ماجرای ایلان ماسک و OpenAI از یک همکاری شروع شد، به یک جدایی پرحاشیه رسید و حالا به یک دعوای حقوقی بزرگ تبدیل شده. اما داستان این جدایی و اختلاف از کجا شروع شد؟ چرا ایلان ماسک، یکی از بنیانگذاران اصلی، از شرکتی که خودش در راهاندازی اون نقش کلیدی داشت، جدا شد و حالا در دادگاه مقابلش ایستاده؟ برای فهمیدن این داستان پر از پیچ و خم، باید به عقب برگردیم و ببینیم همه چیز از کجا شروع شد، چه قول و قرارهایی گذاشته شد و چه اتفاقهایی افتاد که دوستی و همکاری به رقابت و دشمنی تبدیل شد.
شروع یک رویا: تولد OpenAI
داستان OpenAI در سال ۲۰۱۵ شروع شد، اون هم با یک هدف بزرگ و کمی ترسناک. ایلان ماسک، که اون موقع هم به خاطر شرکتهای تسلا و اسپیسایکس حسابی معروف بود، نگرانیهای عمیقی در مورد هوش مصنوعی داشت. اون در صحبتهاش هوش مصنوعی رو «بزرگترین تهدید وجودی برای بشریت» توصیف میکرد و حتی اون رو به «احضار کردن شیطان» تشبیه کرده بود. ماسک معتقد بود که اگر هوش مصنوعی بدون کنترل و نظارت پیشرفت کنه، ممکنه از هوش انسانها جلو بزنه و خطری جدی برای بقای ما باشه. این نگاه، که کمی هم آخرالزمانی به نظر میرسید، فقط مختص ماسک نبود؛ دانشمندهای معروفی مثل استیون هاوکینگ و محققان برجسته دیگهای هم نگرانیهای مشابهی داشتن.
این نگرانیها باعث شد ماسک به فکر یک راه حل بیفته. اون معتقد بود که اگه قراره یک فناوری با این پتانسیل ویرانگر ساخته بشه، بهتره که آدمهای خوب زودتر اون رو بسازن تا جلوی استفاده نادرست ازش رو بگیرن. در ماه می ۲۰۱۵، سم آلتمن، که اون موقع رییس شتابدهنده معروف YCombinator بود، در ایمیلی به ماسک، ایده اولیه تاسیس یک «آزمایشگاه هوش مصنوعی» رو مطرح کرد. هدف این بود که این آزمایشگاه جدید، یک رقیب جدی برای DeepMind باشه، شرکت پیشرو در زمینه هوش مصنوعی که به تازگی توسط گوگل خریداری شده بود. آلتمن توی ایمیلش نوشته بود: «خیلی به این فکر میکنم که آیا میشه جلوی بشریت رو برای ساخت هوش مصنوعی گرفت یا نه. فکر میکنم جواب قطعا نه هست. اگه قراره این اتفاق بیفته، به نظر میاد خوبه که کسی غیر از گوگل اول این کار رو انجام بده».
این ایده دقیقا همون چیزی بود که ماسک دنبالش میگشت. اونها تصمیم گرفتن یک سازمان تحقیقاتی غیرانتفاعی (non-profit) تاسیس کنن که هدفش نه کسب سود، بلکه توسعه هوش مصنوعی به شکلی امن و در جهت منافع کل بشریت باشه. اسم این سازمان رو هم «OpenAI» گذاشتن. به گفته ماسک، دلیل انتخاب کلمه «Open» (به معنی باز) در اسم شرکت این بود که قرار بود این سازمان یک شرکت متنباز و غیرانتفاعی باشه تا بتونه مثل یک وزنه تعادل در برابر گوگل عمل کنه.
در دسامبر ۲۰۱۵، تاسیس OpenAI به طور رسمی اعلام شد. بنیانگذاران این پروژه یک تیم از غولهای دنیای تکنولوژی بودن:
- ایلان ماسک و سم آلتمن به عنوان روسای مشترک هیئت مدیره.
- گرگ براکمن، مدیر ارشد فناوری سابق شرکت Stripe، که به عنوان رییس و مدیر ارشد فناوری OpenAI انتخاب شد.
- ایلیا سوتسکور، یک دانشمند برجسته در زمینه یادگیری عمیق، که به عنوان دانشمند ارشد انتخاب شد.
- جان شولمن و وویچخ زارمبا به عنوان محققان کلیدی.
- و سرمایهگذارهای بزرگ دیگهای مثل رید هافمن (بنیانگذار لینکدین)، پیتر تیل (بنیانگذار پیپال)، جسیکا لیوینگستون (یکی از بنیانگذاران Y Combinator) و شرکتهایی مثل آمازون وب سرویسز (AWS) و اینفوسیس.
این گروه قدرتمند با یک بیانیه جاهطلبانه کارشون رو شروع کردن. اونها گفتن که هدفشون اینه که مطمئن بشن «هوش مصنوعی عمومی» (Artificial General Intelligence یا به اختصار AGI) به نفع همه بشریت باشه. منظور از AGI، سیستمهای خیلی مستقلی هستن که میتونن در اکثر کارهای با ارزش اقتصادی، بهتر از انسانها عمل کنن. OpenAI قول داد که با بقیه موسسات و محققها «همکاری آزادانه» داشته باشه و پتنتها و تحقیقاتش رو در دسترس عموم قرار بده. در واقع، فلسفه اصلی این بود که اگه همه به قدرت هوش مصنوعی دسترسی داشته باشن، دیگه یک نفر یا یک گروه کوچیک نمیتونن از این «ابرقدرت» برای کنترل بقیه استفاده کنن.
نقش ماسک در روزهای اول: پول و چشمانداز
ایلان ماسک فقط یک اسم در لیست بنیانگذارها نبود؛ اون از همون اول نقش خیلی فعالی در شکلگیری OpenAI داشت. یکی از مهمترین نقشهای اون، تامین سرمایه اولیه و تعیین چشمانداز مالی شرکت بود.
وقتی سم آلتمن و گرگ براکمن در اواخر سال ۲۰۱۵ برنامه اولیه برای جذب سرمایه رو طراحی میکردن، به دنبال جمعآوری ۱۰۰ میلیون دلار بودن. اما ماسک با این رقم مخالف بود. اون در ایمیلی نوشت:
«ما باید با یک عدد خیلی بزرگتر از ۱۰۰ میلیون دلار شروع کنیم تا در مقایسه با چیزی که گوگل یا فیسبوک خرج میکنن، ناامیدکننده به نظر نرسیم… من فکر میکنم باید بگیم که داریم با یک تعهد سرمایهگذاری ۱ میلیارد دلاری شروع میکنیم. این واقعیه. من هر مقداری رو که بقیه ندن، پوشش میدم».
این پیشنهاد ماسک، OpenAI رو از همون اول در سطح یک پروژه بسیار بزرگ و جدی مطرح کرد. اونها اعلام کردن که با تعهد سرمایه ۱ میلیارد دلاری کارشون رو شروع میکنن. اما در عمل چقدر پول جمع شد و ماسک چقدر پرداخت کرد؟ اینجا داستان کمی پیچیده میشه.
بر اساس بیانیههای خود OpenAI، این سازمان غیرانتفاعی در مجموع کمتر از ۴۵ میلیون دلار از ایلان ماسک و بیشتر از ۹۰ میلیون دلار از کمککنندههای دیگه دریافت کرد. این یعنی کل پول جمعشده تا سال ۲۰۱۹ حدود ۱۳۰ میلیون دلار بود، که با اون تعهد ۱ میلیارد دلاری اولیه فاصله زیادی داشت.
یک گزارش تحقیقی از وبسایت تککرانچ (TechCrunch) در سال ۲۰۲۳ این ارقام رو با دقت بیشتری بررسی کرد. این گزارش نشون داد که بر اساس اسناد مالیاتی، پیدا کردن سندی که نشون بده ماسک ۱۰۰ میلیون دلار اهدا کرده، خیلی سخته. تککرانچ فقط تونست حدود ۱۵ میلیون دلار کمک مالی رو به طور قطعی به ماسک ربط بده. البته این گزارش اشاره میکنه که افراد ثروتمند میتونن به صورت ناشناس یا از طریق صندوقهای خیریه کمک کنن، ولی حتی با در نظر گرفتن همه این احتمالات و با فرض اینکه بقیه سرمایهگذارها هیچ پولی نداده باشن (که فرض بعیدیه)، حداکثر مبلغی که ماسک میتونست اهدا کرده باشه، حدود ۵۷.۴ میلیون دلار بود.
بعد از انتشار این گزارش، خود ایلان ماسک هم به نظر میاد ادعای قبلی خودش رو اصلاح کرده. اون در یک مصاحبه با شبکه CNBC، وقتی ازش در مورد مبلغ کمکش به OpenAI سوال شد، دیگه عدد ۱۰۰ میلیون دلار رو به کار نبرد و گفت: «مطمئن نیستم رقم دقیق چقدره، ولی عددی در حدود ۵۰ میلیون دلار بود».
جدا از بحثهای مالی، ماسک در جهتدهی اولیه به شرکت هم نقش داشت. اون در ایمیلهاش تاکید داشت که وبلاگ و بیانیههای شرکت باید طوری نوشته بشن که مردم عادی رو جذب کنن و حمایت عمومی رو جلب کنن. اون معتقد بود داشتن حمایت مردم برای موفقیت پروژه خیلی مهمه.
اولین جرقههای اختلاف: غیرانتفاعی یا سودآور؟
OpenAI به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی شروع به کار کرد، اما خیلی زود بنیانگذارها متوجه یک مشکل بزرگ شدن. در اوایل سال ۲۰۱۷، تیم تحقیقاتی به این نتیجه رسید که ساختن هوش مصنوعی عمومی (AGI) به مقادیر زیادی قدرت محاسباتی (compute) احتیاج داره. این نیاز به حدی بود که هزینههاش سالانه به میلیاردها دلار میرسید؛ رقمی که خیلی بیشتر از چیزی بود که یک سازمان غیرانتفاعی بتونه جمعآوری کنه.
ایلان ماسک و بقیه اعضا فهمیدن که برای موفق شدن در ماموریتشون، به سرمایه خیلی بیشتری نیاز دارن. در این زمان بود که بحث در مورد ایجاد یک ساختار سودآور (for-profit) برای تامین این هزینهها شروع شد. این نقطه، یکی از اولین و مهمترین نقاط اختلاف بین ماسک و بقیه بنیانگذارها بود.
بر اساس بیانیههای OpenAI، در اواخر سال ۲۰۱۷، ماسک و بقیه اعضا به این نتیجه رسیدن که قدم بعدی برای پیشبرد ماموریت شرکت، ایجاد یک نهاد سودآور هست. اما مشکل اصلی سر کنترل این نهاد جدید بود.
ایلان ماسک چند تا خواسته مشخص داشت: اون میخواست اکثریت سهام، کنترل اولیه هیئت مدیره و سمت مدیرعاملی (CEO) این شرکت جدید رو در اختیار داشته باشه.
این خواستهها با مخالفت شدید بقیه بنیانگذارها، به خصوص سم آلتمن و گرگ براکمن، روبرو شد. اونها حس میکردن که دادن کنترل مطلق به یک نفر، با ماموریت اصلی OpenAI که «توسعه هوش مصنوعی برای منفعت کل بشریت» بود، در تضاد قرار داره. اونها نگران بودن که اگه یک نفر کنترل کامل AGI رو در دست بگیره، ممکنه یک «دیکتاتوری هوش مصنوعی» به وجود بیاد.
در همین حین، ماسک یک ایده دیگه هم مطرح کرد: ادغام OpenAI با شرکت تسلا. اون در ایمیلی که در فوریه ۲۰۱۸ فرستاد، نوشت که OpenAI باید «به تسلا به عنوان گاو شیرده خودش متصل بشه». منطقش این بود که تسلا تنها شرکتیه که میتونه با گوگل رقابت کنه و با فروش ماشینهای خودران، درآمد کافی برای تامین هزینههای میلیارد دلاری تحقیقات هوش مصنوعی رو فراهم کنه.
اما این پیشنهاد هم رد شد. تیم OpenAI نمیخواست در تسلا کار کنه و بقیه اعضای هیئت مدیره هم با دادن کنترل کامل به ماسک مخالف بودن.
جنگ قدرت و ایمیلهای جنجالی
اختلافها فقط سر ساختار شرکت نبود، بلکه یک جنگ قدرت تمامعیار در جریان بود. در سال ۲۰۱۷، یک کشمکش داخلی در استارتاپ نوپای OpenAI برای تعیین مدیرعامل درگرفت. هم ایلان ماسک و هم سم آلتمن به دنبال این سمت بودن.
OpenAI در یک پست وبلاگی در پاسخ به شکایت ماسک، چند ایمیل از اون دوران رو منتشر کرد که این جنگ قدرت رو به خوبی نشون میده. در یکی از این ایمیلها که عنوانش «افکار صادقانه» (Honest Thoughts) بود و توسط ایلیا سوتسکور و گرگ براکمن به ماسک فرستاده شده بود، اونها نگرانی خودشون رو از تمایل ماسک برای کنترل مطلق بیان کرده بودن. اونها نوشته بودن:
«ساختار فعلی راهی رو در اختیار شما قرار میده که در نهایت به کنترل مطلق و یکجانبه بر AGI میرسید. شما گفتید که نمیخواید AGI نهایی رو کنترل کنید، اما در طول این مذاکرات، به ما نشون دادید که کنترل مطلق برای شما اهمیت فوقالعادهای داره».
جالب اینجاست که در همون ایمیل، اونها نگرانی خودشون رو در مورد تمایل سم آلتمن برای مدیرعامل شدن و «اهداف سیاسی» احتمالی اون هم بیان کرده بودن. اما در نهایت، این سم آلتمن بود که موفق شد مدیرعامل بشه.
ماسک در طرح خودش برای مدیرعاملی، گفته بود که «بدون شک کنترل اولیه شرکت» رو در اختیار خواهد داشت، اما این کنترل «موقت» خواهد بود. با این حال، وقتی با مخالفت بقیه روبرو شد، حسابی ناامید شد.
این مذاکرات به بنبست رسید. ماسک در پاسخ به ایمیل «افکار صادقانه» نوشت:
«دیگه بسهمه. این آخرین ضربه بود. یا برید برای خودتون کاری انجام بدید یا به عنوان یک نهاد غیرانتفاعی با OpenAI ادامه بدید… بحثها تمومه».
اون تاکید کرد که پیشنهادهای قبلی دیگه روی میز نیست.
در میانه این بحثها و وقتی مذاکرات برای ساختار سودآور به نتیجه نرسید، ماسک کمکهای مالیش رو به شرکت قطع کرد. این کار OpenAI رو در وضعیت سختی قرار داد و رید هافمن مجبور شد برای پرداخت حقوق کارمندها و هزینههای عملیاتی، پول تزریق کنه.
جدایی رسمی: فوریه ۲۰۱۸
بعد از این کشمکشها، در اوایل فوریه ۲۰۱۸، ایلان ماسک پیشنهاد ادغام با تسلا رو داد. اما وقتی این پیشنهاد هم رد شد، اون تصمیم به جدایی گرفت. در اواخر فوریه ۲۰۱۸، ماسک رسما از هیئت مدیره OpenAI استعفا داد.
دلیل رسمی که برای این جدایی اعلام شد، «جلوگیری از تضاد منافع در آینده» بود. منطق این بود که چون تسلا هم در حال توسعه هوش مصنوعی برای ماشینهای خودران خودش بود و برای این کار به دنبال جذب استعدادهای این حوزه بود، حضور همزمان ماسک در هیئت مدیره OpenAI میتونست باعث تضاد منافع بشه. این دلیل تا حدی هم درست بود؛ تسلا قبلا یکی از بهترین محققان OpenAI به اسم آندری کارپاتی (Andrej Karpathy) رو استخدام کرده بود.
اما خیلی از کارمندهای OpenAI این دلیل رو باور نکردن. ماسک در زمان جدا شدنش یک سخنرانی در دفتر شرکت داشت که بیشتر روی همین تضاد منافع تمرکز کرده بود، ولی این سخنرانی با استقبال خوبی از طرف کارمندها روبرو نشد. خیلیها حس میکردن دلیل اصلی جدایی، جنگ قدرت و شکست ماسک در به دست آوردن کنترل کامل شرکت بوده.
ماسک موقع رفتن به تیم OpenAI گفت که اونها باید مسیر خودشون رو برای جذب میلیاردها دلار سرمایه پیدا کنن و خودش هم در تسلا به دنبال تحقیقات پیشرفته هوش مصنوعی خواهد رفت. اون معتقد بود که احتمال موفقیت OpenAI صفره. در یک ایمیل در دسامبر ۲۰۱۸، بعد از جدا شدنش، نوشت:
«ارزیابی من اینه که احتمال اینکه OpenAI در مقایسه با DeepMind/Google بدون یک تغییر چشمگیر در اجرا و منابع، شانسی داشته باشه، صفره. نه ۱ درصد. کاش اینطور نبود… حتی جمع کردن چند صد میلیون دلار هم کافی نیست. این کار سالی میلیاردها دلار پول لازم داره، فورا، وگرنه فراموشش کنید».
یک نکته مهم دیگه هم وجود داشت. در بیانیه رسمی جدایی ماسک، گفته شده بود که اون به حمایت مالی از سازمان ادامه میده. اما منابع آگاه میگن که این اتفاق نیفتاد. پرداختهای ماسک بعد از جدا شدنش متوقف شد. این در حالی بود که اون قول داده بود در طول چند سال حدود ۱ میلیارد دلار به شرکت کمک کنه. این قطع حمایت مالی، OpenAI رو که حالا برای آموزش مدلهای هوش مصنوعیش به قدرت محاسباتی فوقالعاده گرونقیمتی نیاز داشت، در وضعیت بسیار دشواری قرار داد.
نگاهی دوباره به سرمایهگذاری ماسک: اعداد و ارقام چه میگویند؟
همونطور که اشاره شد، ابهامهای زیادی در مورد میزان دقیق سرمایهگذاری ایلان ماسک در OpenAI وجود داره. بیایید این موضوع رو با جزئیات بیشتری بررسی کنیم.
- ادعای اولیه ماسک: ماسک بارها گفته بود که در روزهای اولیه حدود ۱۰۰ میلیون دلار در OpenAI سرمایهگذاری کرده.
- بیانیه OpenAI: OpenAI میگه در مجموع کمتر از ۴۵ میلیون دلار از ماسک دریافت کرده.
- تحقیق تککرانچ: این وبسایت با بررسی اسناد مالیاتی عمومی، به این نتیجه رسید که:
- تنها کمک نقدی که به صورت عمومی ثبت شده و به ماسک ربط داره، یک کمک ۱۰ میلیون دلاری در سال ۲۰۱۶ از طریق بنیاد ماسک (Musk Foundation) بوده.
- این گزارش معتقده که ماسک احتمالا ۵ میلیون دلار دیگه هم در سال ۲۰۱۷ کمک کرده.
- علاوه بر پول نقد، کمکهای غیرنقدی هم وجود داشته: حدود ۲۵۰ هزار دلار ارزش ماشینهای تسلا که در سال ۲۰۱۷ به OpenAI هدیه داده شدن و ۱۴ هزار دلار آپگرید برای این ماشینها در سال ۲۰۱۸.
- در نهایت، این گزارش نتیجه میگیره که حتی با در نظر گرفتن همه کمکهای احتمالی و ناشناس، کل مبلغی که ماسک میتونست داده باشه، بیشتر از ۵۷ میلیون دلار نبوده و رقم ۱۰۰ میلیون دلار نمیتونه درست باشه.
- اصلاحیه ماسک: بعد از این گزارش، ماسک در یک مصاحبه گفت که مبلغ دقیق رو نمیدونه ولی «عددی در حدود ۵۰ میلیون دلار» بوده.
این اختلاف در ارقام، بخش مهمی از داستان روابط پر تنش ماسک و OpenAI رو تشکیل میده. ماسک از این سرمایهگذاری اولیه به عنوان اهرمی برای انتقاد از مسیر فعلی OpenAI استفاده میکنه و میگه اونها به ماموریتی که اون روش سرمایهگذاری کرده بود، خیانت کردن. از طرف دیگه، OpenAI با انتشار ایمیلها و بیانیههاش سعی داره نشون بده که خود ماسک هم از اولین کسانی بوده که به سمت یک مدل سودآور حرکت کرده و خواستههای اون برای کنترل کامل شرکت بوده که باعث جدایی شده.
در نهایت، داستان ایلان ماسک و OpenAI یک مثال کلاسیک از اختلاف بین بنیانگذاران یک پروژه بزرگ و جاهطلبانه است. این داستان نشون میده که چطور نگرانیهای اولیه در مورد خطرات یک فناوری میتونه به تاسیس یک سازمان با اهداف بشردوستانه منجر بشه، اما در ادامه، واقعیتهای دنیای کسبوکار، نیاز به سرمایههای هنگفت و جنگ قدرت بین افراد، میتونه اون مسیر اولیه رو کاملا تغییر بده. ماسک با این تصور که در حال ساختن یک وزنه تعادل امن در برابر شرکتهای بزرگ فناوریه، وارد این پروژه شد، اما در نهایت خودش رو در مقابل همون سازمانی دید که در تاسیسش نقش کلیدی داشت؛ سازمانی که حالا از نظر اون، از مسیر اصلی خودش منحرف شده و به دنبال سود و قدرت رفته.
منابع
- [۱] Elon Musk sues OpenAI over alleged breach of nonprofit agreement
- [۲] OpenAI – Wikipedia
- [۳] Elon Musk – Wikipedia
- [۴] OpenAI | ChatGPT, Sam Altman, Microsoft, & History | Britannica Money
- [۵] Elon Musk’s Involvement in OpenAI: A Comprehensive Overview
- [۶] OpenAI fast-tracks court clash with Elon Musk | Digital Watch Observatory
- [۷] Why Is Elon Musk Bringing Legal Action Against OpenAI?
- [۸] Elon Musk heads group trying to buy control of OpenAI: report – NZ Herald
- [۹] The feud between Elon Musk and Sam Altman – explained | Technology | The Guardian
- [۱۰] Elon Musk Plans to Withdraw $97 Billion Bid for OpenAI’s Non-Profit Arm If Company Stops Switch To Become For-Profit Entity
دیدگاهتان را بنویسید