسترس هستن. منزوی، تنها، جدا افتاده و بی‌هدف به نظر میرسن. این حالت بیشتر در افرادی دیده میشه که اگه در معرض خصومت شدید قرار نمیگرفتن، میتونستن زندگی عاطفی نرمالی داشته باشن، اما توانایی ذاتی خودشون برای ایجاد پیوند رو از دست دادن. کمی اضطراب در این افراد باقی مونده.
اسکیزوئید مسخ‌شده (Depersonalized schizoid)شامل ویژگی‌های اسکیزوتایپالاین افراد از دیگران و حتی از خودشون جدا هستن. انگار که «خود» اونها یک شیء دور یا جدا از بدنشونه. ذهن و بدنشون از هم جدا شده. اغلب دیده میشه که به یک فضای خالی زل میزنن یا به نظر میرسه مشغول کار مهمی هستن در حالی که در واقع به هیچ چیز فکر نمیکنن.
اسکیزوئید بی‌عاطفه (Affectless schizoid)شامل ویژگی‌های وسواسیاین افراد بی‌احساس، بی‌تفاوت، سرد، بی‌علاقه و بی‌هیجان به نظر میرسن. انگار هیچ احساسی در اونها وجود نداره و همه عواطفشون کم‌رنگ شده. این زیرگروه، ترجیح به برنامه‌ریزی سفت و سخت (ویژگی وسواسی) رو با سردی اسکیزوئید ترکیب میکنه.

میلون معتقده که اختلال شخصیت اسکیزوئید، «اختلال شخصیتیه که شخصیت نداره». او انتقاد میکنه که این ممکنه به خاطر معیارهای تشخیصی فعلی باشه که فقط به «نبود» یک سری ویژگی‌ها اشاره میکنن و در نتیجه یک «سندروم کمبود» یا «خلا» رو توصیف میکنن. به جای اینکه بگن چه چیزی «هست»، فقط میگن چه چیزی «نیست». برای همین، توصیف و تحقیق در مورد این مفهوم سخته.

اسکیزوئید پنهان: وقتی ظاهر و باطن یکی نیست

یکی از جالب‌ترین مفاهیم در مورد این اختلال، ایده «اسکیزوئید پنهان» (Secret Schizoid) هست. خیلی از افرادی که ویژگی‌های اسکیزوئید دارن، در ظاهر شخصیتی جذاب و تعاملی از خودشون نشون میدن که کاملا با تعاریف رسمی این اختلال در تضاده. این افراد که توسط نظریه‌پردازانی مثل هری گانتریپ (Harry Guntrip) و رالف کلاین (Ralph Klein) توصیف شدن، در اجتماع حاضر میشن، علاقه‌مند به نظر میرسن و در تعاملات شرکت میکنن، اما در باطن از نظر عاطفی کاملا کناره‌گیر هستن و در امنیت دنیای درونی خودشون پنهان شدن.

کلاین بین اسکیزوئید «کلاسیک» و اسکیزوئید «پنهان» تمایز قائل میشه و میگه هر دو به یک اندازه اتفاق میفتن. او هشدار میده که نباید به خاطر تعاملات دفاعی و جبرانی یک فرد با دنیای بیرون، اون رو اشتباه تشخیص بدیم. او پیشنهاد میکنه که از فرد بپرسیم تجربه ذهنی‌اش چیه تا بتونیم وجود اون امتناع اسکیزوئیدی از صمیمیت عاطفی و ترجیح به واقعیت‌های عینی رو تشخیص بدیم.

این مفهوم از سال ۱۹۴۰ توسط رونالد فیربرن (Ronald Fairbairn) با توصیف «خودنمایی اسکیزوئیدی» (schizoid exhibitionism) شناخته شده بود. در این حالت، فرد اسکیزوئید میتونه احساسات زیادی رو ابراز کنه و تماس‌های اجتماعی چشمگیری برقرار کنه، اما در واقعیت، نه چیزی میده و نه چیزی از دست میده. چون اونها دارن «یک نقش بازی میکنن»، شخصیت واقعیشون درگیر ماجرا نیست. به گفته فیربرن، فرد اون نقشی که بازی میکنه رو انکار میکنه و به این ترتیب سعی میکنه شخصیت خودش رو دست‌نخورده و به دور از مصالحه حفظ کنه. این شخصیت کاذب، بر اساس چیزیه که اطرافیان به عنوان رفتار نرمال یا خوب تعریف میکنن و نوعی سازگاری به حساب میاد.

مثال بارز این افراد، سخنران‌های عمومی هستن که از سخنرانی برای جمع لذت میبرن، اما در زمان استراحت که حضار سعی میکنن با اونها ارتباط عاطفی برقرار کنن، دچار مشکل بزرگی میشن. این موارد نشون میده که تکیه کردن فقط به رفتارهای قابل مشاهده بیرونی برای تشخیص اختلال‌های شخصیت، چقدر میتونه مشکل‌ساز باشه.

نگاهی عمیق‌تر: پروفایل پدیدارشناختی سلمان اختر

برای اینکه یک تصویر کامل و جامع از این اختلال داشته باشیم، سلمان اختر (Salman Akhtar)، یک روانکاو آمریکایی، یک پروفایل پدیدارشناختی جامع از اختلال شخصیت اسکیزوئید ارائه داده. او در این پروفایل، دیدگاه‌های توصیفی کلاسیک و معاصر رو با مشاهدات روانکاوانه ترکیب کرده. این پروفایل در شش حوزه از عملکرد روانی-اجتماعی، ویژگی‌ها رو به دو دسته «آشکار» (Overt) و «پنهان» (Covert) تقسیم میکنه.

«آشکار» و «پنهان» به جنبه‌های به ظاهر متضادی اشاره دارن که ممکنه هر دو به طور همزمان در یک فرد وجود داشته باشن. این به معنی خودآگاه یا ناخودآگاه بودن اونها نیست. ویژگی‌های پنهان معمولا سخت‌تر تشخیص داده میشن. بیاید این جدول رو با هم بررسی کنیم:

حوزهویژگی‌های آشکار (Overt)ویژگی‌های پنهان (Covert)
مفهوم خود (Self-Concept)– مطیع، بی‌تفاوت، دور از دسترس و غیرشخصی
– عدم قاطعیت و خودانگیختگی
– احساس حقارت و بیگانگی در زندگی
– دیدگاه‌های مبهم در مورد هویت جنسی
– خودبزرگ‌بینی پنهان، خودکفایی و بی‌نیازی
– احساس برتری نسبت به دیگران
– بی‌تفاوتی نسبت به پیر شدن و مرگ
– هویت جنسی نامتعارف و تمایلات پنهان
روابط بین فردی (Interpersonal Relations)– کناره‌گیری، گوشه‌گیری و بی‌علاقگی به دیگران
– تعداد کمی دوست و آشنا
– ترس از صمیمیت
– ناتوانی در ابراز خشم و خصومت
– توانایی غافلگیرکننده در درک احساسات دیگران
– اشتیاق پنهان برای محبوبیت و دیده‌شدن
– حسادت شدید به خودانگیختگی دیگران
– نیاز به دیگران که گاهی از طریق دلبستگی به ایده‌ها یا حیوانات خانگی برآورده میشه
سازگاری اجتماعی (Social Adaptation)– ترجیح به فعالیت‌های انفرادی و سرگرمی‌های فکری
– عملکرد شغلی نامنظم
– توانایی برای کار پیوسته اما نه خلاقیت
– اغلب جزو گروه‌های حاشیه‌ای جامعه، فرقه‌ها یا سبک‌های زندگی نامتعارف
– فقدان ریشه‌های قوی در گروه اجتماعی و قومی خود
– گاهی توانایی برای خلاقیت و ابداع
– توانایی برای تحمل شرایط سخت با بی‌تفاوتی
– گاهی استعداد برای کارهای معنوی، عرفانی و اصلاح‌طلبانه
عشق و تمایلات جنسی (Love and Sexuality)– بی‌علاقه یا بی‌میل به روابط عاشقانه
– زندگی جنسی غایب یا محدود
– بیزاری از شایعات و کنایه‌های جنسی
– تمایلات پنهان به دید زدن (voyeurism) و پورنوگرافی
– آسیب‌پذیری در برابر اروتومانیا (باور به اینکه کسی عاشق فرد است)
– تمایل به عشق‌های نافرجام
اخلاق، استانداردها و ایده‌آل‌ها (Ethics, Standards, and Ideals)– پایبندی به اخلاقیات نامتعارف
– گاهی تمایل به کارهای غیراخلاقی یا جنایی
– آرمان‌گرایی سیاسی و اجتماعی خاص و عجیب
– بی‌اخلاقی پنهان و فسادپذیری
– گاهی گرایش‌های شدید مذهبی یا سیاسی
سبک شناختی (Cognitive Style)– حواس‌پرتی و غرق در افکار بودن
– صحبت کردن مبهم و پر از کلمات پیچیده
– تناوب بین فصاحت کلام و عدم توانایی در بیان افکار
– تفکر اوتیستیک (غرق در دنیای درون)
– نوسان بین تفکر تیزبینانه و تفکر سطحی
– تمرکز بر دنیای اشیای بی‌جان و مفاهیم متافیزیکی

این جدول به ما نشون میده که شخصیت اسکیزوئید چقدر میتونه پیچیده باشه و نباید اون رو فقط به یک آدم «گوشه‌گیر» ساده تقلیل بدیم. دنیای درونی این افراد پر از تضادها و پیچیدگی‌های پنهانه.

تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوئید

تشخیص این اختلال، مثل بقیه اختلال‌های شخصیتی، کار ساده‌ای نیست و باید حتما توسط متخصص انجام بشه. متخصصان از راهنماهای تشخیصی مثل DSM-5-TR (راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی) یا ICD-11 (طبقه‌بندی بین‌المللی بیماری‌ها) استفاده میکنن.

معیارهای تشخیصی DSM-5-TR

بر اساس DSM-5-TR، برای تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوئید، باید یک الگوی فراگیر از کناره‌گیری از روابط اجتماعی و طیف محدود ابراز احساسات وجود داشته باشه. این الگو باید از اوایل بزرگسالی شروع شده باشه و در شرایط مختلف خودش رو نشون بده. فرد باید حداقل چهار مورد از هفت معیار زیر رو داشته باشه:

  1. نه تمایلی به روابط نزدیک داره و نه از اونها لذت میبره، حتی روابط خانوادگی.
  2. تقریبا همیشه فعالیت‌های انفرادی رو انتخاب میکنه.
  3. علاقه کمی به داشتن تجربه‌های جنسی با دیگران داره، اگه اصلا داشته باشه.
  4. از فعالیت‌های کمی لذت میبره، اگه اصلا لذت ببره.
  5. دوست یا فرد مورد اعتماد نزدیکی به جز اقوام درجه یک نداره.
  6. نسبت به تشویق یا انتقاد دیگران بی‌تفاوته.
  7. سردی عاطفی، کناره‌گیری یا عواطف سطحی از خودش نشون میده.

علاوه بر این، این علائم نباید در طول یک اختلال دیگه مثل اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی یا اختلال افسردگی با ویژگی‌های روان‌پریشی رخ بده و نباید ناشی از یک بیماری پزشکی دیگه یا اختلال طیف اوتیسم باشه.

مدل جایگزین DSM-5 و ICD-11

جالبه بدونید که در مدل جایگزین DSM-5 برای اختلال‌های شخصیت (AMPD)، اختلال شخصیت اسکیزوئید به عنوان یک دسته تشخیصی جداگانه لیست نشده. در عوض، گفته شده که چیزی که ما به عنوان اسکیزوئید میشناسیم، میتونه به عنوان «اختلال شخصیت – ویژگی مشخص شده» تشخیص داده بشه که یک تشخیص ابعادی هست.

سازمان بهداشت جهانی در ICD-11 هم رویکرد مشابهی رو در پیش گرفته و طبقه‌بندی دسته‌ای اختلال‌های شخصیت رو با یک مدل ابعادی جایگزین کرده. در این مدل، یک اختلال شخصیت کلی با درجه‌های شدت مختلف تعریف شده و ویژگی‌های برجسته شخصیتی مثل «کناره‌گیری» (detachment) مشخص میشن که تقریبا معادل همون چیزیه که در گذشته بهش اختلال شخصیت اسکیزوئید میگفتن.

اختلال‌های همراه و تشخیص‌های افتراقی

افرادی که این اختلال رو دارن، ممکنه همزمان به مشکلات دیگه‌ای هم مبتلا باشن. به این میگن «همبودی» (comorbidity). همچنین، علائم این اختلال با چند تا اختلال دیگه همپوشانی داره و باید در تشخیص، اونها رو از هم جدا کرد.

اختلال‌های همراه شایع

  • افسردگی اساسی: احساس پوچی و خستگی از «بیرون گود بودن» میتونه منجر به افسردگی بشه.
  • اختلال‌های اضطرابی: مثل اختلال اضطراب فراگیر یا اختلال هراس (panic disorder).
  • سایر اختلال‌های شخصیت: همبودی با اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، پارانوئید و دوری‌گزین خیلی شایعه.
  • اختلال استرس پس از سانحه (PTSD).
  • اختلال وسواسی-جبری (OCD).

تشخیص افتراقی: با چه چیزهایی اشتباه گرفته میشه؟

  • اختلال طیف اوتیسم (به خصوص سندرم آسپرگر): این یکی از سخت‌ترین تشخیص‌های افتراقیه. در گذشته به سندرم آسپرگر «اختلال اسکیزوئید دوران کودکی» هم میگفتن. هر دو با کناره‌گیری اجتماعی همراه هستن. اما تفاوت‌های کلیدی وجود داره. افراد مبتلا به اوتیسم معمولا در ارتباطات غیرکلامی (مثل تماس چشمی) و داشتن علایق محدود و رفتارهای تکراری دچار مشکل هستن که این موارد جزو معیارهای اسکیزوئید نیست. یک مطالعه در سال ۲۰۱۲ نشون داد که ۲۶٪ از بزرگسالان جوان مبتلا به سندرم آسپرگر، معیارهای اختلال شخصیت اسکیزوئید رو هم داشتن. این همپوشانی اونقدر زیاده که بعضی محققان معتقدن که بسیاری از افرادی که در گذشته تشخیص اسکیزوئید گرفتن، احتمالا اوتیسم با عملکرد بالا داشتن یا اشتباه تشخیص داده شدن.
  • اختلال شخصیت دوری‌گزین (Avoidant Personality Disorder): افراد دوری‌گزین هم از تعاملات اجتماعی دوری میکنن، اما دلیلشون ترس از طرد شدن و احساس بی‌کفایتیه. اونها در واقع دلشون میخواد با دیگران ارتباط داشته باشن اما از ترسشون نمیتونن. در مقابل، افراد اسکیزوئید اساسا علاقه‌ای به این روابط ندارن.
  • اختلال شخصیت اسکیزوتایپال: همونطور که گفتیم، افراد اسکیزوتایپال افکار و رفتارهای عجیب و غریب و باورهای جادویی دارن که در اسکیزوئید دیده نمیشه.
  • اختلال شخصیت خودشیفته (Narcissistic Personality Disorder): هر دو ممکنه سرد به نظر برسن و از روابط عمیق دوری کنن. اما افراد خودشیفته به شدت دنبال تحسین دیگران هستن، جاه‌طلب و رقابت‌جو هستن و از بقیه برای نیازهای خودشون سوءاستفاده میکنن. در حالی که افراد اسکیزوئید به دنبال تایید اجتماعی نیستن.
  • درونگرایی (Introversion): این یک نکته خیلی مهمه. درونگرایی یک ویژگی شخصیتی نرماله، نه یک اختلال. افراد درونگرا از تعاملات اجتماعی انرژی از دست میدن و با تنهایی انرژی میگیرن. اما اونها معمولا توانایی ایجاد روابط نزدیک و عمیق رو دارن و از اونها لذت میبرن، هرچند که دایره دوستانشون ممکنه کوچکتر باشه. در مقابل، اختلال شخصیت اسکیزوئید یک الگوی فراگیر و ناکارآمده که فرد در اون نه تنها ترجیح میده تنها باشه، بلکه توانایی یا علاقه کمی برای ایجاد هر نوع رابطه نزدیکی داره.

درمان و مدیریت: آیا راهی برای تغییر وجود داره؟

درمان اختلال شخصیت اسکیزوئید چالش‌های زیادی داره. یکی از بزرگترین موانع اینه که این افراد به ندرت خودشون به دنبال درمان میرن. اونها معمولا مشکلی در رفتار خودشون نمیبینن و انگیزه‌ای برای تغییر ندارن. اگه هم به پزشک مراجعه کنن، معمولا به خاطر یک مشکل دیگه مثل افسردگی یا به اصرار خانواده هست. به همین خاطر، این اختلال یکی از کم‌تحقیق‌ترین اختلال‌های روانپزشکیه.

روان‌درمانی (Talk Therapy)

روان‌درمانی، اصلی‌ترین روش درمان برای اختلال‌های شخصیتیه. اما برای افراد اسکیزوئید میتونه سخت باشه، چون اونها در برقراری یک رابطه کاری خوب با درمانگر مشکل دارن. رابطه با یک درمانگر میتونه براشون ترسناک و مزاحم به نظر برسه.

  • هدف درمان: هدف اصلی معمولا تغییر کامل شخصیت فرد نیست، چون این کار خیلی بعیده. در عوض، درمان روی کاهش درگیری‌های بین فردی، تثبیت شرایط اجتماعی-اقتصادی و پرداختن به عوامل استرس‌زای خاص در زندگی فرد تمرکز میکنه.
  • ایجاد رابطه درمانی: درمانگر سعی میکنه یک رابطه سالم و قابل اعتماد با مراجع برقرار کنه تا باور درونی اونها مبنی بر مضر و بی‌فایده بودن روابط رو به چالش بکشه. درمانگر باید صبور باشه، به مرزهای فرد احترام بذاره و به تدریج اون رو به سمت ابراز احساسات بیشتر تشویق کنه. فشار آوردن بیش از حد میتونه باعث بشه که فرد درمان رو رها کنه.
  • انواع رویکردها:
    • درمان شناختی-رفتاری (CBT): این رویکرد میتونه به فرد کمک کنه تا افکار غیرمنطقی و مداومی که روی رفتارش تاثیر منفی میذاره رو شناسایی و اصلاح کنه.
    • روان‌درمانی روان‌پویشی (Psychodynamic Psychotherapy): این روش به فرد کمک میکنه تا مکانیسم‌های دفاعی خودش (مثل کناره‌گیری) رو بشناسه و اونها رو تغییر بده.

دارودرمانی

هیچ دارویی به طور خاص برای درمان اختلال شخصیت اسکیزوئید تایید نشده. داروها معمولا برای درمان مشکلات همراه مثل افسردگی یا اضطراب استفاده میشن، نه خود اختلال.

  • داروهای ضدروان‌پریشی آتیپیک (Atypical Antipsychotics): در گذشته، دوزهای پایین داروهایی مثل ریسپیریدون یا اولانزاپین برای کاهش کمبودهای اجتماعی و عاطفه سطحی استفاده میشد، اما امروزه دیگه توصیه نمیشه.
  • بوپروپیون (Bupropion): این دارو که یک آمفتامین جایگزین شده هست، ممکنه برای درمان آنهدونیا (ناتوانی در لذت بردن) که همراه این اختلاله، استفاده بشه.
  • داروهای دیگر: داروهایی مثل SSRIها (برای افسردگی و اضطراب) و بنزودیازپین‌ها (برای اضطراب، اما برای کوتاه‌مدت) هم ممکنه برای علائم همراه تجویز بشن.

به طور کلی، درمان دارویی برای این اختلال یک رویه معمول نیست، مگر برای درمان کوتاه‌مدت اختلال‌های همراه حاد.

پیامدها و عوارض: زندگی با اختلال اسکیزوئید چطور پیش میره؟

این اختلال میتونه تاثیرات منفی قابل توجهی روی زندگی فرد بذاره.

  • کیفیت زندگی پایین: افراد مبتلا به این اختلال معمولا کیفیت زندگی پایینی رو گزارش میکنن. انزوای اجتماعی میتونه منجر به احساس «تنهایی غیرقابل تحمل و گریزناپذیر» بشه.
  • عملکرد ضعیف: حتی بعد از ۱۵ سال، عملکرد کلی این افراد کاهش پیدا میکنه. اونها یکی از پایین‌ترین سطح‌های «موفقیت در زندگی» رو در بین تمام اختلال‌های شخصیتی دارن (که با معیارهایی مثل «موقعیت اجتماعی، ثروت و روابط موفق» اندازه‌گیری میشه).
  • آزار و اذیت (Bullying): قلدری و آزار و اذیت به طور خاص در مورد افراد اسکیزوئید شایعه. سبک زندگی منحصربه‌فرد اونها میتونه منجر به طرد شدن از طرف جامعه بشه و این طرد شدن، رفتار ضداجتماعی اونها رو تقویت میکنه.
  • افکار خودکشی: خودکشی ممکنه یک موضوع ذهنی تکرارشونده برای افراد اسکیزوئید باشه، هرچند که احتمال اقدام به اون کمه. اما بعضی از علائم این اختلال مثل سبک زندگی انفرادی، کناره‌گیری عاطفی، تنهایی و ارتباطات ضعیف، به عنوان عوامل خطر کلی برای رفتار جدی خودکشی شناخته شدن.
  • ریسک ابتلا به اسکیزوفرنی: همونطور که گفته شد، این اختلال میتونه یک حالت پیش‌درآمد (premorbid) برای اسکیزوفرنی باشه، هرچند که همه افراد مبتلا به اسکیزوئید به اسکیزوفرنی مبتلا نمیشن.

آمار و ارقام: این اختلال چقدر شایعه؟

جمع‌آوری آمار دقیق در مورد این اختلال سخته، چون افراد مبتلا به ندرت در محیط‌های بالینی دیده میشن.

  • شیوع کلی: مطالعات شیوع این اختلال رو کمتر از ۱٪ گزارش کردن. بعضی منابع این عدد رو بین ۰.۸٪ تا ۴.۹٪ تخمین زدن.
  • جنسیت: در مورد تفاوت‌های جنسیتی اطلاعات دقیقی وجود نداره. بعضی تحقیقات میگن که این اختلال در مردان شایع‌تر از زنان هست.
  • محیط‌های بالینی: در محیط‌های درمانی، این اختلال غیرشایع هست (حدود ۲.۲٪) و در مقایسه با بقیه اختلال‌های شخصیتی نادره.
  • جمعیت بی‌خانمان‌ها: یک مطالعه در سال ۲۰۰۸ در نیویورک، نرخ شیوع اختلال شخصیت اسکیزوئید رو در بین افراد بی‌خانمانی که به مراکز روزانه مراجعه میکردن، ۶۵٪ گزارش کرد. البته این مطالعه محدودیت‌های زیادی داشت و نمیشه اون رو به کل جامعه تعمیم داد.

پرسش و پاسخ‌های متداول

برای اینکه مطالب بهتر جا بیفته، بیاید چند تا از سوال‌های رایجی که ممکنه در ذهن شما شکل گرفته باشه رو با هم مرور کنیم.

سوال ۱: آیا فردی که اختلال شخصیت اسکیزوئید داره، خطرناکه یا ممکنه به دیگران آسیب بزنه؟
جواب: نه لزوما. خشونت و پرخاشگری جزو ویژگی‌های اصلی این اختلال نیست. در واقع، این افراد به ندرت عصبانی میشن و بیشتر یک حالت عاطفی صاف و بدون اوج و فرود دارن. تحقیقات در مورد ارتباط بین این اختلال و رفتار خشونت‌آمیز خیلی کمه. یک مطالعه در زندان‌های یونان به چنین ارتباطی اشاره کرده بود، اما اون مطالعه ایرادهای طراحی جدی داشت و نتایجش توسط مطالعات دیگه تایید نشده. به طور کلی، شواهد قانع‌کننده‌ای وجود نداره که افراد اسکیزوئید تمایل به خشونت داشته باشن. اگه هم رفتار خشونت‌آمیزی دیده بشه، احتمالا به خاطر اختلال‌های همراه دیگه‌ایه، نه خود اختلال اسکیزوئید.

سوال ۲: فرق اصلی بین کسی که فقط درونگراست با کسی که اختلال اسکیزوئید داره چیه؟
جواب: این سوال خیلی مهمه. درونگرایی یک ویژگی شخصیتی کاملا طبیعیه. افراد درونگرا از تنهایی لذت میبرن و در موقعیت‌های اجتماعی انرژیشون تحلیل میره. اما اونها توانایی و اغلب تمایل به ایجاد روابط عمیق و معنادار با تعداد کمی از افراد رو دارن. اونها از این روابط نزدیک لذت میبرن. اما اختلال شخصیت اسکیزوئید یک الگوی فراگیر و ناکارآمده. فرد مبتلا نه تنها تمایلی به روابط نزدیک (حتی با خانواده) نداره، بلکه از اونها لذتی هم نمیبره و در این زمینه دچار مشکل جدیه. این یک بی‌علاقگی عمیقه، نه فقط یک ترجیح برای خلوت.

سوال ۳: آیا این افراد اصلا میتونن کار کنن و زندگی عادی داشته باشن؟
جواب: بله، خیلی از افراد مبتلا به این اختلال میتونن عملکرد نسبتا خوبی داشته باشن، کار کنن و از خودشون حمایت کنن. اختلال‌های خوشه A (مثل اسکیزوئید) معمولا با عملکرد بالاتری نسبت به اختلال‌های خوشه B (مثل بوردرلاین) همراه هستن. مشکلات عملکردی اونها بیشتر به گوشه‌گیری و کناره‌گیریشون از زندگی مربوط میشه. اونها معمولا شغل‌هایی رو انتخاب میکنن که نیاز به تعامل اجتماعی کمی داشته باشه، حتی اگه این شغل‌ها پایین‌تر از سطح توانایی‌هاشون باشه. یک گزارش اول شخص از زندگی با این اختلال نشون میده که بعضی از این افراد میتونن زندگی مولدی داشته باشن، هرچند که ممکنه کاملا «نرمال» به نظر نرسه.

سوال ۴: آیا ممکنه کسی اسکیزوئید باشه ولی خودش ندونه؟
جواب: بله، این خیلی شایعه. روانپزشکان از اصطلاح «فقدان بینش» (lack of insight) برای توصیف این وضعیت استفاده میکنن. این ویژگی در بعضی از اختلال‌های سلامت روان دیده میشه و باعث میشه که فرد باور داشته باشه هیچ مشکلی نداره. به همین خاطر، افراد اسکیزوئید به ندرت به دنبال کمک یا درمان میرن و معمولا رفتار خودشون رو غیرعادی یا مشکل‌ساز نمیدونن.

سوال ۵: آیا میشه به یک فرد اسکیزوئید کمک کرد که اجتماعی‌تر بشه؟
جواب: کمک کردن به این افراد چالش‌برانگیزه، چون اونها معمولا انگیزه‌ای برای تغییر ندارن. بهترین راه، تشویق ملایم اونها به سمت درمانه، اما بدون فشار و قضاوت. اگه یکی از نزدیکان شما این اختلال رو داره، سعی کنید اونها رو درک کنید، به مرزهاشون احترام بذارید و به جای اینکه سعی کنید اونها رو به زور وارد جمع کنید، فعالیت‌هایی رو پیشنهاد بدید که ممکنه باهاش راحت‌تر باشن (مثلا یک پیاده‌روی دو نفره به جای یک مهمانی شلوغ). باید انتظارات واقع‌بینانه داشت؛ تغییر به کندی اتفاق میفته و نباید انتظار داشت که اونها یک‌شبه به یک فرد اجتماعی تبدیل بشن. مهمترین چیز اینه که بهشون نشون بدید که در کنارشون هستید، حتی اگه اونها نتونن این حمایت رو به روشی که شما انتظار دارید، پاسخ بدن.

منابع

  • [۲] Schizoid Peronality Disorder: 4 Myths & Facts About Extreme Social Detachment
  • [۴] Schizoid Personality Disorder – StatPearls – NCBI Bookshelf
  • [۶] Schizoid Personality Disorder: Symptoms, Causes, Treatment
  • [۸] Diagnosing personality disorder
  • [۱۰] Personality Disorders | Johns Hopkins Medicine
  • [۱] Schizoid personality disorder – Symptoms and causes – Mayo Clinic
  • [۳] Schizoid personality disorder – Wikipedia
  • [۵] Schizoid Personality Disorder: Symptoms & Treatment
  • [۷] Quick Facts: Schizoid Personality Disorder – Merck Manual Consumer Version
  • [۹] Personality Disorders: MedlinePlus

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *