GeekAlerts

جایی برای گیک‌ها

همه‌چیز درباره مدل‌های تولید OEM، ODM و OBM، چه تفاوتی دارند؟

همه‌چیز درباره مدل‌های تولید OEM، ODM و OBM، چه تفاوتی دارند؟

اول با OEM شروع میکنیم. این سه حرف مخفف عبارت «Original Equipment Manufacturer» هست.میشه «تولیدکننده تجهیزات اصلی». یعنی یه کارخونه یا یه تولیدکننده‌ای که کالاها یا نیروی انسانی لازم برای به بازار آوردن یه محصول رو فراهم می‌کنه. کارخونه‌های OEM معمولا چیزی رو تولید می‌کنن که به عنوان یه قطعه یا جزء در یه محصول نهایی استفاده میشه و این نوع کار معمولا با اسمی به اسم «خدمات OEM» شناخته میشه.

فرض کنید شما یه شرکت بزرگ و معتبر هستید که کلی محصول تو بازار دارید. احتمالا یه تیم توسعه محصول قوی هم دارید که از طراح‌ها، تسترها و متخصص‌های بازاریابی تشکیل شده. این تیم ماه‌ها یا حتی سال‌ها وقت گذاشته و یه خط تولید جدید رو طراحی کرده. حالا شرکت شما ایده اصلی، طرح‌ها، نقشه‌ها، فرایند تولید و حتی برندینگ محصول رو آماده و حاضر داره. تنها چیزی که نیاز دارید چیه؟ یه کارخونه مجهز و نیروی کار ماهر که بهتون کمک کنه این محصولات رو به تولید انبوه برسونید و تقاضای بازار رو جواب بدید. یا شاید فقط به یه ماده اولیه خاص نیاز دارید تا محصولتون رو نهایی کنید و برای فروش آماده‌اش کنید. در چنین شرایطی، خدمات تولیدی OEM دقیقا همون چیزیه که شما بهش احتیاج دارید.

حالا از اون طرف قضیه نگاه کنیم. اگه شما صاحب یه کارخونه هستید ولی توانایی، تیم یا تجربه لازم برای طراحی، خلق، تست و برندسازی یه محصول رو ندارید، بهترین کار اینه که خدمات OEM ارائه بدید. یعنی به شرکت‌های دیگه کمک کنید تا محصولاتشون رو به تولید انبوه برسونن. شما فقط بخش تولید رو به عهده می‌گیرید و بقیه کارها با خود مشتریه.

یه مثال واقعی از همکاری OEM

برای اینکه قضیه کاملا جا بیفته، بیایید یه مثال رو با هم مرور کنیم. تصور کنید یه شرکت تولیدکننده لباس‌های ورزشی لوکس، یه مدل جدید کفش ورزشی طراحی کرده. این شرکت همه کارها رو انجام داده: طرح‌های نهایی آماده‌ان، برندینگ مشخصه، تحقیقات بازار کامله و تست‌های محصول هم با موفقیت تموم شده. یکی از ویژگی‌های اصلی این کفش‌ها اینه که کفی داخلشون از جنس «مموری فوم» یا فوم حافظه‌داره.

حالا این شرکت برای تولید انبوه کفش‌هاش چی کار می‌کنه؟ میاد تو یه سایت B2B مثل Alibaba.com می‌گرده و یه تامین‌کننده پیدا می‌کنه که خدمات OEM ارائه میده. بعد باهاشون تماس می‌گیره و در مورد سرویس‌هاشون صحبت می‌کنه.

اون کارخونه تولیدی یا همون OEM، قبلا تجربه کار با مشتری‌های حوزه مد و فشن رو داشته و می‌تونه این کفش‌های لوکس رو با همون کفی مموری فوم به صورت انبوه تولید کنه.

شرکت لباس ورزشی طرح‌ها، نیازمندی‌های تولید، جزئیات برندینگ، طرح لوگو و اگه لازم باشه، حتی نیازمندی‌های بسته‌بندی رو هم در اختیار کارخونه OEM قرار میده. به همین سادگی! شرکت ایده و طرح رو میده، کارخونه تولیدش می‌کنه. اگه شما یه تولیدکننده قراردادی باشید که خدمات OEM ارائه میدید، مثلا تو سایت Alibaba.com می‌تونید ظرفیت OEM خودتون رو تو ویترین فروشگاه دیجیتالتون مشخص کنید. همچنین می‌تونید گواهینامه‌های حرفه‌ای و تاییده‌هایی که از شرکت‌های دیگه گرفتید رو به نمایش بذارید تا اعتبارتون پیش خریدارها بیشتر بشه.

ODM چیه و چه فرقی با OEM داره؟

خب، حالا که با OEM کاملا آشنا شدیم، وقتشه بریم سراغ رقیب یا بهتره بگیم، همکار متفاوتش یعنی ODM. اول از همه، ODM مخفف چیه؟ این عبارت مخفف «Original Design Manufacturer» هست، یعنی «تولیدکننده طرح اصلی». یاد گرفتن معنی ODM برای کارآفرین‌هایی که دنبال راهی برای رشد سریع و کارآمد کسب‌وکارشون هستن، خیلی مفیده.

یه شرکت ODM، شرکتیه که توانایی طراحی، توسعه، تولید و حتی فروش محصولات رو خودش به تنهایی داره. در حالی که ما معمولا OEM رو به عنوان یه «سرویس» می‌شناسیم، ODM بیشتر به عنوان یه «محصول» شناخته میشه. تعریف ODM فراتر از صرفا تولیده و شامل فرایندهای طراحی، مهندسی و تولید هم میشه. البته اینم بگم که این تعریف ممکنه بسته به تفاوت‌های ظریف و رویه‌های هر صنعت، یه کم فرق کنه.

محصولاتی که یه شرکت ODM تولید می‌کنه، اغلب توسط یه خریدار با برند جدیدی عرضه میشن. به این کار میگن «محصولات پرایوت لیبل» (private label) و با هدف کسب سود فروخته میشن. برخلاف یه کارخونه OEM که برای تولید محصولات به طرح و دستورالعمل مشتری متکیه، یه کارخونه ODM اغلب محصولات رو به طور مستقل یا با همکاری مشتری طراحی و توسعه میده. خیلی از کسب‌وکارها برای استفاده از تخصص تولیدکننده‌ها و تمرکز روی توانایی‌های اصلی خودشون، به سراغ خدمات ODM میرن. اگه شما یه ایده عالی دارید ولی هنوز طراحی، توسعه، تست یا برندینگش رو انجام ندادید، این مدل تولیدی برای شما ایده‌آله.

از نگاه یه تولیدکننده، اگه شما کارمندها یا تیم‌هایی دارید که مهارت، تجربه و توانایی لازم برای طراحی و توسعه محصولات و انجام تست‌های مختلف رو دارن، می‌تونید خودتون رو به عنوان یه شرکت ODM به بازار معرفی کنید. خدمات ODM قابل اعتماد به کسب‌وکارها این امکان رو میده که تو صنایع به سرعت در حال تحول، رقابتی باقی بمونن.

یه سناریو برای درک بهتر ODM

بذارید با یه مثال دیگه، کارکرد ODM رو شفاف‌تر کنیم. فرض کنید یه مشتری تو صنعت آموزش کار می‌کنه و یه خلأ تو بازار پیدا کرده. اون با دانش و شناختی که از بازار داره، با یه شرکت ODM تماس می‌گیره و ایده‌اش رو مطرح می‌کنه: ساختن یه کیف مدرسه که محفظه‌هایی برای خنک نگه داشتن نوشیدنی، غذا و خوراکی‌ها داره، در حالی که بقیه قسمت‌هاش کاملا ضدآب و ضدلک هستن.

شرکت ODM اطلاعات مربوط به ایده کیف مدرسه جدید رو دریافت می‌کنه و یه جلسه با مشتری میذاره تا در مورد تقاضای این محصول با جزئیات بیشتری صحبت کنن.

تو اون جلسه، مشتری توضیح میده که چرا به چنین محصولی نیاز هست و چه طرح‌ها و رنگ‌هایی برای دانش‌آموزهای جوون جذاب‌تره.

شرکت ODM این اطلاعات بازار رو می‌گیره و یه کیف مدرسه طراحی می‌کنه که جیب‌های خنک‌کننده، ضدآب و ضدلک داره. تیم طراحی‌شون روی استایل، پارچه‌ها و مشخصات فنی طرح نهایی کار می‌کنن.

حالا شرکت ODM می‌تونه این محصول رو به همون مشتری بفروشه (که مشتری می‌تونه اگه بخواد برند خودش رو روش بزنه)، یا اینکه می‌تونه محصول رو مستقیما به مصرف‌کننده نهایی بفروشه.

تست محصولات ODM چطوریه؟

وقتی یه محصول توسط یه شرکت ODM ساخته میشه، یه مرحله مهم به اسم «تست ODM» وجود داره. این فرایند یعنی ارزیابی و سنجش محصولاتی که توسط ODM تولید شدن تا مطمئن بشن که استانداردهای کیفیت و مشخصات فنی رو رعایت می‌کنن. کل قضیه اینه که محصول ساخته شده رو قبل از اینکه وارد بازار بشه، از فیلتر یه سری آزمایش‌های سخت رد کنن تا از کیفیت و عملکرد درجه یکش مطمئن بشن.

در طول تست ODM، محصول شما انواع و اقسام بررسی‌ها رو پشت سر میذاره. مثلا «تست عملکرد» (functionality testing) انجام میشه تا مطمئن بشن همه ویژگی‌هاش درست کار می‌کنن. «تست کارایی» (performance testing) هم روش انجام میشه تا ببینن تو شرایط مختلف چقدر خوب عمل می‌کنه. و در نهایت «تست دوام» (durability testing) هم هست که تضمین می‌کنه محصول می‌تونه در برابر فرسودگی و استفاده روزمره مقاومت کنه.

یه پله بالاتر: OBM یا همون غول مرحله آخر

تا اینجا با OEM و ODM آشنا شدیم. اما یه مدل دیگه هم وجود داره که میشه گفت قله بازی تولیده. اونم OBM هست. OBM مخفف «Original Brand Manufacturer» یعنی «تولیدکننده برند اصلی».

یه شرکت OBM شرکتیه که محصولات رو تحت نام تجاری و برند خودش طراحی، تولید و به فروش می‌رسونه. شرکت‌های OBM کنترل بیشتری روی کل فرایند تولید دارن، از طراحی گرفته تا بازاریابی و فروش. این شرکت‌ها مسئول همه چیز هستن، از توسعه ایده اولیه گرفته تا پشتیبانی مشتری.

یه کارخونه معمولا تلاش می‌کنه که در نهایت به یه OBM تبدیل بشه، یعنی محصولات رو با برند خودش طراحی و تولید کنه. این کار بهشون حاشیه سود بهتر و کنترل بیشتری روی کسب‌وکارشون میده. یه شرکت OBM علاوه بر توسعه محصول، مدیریت بازاریابی و فروش محصول رو هم خودش انجام میده. این مثل رسیدن به بالاترین سطح تو بازی تولیده و تعداد کمی از بازیگرها می‌تونن به اونجا برسن.

مثال‌های معروف از شرکت‌های OBM

  • هواوی (Huawei): هواوی یکی از بهترین مثال‌ها برای یه شرکت OBM هست. این شرکت از یه تولیدکننده ساده شروع کرد و حالا به یه برند جهانی قدرتمند تبدیل شده که محصولاتش رو با نام خودش به دنیا عرضه می‌کنه.
  • تسلا (Tesla): تسلا هم یه شرکت OBM به حساب میاد که خودروهای الکتریکی رو با برند خودش طراحی، تولید و می‌فروشه. اونها روی همه چیز کنترل دارن، از طراحی ماشین‌ها گرفته تا نرم‌افزاری که اونها رو راه میندازه.

مقایسه دقیق OEM، ODM و OBM

حالا که با هر سه مدل آشنا شدیم، بیایید یه مقایسه رو در رو بینشون داشته باشیم تا تفاوت‌هاشون کاملا مشخص بشه. تفاوت اصلی بین OEM، ODM و OBM در سطح درگیری اونها در فرایند تولیده.

  • OEM: محصولاتی رو طراحی و تولید می‌کنه که با نام تجاری یه شرکت دیگه فروخته میشن.
  • ODM: محصولاتی رو بر اساس طرح‌ها و مشخصات ارائه شده توسط یه شرکت دیگه تولید می‌کنه.
  • OBM: محصولاتی رو با نام تجاری خودش طراحی، تولید و می‌فروشه.

یه تفاوت کلیدی دیگه، میزان کنترلیه که هر نوع شرکت روی فرایند تولید داره:

  • OEM: کمترین کنترل رو دارن، چون فقط مسئول طراحی و تولید محصول هستن.
  • ODM: کنترل بیشتری دارن، چون مسئول فرایند تولید هستن، اما نه برندینگ.
  • OBM: بیشترین کنترل رو دارن، چون مسئول کل فرایند، از طراحی تا بازاریابی و فروش هستن.

جدول مقایسه OEM، ODM و CM

برای اینکه موضوع رو راحت‌تر بفهمید، بیایید یه نگاه به این جدول مقایسه بندازیم. اینجا یه مدل دیگه به اسم CM یا «Contract Manufacturer» (تولیدکننده قراردادی) هم اضافه شده که جلوتر بیشتر در موردش حرف می‌زنیم.

جنبه مورد مقایسهOEM (تولیدکننده تجهیزات اصلی)ODM (تولیدکننده طرح اصلی)CM (تولیدکننده قراردادی)
طراحیمشتری طرح رو ارائه میده.تولیدکننده طرح رو ارائه میده.مشتری نیازمندی‌های کامل طراحی رو ارائه میده.
شخصی‌سازیکاملا قابل شخصی‌سازی.شخصی‌سازی محدود.شخصی‌سازی بر اساس مشخصات ارائه شده.
مالکیتمشتری مالک طرح و مالکیت معنوی (IP) هست.تولیدکننده اغلب مالکیت طرح رو حفظ می‌کنه.بر اساس توافق با برند.
هزینهسرمایه‌گذاری اولیه بالاتر.هزینه اولیه پایین‌تر.بسته به حجم تولید و گستردگی کار متغیره.
زمان رسیدن به بازارطولانی‌تر به خاطر فازهای توسعه و طراحی.سریع‌تر با طرح‌های آماده.وقتی طرح‌ها نهایی و آماده ساخت باشن، سریع‌تره.
تخصص مورد نیازبه تخصص مشتری در طراحی نیاز داره.به حداقل تخصص مشتری نیاز داره.به تخصص طراحی و تولید نیاز داره.
انعطاف‌پذیریبالا، متناسب با نیازهای خاص.محدود به طرح‌های موجود.در مراحل اولیه که نیاز به ورودی طراحی هست، بالاتر؛ وقتی تولید شروع میشه، محدود.
ریسکبالاتر به خاطر پیچیدگی توسعه.پایین‌تر به خاطر طرح‌های اثبات شده.متوسط، وابسته به کنترل کیفیت و قابلیت اطمینان فروشنده.

مزایا و معایب هر مدل رو بشناسیم

هر کدوم از این مدل‌های کسب‌وکار، مزایا و معایب خودشون رو دارن. مهمه که اینها رو بدونیم تا بتونیم تصمیم درستی برای نیازهامون بگیریم.

مزایا و معایب OEM

مزایا:
  • کنترل کامل روی محصول: بزرگترین مزیت کار با OEM اینه که شما کنترل کامل و خلاقانه روی طراحی محصول دارید. چون طرح مال شماست، می‌تونید محصول رو دقیقا همونطور که می‌خواید بسازید.
  • هزینه‌های تولید پایین‌تر: به خاطر صرفه‌جویی در مقیاس (economies of scale)، هزینه‌های تولید معمولا پایین‌تره.
  • تمرکز روی توانمندی‌های اصلی: شما می‌تونید روی کارهای اصلی خودتون مثل طراحی و بازاریابی تمرکز کنید و کارهای غیر اصلی مثل تولید رو برون‌سپاری کنید.
  • محصول منحصر به فرد: شما یه محصول کاملا منحصر به فرد در بازار خواهید داشت که کپی کردنش برای رقبا سخته.
  • انعطاف‌پذیری مالکیت معنوی (IP): کار با یه OEM معمولا محدودیت‌های کمتری برای مالکیت معنوی ایجاد می‌کنه و اگه در آینده لازم باشه، راحت‌تر می‌تونید تولیدکننده‌تون رو عوض کنید.
  • حفاظت قوی‌تر از مالکیت معنوی: چون محصول به طور خاص برای برند شما طراحی شده، کنترل شما روی IP خیلی بیشتره.
معایب:
  • هزینه‌های بالای تحقیق و توسعه (R&D): برای تولید یه محصول منحصر به فرد، به منابع زیادی نیاز دارید. این منابع شامل هزینه‌های تحقیق و توسعه و زمانیه که برای خلق طرح قبل از آماده شدن برای تولید لازمه. این سرمایه‌گذاری‌ها اغلب خیلی بالا هستن و ریسک مشخصی رو برای شرکت به همراه دارن. مثلا اپل میلیون‌ها دلار در طول چندین سال برای تحقیق و توسعه سرمایه‌گذاری می‌کنه تا محصولات منحصر به فردش رو بسازه. اپل سهم بازاری داره که تضمین می‌کنه این سرمایه‌گذاری برمی‌گرده، اما خیلی از شرکت‌ها چنین تضمینی ندارن.
  • زمان طولانی‌تر برای رسیدن به بازار: چون شما مسئول فرایند طراحی و توسعه هستید، lead time یا زمان آماده‌سازی طولانی‌تره و ممکنه ورود محصول به بازار رو به تاخیر بندازه.
  • نیاز به منابع و زمان زیاد: ارائه طرح‌های دقیق به تولیدکننده گاهی می‌تونه باعث سردرگمی بشه و لازم باشه اعضای تیم شما به کارخونه سفر کنن و پشتیبانی و کمک ارائه بدن. این می‌تونه برای شرکت شما هزینه زمان و پول داشته باشه.
  • تغییرات احتمالی در فرایند تولید: ممکنه کارخونه OEM در حین فرایند تولید، تغییراتی رو در محصول پیشنهاد بده که توسط تیم‌های تولیدی خودشون پشتیبانی میشه، نه طرح اولیه شما.
  • وابستگی به صاحب برند: کسب‌وکار و درآمد شما به صاحب برند وابسته است.
  • عدم تمایز از رقبا: اگه رقبای شما هم از همون OEM استفاده کنن، ممکنه تمایز چندانی نداشته باشید.

مزایا و معایب ODM

مزایا:
  • زمان کوتاه توسعه: شما می‌تونید خیلی سریع یه محصول رو وارد خط تولید و بازار کنید. این یکی از دلایلیه که ODM یا پرایوت لیبل برای کسانی که اولین بار میخوان وارد بازار بشن، توصیه میشه.
  • هزینه توسعه محصول پایین: از اونجایی که شرکت ODM طرح‌های خودش رو توسعه میده و بر اساس اونها تولید می‌کنه، به ورودی فنی زیادی از طرف شما نیاز نداره. در نتیجه، هزینه توسعه یه محصول جدید معمولا خیلی کمتر از کار با یه OEM هست.
  • عدم نیاز به پرداخت هزینه قالب و ابزار: هزینه‌های مربوط به قالب‌سازی و ابزارآلات توسط خود کارخونه پرداخت میشه و شما هزینه اضافی در این مورد ندارید.
  • مقدار سفارش حداقلی (MOQ) پایین‌تر: کارخونه‌های ODM اغلب مقدار سفارش حداقلی یا MOQ کمتری دارن و به همین دلیل کار کردن باهاشون جذاب‌تره، مخصوصا برای مشتری‌هایی که میخوان یه ایده رو تست کنن.
  • تولید مقرون به صرفه: به خاطر تخصص و کارایی، تولید محصولات ODM از نظر هزینه به صرفه است.
معایب:
  • کنترل محدود روی محصول: چون شما به جای یه طرح نهایی، فقط یه ایده رو ارائه میدید، فرصت‌های کمتری برای شخصی‌سازی، ایجاد تغییرات و کنترل نیازمندی‌های محصول دارید. مالکیت معنوی محصول هم معمولا متعلق به تامین‌کننده است.
  • خطر دزدیده شدن ایده: بعضی‌ها نگرانن که ایده‌هاشون توسط صاحب محصول ODM دزدیده بشه، چون کارخونه همه چیز لازم برای ساختن محصول رو بدون هیچ ورودی یا کمک دیگه‌ای از طرف مشتری در اختیار داره. البته راه‌هایی وجود داره که مشتری‌ها می‌تونن از ایده‌هاشون محافظت کنن و تولیدکننده‌ها می‌تونن قراردادهایی ارائه بدن که به مشتری‌های جدید اطمینان خاطر بده.
  • دسترسی رقبا به محصول مشابه: رقبای شما هم به همون محصولاتی که شما دارید دسترسی دارن و این میتونه متمایز شدن رو سخت کنه.
  • خطر تقلید و کالایی شدن محصول: همیشه این ریسک وجود داره که محصول شما توسط دیگران کپی بشه.
  • اعتماد به تامین‌کننده: شما باید اعتماد کنید که تامین‌کننده‌تون حقوق مالکیت معنوی شخص دیگه‌ای رو نقض نمی‌کنه.

مزایا و معایب OBM

مزایا:
  • کنترل کامل روی محصول: از طراحی گرفته تا توزیع، همه چیز دست خودتونه.
  • هویت و شناخت قوی برند: می‌تونید یه برند قوی بسازید که همه بشناسنش.
  • فرصت برای خلق محصولات منحصر به فرد: می‌تونید محصولاتی تولید کنید که شما رو از رقبا متمایز می‌کنه.
  • پتانسیل حاشیه سود بالاتر: چون واسطه‌ای در کار نیست، سود بیشتری نصیبتون میشه.
معایب:
  • ریسک و مسئولیت بالاتر: شما مسئول همه چیز هستید، از برندینگ و بازاریابی گرفته تا فروش.
  • هزینه‌های اولیه بالاتر: برای طراحی، تولید و بازاریابی به سرمایه اولیه زیادی نیاز دارید.
  • انعطاف‌پذیری محدود: تطبیق با تغییرات بازار یا نیازهای مشتری ممکنه سخت‌تر باشه.

تولیدکننده قراردادی (Contract Manufacturer) یا CM چیست؟

یه اصطلاح دیگه که زیاد می‌شنویم، «تولیدکننده قراردادی» یا CM هست. این مفهوم یه پله فراتر از OEM قرار می‌گیره. اگه شما کسب‌وکارتون رو به عنوان یه CM اداره کنید، مشتری‌ها با مشخصات فنی محصولشون میان سراغ شما و تنها کاری که شما باید انجام بدید، تولید اون محصوله. مشتری تمام حقوق مالکیت معنوی رو حفظ می‌کنه، اما در عوض باید تمام نیازمندی‌های طراحی رو فراهم کنه.

یه تولیدکننده قراردادی می‌تونه خدمات اضافی مثل بسته‌بندی محصولات، چاپ لیبل‌ها و فراهم کردن قطعات خاص رو هم به کسب‌وکارها ارائه بده. مثلا یه مشتری ممکنه از یه OEM برای تولید انبوه یه اسباب‌بازی کودک استفاده کنه، اما به یه شرکت دیگه هم نیاز داشته باشه تا محصول نهایی رو بسته‌بندی کنه و دفترچه راهنما و لیبل‌هاش رو چاپ کنه.

از طرف دیگه، ممکنه به یه تولیدکننده قراردادی وظیفه تامین قطعات اضافی برای یه محصول نهایی داده بشه. مثلا برای یه محصول غذایی، یه شرکت تولید قراردادی می‌تونه ظروف غذای قابل بازیافت، ساشه‌های سس یا شاید ظروف یکبار مصرف برای فست فودها رو تامین کنه.

مثال معروف برای CM، رابطه اپل با فاکس‌کان هست. اپل تمام جنبه‌های آیفون رو طراحی می‌کنه، اما با فاکس‌کان قرارداد می‌بنده تا اون رو تولید کنه. تو مورد اپل، مثل خیلی از خریداران دیگه، اپل حتی قطعات رو به طور جداگانه طراحی و تامین می‌کنه و اونها رو برای فاکس‌کان می‌فرسته تا تو محصول نهایی استفاده بشن.

ODM همون پرایوت لیبل (Private Label) هست؟

جواب کوتاه اینه: بله. یه محصول «پرایوت لیبل» که بهش «وایت لیبل» (White Label) هم میگن، یعنی خریدن محصولات از پیش ساخته شده و اضافه کردن لوگو یا تغییر رنگ. این یه روش خیلی رایج برای فروشنده‌های آنلاین، مثلا تو آمازون (FBA)، و یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای ورود به بازار خرده‌فروشیه.

تفاوت دقیق White Label و Private Label چیه؟

این دو تا اصطلاح خیلی وقتا به جای هم استفاده میشن، ولی یه تفاوت کوچیک دارن:

  • وایت لیبل (White Label): اگه شما محصولات وایت لیبل ارائه بدید، یعنی دارید محصولات عمومی طراحی و تولید می‌کنید که مشتری‌ها (مثلا خرده‌فروش‌ها) می‌تونن از شما بخرن و با برند خودشون بفروشن. شما IP رو کنترل می‌کنید، چندین مشتری ممکنه همون محصول رو بخرن و شخصی‌سازی محدوده و معمولا فقط به برندینگ خلاصه میشه. شما دارید یه محصول کامل با یه برچسب سفید تولید می‌کنید، برای همین بهش میگن وایت لیبل.
  • پرایوت لیبل (Private Label): این مدل اساسا شبیه وایت لیبله، فقط انحصاری‌تره. وقتی شما یه قرارداد تولید پرایوت لیبل با یه مشتری می‌بندید، محصولتون رو به طور انحصاری برای فروش به اون مشتری ارائه میدید و احتمالا درجه بیشتری از شخصی‌سازی رو هم پیشنهاد می‌کنید.

یه مثال کاربردی: اسکوتر برقی هم OEM و هم ODM

برای اینکه ببینیم این مفاهیم چطور در دنیای واقعی کار می‌کنن، بیایید یه نگاه به مشخصات یه اسکوتر برقی از یه شرکت به اسم MaxWheel بندازیم. این شرکت هم خدمات OEM و هم ODM رو برای اسکوترهاش ارائه میده.

مدلMaxWheel E9GSگواهینامه‌هاCE, ROHS, MSDS, UN38.3, IOS9001, BSCI, Abe
موتور500W 800W 1000W 2000Wسیستم تعلیقتعلیق جلو و عقب
حداکثر سرعت۴۵ کیلومتر بر ساعتترمزترمز برقی + ترمز دیسکی
ولتاژ48Vچراغچراغ جلو + چراغ ترمز عقب
فریمآلیاژ آلومینیومقابلیت تاشوبله
تایر۱۰ اینچنمایشگرنمایشگر LED
باتری10Ah/13Ah/15Ahاپلیکیشنسنسور، بلوتوث، الکترونیکی، دیجیتال
برد مسافت۳۵-۵۰ کیلومترضدآبIP54
زمان شارژحدود ۶-۸ ساعتوزن خالص۱۴ کیلوگرم
ولتاژ شارژ110V-240V (50-60Hz)حداکثر بار۱۵۰ کیلوگرم

حالا این محصول چطور می‌تونه هم به صورت OEM و هم ODM فروخته بشه؟

  • حالت ODM: شما به عنوان یه کسب‌وکار می‌تونید برید سراغ شرکت MaxWheel و بگید: «من دقیقا همین اسکوتر مدل E9GS رو با همین مشخصات می‌خوام. فقط لطفا لوگوی برند من رو روش بزنید و با رنگ سبز مخصوص شرکت من تولیدش کنید». در این حالت، شما از طرح آماده کارخونه استفاده کردید و فقط یه شخصی‌سازی جزئی انجام دادید. این یه همکاری ODM هست.
  • حالت OEM: حالا فرض کنید شما یه مهندس خلاق هستید و یه سیستم ترمز کاملا جدید و انقلابی برای اسکوترهای برقی طراحی کردید. شما نقشه‌ها، مشخصات فنی و تمام جزئیات طرحتون رو می‌برید پیش شرکت MaxWheel و ازشون می‌خواید که یه اسکوتر دقیقا طبق نقشه شما و با سیستم ترمز ابداعی شما تولید کنن. در این حالت، طرح و ایده کاملا مال شماست و MaxWheel فقط نقش تولیدکننده رو بازی می‌کنه. این یه همکاری OEM هست.

بالاخره کدوم رو انتخاب کنیم؟ OEM یا ODM؟

اینکه کدوم مدل برای کسب‌وکار شما بهتره، یه جواب مشخص برای همه نداره و کاملا به نیازها و اهداف شرکت شما بستگی داره. تصمیم بین OEM و ODM به فاکتورهایی مثل منحصر به فرد بودن محصول، زمان رسیدن به بازار، هزینه‌های سرمایه‌گذاری و سطح کنترلی که می‌خواید داشته باشید، بستگی داره.

  • اگه منابع کافی دارید: اگه شرکت شما بودجه تحقیق و توسعه و همینطور یه برنامه زمانی منطقی برای رسیدن به بازار داره، استفاده از OEM گزینه خوبیه. اینطوری می‌تونید یه محصول کاملا منحصر به فرد و با برند خودتون داشته باشید.
  • اگه زمان و منابع محدودی دارید: اگه زمان و منابع شما کمه، ODM راهی سریع و کم‌هزینه برای عرضه یه محصول به بازاره. با این روش می‌تونید هزینه و زمان توسعه محصول رو کاهش بدید و بیشتر روی استراتژی‌های بازاریابی تمرکز کنید.

یه فاکتور مهم دیگه، حساسیت مالکیت معنوی (IP) شماست. اگه یه OEM استخدام کنید، IP در اکثر موارد متعلق به شماست، چون شما طراح محصول هستید. اما اگه ODM رو انتخاب کنید، طراحی محصول و ابزارآلات و بقیه IP متعلق به تامین‌کننده خواهد بود (مگر اینکه قرارداد دیگه‌ای ببندید).

در نهایت، کیفیت و قابلیت اطمینان تولیدکننده‌ای که انتخاب می‌کنید هم خیلی مهمه. همه محصولات تولیدی کیفیت یکسانی ندارن. خیلی از تولیدکننده‌ها، چه OEM و چه ODM، در یه نوع خاص از محصول تخصص دارن. پس صرف نظر از ترجیح شما در مورد فرایندهای تولید، عاقلانه است که با تامین‌کننده‌ای قرارداد ببندید که تو بازار محصول مورد نظر شما تخصص قوی داره.

پرسش و پاسخ کلاسی

خب بچه‌ها، بحث امروز ما تموم شد. حالا وقتشه چند تا از سوال‌های احتمالی شما رو جواب بدم تا هیچ ابهامی باقی نمونه.

سوال ۱: استاد، پس اگه من یه ایده خفن ولی پول و زمان کم دارم، باید برم سراغ ODM؟

دقیقا. مدل ODM برای همین شرایط طراحی شده. شما می‌تونید خیلی سریع و با هزینه اولیه خیلی کمتر، محصولتون رو وارد بازار کنید. چون لازم نیست از صفر شروع به طراحی و تحقیق و توسعه کنید. کارخونه ODM طرح‌های آماده داره و شما می‌تونید با یه سری تغییرات جزئی و زدن برند خودتون، محصول رو بفروشید. اینجوری بیشتر تمرکزتون رو میذارید روی بازاریابی و فروش.

سوال ۲: فرق اصلی Private Label و White Label چی شد؟ یکم قاطی کردم.

سوال خوبیه. ببین، هر دوتاشون زیرمجموعه ODM هستن. «وایت لیبل» مثل یه تیشرت سفیده که یه کارخونه تولید می‌کنه و به ۱۰ تا شرکت مختلف می‌فروشه. هر شرکتی لوگوی خودش رو روش چاپ می‌کنه و می‌فروشه. محصول برای همه یکسانه. اما «پرایوت لیبل» یه کم انحصاری‌تره. اون کارخونه تیشرت رو فقط برای شما و طبق یه سری تغییرات جزئی که شما خواستید (مثلا جنس دکمه‌هاش فرق کنه) تولید می‌کنه. پس محصولتون یه کم خاص‌تره و فقط شما اون رو می‌فروشید.

سوال ۳: اگه با یه کارخونه OEM کار کنم، می‌تونن طرح من رو به بقیه هم بفروشن؟

نه، به هیچ وجه. این بزرگترین مزیت OEM هست. وقتی شما با یه کارخونه OEM کار می‌کنید، شما مالکیت معنوی (IP) یا همون طرح محصول رو در اختیار دارید. کارخونه فقط تولیدکننده شماست. البته خیلی مهمه که یه قرارداد حقوقی محکم و درست و حسابی ببندید که تمام این موارد توش ذکر شده باشه تا از طرحتون به طور کامل محافظت بشه. بدون اجازه شما، اونها حق ندارن محصول شما رو برای کس دیگه‌ای تولید کنن.

سوال ۴: کدوم مدل برای شروع یه کسب و کار کوچیک بهتره؟ OEM یا ODM؟

معمولا برای شروع یه کسب‌وکار کوچیک، مدل ODM پیشنهاد میشه. دلایلش هم واضحه: ریسک کمتر، هزینه اولیه پایین‌تر، و سرعت بالاتر برای ورود به بازار. شما می‌تونید با ODM بازار رو تست کنید، مشتری‌هاتون رو بشناسید و جریان نقدینگی ایجاد کنید. بعد از اینکه کسب‌وکارتون رشد کرد و منابع بیشتری در اختیار داشتید، می‌تونید به سراغ مدل OEM برید و محصولات کاملا منحصر به فرد خودتون رو تولید کنید.

سوال ۵: OBM شدن خیلی سخته؟ چرا همه کارخونه‌ها این کار رو نمی‌کنن؟

بله، OBM شدن مسیر خیلی سخت و پرهزینه‌ایه. بهش میگن «قله بازی تولید». یه کارخونه برای OBM شدن فقط به توانایی تولید نیاز نداره. باید تیم‌های خیلی قوی در زمینه تحقیق و توسعه، طراحی محصول، برندینگ، بازاریابی جهانی، فروش و خدمات پس از فروش داشته باشه. این یعنی سرمایه‌گذاری عظیم در پول، زمان و نیروی انسانی متخصص. خیلی از کارخونه‌ها ترجیح میدن روی چیزی که توش بهترین هستن، یعنی تولید، تمرکز کنن و ریسک‌های بزرگ بازاریابی و ساختن یه برند جهانی رو به عهده نگیرن. برای همین فقط تعداد کمی از شرکت‌ها مثل هواوی یا تسلا می‌تونن به این سطح برسن.

منابع

  • [۲] OEM vs ODM manufacturing: What’s the difference? – Alibaba Seller
  • [۴] OEM vs. ODM: What’s the Difference? – Metalphoto of Cincinnati
  • [۶] OEM ODM E9GS 48V 30 Mph 25mph Factory 300 Lbs All Terrain 2 Wheel Big Size Self Balancing New Speed EU 500W 800W 1000W off Road Electric Scooter for Adults – off Road Electric Scooter for Adults and 500W 800W 1000W Electric Scooter price | Made-in-China.com
  • [۸] OEM vs ODM – Understanding the Difference
  • [۱۰] OEM vs ODM vs CM – Differences, Benefits, & Limitations – Newhaven Display
  • [۱] OEM vs ODM explained – what’s best for manufacturers? – Unleashed Software
  • [۳] OEM vs ODM in Manufacturing | SEACOMP
  • [۵] What Do ODM And OEM Mean? // ODM vs. OEM vs. Contract Manufacturing Defined — Cosmo Sourcing
  • [۷] OEM vs ODM vs OBM: Which Manufacturing Model Is Right for Your Business?
  • [۹] Modes of manufacturing: OEM, ODM and OBM. What do all these letters mean? : r/manufacturing

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *