اسپویلر یه عنصر از خلاصه یا توضیحی درباره یه داستان رسانهایه که بخشهای مهمی از پیرنگ (پلات) رو لو میده. این کار این حس رو القا میکنه که تجربه کشف طبیعی داستان، همونطور که خالق اثر قصد داشته، از بین رفته و به نوعی «خراب» یا «اسپویل» شده. به طور معمول، نتیجهگیری یه پیرنگ، از جمله نقطه اوج و پایان، خیلی در برابر اسپویلرها حساس و آسیبپذیر در نظر گرفته میشه. پیچشهای داستانی یا همون «پلات توییست»ها هم خیلی مستعد اسپویل شدن هستن. هر رسانه روایی میتونه اسپویلر تولید کنه، هرچند که معمولن این موضوع با فیلمها و سریالهای تلویزیونی مرتبط دونسته میشه. بعضی از مردم سعی میکنن «اسپویل» نشن، در حالی که بعضیای دیگه دنبال اسپویلرها میگردن تا قبل از تجربه یه داستان، تا جایی که ممکنه دربارهش اطلاعات کسب کنن. اسپویلرها در دنیای امروز با ظهور شبکههای اجتماعی که فضایی برای انتشار اسپویلرها فراهم کردن، رایجتر شدن.
اسپویلرها به بخشهایی از اطلاعات گفته میشن که به طور غیرمنتظره جزئیات مهمی از داستانها رو فاش میکنن. شبکههای اجتماعی پر از بحث و محتوا درباره سریالهای تلویزیونی، فیلمها و سرگرمیهای مشابهه که اغلب کاربرا رو در معرض اسپویلرها قرار میده. با این حال، درک درستی از اینکه کاربرا چطور با اسپویلرها در شبکههای اجتماعی روبرو میشن و اونها رو تجربه میکنن، چه استراتژیهایی برای اجتناب از اونها دارن و چه نوع ابزارهایی میتونه به کنترل اسپویلرها کمک کنه، وجود نداره. یه نظرسنجی آنلاین با ۴۰۰ شرکتکننده برای درک تجربیات و استراتژیهای کاربرا انجام شد و طرحهایی برای کنترل اسپویلر در یه مطالعه کاربری با ۱۸ نفر بررسی شد. نتایج نشون میده که اسپویلرها اغلب موقع گشتن تو فیدهای شبکههای اجتماعی دیده میشن، احساسات منفی شدیدی ایجاد میکنن، علاقه و تجربه افراد رو نسبت به اون اثر اسپویل شده کاهش میدن و ترس از اسپویلرها باعث میشه مردم از شبکههای اجتماعی دوری کنن. کاربرا به ابزارهای بهتری در پلتفرمهای شبکههای اجتماعی برای کنترل اسپویلرها نیاز دارن و برای مسدود کردن و ارائه محتوای اسپویلر بالقوه، استراتژیهای رابط کاربری (UI) ارائه شده.
اصطلاح «اسپویلر آلرت» یا «هشدار اسپویلر» برای هشدار به افراد استفاده میشه که اطلاعاتی در مورد یه کتاب، فیلم، سریال تلویزیونی یا اشکال دیگه رسانه فاش خواهد شد که به طور بالقوه غافلگیری یا تعلیق رو برای اونها از بین میبره. این در اصل یه روش مؤدبانه برای گفتن اینه که «با احتیاط ادامه بدین؛ من میخوام یه نکته کلیدی از داستان رو لو بدم». وقتی یکی داره درباره یه داستان یا فیلم با کسی که اون رو نخونده یا ندیده صحبت میکنه، ممکنه بخواد قبل از به اشتراک گذاشتن جزئیات مهم داستان یا پیچشهای داستانی، به اون شخص یه هشدار یا تذکر بده. این همون چیزیه که بهش میگن هشدار اسپویلر. این اصطلاح به معنای اینه که تو یه نقد یا بحث، یه جنبه مهم از یه فیلم فاش میشه و در نتیجه تماشای آینده رو برای کسی که هنوز فیلم رو ندیده «خراب» میکنه. به عبارت دیگه، بخشی از «راز» یه داستان برای بیننده فاش میشه که میتونه لذت بردن از فیلم رو به خطر بندازه. پس «هشدار اسپویلر» یعنی یه جنبه مهم از داستان قراره تو یه متن فاش بشه و به کسایی که هنوز فیلم رو ندیدن هشدار میده که شاید بهتر باشه متن بعدی رو نخونن.
برای مثال، فرض کنین یه فیلم جدید اکران شده. من امروزش دیدم و شما هنوز ندیدین. من هیجانزدهام و شروع به تعریف کردن فیلم برای شما میکنم. حالا، انتظار شما، لذت شما، اون تعلیق از بین میره. من فیلم رو خراب کردم. من اسپویلر هستم. پس وقتی میخوام این تجربه رو خراب کنم، با گفتن «هشدار اسپویلر» به شما هشدار میدم. وقتی در حال نقد یه فیلم، کتاب یا سریال تلویزیونی هستین، ممکنه با اصطلاح «هشدار: اسپویلر در پیش است» یا به سادگی «هشدار اسپویلر» روبرو شده باشین. وقتی بعد از چنین هشداری به خوندن، گوش دادن یا تماشای اون نقدها ادامه میدیم، یه بخش مهم از پیرنگ (مثلن نقطه اوج در مورد فیلم، ادامه فیلم در سریهای بعدی، پایان، ظهور، ارتقای شخصیتهای مهم و غیره) برامون فاش میشه که کنجکاوی ما رو در موردش برمیانگیزه. پس وقتی با ماهیت اون اثر آشنا میشیم، اون اشتیاق یا انتظار زیادی که قبلا داشتیم از بین میره. به طور کلی، شخصی که باهاش صحبت میکنین، میگه «هشدار اسپویلر!!»، که این «اعلام» اونهاست که الان میخوان اطلاعاتی رو به شما بگن (معمولن با لو دادن یه «پیچش داستانی» کلیدی در یه فیلم یا سریال تلویزیونی)، که برای خراب کردن هر غافلگیری که ممکن بود با تماشای خودتون ازش لذت ببرین، طراحی شده. اینها به وضوح برای «خراب کردن» هر لذتی که ممکن بود داشته باشین، در نظر گرفته شدن. این «ضربه کلامی» میتونه به همون اندازه با دادن اطلاعات ناشناخته، بعد از اینکه شما یه نقشه یا طرحی رو که امیدوار بودین فعالش کنین براشون توضیح دادین، به کار بره. فرض کنین قصد داشتین از یه خانمی برای قرار ملاقات دعوت کنین. کسی که واقعن بهش علاقه داشتین؟ این میتونه با گفتن «هشدار اسپویلر، اون همین امروز صبح نامزد کرد!!» از شما گرفته بشه.
هویت واقعی دارث ویدر یکی از شناختهشدهترین اسپویلرها در فرهنگ عامه. اسپویلر بخش مهمی از اطلاعات درباره پیرنگ رو فاش میکنه. «هشدار اسپویلر» هم به همین موضوع اشاره داره. این یه هشداره که اطلاعاتی در مورد اتفاقات آینده در یه فیلم، سریال تلویزیونی و غیره قراره فاش بشه. مثلن تو قسمت آخر (هشدار اسپویلر) اون تیر میخوره.
به طور کلی سه نوع اسپویلر وجود داره: اسپویلرهای کوتاه، اسپویلرهای بلند و اسپویلرهای موضوعی. اسپویلرهای کوتاه پایان داستان رو به صورت خیلی خلاصه و با جزئیات کمتر، بدون هیچ خلاصه یا توضیحی از مضامین داستان، فاش میکنن که معمولن بین یک تا سه جمله هستن. اسپویلرهای بلند معمولن زمینه بیشتری فراهم میکنن و بین دو تا پنج جمله طول میکشن. اونها خلاصهای ارائه میدن و پایان داستان رو فاش میکنن. در نهایت، اسپویلرهای موضوعی مضمون اصلی داستان رو فاش میکنن و همچنین خلاصهای از پیرنگ رو ارائه میدن و پایان رو هم لو میدن. طول اونها بین سه تا شش جملهاس. تصور عمومی اینه که اسپویلرها فقط اثرات منفی دارن. با این حال، تحقیقات نشون میده که اسپویلرهای کوتاه و بلند هستن که میتونن اثرات منفی ایجاد کنن، در حالی که اسپویلرهای موضوعی به طور کلی اثر مثبتی دارن.
تاریخچه
اولین استفاده چاپی از اصطلاح «اسپویلر» با معنای امروزی اون در شماره آوریل ۱۹۷۱ مجله «نشنال لمپون» بود. تو این مجله، مقالهای با عنوان «اسپویلرها» نوشته «داگ کنی»، پایان فیلمها و رمانهای معروف رو فاش میکرد. کنی نوشت: «اسپویلرها! اونا چی هستن؟ خیلی ساده، پایان حیلهگرانه هر رمان معمایی و فیلمیه که احتمالا میخواین ببینین. در وقت و پول صرفهجویی میکنه!». اصطلاح «اسپویلر» در ابتدا در اوایل قرن بیستم با خودروها مرتبط بود و به وسیلهای اشاره داشت که جریان هوا رو مختل میکرد تا نیروی رو به پایین رو در ماشینهای مسابقهای افزایش بده. بعدها بود که این اصطلاح به فرهنگ عامه راه پیدا کرد. اولین استفاده ثبت شده از «هشدار اسپویلر» در یه زمینه فرهنگ عامه به دهه ۱۹۷۰ برمیگرده. این اصطلاح در نقد فیلم «فرانکنشتاین جوان» برای هشدار به خوانندگان در مورد افشای پیچشهای داستانی استفاده شد. از اونجا، در بحثهای مربوط به کتابها و سریالهای تلویزیونی رواج پیدا کرد.
این اصطلاح برای اولین بار در سال ۱۹۷۹ در اینترنت ظاهر شد و تا اواخر دهه ۱۹۸۰ در گروههای خبری یوزنت رایج شد. ظهور اینترنت و رسانههای اجتماعی در اواخر قرن بیستم منجر به پذیرش گسترده این اصطلاح شد. انجمنهای آنلاین، وبلاگها و پلتفرمهای اجتماعی فضاهایی رو برای طرفداران فراهم کردن تا در مورد برنامهها، فیلمها و کتابهای مورد علاقهشون بحث کنن، که اغلب برای حفظ غافلگیری برای دیگران، نیاز به هشدارهای اسپویلر داشتن. طبق قوانین آداب معاشرت اینترنتی یا «نتیکت»، قبل از اسپویلرها باید نوعی هشدار داده بشه. گاهی اوقات، این هشدارها به طور تصادفی یا عمدی حذف میشن، که منجر به این میشه که خوانندگان ناآگاه، ادبیات، فیلمها، برنامههای تلویزیونی و آثار دیگهای رو که منتظر تجربهشون بودن، اسپویل بشن.
سیاستها و ویژگیهای وبسایتها
ویکیپدیا اسپویلرها رو در مقالاتش بدون هشدار قبلی فاش میکنه. «متیو پریچارد» از ویکیپدیا به خاطر ارائه اسپویلر برای نمایشنامه مادربزرگش، «آگاتا کریستی»، به نام «تله موش» انتقاد کرد. «اندرو جارکی» استدلال کرد که ویکیپدیا باید هشدارهای اسپویلر داشته باشه؛ پایان «کتفیش»، مستندی که او تولید کرده بود، قبل از اکران سینمایی در ویکیپدیا منتشر شد چون فیلم در «جشنواره فیلم ساندنس ۲۰۱۰» به نمایش در اومده بود. «جی والش»، سخنگوی «بنیاد ویکیمدیا»، گفت که ویکیپدیا قراره یه منبع دانش جامع باشه و بنابراین باید حاوی اسپویلرها باشه.
بعضی از وبسایتها از قالببندی اسپویلر استفاده میکنن که به جزئیات خاصی اجازه میده تا در متن پنهان بشن و کاربر میتونه با بردن ماوس روی متن، هایلایت کردن یا کلیک کردن روی اون، اونها رو آشکار کنه. وبسایتهایی که از قالببندی «مارکداون» استفاده میکنن، مثل «دیسکورد» و «ردیت»، امکان استفاده از افزونههای نحوی مثل ||spoiler||
یا >!spoiler!<
رو فراهم کردن؛ وبسایتهایی که از ویرایشگر متن غنی استفاده میکنن، قالببندی درونخطی رو به این سبک اجازه میدن. در «یوزنت»، روش رایج برای پنهان کردن اطلاعات اسپویلر اینه که قبل از اون تعداد زیادی خط خالی به نام «فضای اسپویلر» قرار داده بشه – به طور سنتی به اندازهای که اطلاعات مورد نظر رو به صفحه بعدی یه ترمینال ۲۵ خطی منتقل کنه. یه رمز ساده به نام «ROT13» هم در گروههای خبری برای پنهان کردن اسپویلرها استفاده میشه، اما به ندرت برای این منظور در جای دیگهای به کار میره.
اکثر وبسایتهای گفتگو ابزاری برای «برچسبگذاری» برخی از موضوعات به عنوان حاوی اسپویلر برای کسانی که مایل به بحث عمیق در مورد یه اثر داستانی، از جمله نتایج رویدادها و نحوه مدیریت پایان داستان هستن، فراهم میکنن. پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مثل «توییتر» و «تامبلر» اجازه میدن که به پستها «هشتگ» داده بشه، که به کاربران این امکان رو میده تا با استفاده از یه «لیست سیاه» از بحثهای اسپویلر خاصی دوری کنن. با این حال، به دلیل روش خودسرانه برچسبگذاری، این روش ناقصه و در معرض نتایج مثبت کاذب و منفی کاذب قرار داره.
برخی افراد مجبور شدن به طور کامل از شرکت در وبسایتهای عمومی خودداری کنن، وبسایتهای «بسته» برای حذف کسانی که به اسپویلرها حساسن راهاندازی کنن، یا تصمیم گرفتن که به طور یکجانبه به قیمت تبادل عمومی وبلاگنویسی کنن.
اینستاگرام و تردز در حال معرفی اقدامات جدیدی برای کمک به کاربران در جلوگیری از اسپویلرها هستن. اینستاگرام در حال آزمایش یه ویژگیه که به طور خودکار اسپویلرها رو در بخش نظرات، پیامهای مستقیم و فید اصلی پنهان میکنه. کاربران همچنین میتونن کلمات کلیدی خاصی رو بیصدا کنن. با این حال، برخی معتقدن که این یه راه حل موقتیه و مشکل اصلی، الگوریتمهای زمانیه که تعامل رو بر ترتیب زمانی اولویت میدن. این طراحی کاربران رو در یه پارادوکس قرار میده: برای جلوگیری از اسپویلرها، یا باید کاملن قطع ارتباط کنن یا بلافاصله بعد از انتشار یه فیلم یا سریال، به طور وسواسی صفحه رو اسکرول کنن، که لحظات فرهنگی رو به تعهدات استرسزای مبتنی بر ترس از دست دادن (FOMO) تبدیل میکنه. در همین حال، بار کاملن بر دوش کاربران میفته تا تنظیمات اسپویلر رو تغییر بدن یا کلمات کلیدی رو بیصدا کنن.
اثرات روانشناختی
اثرات مثبت
در سال ۲۰۱۱، «نیکلاس کریستنفلد» و «جاناتان لیویت» از دانشگاه کالیفرنیا، سن دیگو، یه آزمایش روانشناختی انجام دادن تا ببینن آیا اسپویلرها لذت از داستان رو کاهش میدن یا نه. اونها به شرکتکنندگان داستانهای کوتاهی با پایانهای غافلگیرکننده دادن تا بخونن و به بعضی از شرکتکنندگان از قبل اطلاعاتی درباره اون غافلگیری دادن. تقریباً برای هر داستان، شرکتکنندگانی که داستان براشون «اسپویل» شده بود، از داستان بیشتر از شرکتکنندگانی که پایان رو از قبل نمیدونستن، لذت بردن.
اسپویل شدن باخت «جیمز هولژاور» در برنامه «جپاردی!» که ساعتها قبل از پخش در اکثر ایستگاههای برنامه توسط منابع چاپی و اینترنتی گزارش شد، تأثیر مثبت غیرمنتظرهای بر رتبهبندی اون قسمت داشت. به جای خراب کردن نتیجه، اسپویلرها به اندازهای کنجکاوی ایجاد کرده بودن که بینندگان رو تشویق کنن تا ببینن هولژاور که قبلا غالب بود، چطور شکست خورد. «جپاردی!» از نظر قراردادی اعضای حضار خودش رو ملزم به سکوت در مورد اسپویلرها نمیکنه؛ اعضا به طور کلی از «سیستم افتخاری» پیروی کردن و قبل از پخش قسمتها اسپویلرها رو لو ندادن.
اگرچه خیلیها برای جلوگیری از کاهش احتمالی لذت از اسپویلرها دوری میکنن، تحقیقات نشون میده که اسپویلرها میتونن تحت شرایط خاصی لذت رو برای بینندگان افزایش بدن. یکی از این شرایط «مدیریت خلق و خو» است که در اون اسپویلرها میتونن به عنوان یه «استراتژی حساسیتزدایی غیرشناختی و یه استراتژی مقابله شناختی» عمل کنن. به جای اینکه اسپویلرها احساسات مثبت ایجاد کنن، کسایی که با اسپویلرها درگیر میشن ممکنه این کار رو به عنوان یه اقدام محافظتی انجام بدن. اونها میتونن بینندگان رو از احساسات منفی با دادن حس آمادگی یا زمان برای پردازش چنین اطلاعاتی قبل از اینکه واقعن اون رو ببینن، مصون نگه دارن. کسایی که گزارش میدن اسپویلرها لذت اونها رو هنگام تماشای رسانه افزایش داده، معمولن یا به طور فعال به دنبال این اطلاعات به عنوان راهی برای کاهش اضطراب هستن یا به طور اتفاقی با یه اسپویلر مطلوب روبرو میشن.
کسایی که از اسپویلرها لذت میبرن، یا احساس میکنن که اسپویلرها لذت اونها رو هنگام تماشا افزایش میدن، معیارهای متفاوتی برای تمرکز و ارزیابی دارن. یه معیار دیگه در ارزیابی اینکه چطور اسپویلرها ممکنه لذت رو برای بینندگان افزایش بدن، کنجکاویه. بینندگان ممکنه در مواجهه با پایانهای باز (کلیفهنگر) یا پیچشهای داستانی بالقوه، احساس اضطراب یا بیصبری کنن، که در این صورت دیدن اسپویلرها راههایی برای غلبه بر این «شکافها» در تماشای اونها بوده.
با توجه به تراکم رسانهها، دوری از اسپویلرها برای بینندگان سختتر میشه. به این ترتیب، بینندگانی که میگن اسپویلرها رو میپذیرن، لذت پیدا میکنن، در اسپویلرها عادی بودن رو میبینن و حالا به جای پیرنگ کلی، روی عناصر زیباییشناختی تمرکز میکنن. دونستن پایان یه سریال تلویزیونی، کتاب، فیلم و غیره توسط بینندگانی که اسپویلرها رو میپذیرن، فقط یه جزء حاشیهای برای لذت اونها تلقی میشه. بینندگان ممکنه پایان رو بدونن، اما روند اتفاق افتادن چیزها یا چگونگی وقوع اونها رو به طور خاص نمیدونن.
اثرات منفی
خیلیها احساس میکنن اسپویلرها به طور جبرانناپذیری تعلیق، گمانهزنی، ارزش غافلگیری و تجربه منحصربهفرد کشف ارگانیک یه داستان رو کاهش میدن. اگه نتایج از قبل مشخص باشه، سفر غیرقابل پیشبینی آسیب میبینه.
مشابه کریستنفلد و لیویت، در سال ۲۰۱۵، «بنجامین جانسون» و «جودیت روزنبام» آزمایشی رو برای بررسی تأثیر افشای اسپویلر بر لذت انجام دادن. با این حال، به جای اسپویلرهای کوتاه، به شرکتکنندگان اسپویلرهای موضوعی ارائه شد. برای ارزیابی لذت، جانسون و روزنبام از یه معیار چند آیتمی، با استفاده از یه پرسشنامه لذت ۱۲ آیتمی، در مقایسه با استفاده کریستنفلد و لیویت از یه معیار تک آیتمی لذت، استفاده کردن. تحقیقات اونها نشون داد که وقتی در معرض اسپویلرهای موضوعی قرار میگیرن، تعداد بیشتری از شرکتکنندگان گزارش دادن که به دلیل ماهیت افشاگرانه اونها، داستانها رو کمتر لذتبخش میدونن. وقتی با یه اسپویلر روبرو میشیم، توانایی فرد برای پردازش فردی کاهش پیدا میکنه و مهارتهای تفکر انتقادی اون رو در مورد یه داستان معین مختل میکنه. بنابراین، اگه پایان فاش شده باشه، اسپویلرها ممکنه انگیزه لازم برای تجربه یه اثر رو به کلی کاهش بدن.
علاوه بر این، تحقیقاتی که توسط دکتر «کوین اوتری»، دکتر «ویلیام اچ. لوین» و «میشل بتزر» انجام شد، نشون داد که وقتی اسپویلرها معرفی میشن، لذت کاهش پیدا میکنه، به ویژه در «داستانهای کوتاه». آزمایش اونها با آزمایش کریستنفلد و لیویت تفاوت داشت، چون شامل اسپویلرهای حتی کوتاهتر بود و عمدتن روی پایان داستان و پیچش اون تمرکز داشت.
واکنشها
نویسندگان و کارگردانان
تیتراژ پایانی فیلم «شیاطین» (Les Diaboliques) ساخته «آنری-ژرژ کلوزو» در سال ۱۹۵۵ شامل کارتی با یه پیام اولیه ضد اسپویلر از طرف کارگردانه:
«شیطانی نباشید! علاقهای رو که دوستانتون ممکنه به این فیلم داشته باشن از بین نبرین. به اونها نگین چی دیدین. از طرف اونها از شما متشکرم.»
به طور مشابه، «آلفرد هیچکاک» از تماشاگران خواست که پایان فیلم هیجانانگیز «روانی» (Psycho) محصول ۱۹۶۰ رو فاش نکنن و گفت: «لطفن پایان رو لو ندین، این تنها پایانیه که داریم.»
در مصاحبهای درباره مجموعه «برج تاریک» (که در شماره ۴ اقتباس کمیک مارول سال ۲۰۰۷ به نام The Gunslinger Born منتشر شد)، از «استیون کینگ» پرسیده شد که آیا در چند رمان اول اسپویلرهایی وجود داره که تجربه کسی از کمیک رو خراب کنه. کینگ پاسخ داد: «هیچ اسپویلری وجود نداره! مثل اینه که بگین من دیگه هرگز «جادوگر شهر اُز» رو تماشا نمیکنم چون میدونم آخرش چی میشه». بعدها، در سال ۲۰۱۴، کینگ به خاطر لذت بردن از مرگ یه شخصیت اصلی در سریال «بازی تاج و تخت» شبکه HBO در توییتر، تنها چند لحظه پس از پخش قسمت، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت و در نتیجه یه پیچش داستانی رو برای تماشاگرانی که به صورت زنده یا در خارج از کشور تماشا نمیکردن، فاش کرد. کینگ با اشاره به پایان «رومئو و ژولیت» شکسپیر و مرگ شخصیتهای اصلی پاسخ داد. او این حادثه رو در گفتگویی با نویسنده و فیلمنامهنویس اون صحنه، «جورج آر. آر. مارتین» در سال ۲۰۱۶ تکرار کرد و اون رو اینطور خلاصه کرد: «شما نمیتونین یه کتاب رو اسپویل کنین!» و به دنبال اون به طور فیالبداهه افشاگریهایی در مورد آثار مهمی از جمله «همشهری کین» انجام داد.
در آوریل ۲۰۱۵، «تئاتر آندر د گان» نمایشی به نام «انبوه اسپویلرها» رو ایجاد کرد که یه نمایش طنز بر اساس مجموعه «بازی تاج و تخت» جورج آر. آر. مارتین بود. این نمایش کمدی چهار فصل قبلی سریال تلویزیونی HBO رو بازگو میکرد. «کوین مولانی»، که کارگردانی «انبوه اسپویلرها» رو بر عهده داشت، گفت: «من کسی هستم که به اسپویلرها خیلی حساسم، بنابراین میخواستم مطمئن بشم که از عنوانش خیلی واضح باشه»، هرچند ادامه داد: «در واقع این نظریه در مورد اسپویلرها وجود داره که ما فکر میکنیم اونها به لذت بردن از برنامهها آسیب میزنن، و من قطعن بعضی وقتا این حس رو دارم، اما فکر میکنم مطالعاتی وجود داشته که طرف دیگه رو نشون میده: اینکه وقتی پایان داستانی رو که قبلا نخوندیم میدونیم، در واقع داستان رو تقویت میکنه، بنابراین نمیدونم آیا واقعن به کسی آسیب میرسونه که بیاد «انبوه اسپویلرها» رو ببینه.» تولید نهایی شامل ۴۵ شخصیت از سریال بود و توسط یه گروه ۱۸ نفره اجرا شد.
استودیوهای فیلمسازی
برخی از تهیهکنندگان به طور فعال اطلاعات جعلی منتشر میکنن تا طرفداران رو گمراه کنن. کارگردان فیلم «نابودگر: رستگاری» یه «کمپین اطلاعات نادرست» رو ترتیب داد که در اون اسپویلرهای دروغین در مورد فیلم پخش شد تا هرگونه شایعه واقعی در مورد پیرنگ اون رو پنهان کنه.
کمپینهای بازاریابی برای فیلمهای «انتقامجویان: جنگ ابدیت» و دنباله اون «انتقامجویان: پایان بازی» استودیو مارول، به طور گسترده حفظ راز در مورد پیرنگ فیلمها رو ترویج کردن. کمپین رسانههای اجتماعی فیلم دوم شامل یه هشتگ (#DontSpoilTheEndgame)، یه نامه امضا شده از «برادران روسو» و یه ویدیو با حضور بازیگران فیلم بود که از تماشاگران اولیه فیلم میخواستن از اسپویل کردن پیرنگ خودداری کنن.
منتقدان فیلم
در سال ۲۰۰۵، منتقد فیلم «شیکاگو سان-تایمز»، «راجر ایبرت»، مقالهای با عنوان «منتقدان حق ندارن اسپویلر بازی کنن» نوشت که حاوی اسپویلرها و هشدارهای اسپویلر بود. ایبرت نوشت:
«شخصیتهای فیلمها همیشه کاری رو که ما انجام میدیم، انجام نمیدن. گاهی اوقات اونها انتخابهایی میکنن که ما رو آزرده میکنه. این حق اونهاست. حق ماست که با اونها مخالفت کنیم. اما حق ما نیست که تجربه غافلگیر شدن از اون انتخابها رو برای دیگران از بین ببریم، همونطور که خودمون غافلگیر شدیم. چند سال پیش، من شروع به دیدن «هشدارهای اسپویلر» در نقدهای فیلم مبتنی بر وب کردم – یه روش مختصر برای اطلاع دادن به خواننده که یه نکته کلیدی از پیرنگ قراره فاش بشه. بعد از اینکه از چند خواننده شنیدم که من رو به گفتن بیش از حد داستان متهم میکنن، من شروع به استفاده از چنین هشدارایی در نقدهام کردم.»
ایبرت در این مقاله از دو هشدار اسپویلر استفاده کرد و گفت: «اگه هنوز «عزیز میلیون دلاری» رو ندیدین و چیزی از پیرنگ نمیدونین، ادامه ندین» و بعدن گفت: «حالا یه هشدار اسپویلر دیگه، چون میخوام صریحتر بشم.» ایبرت در این مقاله درباره شش فیلم بحث کرد و اشاره کرد که چطور بسیاری از منتقدان با «بازی گریه» برخورد کردن و به جزئیاتی درباره فیلم «سال زندگی خطرناک» اشاره کرد. ایبرت همچنین دو فیلم رو در کنار «عزیز میلیون دلاری» ذکر کرد.
ایبرت علاوه بر این، از دو مفسر، «راش لیمبو» و «مایکل مدود» (که دومی «برای مدت طولانی یه مفسر سیاسی بوده، نه یه منتقد فیلم») به خاطر فاش کردن عمدی پایان فیلم به دلیل مخالفت اخلاقی با تصمیم زندگی شخصیت اصلی، انتقاد کرد. ایبرت پرسید: «آیا هیچ فیلمی نباید اجازه داشته باشه که [موضوع اخلاقی] رو بررسی کنه؟» او افزود: «[جدایی دین از دولت] در [آمریکا] هوشمندانه طراحی شده بود تا از دیکته کردن انتخابهای شخصی کسانی که باورهای یکسانی ندارن توسط [ادیان] جلوگیری کنه.»
هنرمندان
در یه نمایشگاه هنری در «موزه هنر معاصر مونتری» (مکزیک)، هنرمند «ماریو گارسیا تورس» مجموعهای از آثار با عنوان «خراب کردن نقاشیها» رو ارائه داد که در اون اسپویلرهای فیلمهای مختلف روی بومهای رنگی بزرگ نوشته شده بود.
آداب معاشرت در مورد اسپویلرها
قوانین به اشتراکگذاری اسپویلرهای تلویزیونی بسته به فرمت انتشار و پلتفرم رسانه اجتماعی که اسپویلر در اون به اشتراک گذاشته میشه، متفاوته.
برای پخش تک قسمتی در سرویسهای استریم یا شبکههای تلویزیونی، بیشتر گروههای فیسبوک از طرفداران میخوان که اسپویلرها رو برای مدت ۲۴ ساعت تا یک هفته به یه تاپیک بحث اسپویلر اختصاصی محدود کنن. بعضیها ممنوعیت اسپویلر رو تا پایان پخش کل فصل حفظ میکنن، اما این روش کمتر رایج شده. با این حال، خیلیها هنوز هم درخواست میکنن که حداقل در طول فصل، روی پستهای حاوی اسپویلر هشدار گذاشته بشه.
وقتی یه فصل کامل به یکباره منتشر میشه، ممنوعیتهای اصلی اسپویلر برای حداقل یک ماه، و گاهی بیشتر، باقی میمونه.
جلوگیری از اسپویلرها در سایتهایی مثل ایکس/توییتر، تردز و تامبلر سختتره، اما هنوز هم آداب و رسوم مناسبی برای ارسال اونها وجود داره. موقع ارسال اسپویلر در هر کدوم از این سایتها، حتمن هشتگ مناسب رو اضافه کنین، چون در این صورت طرفداران میتونن اون هشتگ رو مسدود کنن و از بدترین اسپویلرها تا زمان تماشای برنامه دوری کنن.
گاهی اوقات، یه قسمت یا حتی چند قسمت، زودتر از موعد لو میره. اچبیاو، متاسفانه، به نظر میرسه به خصوص در معرض این مشکله. قسمتهای مهمی از «بازی تاج و تخت» لو رفت و سریال پیشدرآمد اون، «خاندان اژدها»، امسال با یه لو رفتن مواجه شد. با این حال، اچبیاو تنها قربانی نیست، چون تقریباً کل فصل دوم اسپینآف «مردگان متحرک: دریل دیکسون» از ایامسی زودتر در سایتهای دزدی ظاهر شد.
باید به شما بگیم که محتوای لو رفته رو تماشا نکنین، اما این واقعبینانه نیست. بعضیها نمیتونن در برابر وسوسه مقاومت کنن. تماشای یه قسمت لو رفته انتخاب شماست، فقط بدونین که نتیجه این انتخاب حالا انتظار طولانیتر برای محتوای جدید بیشتره، و مهمتر از همه برای اهداف این مقاله، انتظار طولانیتر برای بحث در مورد چیزیه که دیدین با دیگران. اگه دوست دارین یه قسمت لو رفته رو ببینین، اما اگه این کار رو کردین، کار درست اینه که دوره ممنوعیت اسپویلر معمول رو صبر کنین. نه از زمانی که لو رفته، بلکه از زمانی که قرار بود قسمت پخش بشه.
اسپویلرهای فیلم یه بازی متفاوته، بیشتر به این دلیل که با یه زمین بازی بسیار نابرابرتر روبرو هستیم. در حالی که سریالهای تلویزیونی، در بیشتر موارد، کم و بیش در سراسر جهان در زمان یکسانی منتشر میشن (با چند هفته اختلاف برای تلویزیون شبکهای)، در تاریخ اکران فیلمها میتونه تفاوتهایی وجود داشته باشه. برخی کشورها فیلم رو زودتر یا دیرتر از بقیه دریافت میکنن و برخی سینماها نمایشهای اولیه دارن. علاوه بر این، برخی از طرفداران وقت یا پول کافی برای رفتن سریع به سینما به محض اکران فیلم رو ندارن. برخی حتی ترجیح میدن تا زمانی که فیلم به یه سرویس استریم برسه صبر کنن تا بتونن اون رو در خانه تماشا کنن.
برای ایکس/توییتر، قوانین اسپویلر کم و بیش یکسان باقی میمونه: تگ، تگ، تگ، تا مردم بتونن به طور موقت مسدود کنن و در صورت تمایل از اسپویلرها دوری کنن. با این حال، تفاوت در تاریخهای اکران به این معنیه که گروههای فیسبوک معمولن ممنوعیت اسپویلر طولانیتری برای فیلمهای جدید دارن. این ممنوعیتها میتونه از یک ماه، تا زمانی که فیلم به صورت دیجیتالی برای خرید یا اجاره در دسترس قرار میگیره، یا حتی برخی تا زمانی که فیلم در یه سرویس استریم منتشر میشه، طول بکشه.
اگه فیلم از ابتدا انحصاری یه سرویس استریم باشه، قوانین مربوط به پخش یکجای فصل کامل تلویزیون معمولن اعمال میشه، بنابراین ممنوعیتها حدود یک ماه باقی میمونن.
رواج استریم به این معنیه که بسیاری از فیلمها و سریالهای قدیمیتر به راحتی در دسترس قرار گرفتن و این منجر به کشف اونها توسط طرفداران جدید شده. «بافی قاتل خونآشامها»، که حالا بیش از ۲۰ سال از ساختش میگذره، نمونه بارز این رونده و ویدیوهای واکنش جدید برای این سریال به طور مرتب آنلاین ظاهر میشن.
پس، آداب اسپویلر برای محتوای قدیمیتر چیه؟ خب، مشخصه که اگه میدونین کسی در حال تماشای یه سریاله، عمدی رفتن و اسپویل کردن اون سریال کار درستی نیست. با این حال، وقتی محتوایی یک سال یا بیشتر از انتشارش گذشته، مسئولیت دوری از اسپویلرها به بیننده منتقل میشه. به گروههای فیسبوک برای سریالی که تماشاش رو تموم نکردین نپیوندین، از پستهای تگ شده و ویرایشهای طرفداران جلوتر از جایی که دیدین دوری کنین، و اگه چیزی به طور تصادفی اسپویل شد، خب… پیش میاد و واقعن تقصیر هیچکس نیست.
با این حال، یه استثنا وجود داره. قوانین هشدار اسپویلر در صورت اقتباس جدید از محتوای قدیمیتر به حالت اولیه برمیگردن.
بازسازی فیلمهای قدیمی، راهاندازی مجدد سریالهای قدیمی و اقتباسهای سینمایی جدید از نمایشها، نمایشنامهها و کتابها حالا رایج شده. این آثار جدید البته منجر به کشف داستانها توسط طرفداران جدید میشه و طرفداران قدیمی باید با خراب نکردن زودهنگام ماجرا به طرفداران جدید خوشامد بگن و بهشون احترام بذارن.
متاسفانه، همیشه اینطور نیست. فیلم اقتباسی تازه اکران شده از موزیکال محبوب برادوی «شرور» (Wicked) یه نمونه بارزه. این فیلم فقط پرده اول نمایشنامه رو پوشش میده و دنبالهای که پرده دوم رو پوشش میده قراره سال آینده در همین زمان اکران بشه. افرادی که از طریق فیلم با داستان آشنا میشن، سوالاتی میپرسن و نظریههایی در مورد اتفاقات قسمت دوم شکل میدن، اما طرفداران نمایشنامه اونها رو رد میکنن، گاهی اوقات با اسپویل کردن صریح رویدادهای پرده دوم.
اونها این تصمیم رو با این ادعا توجیه میکنن که اسپویلرها مجازن چون نمایشنامه بیست سال قدمت داره و طرفداران جدید وقت زیادی داشتن که قبل از دیدن فیلم، اون رو ببینن یا کتابش رو بخونن. این بهانه قابل قبول نیست، و نه فقط به این دلیل که کتاب به اندازهای با نمایشنامه یا فیلم متفاوته که به بحث ربطی نداره. رمانهای اولیه «بازی تاج و تخت» تا زمان شروع سریال تلویزیونی بیش از یک دهه قدمت داشتن، با این حال بسیاری از بزرگترین غافلگیریهای اون سریال برای پرده سینما دست نخورده باقی موند، چون در بیشتر موارد، خوانندگان کتاب به اندازهای محترم بودن که برای کسایی که برای اولین بار سریال رو تجربه میکردن، ماجرا رو خراب نکنن.
طرفداران قدیمی «شرور» همون احترام رو به طرفداران جدید «شرور» مدیونن. همه نمیتونن هزینه بلیط تئاتر زنده رو توجیه کنن، بنابراین برای اون دسته از طرفداران، فیلم جدید و دنبالهاش اولین فرصت برای تجربه داستان شرور خواهد بود. اون طرفداران حق دارن اون رو بدون اسپویل تجربه کنن، همونطور که طرفداران قبلی با دیدن نمایشنامه برای اولین بار این کار رو کردن.
ممکنه دیدن تازهواردهایی که نظرات داغ یا نظریههای طرفداریای رو مطرح میکنن که میدونین اشتباهه، ناامیدکننده باشه، اما کار اخلاقی اینه که دندون روی جگر بذارین، دهنتون رو بسته نگه دارین و اسپویل نکنین. اون طرفداران جدید در نهایت از شما برای این کار تشکر خواهند کرد.
قوانین قدیمی، بسته به اینکه در کدوم بخشهای اینترنت وقت میگذروندین، متفاوت بود، اما قوانین قدیمی به این صورت به یاد مونده: همیشه قبل از به اشتراک گذاشتن هر چیزی که حتی به پیچشهای داستانی ملایم اشاره میکرد، یه هشدار اسپویلر بذارین. در مورد آخرین قسمت برنامه مورد علاقهتون با افرادی که هنوز اون رو ندیدن صحبت نکنین، مگر اینکه به شما بگن براشون مهم نیست. وقتی شک داشتین، بهش اشاره نکنین. به یاد نمیاد که رسانههای جریان اصلی اون موقع مثل الان اسپویلر منتشر میکردن.
در مورد بحث اسپویلرها، افرادی که در این مورد نظر دارن به دو گروه تقسیم میشن. گروه اول معتقده که به محض پایان پخش یه برنامه در منطقه زمانی اونها، همه چیز قابل بحثه. در حالی که بعضی از اونها همه رو از قبل در مورد بحث اسپویلرها آگاه میکنن، خیلیهای دیگه اصلن به خودشون زحمت نمیدن بهش اشاره کنن. گروه دوم مخالف همه اسپویلرهاست. اونها میخوان از قبل در مورد اسپویلرهای احتمالی هشدار داده بشن تا بتونن از اونها دوری کنن. اونها اغلب میخوان همه از هشتگهای رسمی اون فیلم یا سریال استفاده کنن تا بتونن قبل از فاش شدن هرگونه پیچش داستانی، اونها رو بیصدا کنن.
قوانین جدید اینطوریه: همیشه موقع بحث در مورد برنامههای مورد علاقهتون در رسانههای اجتماعی از هشتگهای مناسب استفاده کنین. اگه قراره اسپویلر به اشتراک بذارین به مردم هشدار منصفانه بدین. افراد همفکر برای بحث (یا دوری) از اسپویلرها پیدا کنین. به حقوق دیگران برای گرفتن تصمیمات متفاوت احترام بگذارین. وقتی شک داشتین، بهش اشاره نکنین. اینترنت هنوز به نتیجهای نرسیده که همه چقدر باید صبر کنن تا دیگه نیازی به تگ اسپویلر نباشه. برخی رویکرد محافظهکارانهای دارن و تقریباً به همه چیز تگ اسپویلر اضافه میکنن. اینکه یه کتاب چند دهه پیش منتشر شده به این معنی نیست که همه اون رو خوندن. در حالی که گاهی اوقات اسپویلرهایی در مورد فیلمها، سریالهای تلویزیونی و کتابهای قدیمی به اشتراک گذاشته میشه، اما بهتره اول به مردم هشدار داده بشه. باید آگاهی بیشتری نسبت به این واقعیت وجود داشته باشه که برنامههای مورد علاقه مخاطبان جهانی دارن و همه کشورها یا مناطق زمانی به طور همزمان آخرین قسمت رو دریافت نمیکنن.
بعضی میگن که هشدار اسپویلر نباید برای رسانههایی که ۱۰ سال یا بیشتر از عمرشون میگذره اعمال بشه. این منطق رو مطرح میکنن که اگه کسی هنوز یه اثر قدیمی رو ندیده، احتمالن علاقهای بهش نداشته. با این حال، خیلیها با این موضوع مخالفن و میگن که اسپویلر همیشه اسپویلره، صرف نظر از سن اثر. هر رویدادی در داستان به عنوان یه اسپویلر شروع میشه، بعد مردم در موردش صحبت میکنن تا به دانش عمومی تبدیل بشه. مثلن، اگه در حال صحبت با دوستانتون در فیسبوک در مورد اینکه مجموعه جنگ ستارگان چقدر عالیه باشین، آیا غافلگیرکنندهاس که پیچش داستانی «ویدر در واقع پدر لوکه» مطرح بشه؟ نه، این دیگه دانش عمومیه. مشکل اینه که گاهی اوقات در «منطقه میانی» گیر میکنین. اگه اطرافیان شما در حال تماشای یه برنامه در حال پخش هستن (مثلن، در زمان نوشتن این مطلب، خانه پوشالی یا بازی تاج و تخت) و شما از اونها عقب افتادین، در نهایت اونها در مورد محتوایی صحبت خواهند کرد که برای شما اسپویلره.
خیلی از مردم در پاسخهاشون هشدار اسپویلر نمیذارن چون اونقدر هیجانزدهان که سریع در مورد فیلم یا قسمت سریالی که دیدن پستی بذارن که اصلن به این فکر نمیکنن که پاسخ (یا حتی سوال) اونها ممکنه برای کسایی که هنوز اون رو ندیدن، ماجرا رو خراب کنه.
منابع
- Spoiler (media) – Wikipedia
- Spoiler Alert! Understanding and Designing for Spoilers in Social Media | Proceedings of the 2025 ACM International Conference on Interactive Media Experiences
- spoiler alert noun – Definition, pictures, pronunciation and usage notes | Oxford Advanced Learner’s Dictionary at OxfordLearnersDictionaries.com
- Unveiling the Mystery of Spoiler Alerts
- How Social Media Is Changing the Rules About Spoilers | Lydia Schoch
- What exactly is a spoiler? : NPR Public Editor : NPR
- What does ‘spoiler alert’ mean, and what is the spoiler in the first place? – Quora
- Spoiler Alert!: A Guide To Proper Spoiler Etiquette | Geeks
- Spoiler Alerts should not apply to media 10+ years old. : r/unpopularopinion
- | Spoiler Alert! Solving the Spoiler and Social Media IssueThe Hudsucker
- Why is it that so many people fail to put spoiler alerts on their answers? – Quora
- What’s up with spoiler culture?? : r/gaming
دیدگاهتان را بنویسید