برای اینکه بفهمیم چرا یک روزی کشورهای دنیا دور هم جمع شدند و گفتند «بیایید یک فکری به حال این بمبهای اتمی بکنیم»، باید برگردیم به چند دهه قبل، به دوران جنگ سرد. بعد از جنگ جهانی دوم و استفاده از بمب اتم در هیروشیما و ناکازاکی در سال ۱۹۴۵، دنیا فهمید که با یک سلاح معمولی طرف نیست. این یک سلاح کشتار جمعی بود که میتوانست تمدن بشری را تهدید کند.
در ابتدا، فقط آمریکا این تکنولوژی را در اختیار داشت. اما طولی نکشید که در سال ۱۹۴۹ اتحاد جماهیر شوروی هم به این سلاح دست پیدا کرد. بعد از آن، بریتانیا در سال ۱۹۵۲، فرانسه در سال ۱۹۶۰ و چین در سال ۱۹۶۴ به جمع دارندگان سلاح هستهای پیوستند. تا سال ۱۹۶۴، دنیا پنج قدرت هستهای داشت.
اینجا بود که نگرانیها شروع شد. اوایل دهه ۱۹۶۰، تکنولوژی ساخت سلاحهای هستهای دیگر یک راز بزرگ و سر به مهر نبود. مقالههای علمی و دانشگاهی درباره شکافت و همجوشی اتمها منتشر میشد و دانش هستهای داشت از انحصار دولتها خارج میشد. حتی شرکتهای خصوصی هم میتوانستند به دنبال این تکنولوژی بروند. از طرف دیگر، پلوتونیوم که ماده اصلی ساخت بمبهای هستهای است، روز به روز در دسترستر و ارزانتر میشد. این یعنی کشورهای بیشتری میتوانستند به سمت ساخت بمب اتم بروند. پیشبینیها در آن زمان وحشتناک بود؛ برخی میگفتند اگر کاری نکنیم، تا ۲۰ سال دیگر ممکن است ۲۵ تا ۳۰ کشور دنیا بمب اتم داشته باشند. تصور کنید دنیایی که در آن دهها کشور این سلاح ویرانگر را دارند، چقدر میتوانست ناامن باشد.
ترس از یک دومینوی هستهای
خب، شاید بپرسید مشکلش چیست که کشورهای بیشتری بمب اتم داشته باشند؟ بگذارید قضیه را با یک مفهوم ساده به نام «بازدارندگی» توضیح بدهم. وقتی آمریکا و شوروی، دو ابرقدرت جنگ سرد، هر دو زرادخانههای عظیمی از سلاحهای هستهای داشتند، یک جور توازن وحشت برقرار بود. هر کدام میدانستند که اگر حمله را شروع کنند، طرف مقابل هم توانایی پاسخ دادن و نابودی کامل آنها را دارد. به این وضعیت میگفتند «تخریب حتمی متقابل» یا MAD. این ترس باعث میشد هیچکدام جرات شروع یک جنگ هستهای را نداشته باشند.
اما اگر کشورهای بیشتری، به خصوص کشورهای در حال توسعه یا کشورهایی که با همسایگانشان اختلافات مرزی شدیدی داشتند، به بمب اتم دست پیدا میکردند، این توازن شکننده به هم میخورد. خطر یک اشتباه محاسباتی، یک حادثه یا استفاده غیرمجاز از سلاحها به شدت بالا میرفت. یک درگیری کوچک محلی میتوانست به یک جنگ هستهای تمامعیار با ابعاد جهانی تبدیل شود. این نگرانیها باعث شد که جامعه جهانی به این نتیجه برسد که باید جلوی پخش شدن این تکنولوژی خطرناک گرفته شود. همه به دنبال یک پیمان بینالمللی برای منع گسترش سلاحهای هستهای بودند.
تولد یک پیمان مهم: انپیتی (NPT)
ایده اولیه یک پیمان برای جلوگیری از توزیع تکنولوژی هستهای اولین بار در سال ۱۹۶۱ توسط ایرلند در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شد. اعضا از این ایده استقبال کردند و قطعنامهای را تصویب کردند، اما چند سالی طول کشید تا مذاکرات جدی شروع شود. بالاخره بین سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۶۸، در کنفرانس خلع سلاح ژنو که با حمایت سازمان ملل برگزار میشد، نمایندگان کشورها دور میز مذاکره نشستند.
مذاکرات اصلا کار سادهای نبود. آمریکا از یک طرف میخواست جلوی گسترش سلاحهای هستهای را بگیرد و در این زمینه با شوروی منافع مشترکی داشت، اما از طرف دیگر میخواست متحدانش در ناتو را هم تقویت کند. طرحی روی میز بود که به چند کشور اروپای غربی اجازه میداد تا حدی بر سلاحهای هستهای کنترل داشته باشند. این طرح که به «ناتوی هستهای» معروف بود، نزدیک بود کل مذاکرات را به هم بزند، چون شوروی به شدت با آن مخالف بود. در نهایت آمریکا از این طرح صرف نظر کرد تا بتواند به یک معاهده قابل قبول برسد.
یک چالش بزرگ دیگر این بود که چطور کشورهای غیرهستهای را راضی به امضای پیمان کنند. در واقع از این کشورها خواسته میشد که برای همیشه از حق ساختن بمب اتم بگذرند. بدون موافقت آنها، اینکه فقط کشورهای هستهای قول بدهند تکنولوژی را منتقل نکنند، فایده چندانی نداشت. بعد از دو سال مذاکره سخت، قدرتهای هستهای با دادن یک سری امتیازات، توانستند بسیاری از کشورهای غیرهستهای را برای امضای پیمان قانع کنند.
سرانجام، در ۱ ژوئیه ۱۹۶۸، پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای برای امضا باز شد. این پیمان در سه شهر به طور همزمان امضا شد: مسکو، لندن و واشنگتن دیسی. پیمان در تاریخ ۵ مارس ۱۹۷۰، پس از اینکه آمریکا، شوروی، بریتانیا و ۴۰ کشور دیگر آن را تصویب کردند، رسما اجرایی شد. فنلاند اولین کشوری بود که آن را امضا کرد.
این پیمان که به طور خلاصه به آن انپیتی میگویند، به موفقترین و فراگیرترین معاهده در زمینه کنترل تسلیحات و خلع سلاح در تاریخ تبدیل شد. تا اوت ۲۰۱۶، ۱۹۱ کشور به آن پیوستهاند که این نشاندهنده اهمیت جهانی آن است.
ستونهای اصلی انپیتی: این پیمان دقیقا چه میگوید؟
برای اینکه کارمان راحتتر شود، کارشناسان معمولا انپیتی را به سه ستون اصلی تقسیم میکنند. این سه ستون با هم در ارتباط هستند و همدیگر را تقویت میکنند. بیایید این سه ستون را با هم بررسی کنیم:
ستون اول: منع گسترش (Non-Proliferation)
این ستون، همانطور که از اسمش پیداست، هسته اصلی پیمان است. هدفش این است که تعداد کشورهای دارای سلاح هستهای از همان پنج کشور اولیه بیشتر نشود. این بخش خودش دو تعهد جداگانه دارد:
- تعهد کشورهای دارای سلاح هستهای (ماده ۱): طبق ماده یک، پنج کشور هستهای یعنی آمریکا، روسیه (به عنوان جانشین شوروی)، بریتانیا، فرانسه و چین، متعهد میشوند که سلاحهای هستهای یا تکنولوژی ساخت آن را به هیچ کشور دیگری، چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم، منتقل نکنند. آنها همچنین نباید به هیچ کشور غیرهستهای برای ساختن یا به دست آوردن این سلاحها کمک، تشویق یا القا کنند. به زبان ساده، آنها قول میدهند که این «باشگاه هستهای» را بسته نگه دارند.
- تعهد کشورهای فاقد سلاح هستهای (ماده ۲): طبق ماده دو، کشورهایی که سلاح هستهای ندارند و به پیمان میپیوندند، متعهد میشوند که هیچوقت به دنبال دریافت، ساخت یا به دست آوردن سلاحهای هستهای نروند. آنها همچنین نباید هیچ کمکی در این زمینه از کسی دریافت کنند. در واقع، آنها داوطلبانه از داشتن بمب اتم صرفنظر میکنند.
برای اینکه این تعهدات فقط روی کاغذ نماند، پیمان یک مکانیزم راستیآزمایی هم در نظر گرفته است.
- نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) (ماده ۳): طبق ماده سه، هر کشور غیرهستهای که عضو پیمان میشود، باید یک توافقنامه پادمان با آژانس بینالمللی انرژی اتمی امضا کند. وظیفه آژانس این است که بر تمام فعالیتهای هستهای صلحآمیز آن کشور نظارت کند تا مطمئن شود که هیچ ماده یا تکنولوژی هستهای به سمت ساخت بمب منحرف نمیشود. این نظارتها و بازرسیها به «پادمان» معروف هستند.
ستون دوم: خلع سلاح (Disarmament)
این ستون مربوط به آینده زرادخانههای هستهای موجود است. کشورهای غیرهستهای با امضای پیمان از یک حق بزرگ گذشتند، اما در مقابل از قدرتهای هستهای هم یک تعهد مهم گرفتند.
- تعهد به مذاکره برای خلع سلاح (ماده ۶): طبق ماده شش، همه اعضای پیمان، به خصوص پنج کشور هستهای، متعهد میشوند که «با حسن نیت» برای توقف مسابقه تسلیحات هستهای و رسیدن به خلع سلاح هستهای کامل، مذاکره کنند. این ماده تنها تعهد الزامآور در یک معاهده چندجانبه است که قدرتهای هستهای را به سمت خلع سلاح سوق میدهد.
البته این ماده کمی مبهم است و منتقدان زیادی دارد. برخی میگویند عبارت «مذاکره با حسن نیت» یک تعهد خیلی کلی است و قدرتهای هستهای را مجبور به انجام کار مشخصی نمیکند. اما از طرف دیگر، دیوان بینالمللی دادگستری در سال ۱۹۹۶ در یک نظر مشورتی اعلام کرد که این ماده یک تعهد واقعی برای «پیگیری و به نتیجه رساندن مذاکرات خلع سلاح هستهای» است. با این حال، هنوز هم بحث بر سر اینکه قدرتهای هستهای به این تعهد خود عمل کردهاند یا نه، ادامه دارد.
ستون سوم: استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای (Peaceful Use)
این ستون، در واقع امتیازی است که به کشورهای غیرهستهای داده میشود تا آنها را برای ماندن در پیمان تشویق کند.
- حق مسلم برای توسعه انرژی هستهای (ماده ۴): طبق ماده چهار، هیچچیز در این پیمان نباید به عنوان مانعی برای حق مسلم همه اعضا در تحقیق، تولید و استفاده از انرژی هستهای برای اهداف صلحآمیز تلقی شود. این ماده همچنین همه اعضا را تشویق میکند تا در تبادل تجهیزات، مواد و اطلاعات علمی و تکنولوژیکی برای استفادههای صلحآمیز از انرژی هستهای با یکدیگر همکاری کنند.
به زبان ساده، این ماده میگوید اگر شما بمب نمیسازید، حق دارید از تمام مزایای صلحآمیز تکنولوژی هستهای، مثل ساخت نیروگاه برای تولید برق، استفاده در پزشکی برای تشخیص و درمان بیماریها، و کاربردهای کشاورزی بهرهمند شوید و کشورهای دیگر هم باید به شما کمک کنند.
این سه ستون با هم یک معامله بزرگ را تشکیل میدهند: کشورهای غیرهستهای از بمب میگذرند، در مقابل، تکنولوژی صلحآمیز دریافت میکنند و قدرتهای هستهای هم قول میدهند که به سمت خلع سلاح حرکت کنند.
چه کسی هستهای است و چه کسی نیست؟ تعریف پیمان
یک سوال مهم این است که پیمان چطور کشورهای «دارای سلاح هستهای» را از بقیه جدا میکند؟ ماده نهم پیمان یک تعریف دقیق و تاریخی ارائه میدهد:
«یک کشور دارای سلاح هستهای، کشوری است که قبل از ۱ ژانویه ۱۹۶۷ یک سلاح هستهای یا دیگر وسایل انفجاری هستهای را ساخته و منفجر کرده باشد.»
بر اساس این تعریف، فقط پنج کشور زیر به عنوان «کشورهای دارای سلاح هستهای» (NWS) به رسمیت شناخته میشوند:
- ایالات متحده آمریکا (اولین آزمایش در سال ۱۹۴۵)
- روسیه (به عنوان جانشین اتحاد جماهیر شوروی، اولین آزمایش در سال ۱۹۴۹)
- بریتانیا (اولین آزمایش در سال ۱۹۵۲)
- فرانسه (اولین آزمایش در سال ۱۹۶۰)
- چین (اولین آزمایش در سال ۱۹۶۴)
جالب است بدانید که این پنج کشور، همان اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل هستند. هر کشور دیگری که به پیمان بپیوندد، باید به عنوان «کشور فاقد سلاح هستهای» (NNWS) وارد شود.
بازیکنان خارج از زمین: کشورهایی که عضو انپیتی نیستند
با وجود اینکه انپیتی بسیار فراگیر است، اما چهار کشور عضو سازمان ملل هیچوقت آن را امضا نکردهاند. این کشورها معتقدند که پیمان، تبعیضآمیز است. علاوه بر این، سودان جنوبی که در سال ۲۰۱۱ تاسیس شد نیز هنوز به آن نپیوسته است.
بیایید نگاهی به این کشورها و دلایلشان بیندازیم:
هند
هند اولین آزمایش هستهای خود را در سال ۱۹۷۴ انجام داد و در سال ۱۹۹۸ هم چندین آزمایش دیگر انجام داد تا رسما به یک قدرت هستهای تبدیل شود. هند همیشه یکی از منتقدان اصلی انپیتی بوده است. استدلال اصلی هند این است که این پیمان یک «آپارتاید هستهای» ایجاد کرده و دنیا را به دو طبقه «دارندگان» و «ندارندگان» تقسیم کرده است. هندیها میگویند این پیمان هرگز توضیح نمیدهد که بر چه اساس اخلاقی، داشتن بمب برای پنج کشور قانونی و برای بقیه غیرقانونی است. پرناب موکرجی، وزیر خارجه وقت هند، در سال ۲۰۰۷ گفت: «اینکه هند انپیتی را امضا نکرده، به خاطر عدم تعهد ما به منع گسترش نیست، بلکه به این دلیل است که ما انپیتی را یک معاهده ناقص میدانیم».
با این حال، در سالهای اخیر، روابط هند با کشورهای غربی در زمینه هستهای بهتر شده است. در سال ۲۰۰۶، آمریکا و هند یک توافقنامه همکاری هستهای غیرنظامی امضا کردند. بر اساس این توافق، هند پذیرفت که ۱۴ نیروگاه از ۲۲ نیروگاه هستهای خود را تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دهد. در مقابل، گروه تامینکنندگان هستهای (NSG) که صادرات تکنولوژی هستهای را کنترل میکند، یک معافیت ویژه برای هند در نظر گرفت و به این کشور اجازه داد تا با دیگر کشورها تجارت هستهای داشته باشد. این یک اتفاق بیسابقه بود، چون هند عضو انپیتی نیست.
پاکستان
پاکستان همسایه و رقیب اصلی هند است. وقتی هند در ماه مه ۱۹۹۸ آزمایشهای هستهای خود را انجام داد، پاکستان هم چند هفته بعد با انجام آزمایشهای هستهای خود در چاغی-۱ و چاغی-۲، به دنیا نشان داد که به این تکنولوژی دست یافته است. مقامات پاکستانی هم مانند هندیها، انپیتی را تبعیضآمیز میدانند. پاکستان تا سال ۲۰۱۰ میگفت اگر هند انپیتی را امضا کند، ما هم امضا میکنیم. اما بعد از آن موضع خود را تغییر داد و اعلام کرد که تنها در صورتی به پیمان میپیوندد که به عنوان یک کشور دارای سلاح هستهای به رسمیت شناخته شود.
پرونده پاکستان به دلیل فعالیتهای شبکه عبدالقدیر خان، دانشمند هستهای این کشور، که تکنولوژی سانتریفیوژ را به کشورهایی مثل ایران، لیبی و کره شمالی فروخته بود، کمی پیچیدهتر است. این موضوع باعث شده که جامعه جهانی برای همکاری هستهای با پاکستان، حتی در زمینه غیرنظامی، بسیار محتاط باشد.
اسرائیل
اسرائیل یک سیاست دیرینه به نام «ابهام عمدی» در مورد برنامه هستهای خود دارد. یعنی نه رسما تایید میکند که بمب اتم دارد و نه تکذیب میکند. با این حال، امروزه تقریبا همه کارشناسان معتقدند که اسرائیل از دهه ۱۹۶۰ در تاسیسات دیمونا در صحرای نگب، سلاح هستهای تولید کرده و احتمالا بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ کلاهک هستهای در اختیار دارد. این موضوع زمانی به یک «راز آشکار» تبدیل شد که یک تکنسین هستهای به نام مردخای وانونو در سال ۱۹۸۶ اطلاعاتی را به روزنامه ساندی تایمز بریتانیا داد.
اسرائیل میگوید به دلیل اندازه کوچک، آسیبپذیری و خصومت کشورهای همسایه، به یک توانایی بازدارندگی نیاز دارد. در سپتامبر ۲۰۰۹، کنفرانس عمومی آژانس بینالمللی انرژی اتمی با اختلاف رای کمی از اسرائیل خواست تا تاسیسات هستهای خود را برای بازرسی باز کند و به انپیتی بپیوندد، اما اسرائیل این درخواست را رد کرد.
کره شمالی: عضوی که خارج شد
داستان کره شمالی از همه پیچیدهتر است. این کشور در ۱۲ دسامبر ۱۹۸۵ به انپیتی پیوست تا بتواند از شوروی برای ساخت چند راکتور آب سبک کمک بگیرد. اما در اوایل دهه ۱۹۹۰، پس از بازرسیهای آژانس، مشخص شد که کره شمالی تمام فعالیتهای مربوط به بازفرآوری سوخت مصرف شده در تاسیسات هستهای یونگبیون را به طور کامل اعلام نکرده است. این یعنی نقض تعهدات پادمانی.
کره شمالی در واکنش به این فشارها، در ۱۲ مارس ۱۹۹۳ اعلام کرد که قصد دارد از پیمان خارج شود. این بحران با یک توافق در سال ۱۹۹۴ که به «چارچوب توافقشده» معروف است، به طور موقت حل شد. کره شمالی موافقت کرد که فعالیتهای هستهای خود را متوقف کند و در پیمان بماند و در مقابل، کمکهای انرژی دریافت کند.
اما این آرامش دوام نیاورد. در سال ۲۰۰۲، آمریکا کره شمالی را به داشتن یک برنامه غنیسازی اورانیوم مخفی متهم کرد و ارسال سوخت را متوقف کرد. کره شمالی هم در پاسخ، در ۱۰ ژانویه ۲۰۰۳ دوباره اعلام خروج از پیمان کرد و این بار، خروجش در ۱۰ آوریل ۲۰۰۳ قطعی شد. کره شمالی تنها کشوری است که تا به امروز از انپیتی خارج شده است.
از آن زمان به بعد، کره شمالی چندین آزمایش هستهای انجام داده است (اولین بار در سال ۲۰۰۶) و رسما اعلام کرده که یک قدرت هستهای است. تلاشهای دیپلماتیک زیادی در قالب مذاکرات ششجانبه (با حضور چین، روسیه، ژاپن، کره جنوبی و آمریکا) برای حل این بحران انجام شد، اما هیچکدام به نتیجه نرسید.
چالشهای درون پیمان: داستان ایران، لیبی، سوریه و آفریقای جنوبی
علاوه بر کشورهایی که خارج از پیمان هستند، برخی از اعضای خود پیمان هم چالشهایی را ایجاد کردهاند.
ایران
ایران از سال ۱۹۷۰ عضو انپیتی است. اما در سال ۲۰۰۳، محمد البرادعی، مدیرکل وقت آژانس، گزارش داد که ایران برای یک دوره طولانی، در موارد متعددی به تعهدات پادمانی خود عمل نکرده است؛ از جمله گزارش نکردن واردات مواد هستهای و اعلام نکردن برخی تاسیسات. این موضوع منجر به یک دوره طولانی تنش دیپلماتیک شد. شورای حکام آژانس، پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل گزارش داد و چندین قطعنامه علیه ایران صادر شد که از این کشور میخواست غنیسازی اورانیوم را متوقف کند.
ایران در مقابل استدلال میکرد که طبق ماده چهارم انپیتی، حق مسلم برای غنیسازی اورانیوم جهت اهداف صلحآمیز را دارد و تمام فعالیتهایش قانونی است. این تنشها در نهایت به مذاکراتی بین ایران و گروه ۱+۵ (آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان) منجر شد و در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵، توافق «برنامه جامع اقدام مشترک» یا برجام (JCPOA) به دست آمد. بر اساس این توافق، ایران محدودیتهایی را بر برنامه هستهای خود پذیرفت و در مقابل، تحریمها علیه این کشور لغو شد. اما در ۸ مه ۲۰۱۸، دولت دونالد ترامپ، آمریکا را از برجام خارج کرد و تحریمها را دوباره اعمال کرد.
آفریقای جنوبی: یک داستان منحصر به فرد
آفریقای جنوبی تنها کشوری در تاریخ است که خودش سلاح هستهای ساخت و بعدا داوطلبانه آنها را از بین برد. در دوران آپارتاید، دولت این کشور از ترس تهدیدات داخلی و خارجی، یک برنامه مخفی سلاح هستهای را توسعه داد. اما در سال ۱۹۹۱، با نزدیک شدن به پایان آپارتاید و تحت فشارهای بینالمللی، این کشور به انپیتی پیوست. در سال ۱۹۹۳، رئیسجمهور وقت، فردریک ویلم دی کلرک، رسما اعلام کرد که کشورش یک زرادخانه کوچک هستهای داشته که قبل از پیوستن به پیمان، کاملا آن را نابود کرده است. آژانس در سال ۱۹۹۴ این موضوع را تایید کرد.
لیبی
لیبی در سال ۱۹۶۸ انپیتی را امضا کرده بود، اما به طور مخفیانه یک برنامه سلاح هستهای را با کمک شبکه عبدالقدیر خان دنبال میکرد. در دسامبر ۲۰۰۳، لیبی به طور ناگهانی اعلام کرد که از تمام برنامههای سلاحهای کشتار جمعی خود دست میکشد و به بازرسان آمریکایی و بریتانیایی اجازه داد تا برای برچیدن این برنامهها وارد کشور شوند. این اقدام مورد استقبال جامعه جهانی قرار گرفت.
سوریه
سوریه از سال ۱۹۶۹ عضو انپیتی است. اما این کشور متهم به ساخت یک راکتور هستهای مخفی با کمک کره شمالی در منطقهای به نام دیرالزور شد. این راکتور در ۶ سپتامبر ۲۰۰۷ در عملیاتی به نام «عملیات باغ میوه» توسط نیروی هوایی اسرائیل نابود شد. هر دو طرف سعی کردند این موضوع را مخفی نگه دارند و سوریه هیچوقت به طور رسمی وجود این برنامه را تایید نکرد.
چالشهای ساختاری پیمان: آیا انپیتی بینقص است؟
با وجود تمام موفقیتها، انپیتی با انتقادات و چالشهای جدی هم روبرو است.
انتقاد به تبعیضآمیز بودن
همانطور که در مورد هند و پاکستان گفتیم، بزرگترین انتقاد به انپیتی این است که یک سیستم طبقاتی ایجاد کرده است. بسیاری از کشورهای جهان سوم آن را «توطئهای از سوی دارندگان هستهای برای نگه داشتن ندارندگان در جای خود» میدانند. آنها میگویند قدرتهای هستهای به تعهد خود در ماده شش برای خلع سلاح عمل نکردهاند. در حالی که از دیگران میخواهند بدون سلاح هستهای امنیت خود را تامین کنند، خودشان همچنان به زرادخانههایشان چسبیدهاند. تا فوریه ۲۰۲۱، پنج کشور هستهای عضو پیمان هنوز حدود ۱۳,۴۰۰ کلاهک هستهای در اختیار داشتند.
البته کشورهای هستهای این انتقاد را رد میکنند. برای مثال، آمریکا اشاره میکند که از پایان جنگ سرد تا کنون بیش از ۱۳,۰۰۰ سلاح هستهای را از بین برده و بیش از ۸۰ درصد کلاهکهای استراتژیک خود را کاهش داده است. آنها معتقدند که در مسیر خلع سلاح گام برداشتهاند، اما این یک فرآیند تدریجی است.
حفره بزرگ ماده چهار
یک انتقاد دیگر به ماده چهار پیمان برمیگردد که حق استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای را به همه اعضا میدهد. برخی این ماده را «پاشنه آشیل» رژیم منع گسترش مینامند. مشکل اینجاست که تکنولوژی مورد نیاز برای تولید سوخت هستهای برای نیروگاهها (مانند غنیسازی اورانیوم یا بازفرآوری پلوتونیوم) همان تکنولوژی است که میتواند برای ساخت بمب هم استفاده شود.
این یعنی کشوری که توانایی غنیسازی اورانیوم برای مصارف صلحآمیز را دارد، در واقع یک گام تا ساخت بمب فاصله دارد. به این وضعیت «برنامه سلاح هستهای مجازی» میگویند. محمد البرادعی در سال ۲۰۰۴ گفته بود که تخمین زده میشود ۳۵ تا ۴۰ کشور دانش لازم برای تولید سلاح هستهای را دارند. اینکه چطور میتوان بین حق استفاده صلحآمیز و خطر گسترش سلاح توازن برقرار کرد، یکی از بزرگترین بحثهای امروز در مورد انپیتی است.
مسئله اشتراکگذاری هستهای ناتو
یک موضوع بحثبرانگیز دیگر، توافقات اشتراکگذاری هستهای ناتو است. بر اساس این توافقات که از زمان جنگ سرد وجود داشته، آمریکا سلاحهای هستهای تاکتیکی خود را در خاک چند کشور عضو ناتو مانند بلژیک، آلمان، ایتالیا، هلند و ترکیه مستقر کرده است. خلبانان این کشورها برای استفاده از این بمبها آموزش میبینند.
بسیاری از کشورها، به خصوص اعضای جنبش عدم تعهد، معتقدند که این کار نقض صریح ماده یک و دو پیمان است، چون به نوعی انتقال کنترل سلاح هستهای به کشورهای غیرهستهای محسوب میشود. اما آمریکا و ناتو استدلال میکنند که تا زمانی که جنگی شروع نشود، کنترل این سلاحها کاملا در دست آمریکاست و پیمان نقض نمیشود. این سیاست در ابتدا برای این طراحی شده بود که کشورهایی مثل آلمان غربی را از تلاش برای ساخت بمب اتمی مستقل منصرف کند.
فرآیند بازبینی و آینده پیمان
پیمان انپیتی یک سند ثابت و بدون تغییر نیست. طبق ماده هشت، قرار بود ۲۵ سال پس از اجرایی شدن، یک کنفرانس برای تصمیمگیری در مورد آینده آن برگزار شود.
- کنفرانس بازبینی و تمدید ۱۹۹۵: در این کنفرانس که در ماه مه ۱۹۹۵ در نیویورک برگزار شد، اعضا به اتفاق آرا تصمیم گرفتند که پیمان را به طور نامحدود تمدید کنند. این یک پیروزی بزرگ برای حامیان پیمان بود. همچنین تصمیم گرفته شد که هر پنج سال یک بار، کنفرانسهای بازبینی برای بررسی عملکرد پیمان برگزار شود.
این کنفرانسهای بازبینی همیشه آرام و بیدردسر نبودهاند. برای مثال، کنفرانس سال ۲۰۰۵ به دلیل اختلافات شدید بین آمریکا و دیگر کشورها بر سر موضوع خلع سلاح و پرونده ایران، بدون رسیدن به هیچ توافقی به پایان رسید. در مقابل، کنفرانس سال ۲۰۱۰ موفقیتآمیز بود و یک سند نهایی با یک «برنامه اقدام» به تصویب رسید. اما کنفرانس سال ۲۰۱۵ دوباره نتوانست به توافق بر سر سند نهایی برسد. آخرین کنفرانس بازبینی که در اوت ۲۰۲۲ برگزار شد نیز به دلیل مخالفت روسیه با بخشهایی از متن نهایی مربوط به امنیت نیروگاه هستهای زاپوریژیا در اوکراین، بدون نتیجه پایان یافت.
کمیته مقدماتی برای کنفرانس بازبینی بعدی که قرار است در سال ۲۰۲۶ برگزار شود، سومین جلسه خود را در آوریل و مه ۲۰۲۵ در نیویورک برگزار خواهد کرد.
اوکراین و انپیتی: یک نمونه تاریخی
داستان اوکراین یک فصل بسیار مهم در تاریخ انپیتی است. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، اوکراین ناگهان به سومین قدرت هستهای بزرگ جهان تبدیل شد. این کشور حدود ۱,۲۴۰ کلاهک هستهای استراتژیک، ۷۰۰ موشک کروز هستهای و نزدیک به ۳,۰۰۰ سلاح هستهای تاکتیکی را از شوروی به ارث برده بود.
در ابتدا، برخی در اوکراین معتقد بودند که این کشور باید این سلاحها را به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر روسیه نگه دارد. اما در نهایت، پس از مذاکرات طولانی با آمریکا و روسیه، اوکراین تصمیم گرفت از این سلاحها دست بکشد. اسناد وزارت خارجه اوکراین نشان میدهد که انپیتی نقش مهمی در این تصمیم داشته است. دیپلماتهای اوکراینی به این نتیجه رسیده بودند که تلاش برای تبدیل شدن به یک قدرت هستهای رسمی، این کشور را در انزوای بینالمللی قرار میدهد، به اقتصادش آسیب میزند و دسترسیاش به تکنولوژی صلحآمیز هستهای را قطع میکند.
در نهایت، در دسامبر ۱۹۹۴، اوکراین به عنوان یک کشور غیرهستهای به انپیتی پیوست. در مقابل، آمریکا، روسیه و بریتانیا در سندی به نام یادداشت بوداپست به اوکراین تضمینهای امنیتی دادند. بلاروس و قزاقستان که آنها هم سلاحهای هستهای شوروی را به ارث برده بودند، تصمیم مشابهی گرفتند و سلاحها را به روسیه منتقل کردند. این یک موفقیت بزرگ برای رژیم منع گسترش بود.
پرسش و پاسخ خودمانی
سوال ۱: خلاصه بگویید انپیتی چیست؟
جواب: انپیتی یک قرارداد بینالمللی است که سه هدف اصلی دارد:
۱. جلوی زیاد شدن تعداد کشورهای دارای بمب اتم را بگیرد (منع گسترش).
۲. کشورهای دارای بمب اتم را تشویق کند که سلاحهایشان را کم کنند و در نهایت از بین ببرند (خلع سلاح).
۳. به همه کشورها اجازه بدهد که از انرژی هستهای برای کارهای خوب و صلحآمیز (مثل تولید برق) استفاده کنند.
سوال ۲: چند کشور در دنیا بمب اتم دارند؟
جواب: پیمان انپیتی فقط پنج کشور را به عنوان «کشورهای دارای سلاح هستهای» به رسمیت میشناسد: آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا و فرانسه. اما چهار کشور دیگر هم هستند که بمب اتم دارند ولی عضو پیمان نیستند: هند، پاکستان، اسرائیل و کره شمالی. پس در مجموع، ۹ کشور در دنیا سلاح هستهای دارند.
سوال ۳: چرا کشورهایی مثل هند و پاکستان این پیمان را امضا نکردهاند؟
جواب: آنها معتقدند که این پیمان عادلانه نیست. میگویند انپیتی دنیا را به دو دسته «دارا» و «ندار» تقسیم کرده و به پنج کشور اول اجازه داده بمب داشته باشند، اما این حق را از بقیه گرفته است. آنها این را نوعی تبعیض میدانند.
سوال ۴: نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) در این پیمان چیست؟
جواب: آژانس مثل یک جور «پلیس هستهای» برای کشورهای غیرهستهای عضو پیمان عمل میکند. بازرسان آژانس به این کشورها میروند و مطمئن میشوند که تمام فعالیتهای هستهای آنها صلحآمیز است و هیچ ماده یا تجهیزاتی به سمت ساخت بمب منحرف نمیشود.
سوال ۵: بزرگترین مشکل یا نقطه ضعف انپیتی چیست؟
جواب: دو تا مشکل اصلی وجود دارد. اول، خیلیها معتقدند که قدرتهای هستهای به قولشان برای خلع سلاح (ماده ۶) عمل نکردهاند و هنوز زرادخانههای بزرگی دارند. دوم، تکنولوژی ساخت سوخت برای نیروگاههای صلحآمیز خیلی به تکنولوژی ساخت بمب نزدیک است (ماده ۴). این باعث نگرانی میشود که برخی کشورها ممکن است به بهانه برنامه صلحآمیز، به توانایی ساخت بمب نزدیک شوند.
سوال ۶: آیا کشوری میتواند از این پیمان خارج شود؟
جواب: بله. طبق ماده ده، هر کشوری اگر تشخیص بدهد که «رویدادهای فوقالعاده» منافع عالی کشورش را به خطر انداخته، میتواند با دادن یک اخطار سه ماهه از پیمان خارج شود. تا به امروز فقط کره شمالی این کار را کرده است.
سوال ۷: آینده این پیمان چطور به نظر میرسد؟
جواب: انپیتی با وجود تمام چالشها و انتقادها، هنوز هم سنگ بنای اصلی تلاشهای جهانی برای جلوگیری از یک جنگ هستهای است. موفقیت آن در جلوگیری از پیشبینیهای دهه ۱۹۶۰ (که میگفتند دهها کشور هستهای خواهیم داشت) غیرقابل انکار است. اما آینده آن به همکاری همه کشورها، هم هستهای و هم غیرهستهای، بستگی دارد. اگر قدرتهای هستهای در زمینه خلع سلاح جدیتر عمل کنند و اگر راهی برای اطمینان از صلحآمیز ماندن برنامههای هستهای پیدا شود، این پیمان میتواند برای سالهای آینده هم موثر باقی بماند.
منابع
- [۱] Treaty on the Non-Proliferation of Nuclear Weapons – Wikipedia
- [۳] Treaty on the Non-Proliferation of Nuclear Weapons (NPT) | IAEA
- [۵] Milestones in the History of U.S. Foreign Relations – Office of the Historian
- [۷] Treaty on the Non-Proliferation of Nuclear Weapons (NPT) | IAEA
- [۹] ۲۰۱۵ Review Conference of the Parties to the Treaty on the Non-Proliferation of Nuclear Weapons
دیدگاهتان را بنویسید