GeekAlerts

جایی برای گیک‌ها

میم اینترنتی چیه و از کجا اومده؟

میم اینترنتی، که خیلی‌ها به سادگی به اون «میم» میگن و تلفظ درستش «mēm» هست (مثل کلمه تیم)، یک مفهوم یا یک آیتم فرهنگیه که توی فضای اینترنت پخش میشه. این آیتم میتونه یک ایده، یک رفتار، یا یک سبک خاص باشه که به طور عمده از طریق پلتفرم‌های رسانه اجتماعی مثل توییتر، اینستاگرام و فیسبوک دست به دست میشه. وقتی از میم حرف میزنیم، منظورمون معمولا یک آیتم سرگرم‌کننده یا جالبه، مثل یک عکس که روش نوشته‌ای داره یا یک ویدیو، که به صورت گسترده و سریع بین کاربرهای آنلاین پخش میشه.

میم‌ها شکل‌های مختلفی دارن؛ از عکس و ویدیو گرفته تا گیف (GIF) و محتواهای ویروسی دیگه. اونها میتونن یک عبارت خنده‌دار یا تصویری باشن که مردم اون رو به اشتراک میگذارن و توی پروفایل‌های اجتماعی خودشون پست میکنن. خیلی وقت‌ها این میم‌ها به زندگی روزمره آدم‌ها ربط دارن و برای همین بین دوست و خانواده به اشتراک گذاشته میشن. از میم‌ها برای بیان احساسات و نظرها یا حتی برای شوخی و سرگرمی استفاده میشه.

یه تعریف دیگه از میم میگه که اون یک تصویر، ویدیو، متن یا گیف طنزآمیزه که در سراسر اینترنت، معمولا در شبکه‌های اجتماعی و اغلب با تغییرات جزئی پخش میشه. هر کسی میتونه میم بسازه و موضوعش هم میتونه هر چیزی باشه، از اتفاقات روز و رویدادهای جاری گرفته تا کارهای روزمره و ارجاعات به فرهنگ عامه. موفقیت یک میم به طولانی بودنش نیست، بلکه به اینه که چقدر میتونه با مخاطب خاصی ارتباط برقرار کنه و یک لحظه یا روند فرهنگی رو به تصویر بکشه.

مفهوم میم از کجا اومد؟

شاید جالب باشه بدونید که کلمه «میم» رو اولین بار دانشمند بریتانیایی، ریچارد داکینز، توی کتابش به اسم «ژن خودخواه» که سال ۱۹۷۶ منتشر شد، به کار برد. هدف داکینز از ابداع این کلمه این بود که توضیح بده چطور جنبه‌های مختلف فرهنگ، مثل ایده‌ها و رفتارها، تکثیر میشن، تغییر میکنن و تکامل پیدا میکنن. در واقع، داکینز میم رو «واحد انتقال فرهنگی» تعریف کرد. او اول کلمه یونانی «mimeme» رو در نظر داشت که از ریشه «mim» به معنی «تقلید» میاد، اما چون دنبال یک کلمه تک‌بخشی بود که کمی شبیه کلمه «ژن» (gene) به نظر برسه، اون رو به «میم» (meme) کوتاه کرد.

با گذشت زمان و مثل هر میم خوبی، خود کلمه «میم» هم محبوب شد و تکامل پیدا کرد. اما مفهوم «میم اینترنتی» به طور مشخص توسط مایک گادوین در شماره ژوئن ۱۹۹۳ مجله «وایرد» (Wired) مطرح شد. اون از این اصطلاح برای توصیف نحوه پخش شدن میم‌ها در جوامع آنلاین اولیه مثل فروم‌های گفتگو، گروه‌های یوزنت (Usenet) و ایمیل استفاده کرد.

داکینز در سال ۲۰۱۳ نظرش رو در مورد میم‌های اینترنتی بیان کرد و گفت که اونها میم‌هایی هستن که به طور عمدی توسط خلاقیت انسان تغییر میکنن. این با مفهوم اولیه خودش از میم که شامل جهش‌های تصادفی و تکثیر دقیق مثل انتخاب طبیعی داروین بود، فرق داشت. به نظر داکینز، میم‌های اینترنتی در واقع «سوءاستفاده از ایده اصلی» هستن و خود مفهوم میم رو به سمت جدیدی بردن. با این حال، در همون سال ۲۰۱۳، پژوهشگری به اسم لیمور شیفمن، رابطه بین میم و فرهنگ اینترنتی رو محکم‌تر کرد و مفهوم داکینز رو برای فضای آنلاین بازسازی کرد. این ارتباط از نظر تجربی هم ارزشمند بود، چون میم‌های اینترنتی یک ویژگی اضافه دارن که میم‌های مد نظر داکینز نداشتن: اونها در رسانه‌ای که از طریقش پخش میشن (مثلا شبکه‌های اجتماعی) یک ردپا به جا میگذارن که باعث میشه قابل ردیابی و تحلیل باشن.

ویژگی‌های اصلی یک میم اینترنتی

میم‌های اینترنتی ویژگی‌های خاصی دارن که اونها رو از بقیه محتواها جدا میکنه. دو تا از اساسی‌ترین خصوصیات اونها، «بازآفرینی خلاقانه» و «بینامتنیت» هست.

بازآفرینی خلاقانه به این معنیه که یک میم از طریق تقلید یا پارودی (نقیضه) تطبیق داده میشه و تغییر شکل پیدا میکنه. این کار به دو صورت انجام میشه: یکی «تقلید» (mimicry)، که در اون میم در یک زمینه جدید بازسازی میشه. برای مثال، وقتی افراد مختلف ویدیوی ویروسی «چارلی انگشتم رو گاز گرفت» (Charlie Bit My Finger) رو بازسازی میکنن، دارن از روش تقلید استفاده میکنن. روش دوم «ریمیکس» (remix) هست که شامل دستکاری فنی میشه، مثلا تغییر یک عکس با فتوشاپ، در حالی که عناصر اصلی میم اولیه حفظ میشن.

بینامتنیت در میم‌ها یعنی ترکیب کردن ارجاعات یا زمینه‌های فرهنگی مختلف. یک مثال از این مورد، ترکیب عبارت «پوشه‌های پر از زن» (binders full of women) از میت رامنی، سیاستمدار آمریکایی، در مناظره ریاست جمهوری سال ۲۰۱۲ با صحنه‌ای از آهنگ پاپ کره‌ای «گانگنام استایل» (Gangnam Style) هست. توی این میم، عبارت «پوشه‌های پر از زنم منفجر شد» روی فریمی از موزیک ویدیوی سای (Psy) قرار گرفته. این کار با ادغام ارجاعات سیاسی و فرهنگی از زمینه‌های کاملا متفاوت، یک معنای جدید خلق میکنه.

میم‌ها گاهی وقت‌ها مثل یک «شوخی داخلی» (in-joke) برای جوامع آنلاین خاص عمل میکنن. اونها دانش درونی اون گروه رو منتقل میکنن که ممکنه برای کسانی که خارج از اون گروه هستن قابل درک نباشه. این موضوع به ایجاد یک حس هویت جمعی در اون گروه کمک میکنه. از طرف دیگه، بعضی از میم‌ها به قدری فراگیر میشن که به یک پدیده فرهنگی گسترده تبدیل میشن و مخاطبان وسیع‌تری خارج از خرده‌فرهنگی که از اونجا شروع شدن، اونها رو درک میکنن و ازشون لذت میبرن.

یک مطالعه که توسط میشل نوبل و کالین لنکشیر انجام شد، سه ویژگی میم‌های سنتی موفق از نظر ریچارد داکینز رو بررسی کرد: وفاداری (fidelity)، باروری (fecundity) و طول عمر (longevity). اونها متوجه شدن که در مورد میم‌های اینترنتی، «وفاداری» بهتره به عنوان «قابلیت تکثیر» (replicability) توصیف بشه، چون میم‌ها اغلب از طریق ریمیکس تغییر میکنن اما پیام اصلی خودشون رو حفظ میکنن. «باروری»، یعنی توانایی یک میم برای پخش شدن، با عواملی مثل طنز تقویت میشه. برای مثال، جمله ترجمه شده خنده‌دار از یک بازی ویدیویی «تمام پایگاه‌های شما متعلق به ماست» (All your base are belong to us) به خاطر طنزش پخش شد. بینامتنیت هم در این زمینه نقش داره، مثل نسخه‌های مختلف ویدیوی ویروسی «پسر جنگ ستارگان» (Star Wars Kid) که به فرهنگ عامه ارجاع میدادن. کنار هم قرار دادن عناصر به ظاهر نامرتبط هم میتونه باعث پخش شدن یک میم بشه، مثل میم «برت شرور است» (Bert is Evil). در نهایت، «طول عمر» برای گردش و تکامل مداوم یک میم در طول زمان ضروریه.

میم‌ها چطور تکامل پیدا میکنن و پخش میشن؟

میم‌های اینترنتی میتونن در طول زمان ثابت بمونن یا تکامل پیدا کنن. این تکامل ممکنه شامل تغییر در معنا باشه در حالی که ساختار میم حفظ میشه، یا برعکس. این تغییرات میتونن تصادفی یا از طریق تلاش‌های عمدی مثل ساختن پارودی اتفاق بیفتن.

یک پژوهشگر به اسم میلتنر، میم «لول‌کتز» (lolcats) رو بررسی کرد و روند توسعه اون رو از یک شوخی داخلی بین جوامع کامپیوتری و گیمرها در وبسایت «فورچن» (4chan) تا تبدیل شدن به یک منبع گسترده‌تر برای طنز و حمایت عاطفی دنبال کرد. وقتی این میم وارد فرهنگ عامه شد، خالقان اصلیش دیگه علاقه‌ای بهش نداشتن. میلتنر توضیح میده که وقتی محتوا در جوامع مختلف حرکت میکنه، برای مطابقت با نیازها و خواسته‌های خاص اون جوامع بازتفسیر میشه و اغلب از هدف اصلی خالقش فاصله میگیره. تغییراتی که در میم‌ها ایجاد میشه میتونه باعث بشه اونها از مرزهای اجتماعی و فرهنگی عبور کنن.

میم‌ها به صورت ویروسی پخش میشن، شبیه به مدل «SIR» که برای توصیف انتقال بیماری‌ها استفاده میشه. وقتی یک میم به تعداد معینی از افراد میرسه، پخش مداومش دیگه اجتناب‌ناپذیره. پژوهشی که توسط کوشا (Coscia) انجام شد، عوامل موثر در پخش و طول عمر یک میم رو بررسی کرد. نتیجه این بود که اگرچه میم‌ها برای جلب توجه با هم رقابت میکنن و این رقابت اغلب باعث کوتاه‌تر شدن عمرشون میشه، اما میتونن با هم همکاری هم بکنن و شانس بقای خودشون رو افزایش بدن. یک میم که به محبوبیت فوق‌العاده بالایی میرسه، احتمالا دوام نمیاره، مگر اینکه منحصر به فرد و متمایز باشه. در مقابل، میمی که چنین اوجی رو تجربه نمیکنه اما با میم‌های دیگه همزیستی داره، معمولا طول عمر بیشتری پیدا میکنه.

در سال ۲۰۱۳، دومینیک باسولتو در روزنامه واشنگتن پست نوشت که استفاده گسترده از میم‌ها، به خصوص توسط صنایع بازاریابی و تبلیغات، باعث کاهش ارزش فرهنگی اصلی اونها شده. زمانی میم‌ها به عنوان آثار فرهنگی ارزشمندی در نظر گرفته میشدن که قرار بود دوام بیارن، اما حالا اغلب ایده‌های بی‌اهمیت و سطحی رو به جای ایده‌های معنادار منتقل میکنن.

تاریخچه میم‌های اینترنتی در گذر زمان

قبل از اینکه میم‌های اینترنتی به صورت آکادمیک بررسی بشن، در اواخر دهه ۱۹۹۰ بین کاربران اینترنت یک اصطلاح عامیانه برای اشاره به ارتباطات بصری طنزآمیز آنلاین بودن. از جمله اولین نمونه‌های میم اینترنتی میشه به «بچه رقصان» (Dancing Baby) و «رقص همستر» (Hampster Dance) اشاره کرد. اموتیکون‌ها (Emoticons) هم از اولین نمونه‌های میم اینترنتی به حساب میان، به خصوص اموتیکون لبخند «:-)» که توسط اسکات فالمن در سال ۱۹۸۲ معرفی شد. میم‌های اون دوره بیشتر از طریق فروم‌های گفتگو، گروه‌های یوزنت و ایمیل پخش میشدن و معمولا عمر طولانی‌تری نسبت به میم‌های امروزی داشتن.

با پیشرفت پروتکل‌های اینترنت، میم‌ها هم تکامل پیدا کردن. میم «لول‌کتز» که از وبسایت «فورچن» شروع شد، به نمونه اولیه فرمت «ایمیج ماکرو» (image macro) تبدیل شد که یعنی یک تصویر با متن بزرگ روی اون. شکل‌های اولیه دیگه میم‌های تصویری شامل «دموتیویتورها» (demotivators) بودن که پوسترهای انگیزشی رو مسخره میکردن، تصاویر فتوشاپ شده، کمیک‌ها مثل «ریج کمیک‌ها» (rage comics) و فن‌آرت‌های انیمه‌ای که گاهی توسط گروه‌های هنری در کشورهای مختلف ساخته میشدن.

بعد از راه‌اندازی یوتیوب در سال ۲۰۰۵، میم‌های ویدیویی مثل «ریک‌رولینگ» (Rickrolling) و ویدیوهای ویروسی مثل «گانگنام استایل» و «هارلم شیک» (Harlem shake) ظهور کردن. ظهور وبسایت‌های رسانه‌های اجتماعی مثل توییتر، فیسبوک و اینستاگرام هم بسترهای جدیدی برای پخش میم‌ها فراهم کرد و ساخت وبسایت‌های میم‌ساز باعث شد تولید اونها برای همه آسون‌تر بشه.

میم‌های مدرن: از «دنک» تا «برین رات»

میم‌های «دنک» (Dank memes) یک پدیده جدیدتر هستن. این عبارت حدود سال ۲۰۱۴ به شهرت رسید و به میم‌هایی اشاره داره که عمدا عجیب و غریب هستن. ویژگی‌های این میم‌ها شامل رنگ‌های بیش از حد اشباع شده، افت کیفیت به خاطر فشرده‌سازی، طنز خام و صداهای بیش از حد بلند میشه. کلمه «دنک» که در اصل به مکان‌های سرد و مرطوب اشاره داره، به عنوان راهی برای توصیف میم‌های «جدید» یا «باحال» به کار گرفته شد. این اصطلاح همچنین ممکنه برای توصیف میم‌هایی استفاده بشه که اونقدر زیاد استفاده شدن و تکراری شدن که به طور متناقضی دوباره خنده‌دار به نظر میرسن. پدیده میم‌های دنک باعث به وجود اومدن یک خرده‌فرهنگ به اسم «بازار میم» (meme market) شد که وال استریت رو مسخره میکنه و اصطلاحات مرتبط با اون مثل «سهام» رو برای میم‌های اینترنتی به کار میبره. این خرده‌فرهنگ در ابتدا در ردیت (Reddit) با عنوان r/MemeEconomy شروع شد و کاربران به شوخی سهام یک میم رو «میخرن» یا «میفروشن» که این کار نظر اونها رو در مورد محبوبیت بالقوه اون میم نشون میده.

میم‌های «دیپ-فراید» (Deep-fried) به اونهایی گفته میشه که دستکاری شدن و از چندین فیلتر یا لایه‌های فشرده‌سازی با افت کیفیت عبور کردن. یک مثال از این نوع، میم «E» هست که عکسی از یوتیوبر معروف مارکیپلایر (Markiplier) رو نشون میده که روی صورت لرد فارکواد از فیلم شرک فتوشاپ شده و بعد اون تصویر در صحنه‌ای از جلسه استماع مارک زاکربرگ در کنگره آمریکا قرار گرفته و فقط یک حرف «E» روش نوشته شده. الیزابت برونیگ از واشنگتن پست این پدیده رو به عنوان «یک به‌روزرسانی دیجیتال از ژانرهای سورئال و پوچ هنر و ادبیات که مشخصه اوایل قرن بیستم پرآشوب بود» توصیف کرد.

خیلی از میم‌های مدرن از طنز پوچ و حتی سورئالیستی استفاده میکنن. از مثال‌های این نوع میشه به «اونها یک انگور رو جراحی کردن» (they did surgery on a grape) اشاره کرد که ویدیویی از یک سیستم جراحی داوینچی در حال انجام جراحی آزمایشی روی یک انگوره. میم «شاپرک» (moth meme) هم مثال دیگه‌ایه که یک عکس نزدیک از یک شاپرک با نوشته‌های خنده‌داره که عشق این حشره به لامپ رو نشون میده. میم‌های سورئال لایه‌هایی از کنایه رو با هم ترکیب میکنن تا منحصر به فرد و بی‌معنی بشن و اغلب راهی برای فرار از فرهنگ اصلی میم‌ها هستن.

بعد از موفقیت اپلیکیشن «واین» (Vine)، فرمتی از میم‌ها به شکل ویدیوهای کوتاه و طرح‌های نمایشی کوتاه به وجود اومد. یک مثال، میم «نه به اضافه ده میشه چند؟» (What’s Nine Plus Ten?) هست که یک ویدیوی واین از بچه‌ایه که به طور خنده‌داری جواب اشتباهی به یک مسئله ریاضی میده. بعد از بسته شدن واین در سال ۲۰۱۷، شبکه اجتماعی چینی تیک‌تاک (TikTok) جایگزین اون شد که به طور مشابه از فرمت ویدیوی کوتاه استفاده میکنه. این پلتفرم به شدت محبوب شده و منبع میم‌هایی مثل رقص «رنیگید» (Renegade) بوده.

در سال ۲۰۲۲، اصطلاح «برین رات» (Brain rot) یا «پوسیدگی مغز» برای توصیف تغییری در نحوه تعامل با میم‌ها، به خصوص ویدیوهای تیک‌تاک، استفاده شد. این اصطلاح به محتوایی اشاره داره که فاقد کیفیت و معناست و اغلب با اصطلاحات عامیانه و ترندهای محبوب در بین نسل آلفا (Generation Alpha) مرتبطه، مثل «اسکیبیدی» (skibidi)، «ریز» (rizz)، «گیات» (gyatt) و «فنوم تکس» (fanum tax). این اسم از اثرات روانی و شناختی منفی که تصور میشه قرار گرفتن در معرض چنین محتوایی ایجاد میکنه، گرفته شده.

چرا مردم میم میسازن؟

تا حالا به این فکر کردید که چرا مردم اصلا میم میسازن؟ بعضی از اونها فقط برای خندیدن هستن، در حالی که بعضی دیگه پیام عمیق‌تری پشتشون دارن. این که میم‌ها چطور میتونن در طول زمان تغییر کنن و تکامل پیدا کنن هم جالبه، چون مردم مدام اونها رو ریمیکس و بازآفرینی میکنن. و بیاید قبول کنیم، همه دوست دارن به موج میم‌ها بپیوندن و میم‌های مورد علاقه‌شون رو با دوستاشون به اشتراک بذارن.

برای مثال، میمی که تصویر چند چهره مشهور با حالت‌های خنده‌دار رو نشون میده و روش نوشته شده «وقتی هر دوستی یه جوریه»، برای خیلی‌ها قابل درکه و همچنین سرگرم‌کننده‌ست چون افراد مشهور چهره‌های بامزه‌ای در عکس دارن.

کاربرد میم‌ها در زمینه‌های مختلف

میم‌ها فقط برای سرگرمی نیستن و در زمینه‌های مختلفی از جمله بازاریابی، اقتصاد، سیاست و حتی سلامت کاربرد پیدا کردن.

۱. میم در بازاریابی

استفاده از میم برای بازاریابی محصولات یا خدمات رو «بازاریابی ممتیک» (memetic marketing) مینامن. میم‌های اینترنتی به برندها این امکان رو میدن که از تصور آزاردهنده بودن تبلیغات فرار کنن و اونها رو کمتر آشکار و بیشتر متناسب با سلیقه مخاطب هدفشون کنن. بازاریاب‌ها میتونن از یک میم موجود استفاده کنن یا یک میم جدید از صفر بسازن.

شرکت مد گوچی (Gucci) از استراتژی اول استفاده کرد و مجموعه‌ای از تبلیغات اینستاگرامی رو منتشر کرد که میم‌های محبوب رو با نمایش مجموعه ساعت‌هاش بازآفرینی میکرد. از طرف دیگه، میم ایمیج ماکرو «جالب‌ترین مرد جهان» (The Most Interesting Man in the World) مثالی از استراتژی دومه؛ این میم از یک کمپین تبلیغاتی برای برند آبجوی دوس اکیس (Dos Equis) به وجود اومد. بعضی وقت‌ها محصولات بدون اینکه تولیدکننده قصدش رو داشته باشه، از طریق میم‌های اینترنتی محبوب میشن؛ برای مثال، فیلم «مارها در هواپیما» (Snakes on a Plane) بعد از اینکه یک دانشجوی حقوق به اسم برایان فینکلستاین وبسایت SnakesOnABlog.com رو ساخت، به یک فیلم کالت کلاسیک تبدیل شد.

با این حال، استفاده از میم در بازاریابی میتونه یک شمشیر دو لبه باشه. طنز یک چیز کاملا شخصیه و چیزی که برای یک نفر خنده‌داره، ممکنه برای دیگری نباشه. به همین دلیله که خیلی مهمه مطمئن بشید میم‌هاتون توهین‌آمیز، بی‌ملاحظه یا بدمزه نباشن، وگرنه ممکنه به اعتبار برند و رابطه‌تون با مشتری‌ها بیشتر از اینکه فایده برسونه، ضرر بزنه.

میم‌ها میتونن خیلی سریع قدیمی بشن. برای همین باید همیشه حواستون به اونها باشه و مطمئن بشید که هنوز مرتبط و به‌روز هستن. زیاده‌روی در استفاده از میم‌ها هم میتونه بازاریابی شما رو در طول زمان خشک و کم‌اثر کنه. علاوه بر این، باید مراقب باشید که با استفاده از یک میم بدون اجازه، حق کپی‌رایت کسی رو نقض نکنید. در نهایت، اگه میخواید از میم‌ها در بازاریابی استفاده کنید، مهمه که مزایا و معایبش رو بسنجید و از اونها به صورت استراتژیک و مسئولانه استفاده کنید.

میم‌ها میتونن ابزارهای بازاریابی مقرون به صرفه‌ای باشن، چون میتونن به سرعت توجه مخاطبان زیادی رو جلب کنن و تعامل ایجاد کنن. وقتی به درستی استفاده بشن، میم‌ها میتونن با اضافه کردن طنز و شخصیت به کمپین‌های بازاریابی، به یک برند کمک کنن تا با مخاطب هدفش ارتباط برقرار کنه. به علاوه، میم‌ها میتونن ویروسی بشن و به سرعت در رسانه‌های اجتماعی پخش بشن و یک راه کم‌هزینه برای رسیدن به مخاطبان زیاد فراهم کنن. اما خیلی مهمه که از میم‌ها با دقت و با حساسیت فرهنگی استفاده بشه، چون اگه درست اجرا نشن، پتانسیل این رو دارن که نتیجه عکس بدن.

مخاطب هدف میم‌ها معمولا نسل‌های جوان‌تر مثل هزاره‌ها (millennials) و نسل زد (Generation Z) هستن. این افراد معمولا در رسانه‌های اجتماعی خیلی فعالن و بیشتر احتمال داره محتوای ویروسی، از جمله میم‌ها، رو مصرف و به اشتراک بذارن. البته مخاطب هدف میم‌ها میتونه بسته به نوع میم و زمینه‌ای که در اون استفاده میشه، متفاوت باشه. بعضی میم‌ها ممکنه برای یک گروه یا خرده‌فرهنگ خاص جذاب باشن، در حالی که بعضی دیگه جذابیت گسترده‌تری دارن.

شرکت‌ها به دلایل مختلفی از میم‌ها به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی خودشون استفاده میکنن:

  • برای رسیدن به مخاطبان جوان‌تر: میم‌ها بین نسل‌های جوان محبوبن و میتونن به شرکت‌ها کمک کنن تا با این گروه سنی ارتباط برقرار کنن.
  • برای ایجاد ارتباطات عاطفی: میم‌ها اغلب باعث ایجاد طنز، شادی یا شگفتی میشن و میتونن به شرکت‌ها کمک کنن تا با مخاطبانشون ارتباط عاطفی برقرار کنن.
  • برای افزایش تعامل: میم‌ها میتونن سطح بالایی از تعامل در رسانه‌های اجتماعی، از جمله لایک، کامنت و اشتراک‌گذاری، ایجاد کنن و به افزایش دیده شدن محتوای یک برند کمک کنن.
  • برای انسانی کردن یک برند: با استفاده از میم‌ها، شرکت‌ها میتونن شخصیت خودشون رو نشون بدن و یک حس انسانی به تلاش‌های بازاریابی خودشون اضافه کنن و اونها رو برای مخاطب هدفشون قابل‌درک‌تر و در دسترس‌تر کنن.
  • برای به‌روز موندن: میم‌ها میتونن راهی باشن برای اینکه شرکت‌ها با فرهنگ عامه همگام باشن و برای مخاطبانشون مرتبط باقی بمونن.

۲. میم در اقتصاد و مالی

سهام‌های میم (Meme stocks) پدیده‌ای هستن که در اون ارزش سهام یک شرکت به دلیل افزایش ناگهانی علاقه آنلاین و خرید متعاقب اون توسط سرمایه‌گذاران، در مدت کوتاهی به طور قابل توجهی بالا میره. فروشگاه بازی‌های ویدیویی گیم‌استاپ (GameStop) به عنوان اولین سهام میم شناخته میشه. ساب‌ردیت r/WallStreetBets، که در اون شرکت‌کنندگان در مورد معاملات سهام بحث میکنن، و شرکت خدمات مالی رابین‌هود مارکتس (Robinhood Markets)، در سال ۲۰۲۱ به خاطر نقششون در محبوبیت سهام‌های میم مشهور شدن.

علاوه بر این، میم‌ها با توسعه ارزهای دیجیتال میم (meme currencies) مثل دوج‌کوین (Dogecoin)، شیبا اینو کوین (Shiba Inu Coin) و پپه کوین (Pepe Coin) با ارزهای دیجیتال ارتباط پیدا کردن. این ارزهای دیجیتال میم، مقایسه‌هایی بین ارزش میم و بازارهای پولی رو مطرح کردن.

۳. میم در سیاست

میم‌های اینترنتی یک رسانه برای ارتباط سریع با مخاطبان آنلاین بزرگ هستن و این موضوع باعث شده کسانی که به دنبال بیان نظر سیاسی یا کمپین فعال برای (یا علیه) یک نهاد سیاسی هستن، از اونها استفاده کنن. از بعضی جهات، میشه اونها رو شکل مدرنی از کاریکاتور سیاسی دید که راهی برای دموکراتیک کردن اظهارنظرهای سیاسی ارائه میدن.

از جمله اولین میم‌های سیاسی، اونهایی بودن که از فریاد وایرال شده هاوارد دین (Howard Dean)، فرماندار ورمونت، در یک سخنرانی به وجود اومدن. با گذشت زمان، میم‌های اینترنتی به یک عنصر مهم در کمپین‌های سیاسی تبدیل شدن، چون جوامع آنلاین از طریق استفاده از میم‌ها در گفتمان گسترده‌تر مشارکت میکنن. برای مثال، کمپین ریاست جمهوری جمهوری‌خواه تد کروز (Ted Cruz) در سال ۲۰۱۶ توسط یک میم که به شوخی گمانه‌زنی میکرد او قاتل زودیاک (Zodiac Killer) است، آسیب دید.

تحقیقات نشون داده که استفاده از میم‌ها در طول انتخابات در اطلاع‌رسانی به مردم در مورد موضوعات سیاسی نقش داره. یک مطالعه این موضوع رو در رابطه با انتخابات عمومی بریتانیا در سال ۲۰۱۷ بررسی کرد و نتیجه گرفت که میم‌ها به عنوان یک کانال گسترده برای انتقال اطلاعات سیاسی اولیه به مخاطبانی عمل میکردن که معمولا به دنبال اون نمیرفتن. اونها همچنین دریافتن که میم‌ها ممکنه در افزایش مشارکت رای‌دهندگان نقش داشته باشن.

بعضی از کمپین‌های سیاسی شروع به بهره‌برداری صریح از نفوذ روزافزون میم‌ها کردن. به عنوان بخشی از کمپین ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۰، مایکل بلومبرگ (Michael Bloomberg) تعدادی از حساب‌های اینستاگرامی (با مجموع بیش از ۶۰ میلیون دنبال‌کننده) رو حمایت مالی کرد تا میم‌های مرتبط با کمپین بلومبرگ رو پست کنن. این کمپین به خاطر رفتار کردن با میم‌ها به عنوان کالایی که میشه خرید، مورد انتقاد قرار گرفت.

فراتر از استفاده در انتخابات، میم‌های اینترنتی میتونن به نمادی برای ایدئولوژی‌های سیاسی مختلف تبدیل بشن. یک مثال برجسته، پپه قورباغه (Pepe the Frog) هست که به عنوان نمادی برای جنبش سیاسی آلت-رایت (alt-right) و همچنین برای ایدئولوژی‌های طرفدار دموکراسی در اعتراضات ۲۰۱۹-۲۰۲۰ هنگ کنگ استفاده شد.

۴. میم در جنبش‌های اجتماعی

میم‌های اینترنتی میتونن ابزارهای قدرتمندی در جنبش‌های اجتماعی باشن، هویت جمعی بسازن و بستری برای گفتمان فراهم کنن. در طول پروژه «اوضاع بهتر میشه» (It Gets Better Project) در سال ۲۰۱۰ برای توانمندسازی جامعه LGBTQ+، از میم‌ها برای حمایت از جوانان LGBTQ+ و در عین حال مذاکره در مورد هویت جمعی این جامعه استفاده شد. در سال ۲۰۱۴، چالش ویروسی «سطل یخ» (Ice Bucket Challenge) برای بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS) پول و آگاهی جمع‌آوری کرد. علاوه بر این، میم‌های اینترنتی در گفتمان پیرامون جنبش «وال استریت را اشغال کنید» (Occupy Wall Street) یک رسانه مهم بودن.

۵. میم در دین

میم‌های اینترنتی در زمینه دین هم استفاده شدن. اونها یک فرهنگ مشارکتی ایجاد میکنن که به افراد امکان میده به طور جمعی از باورهای دینی معنا بسازن و شکلی از «دین زیسته» (lived religion) رو منعکس میکنن. محققانی از دانشگاه تگزاس ای اند ام شش ژانر رایج از میم‌های دینی رو شناسایی کردن: ایمیج ماکروهای غیردینی با مضامین دینی، ایمیج ماکروهایی با حضور شخصیت‌های دینی، میم‌هایی که به اخبار مرتبط با دین واکنش نشون میدن، میم‌هایی که شخصیت‌های غیردینی مثل افراد مشهور رو تقدیس میکنن، نقیضه‌هایی از تصاویر دینی و میم‌های مبتنی بر ویدیو.

۶. میم در حوزه سلامت

پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی میتونن سرعت انتشار شیوه‌های بهداشتی مبتنی بر شواهد رو افزایش بدن. یک مطالعه نشون داد که اکثر شرکت‌کنندگان (که کارکنان مراقبت‌های بهداشتی بودن) احساس میکردن که میم‌ها میتونن وسیله مناسبی برای بهبود دانش و پایبندی کارکنان بهداشتی به شیوه‌های پیشگیری از عفونت باشن. میم‌های اینترنتی در نیجریه هم برای افزایش آگاهی در مورد همه‌گیری کووید-۱۹ استفاده شدن و متخصصان بهداشت از این رسانه برای انتشار اطلاعات در مورد ویروس و واکسن اون استفاده کردن.

چطور یک میم رو تشخیص بدیم؟

میم‌ها به این دلیل قابل شناسایی هستن که یک پدیده گسترده به حساب میان. بیشتر میم‌ها چندین بار تکرار و به اشتراک گذاشته میشن و حتی ممکنه نسخه‌های مختلفی از یک میم رو ببینید. اونها معمولا شامل عنصری از طنز یا کنایه همراه با یک عنصر بصری هستن که از نظر فرهنگی قابل توجهه.

برای شناسایی یک میم، میتونید به دنبال این ویژگی‌ها باشید:

  • یک فرمت یا سبک قابل تشخیص
  • طنز یا کنایه
  • قابلیت اشتراک‌گذاری آسان در اینترنت
  • ارجاعات به فرهنگ عامه یا رویدادهای جاری

گیف‌ها و میم‌ها گاهی با هم اشتباه گرفته میشن. بعضی وقت‌ها گیف‌ها میم هستن، اما همه اونها اینطور نیستن. یک میم اغلب شامل یک تصویر با متن طنزآمیز یا کنایه‌آمیزه که روی اون قرار گرفته. در حالی که یک گیف، به سادگی یک کلیپ ویدیویی کوتاه و تکرارشونده‌ست.

نکاتی برای ساختن یک میم

حالا که میدونید میم چیه، ممکنه بخواید خودتون هم یکی بسازید. در اینجا چند نکته برای نوشتن یک میم آورده شده:

  1. یک موضوع یا ترند قابل درک و مرتبط انتخاب کنید.
  2. از یک تصویر یا گیف مرتبط استفاده کنید.
  3. از طنز، کنایه یا طعنه برای خنده‌دار کردنش استفاده کنید.
  4. قبل از اینکه روی یک گزینه نهایی به توافق برسید، چند تا گزینه مختلف رو امتحان کنید.
  5. اون رو ساده و مختصر نگه دارید.
  6. مطمئن بشید که توهین‌آمیز یا نامناسب نباشه.
  7. در اینجا چند عنصر رایج برای گنجاندن در یک میم وجود داره:
    • یک تصویر یا ویدیو که قابل تشخیص باشه و به راحتی با شوخی یا مفهوم مورد نظر مرتبط بشه.
    • متنی که طنزآمیز، هوشمندانه یا قابل درک باشه.
    • ارجاعات اجتماعی، فرهنگی یا سیاسی که با مخاطب هدف ارتباط برقرار کنه.

مسائل مربوط به حق کپی‌رایت

از اونجایی که خیلی از میم‌ها از آثار موجود قبلی گرفته شدن، این بحث وجود داره که آیا میم‌ها حق کپی‌رایت نویسندگان اصلی رو نقض میکنن یا نه. با این حال، بعضی‌ها معتقدن که میم‌ها در ایالات متحده تحت پوشش «استفاده منصفانه» (fair use) قرار میگیرن. این دوراهی باعث درگیری بین تولیدکنندگان میم و صاحبان حق کپی‌رایت شده. برای مثال، شرکت گتی ایمیجز (Getty Images) از وبلاگ «گت دیجیتال» (Get Digital) به خاطر انتشار میم «پنگوئن ناجور اجتماعی» (Socially Awkward Penguin) بدون اجازه، درخواست پرداخت پول کرد.

طبق قانون حق کپی‌رایت ایالات متحده، حمایت از حق کپی‌رایت برای «آثار اصلی تالیفی که در هر رسانه ملموس بیانی تثبیت شده» وجود داره. اینکه آیا استفاده از میم‌ها نقض حق کپی‌رایت محسوب میشه یا نه، مورد بحثه.

استفاده منصفانه یک دفاع تحت قانون حق کپی‌رایت آمریکاست که از آثاری که با استفاده از آثار دارای حق کپی‌رایت دیگر ساخته شدن، محافظت میکنه. قانون حق کپی‌رایت ۱۹۷۶ چهار عامل رو برای تحلیل استفاده منصفانه مشخص کرده:

  1. هدف و مشخصه استفاده.
  2. ماهیت اثر دارای حق کپی‌رایت.
  3. مقدار و اهمیت بخش استفاده شده.
  4. تاثیر استفاده بر بازار بالقوه یا ارزش اثر دارای حق کپی‌رایت.

عامل اول به این معنیه که استفاده ثانویه از یک اثر دارای حق کپی‌رایت باید «تحول‌آفرین» باشه (یعنی معنا یا بیان جدیدی به اثر اصلی بده). خیلی از میم‌ها این معیار رو برآورده میکنن و قطعات رسانه‌ای رو در یک زمینه جدید برای خدمت به هدفی متفاوت از هدف نویسنده اصلی قرار میدن. عامل دوم به نفع آثاریه که از منابع واقعی گرفته شدن، که ممکنه برای میم‌هایی که از آثار داستانی (مثل فیلم‌ها) گرفته شدن مشکل‌ساز باشه. با این حال، خیلی از این میم‌ها فقط از بخش‌های کوچکی از این آثار (مثل تصاویر ثابت) استفاده میکنن که این موضوع به نفع استدلال استفاده منصفانه بر اساس عامل سومه. در مورد عامل چهارم، بیشتر میم‌ها ماهیت غیرتجاری دارن و بنابراین تاثیر منفی بر بازار بالقوه اثر دارای حق کپی‌رایت نخواهند داشت. با توجه به این عوامل، و وابستگی کلی میم‌ها به اقتباس از منابع دیگه، این استدلال مطرح شده که اونها باید از شکایت‌های نقض حق کپی‌رایت محافظت بشن.

توکن‌های غیرقابل تعویض (NFTs)

بعضی از افرادی که سوژه میم‌ها هستن (و بنابراین صاحب حق کپی‌رایت اونها)، از طریق فروش توکن‌های غیرقابل تعویض (NFT) در حراجی‌ها پول درآوردن. بن لشز، مدیر تعدادی از میم‌ها، گفته که فروش اونها به عنوان ان‌اف‌تی بیش از ۲ میلیون دلار درآمد داشته و میم‌ها رو به عنوان اشکال جدی هنر تثبیت کرده.

یک مثال، میم «دختر فاجعه» (Disaster Girl) هست که بر اساس عکسی از زوئی راث در ۴ سالگی گرفته شده. بعد از اینکه این عکس مشهور شد و صدها بار بدون اجازه استفاده شد، راث تصمیم گرفت نسخه اصلی رو به عنوان یک ان‌اف‌تی به قیمت ۵۳۹ هزار و ۹۷۳ دلار بفروشه و توافق کرد که ۱۰ درصد از هر فروش آینده رو هم دریافت کنه.

منابع

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *