تصمیمهایی که هر روز در مورد سلامتی خودمان میگیریم، از خوردن یک قرص سردرد گرفته تا انتخاب یک رژیم غذایی خاص، اغلب تحت تاثیر باورهای عمیق و پنهانی ما هستند. اما همه این باورها روی پایههای محکم علمی بنا نشدهاند. یک تحقیق جدید که روی بیشتر از ۱۵۰۰ نفر انجام شده، نشون میده که باورهای شبهعلمی و ایدههای اثباتنشده در مورد سلامتی میتونه اعتماد ما رو به پزشکی مدرن کم کنه و ما رو به سمت تصمیمهای پرخطرتر سوق بده.
این تحقیق نشون داد هرچقدر باور یک فرد به ایدههای شبهعلمی قویتر باشه، بیشتر به سراغ درمانهای تاییدنشده میره و کمتر به روشهای مبتنی بر شواهد علمی پایبند میمونه. با این حال، دو عامل مهم میتونن مثل یک سپر دفاعی عمل کنن: ارزش قائل شدن برای علم، و داشتن این حس که کنترل سلامتی دست خودمونه. این یافتهها نشون میده که چقدر مهمه سواد سلامتیمون رو بالا ببریم تا بتونیم تصمیمهای آگاهانه و مبتنی بر شواهد بگیریم.
باورهای توهمی سلامتی چی هستن؟
باورهای ما در مورد سلامتی، خیلی وقتها ناخودآگاه تصمیمهای روزمره ما رو شکل میدن. اما بعضی از این باورها، با اینکه نیت پشتشون خوبه، «باورهای سلامتی توهمی» (Illusory Health Beliefs یا به اختصار IHB) هستن. یعنی تصورات غلطی که میتونن ما رو از روشهای موثر دور کنن و به سمت انتخابهایی ببرن که به سلامتی ما آسیب میزنه.
محققها میگن این باورها فقط شامل اعتقادات فراطبیعی نمیشن، بلکه طیف وسیعتری از ایدههای غیرمنطقی مربوط به سلامتی رو در بر میگیرن. برای مثال، باور به شبهعلم هم میتونه روی قضاوتهای ما تاثیر بذاره. منظور از باور شبهعلمی، تایید ادعاهاییه که ظاهر علمی دارن اما از فرآیندهای علمی به دست نیومدن.
یک مثال خوب در این زمینه، «پزشکی مکمل و جایگزین» (Complementary and Alternative Medicine یا CAM) هست. بعضی از روشهای این حوزه ممکنه حس خوبی ایجاد کنن و حتی باعث تسکین بشن و اثرات بیضرری داشته باشن. اما مشکل از جایی شروع میشه که یک فرد به طور کلی رویکردهای مبتنی بر شواهد علمی رو رد کنه. این کار میتونه خطرات جدی برای سلامتی ایجاد کنه. مثلا کسی که به خاطر باورهای خاص، واکسن نمیزنه یا تشخیصهای مهم پزشکی رو به تاخیر میندازه، سلامتی خودش رو به خطر انداخته.
ریسکهای باور به شبهعلم
- باورهای قویتر به ایدههای شبهعلمی با بیاعتمادی به متخصصان پزشکی و رفتارهای پرخطرتر سلامتی در ارتباطه.
- عوامل محافظتی مثل ارزش قائل شدن برای علم و کنترل شخصی روی سلامتی، این اثرات رو کم میکنن.
- درک این پویاییها میتونه به انتخابهای آگاهانهتر در زمینه سلامتی و کاهش آسیب کمک کنه.
این اطلاعات از طرف بنیاد BIAL منتشر شده و نویسنده اون ساندرا پینتو هست. تصویر استفاده شده در گزارش اصلی هم متعلق به Neuroscience News است.
یک تحقیق بزرگ برای درک این رابطه
برای اینکه بفهمن باورهای سلامتی توهمی چطور با استفاده از خدمات درمانی رایج و رفتارهای توصیهشده علمی ارتباط دارن، یک تیم تحقیقاتی به رهبری اندرو دِنووان (Andrew Denovan) با حمایت بنیاد BIAL، تحقیقی رو با حضور ۱۵۰۷ شرکتکننده و با استفاده از مدلهای آماری انجام داد.
این مقاله با عنوان «رابطه بین باورهای سلامتی توهمی، رفتارهای سلامتی توصیهشده، و پزشکی مکمل و جایگزین: تحقیقی در نقاط زمانی چندگانه» در ماه می در مجله علمی Behavioral Sciences منتشر شد. محققان این پژوهش از دانشگاه لیورپول جان مورز و دانشگاه متروپولیتن منچستر در انگلستان توضیح میدن که در این مطالعه، پایبندی افراد به رفتارهای سلامتی توصیهشده (مثل سبک زندگی و واکسیناسیون) و اعتمادشون به متخصصان سلامت رو در مقابل استفاده از پزشکی مکمل و جایگزین (CAM) تحلیل کردن.
یافتهها یک الگوی واضح رو نشون داد: هرچقدر باور به ایدههای شبهعلمی قویتر بود، بیاعتمادی به پزشکی مرسوم بیشتر و تمایل به استفاده از درمانهای تاییدنشده هم بالاتر بود.
«باید در نظر داشت که با اینکه بعضی از رویکردهای پزشکی مکمل میتونن ارزش مکملی داشته باشن، مخصوصا در زمینههایی مثل مراقبتهای تسکینی، اما رد کردن پزشکی مرسوم که بر اساس شواهد علمیه، میتونه عواقب جدی داشته باشه، مثل تردید در مورد واکسن یا به تاخیر انداختن تشخیصهای مهم».
اندرو دنووان
این اولین تحقیقی بود که به بررسی روابط پیشبینیکننده و میانجی بین باورهای سلامتی توهمی و نتایج سلامتی پرداخت. به گفته دنووان، «درک این پویاییها یک قدم اساسی برای تقویت سواد سلامتی و ترویج انتخابهای واقعا آگاهانه است».
کانون کنترل سلامت: چه کسی مسئول سلامتی ماست؟
یکی از متغیرهای مهمی که در این تحقیق بررسی شد، «کانون کنترل سلامت» (Health Locus of Control) بود. این مفهوم روانشناسی به این میپردازه که ما معتقدیم کنترل سلامتی ما دست چه کسی یا چه چیزیه. این موضوع به چند دسته تقسیم میشه:
- کانون کنترل درونی (Internal): فرد معتقده که مسئولیت سلامتی و بیماریش با خودشه. این افراد معمولا بیشتر به توصیههای پزشکی عمل میکنن (مثلا در مورد عادات غذایی).
- کانون کنترل بیرونی (External): فرد معتقده که سلامتیش توسط عوامل خارجی مثل «دیگران قدرتمند» (پزشکها، خانواده) یا «شانس و تقدیر» تعیین میشه. این افراد ممکنه رفتارهای پرخطرتری داشته باشن.
- کانون کنترل خدا (God): فرد معتقده که خدا مسئول وضعیت سلامتی اوست.
تحقیقات قبلی نشون داده بود که بین باورهای توهمی و کانون کنترل درونی رابطه منفی، و با کانون کنترل بیرونی رابطه مثبت وجود داره. یعنی کسانی که باورهای توهمی بیشتری دارن، کمتر فکر میکنن سلامتی دست خودشونه و بیشتر اون رو به شانس یا عوامل خارجی نسبت میدن.
این تحقیق جدید هم نشون داد که داشتن «کانون کنترل درونی» و «باور به علم» میتونن اثرات منفی باورهای توهمی رو کم کنن یا حتی از بین ببرن. این دو عامل با تصمیمهای آگاهانهتر، پایبندی بیشتر به توصیههای پزشکی، اعتماد به متخصصان سلامت و نگرش انتقادی نسبت به روشهای شبهعلمی در ارتباط بودن.
جزئیات تحقیق: چه چیزهایی اندازهگیری شد؟
این مطالعه با استفاده از مدلسازی آماری، روابط بین باورهای سلامتی توهمی (IHBs)، رفتارهای سالم توصیهشده و استفاده از پزشکی مکمل (CAM) رو بررسی کرد. در این تحقیق، از ۱۵۰۷ نفر (۷۳۴ مرد، ۷۶۸ زن و ۷ نفر غیرباینری) با میانگین سنی ۵۲.۹۳ سال استفاده شد. شرکتکنندهها در سه نوبت و با فاصله دو ماه به پرسشنامهها پاسخ دادن.
ابزارهای اندازهگیری:
- نوبت اول:
- مقیاس باورهای سلامتی توهمی (IHBS): برای سنجش باور به ایدههای سلامتی اثباتنشده علمی مثل «ایمان مذهبی بیماریها را شفا میدهد». این پرسشنامه ۴۱ سوالی شامل ۵ زیرمجموعه بود: پیششناختی، خرافات، مذهبی/معنوی، افسانههای سلامتی و شکگرایی (که البته زیرمجموعه شکگرایی به دلیل نیاز به توسعه بیشتر، در تحلیل نهایی حذف شد). یک مقیاس ۱۰ سوالی هم برای سنجش باور به شبهعلم در حوزه سلامت وجود داشت، مثل «داشتن نگرش مثبت و خوشبینانه به پیشگیری از سرطان کمک میکند».
- نوبت دوم (دو ماه بعد):
- مقیاس چندبعدی کانون کنترل سلامت (MHLOC): برای سنجش سه بعد کانون کنترل: درونی، شانس و دیگران قدرتمند.
- مقیاس کانون کنترل سلامت خدا (GodHLOC): برای سنجش باور به اینکه خدا مسئول سلامتی است.
- مقیاس باور به علم (BIS): برای اندازهگیری اینکه افراد چقدر علم رو پایهای برتر برای دانش میدونن.
- پرسشنامه پزشکی مکمل و جایگزین کلنگر (HCAMQ): برای سنجش باور به پزشکی مکمل و جایگزین (CAM).
- نوبت سوم (چهار ماه بعد از شروع):
- پرسشنامه رفتار سلامتی-۲۰ (HBI-20): برای ارزیابی پایبندی به رفتارهای سلامتی توصیهشده توسط متخصصان.
- پرسشنامه بینالمللی بازبینیشده برای سنجش استفاده از پزشکی مکمل و جایگزین (R-I-CAM-Q): برای اندازهگیری میزان استفاده از این نوع درمانها.
- یک سوال از نظرسنجی بیماران GP: برای سنجش اعتماد به متخصصان سلامت.
- مقیاس تردید در واکسن بزرگسالان (VHS): برای ارزیابی عدم تمایل به واکسیناسیون.
- مقیاس سلامت خودگزارششده (SRH): یک سوال برای اینکه فرد وضعیت سلامتی خودش رو از ۰ تا ۱۰۰ ارزیابی کنه.
نتایج دقیقتر چه چیزی را نشان دادند؟
تحلیلهای آماری پیچیدهای به نام «تحلیل مسیر» (Path Analysis) انجام شد تا مشخص بشه این متغیرها چطور روی هم تاثیر میذارن. نتایج جالبی به دست اومد:
- باورهای توهمی و رفتارها: باور به «پیششناختی» (مثلا پیشبینی آینده) به طور مستقیم با استفاده بیشتر از پزشکی مکمل (CAM) مرتبط بود. باور به «خرافات» با اعتماد کمتر به متخصصان سلامت و تردید بیشتر در مورد واکسن همراه بود. و جالب اینکه، باور به «شبهعلم در حوزه سلامت» با پایبندی بیشتر به رفتارهای سلامتی، استفاده بیشتر از CAM، اعتماد بیشتر به متخصصان و تردید کمتر در واکسن مرتبط بود.
- نقش میانجیها: این بخش از تحقیق نشون داد که بعضی عوامل میتونن رابطه بین باورهای توهمی و نتایج سلامتی رو تقویت یا تضعیف کنن.
در اینجا خلاصهای ساده از این روابط پیچیده رو میبینید:
باور اولیه | عامل میانجی (تقویتکننده + / تضعیفکننده -) | نتیجه نهایی |
---|---|---|
باورهای پیششناختی و خرافات | + باور به اینکه دیگران (مثل پزشک) کنترل دارن + باور به سلامتی کلنگر | پایبندی بیشتر به رفتارهای سلامتی توصیهشده |
باورهای پیششناختی و خرافات | + باور به پزشکی مکمل (CAM) – باور به کنترل خدا بر سلامتی | استفاده بیشتر از پزشکی مکمل |
باورهای پیششناختی و خرافات | + باور به کنترل دیگران + باور به کنترل خدا – باور به شانس | اعتماد بیشتر به متخصصان سلامت |
باورهای پیششناختی و خرافات | + باور به پزشکی مکمل (CAM) – باور به کنترل خدا – باور به علم – باور به سلامتی کلنگر | تردید بیشتر در مورد واکسن (یعنی این عوامل تردید رو کم میکنن) |
شبهعلم در حوزه سلامت | + باور به علم + باور به سلامتی کلنگر | پایبندی بیشتر به رفتارهای سلامتی توصیهشده |
شبهعلم در حوزه سلامت | + باور به پزشکی مکمل (CAM) – باور به کنترل خدا | استفاده بیشتر از پزشکی مکمل |
شبهعلم در حوزه سلامت | + باور به سلامتی کلنگر | اعتماد بیشتر به متخصصان سلامت |
شبهعلم در حوزه سلامت | + باور به پزشکی مکمل (CAM) – باور به کنترل درونی – باور به کنترل خدا – باور به علم – باور به سلامتی کلنگر | تردید بیشتر در مورد واکسن (یعنی این عوامل تردید رو کم میکنن) |
به زبان سادهتر، این جدول نشون میده که باور به علم و داشتن حس کنترل روی سلامتی (چه از طرف خود فرد و چه با اعتماد به پزشک)، مثل یک فیلتر عمل میکنه و باعث میشه حتی اگه فردی باورهای توهمی داشته باشه، باز هم به سمت رفتارهای سالمتر و اعتماد به پزشکی مدرن سوق داده بشه. برعکس، باور قوی به پزشکی مکمل (CAM) میتونه فرد رو به سمت استفاده بیشتر از این روشها و تردید در مورد واکسن ببره.
این یافتهها در عمل چه معنایی دارند؟
این تحقیق نشون میده که باورهای توهمی در مورد سلامتی، ممکنه نوعی «توهم کنترل» باشن. یعنی فرد فکر میکنه با انجام کارهایی که از نظر علمی بیارتباط هستن (مثلا جراحی نکردن در روز جمعه سیزدهم) میتونه روی سلامتیش تاثیر بذاره. این تمایل در افرادی که بیشتر به تفکر شهودی و تجربی تکیه میکنن تا تفکر تحلیلی و منطقی، قویتره.
این افراد ممکناست کمتر از تفکر انتقادی استفاده کنن و در نتیجه، ادعاها و باورهای غیرعلمی رو راحتتر بپذیرن. ارتباط این باورها با پزشکی مکمل هم از همینجا ناشی میشه؛ یعنی فرد برای به دست آوردن کنترل روی سلامتیش (مثلا در زمان بیماریهای مزمن) به تجربیات شخصی و شهودش بیشتر از دادههای عینی اعتماد میکنه.
این یافتهها پیامهای مهمی دارن:
- نیاز به ترویج تفکر انتقادی: لازمه که استراتژیهایی برای ارتقای آموزش عمومی و بیماران طراحی بشه تا رفتارهای مبتنی بر شواهد تشویق بشن. یک تحقیق در سال ۲۰۱۸ نشون داد که یک دوره آموزشی در مورد علم و تفکر انتقادی تونست باورهای غیرعادی و شبهعلمی رو در دانشجویان کم کنه.
- تقویت حس کنترل در بیماران: متخصصان سلامت میتونن به بیمارانی که باورهای توهمی قوی دارن کمک کنن تا حس کنترل بیشتری روی سلامتی خودشون داشته باشن. این کار میتونه از طریق مشارکت دادن بیمار در تصمیمگیریها، ارائه اطلاعات جامع، حمایت از خودمدیریتی از طریق آموزش و رفع موانع سیستماتیک (مثل مشکلات دسترسی به مراقبتهای بهداشتی) انجام بشه.
محدودیتهای این تحقیق
با اینکه این مطالعه در چند نوبت زمانی و با نمونهای بزرگ و متنوع انجام شده، محدودیتهایی هم داشت. یکی از مسائل مهم، عدم بررسی عوامل زمینهای در مورد باور به درمانهای خاص پزشکی مکمل بود. این تحقیق از یک معیار کلی استفاده کرد. همینطور در مورد تردید در واکسن هم، دیدگاهها نسبت به انواع مختلف واکسن میتونه متفاوت باشه که در این مطالعه بهش پرداخته نشد.
محدودیت دیگه مربوط به ارزیابی کانون کنترل سلامت بود. چون شرایط سلامتی خاصی مشخص نشده بود، ممکنه در وضوح روابط بین این مفهوم و باورهای توهمی تاثیر گذاشته باشه. در نهایت، با اینکه این اولین مطالعه در این زمینه بود، اما برای درک عمیقتر مکانیسمهای پشت این باورها به تحقیقات بیشتری نیاز هست.
این مقاله بر اساس تحقیق اصلی با عنوان زیر نوشته شده است:
Original Research: Open access.
“The Relationship Between Illusory Health Beliefs, Recommended Health Behaviours, and Complementary and Alternative Medicine: An Investigation Across Multiple Time Points” by Andrew Denovan et al. Behavioral Sciences
دیدگاهتان را بنویسید