یک تحقیق روانشناسی جدید نشون داده آدمهایی که به خاطر دلایل درونی مثل علاقه واقعی به صمیمیت و ارتباط وارد رابطه میشن، شانس خیلی بیشتری برای پیدا کردن شریک عاطفی دارن. در مقابل، کسایی که به خاطر فشار بقیه یا حس ناامنی دنبال رابطه هستن، معمولا موفقیت کمتری دارن. این تحقیق یک مقیاس جدید برای اندازهگیری انگیزههای آدما برای شروع رابطه معرفی کرده و دیده اونایی که انگیزههاشون بر اساس علاقه و ارزشهای شخصی بوده، شیش ماه بعد بیشتر احتمال داشته که توی یک رابطه باشن.
داستان از کجا شروع شد؟
رابطه عاطفی برای خیلیها یک هدف مهم تو زندگیه و خیلی از نظریهها هم فرض رو بر این میذارن که بیشتر آدما به طور طبیعی دنبال عشق، نزدیکی و همراهی هستن. اما واقعیت اینه که همه به یک دلیل دنبال رابطه نیستن، یا حتی بعضیها اصلا دنبالش نیستن. بعضیها از طرف خانواده یا جامعه فشار حس میکنن، در حالی که بعضی دیگه کلا از قرار گذاشتن دوری میکنن چون برای استقلالشون ارزش قائلن یا حس دوگانهای نسبت به رابطه دارن.
محققای این پژوهش جدید میخواستن این طیف وسیع از انگیزهها رو توی یک چارچوب منظم و واحد جمع کنن. جف مکدونالد، استاد روانشناسی در دانشگاه تورنتو که سرپرست این تحقیق بوده، میگه:
«محققای حوزه روابط معمولا از این زاویه به موضوع نگاه میکنن که آدما صرفا از رابطه لذت میبرن، مثلا به خاطر کششهای تکاملی. اما تو تحقیقات مربوط به مجردی، بیشتر در مورد ساختارهای اجتماعی و فشارهایی صحبت میشه که آدما رو به سمت داشتن شریک عاطفی هل میده (مثلا تخفیف مالیاتی برای متاهلها). من حس کردم هر دو دیدگاه نکات درستی دارن و میخواستم اونها رو توی یک مدل ترکیب کنم.»
یک نظریه راهگشا: تئوری خودمختاری
برای این کار، محققها سراغ «تئوری خودمختاری» یا SDT رفتن. این یک مدل معروف تو روانشناسیه که انواع مختلف انگیزه رو توضیح میده. طبق این نظریه، انگیزهها روی یک طیف قرار میگیرن: از انگیزههای بیرونی و تحت فشار گرفته تا انگیزههای درونی و کاملا اختیاری.
مکدونالد توضیح میده: «تئوری خودمختاری مفید بود چون روی دلایل مختلفی که آدما اهداف رو دنبال میکنن تمرکز داره، از جمله:
- انگیزه درونی (intrinsic): چون لذتبخشه.
- انگیزه شناسایی شده (identified): چون یک هدف مهم تو زندگیه.
- انگیزه تزریقی (introjected): برای اینکه حس بهتری نسبت به خودم داشته باشم.
- انگیزه بیرونی (extrinsic): برای راضی کردن دیگران.
- بیانگیزگی (amotivation): علاقهای به این هدف ندارم.
ما از این مدل استفاده کردیم تا یک مقیاس بسازیم و بفهمیم هر کدوم از این انگیزهها چقدر روی تمایل آدما برای بودن تو رابطه تاثیر داره و بعد ببینیم کیا شیش ماه بعد واقعا وارد رابطه شدن.»
معرفی ابزار جدید: مقیاس AMRPS
ابزار جدیدی که محققها ساختن «مقیاس انگیزه خودمختار برای جستجوی رابطه عاطفی» یا AMRPS نام داره. این یک پرسشنامه ۲۴ سوالی هست که شیش نوع انگیزه برای رابطه رو میسنجه. این انگیزهها از کاملا خودمختار تا کاملا کنترل شده و حتی بیانگیزگی رو شامل میشن:
- انگیزه درونی: دنبال رابطه بودن چون واقعا لذتبخش و رضایتبخش هست. این آدما برای خود تجربه ارزش قائلن.
- انگیزه شناسایی شده: حس میکنن بودن تو رابطه با ارزشهای شخصی یا اهداف زندگیشون (مثل تشکیل خانواده یا رشد کردن کنار یک نفر) همخوانی داره.
- انگیزه تزریقی مثبت: دنبال رابطه هستن تا عزت نفسشون رو بالا ببرن یا به اینکه شریک عاطفی دارن افتخار کنن.
- انگیزه تزریقی منفی: به خاطر فرار از احساسات منفی مثل شرم، گناه یا حس شکست به خاطر مجرد بودن، دنبال رابطه هستن.
- انگیزه بیرونی: از فشارهای خارجی میاد، مثل تلاش برای برآورده کردن انتظار بقیه یا فرار از انگ اجتماعی.
- بیانگیزگی: هیچ دلیل یا کشش مشخصی برای دنبال کردن رابطه ندارن و ممکنه نسبت به ایده داشتن شریک عاطفی بیتفاوت یا نامطمئن باشن.
تحقیق اول: ارتباط انگیزهها با ویژگیهای روانی
تو بخش اول تحقیق، محققها دو گروه بزرگ از بزرگسالان مجرد (در مجموع بیش از ۱۲۰۰ نفر) رو بررسی کردن تا ببینن این شیش نوع انگیزه با ویژگیهای روانی و ترجیحات رابطهای چه ارتباطی دارن. شرکتکنندهها مقیاس AMRPS و پرسشنامههای دیگهای رو پر کردن که چیزهایی مثل سبک دلبستگی، اهداف اجتماعی، ترس از مجردی و تمایل به رابطه رو اندازهگیری میکرد.
نتایج جالب بود:
- آدمایی که انگیزههای درونی و شناسایی شده بالایی داشتن (یعنی برای رابطه به خاطر لذت یا معنای شخصی ارزش قائل بودن)، سبک دلبستگی ایمنتر، اهداف اجتماعی قویتر و علاقه بیشتری به روابط متعهدانه داشتن.
- کسایی که انگیزههای تزریقی و بیرونی بالایی داشتن، بیشتر احتمال داشت که از مجردی بترسن یا الگوهای دلبستگی مضطرب داشته باشن.
- بیانگیزگی هم با دلبستگی اجتنابی و علاقه کمتر به درگیری عاطفی جدی مرتبط بود.
این الگوها نشون داد که مقیاس AMRPS میتونه دلایل مختلف آدما برای خواستن (یا نخواستن) یک شریک عاطفی رو از هم تشخیص بده. مثلا، مشخص شد آدمایی که ترس زیادی از مجردی دارن، به خصوص انگیزههای تزریقی منفی و بیرونی دارن. این یعنی ممکنه دنبال رابطه باشن تا از حس بیکفایتی فرار کنن یا انتظارات بقیه رو برآورده کنن، نه به دلایل درونی.
تحقیق دوم: چه کسی شیش ماه بعد وارد رابطه شد؟
برای اینکه ببینن آیا این انگیزهها واقعا میتونن سرنوشت رابطهای آدما رو پیشبینی کنن یا نه، مکدونالد و همکارانش یک تحقیق دیگه انجام دادن. اونها بیش از ۳۰۰۰ بزرگسال مجرد بین ۱۸ تا ۳۹ سال رو به مدت شیش ماه زیر نظر گرفتن. اول تحقیق، شرکتکنندهها مقیاس AMRPS رو پر کردن و در مورد تمایلات و رضایت از زندگیشون گزارش دادن. شیش ماه بعد، دوباره ازشون سوال شد که آیا وارد رابطه عاطفی شدن یا نه.
نتایج به وضوح نشون داد آدمایی که انگیزههای خودمختار بیشتری داشتن (به خصوص اونایی که دلایل درونی یا شناسایی شده رو گزارش کرده بودن) به طور قابل توجهی احتمال بیشتری داشت که تا پایان دوره شیش ماهه وارد رابطه شده باشن. در مقابل، اونایی که سطح بالایی از انگیزه تزریقی منفی داشتن (مثلا نمیخواستن حس کنن آدم شکستخوردهای هستن) کمتر احتمال داشت شریک عاطفی پیدا کنن.
مکدونالد میگه:
«یه حکمت قدیمی و شاید خستهکننده هست که میگه اول باید با خودت به صلح برسی و بعد خودت رو در معرض رابطه قرار بدی. فکر میکنم این حرف درسته. وقتی به جایی میرسی که یک رابطه به خودی خود برات لذتبخش و معنادار به نظر میرسه و دیگه خیلی به تایید شدن از طرف بقیه ربطی نداره، این ممکنه نشونهای باشه که تو آمادهای.»
این الگوها حتی بعد از در نظر گرفتن عواملی مثل سن، جنسیت، رضایت از زندگی و اینکه چقدر آدما میگفتن دلشون رابطه میخواد، باز هم پابرجا بود. به عبارت دیگه، فقط این مهم نبود که چقدر رابطه میخوای، بلکه چرا رابطه میخوای، اهمیت بیشتری داشت.
یک یافته عجیب: داستان آدمای بیانگیزه
یکی از یافتههای غیرمنتظره این بود که آدمایی که امتیاز بالایی تو «بیانگیزگی» داشتن، بعد از اینکه بقیه انگیزهها از نظر آماری کنترل میشدن، کمی بیشتر احتمال داشت که وارد رابطه بشن.
محققها فکر میکنن دلیلش اینه که دو نوع آدم «بیانگیزه» برای قرار گذاشتن وجود داره:
- نوع اول: میل کمی به رابطه عاطفی دارن و معمولا از مجردی خودشون بدون قرار گذاشتن راضی هستن، مثل افراد بیجنسگرا یا بیعاطفه (aromantic).
- نوع دوم: نزدیکی و عاطفی دارن، اما این نیازها رو از طریق روابط موقت و غیرمتعهدانه برآورده میکنن. پس اونها برای نزدیکی و قرار گذاشتن بیانگیزه نیستن، بلکه برای بودن در یک «رابطه متعهدانه» بیانگیزه هستن.
یک سرنخ این بود که افراد بیانگیزه معمولا رضایت «نزدیکی» بالاتری داشتن. تحقیقات قبلی هم نشون داده مجردهایی که از نظر «نزدیکی» راضی هستن، با اینکه میگن تمایل کمتری به رابطه دارن، در طول زمان بیشتر احتمال داره وارد رابطه بشن. تئوری اینه که این افراد «احساساتشون درگیر میشه» و برخلاف میل اولیهشون، در نهایت خودشون رو تو یک رابطه متعهدانه پیدا میکنن.
محدودیتهای این تحقیق
مثل هر تحقیق دیگهای، این پژوهش هم محدودیتهایی داره.
- فرهنگ: بیشتر شرکتکنندهها بزرگسالان جوانی بودن که تو کشورهای غربی زندگی میکردن. پس ممکنه این یافتهها برای افراد مسنتر یا فرهنگهایی که خانواده نقش قویتری تو تصمیمات مربوط به رابطه داره، صدق نکنه.
- سن: تحقیق اصلی عمدا نمونه خودش رو به افراد زیر ۴۰ سال محدود کرد، چون تو این سن احتمال ورود به رابطه بیشتره. بنابراین، محققها مطمئن نیستن که نتایج چقدر برای افراد مسنتر کاربرد داره.
- دلیل اصلی: این تحقیق نمیتونه دقیقا بگه «چرا» بعضی انگیزهها به نتایج بهتری منجر میشن. آیا به خاطر پافشاری بیشتره؟ اعتماد به نفس؟ جذابیت؟ یا عوامل دیگه؟
مکدونالد میگه که دوست دارن بیشتر بدونن این انگیزهها چطور روی رویکرد آدما به قرار گذاشتن تاثیر میذاره و تحقیقات آینده اونها روی این موضوع متمرکز خواهد بود.
نام کامل این تحقیق «چرا یک رابطه عاطفی میخواهید؟ تفاوتهای فردی در انگیزههای جستجوی رابطه عاطفی» است و نویسندگان آن جف مکدونالد، سرینا تاپار، ویلیام اس. رایان، جوآن ام. چانگ، الین هوان و یوبین پارک هستن.
منابع
- [۱] Your reasons for seeking romance are a top predictor of finding it, according to new psychology research
- [۲] Why Do You Want a Romantic Relationship? Individual Differences in Motives for Romantic Relationship Pursuit – Geoff MacDonald, Serena Thapar, William S. Ryan, Joanne M. Chung, Elaine Hoan, Yoobin Park, 2025
دیدگاهتان را بنویسید