GeekAlerts

جایی برای گیک‌ها

داستان کشتی اندورنس؛ ماجرای بقا روی یخ‌های قطب جنوب

داستان کشتی اندورنس؛ ماجرای بقا روی یخ‌های قطب جنوب

داستان کشتی اندورنس و سفر اکتشافی سر ارنست شاکلتون به قطب جنوب، یکی از اون ماجراهاییه که انگار از دل کتاب‌های قصه بیرون اومده. سفری که قرار بود یک افتخار بزرگ برای امپراتوری بریتانیا باشه، به یک نبرد حماسی برای بقا تبدیل شد و کشتی‌ای که برای فتح سخت‌ترین شرایط ساخته شده بود، در اعماق یکی از سردترین و بی‌رحم‌ترین دریاهای جهان آرام گرفت. اما این پایان ماجرا نبود. بیش از یک قرن بعد، یک تیم از کاوشگران مدرن، با استفاده از پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌ها، ماموریتی رو شروع کردن که خیلی‌ها اون رو غیرممکن می‌دونستن: پیدا کردن اندورنس. این مقاله داستان دو سفره؛ یکی سفر شاکلتون و خدمه‌اش در عصر قهرمانان اکتشافات قطبی و دیگری، سفر یک تیم مصمم برای پیدا کردن بقایای این کشتی افسانه‌ای در اعماق اقیانوس یخ‌زده. این دو داستان که با فاصله بیش از صد سال از هم اتفاق افتادن، با اراده و پشتکار انسان‌ها به هم گره خوردن.

مردی که می‌خواست خودش را ثابت کند: سر ارنست شاکلتون

برای فهمیدن داستان اندورنس، اول باید با کاپیتان اون آشنا بشیم. سر ارنست هنری شاکلتون، متولد ۱۵ فوریه ۱۸۷۴، یک کاوشگر قطبی بریتانیایی ایرلندی‌الاصل بود که اسمش با دوران طلایی اکتشافات قطب جنوب گره خورده. اون تو چهار سفر مهم به قطب جنوب در اوایل دهه ۱۹۰۰ شرکت داشت، دوره‌ای که به «عصر قهرمانانه اکتشافات قطب جنوب» معروفه.

اولین سفرش به این منطقه ناشناخته و سرد، به عنوان یکی از اعضای جوان سفر اکتشافی «دیسکاوری» به رهبری کاپیتان فالکون اسکات بین سال‌های ۱۹۰۱ تا ۱۹۰۴ بود. تو این سفر، شاکلتون به همراه اسکات و ادوارد ویلسون، با سورتمه تا عرض جغرافیایی ۸۲ درجه جنوبی پیش رفتن و رکورد جدیدی ثبت کردن. اونها فقط هشت درجه با قطب جنوب جغرافیایی فاصله داشتن. اما این موفقیت برای شاکلتون طعم تلخی داشت. در سال ۱۹۰۳، به خاطر یک «فروپاشی جسمی»، مجبور شد زودتر از بقیه به خونه برگرده. این اتفاق یک حس شکست عمیق در وجودش به جا گذاشت و مصمم‌ترش کرد که دوباره به شرایط خشن قطب برگرده تا به همه، و مهم‌تر از همه به خودش، ثابت کنه که می‌تونه از پس این شرایط بربیاد.

چهار سال بعد، در سال ۱۹۰۷، شاکلتون اولین سفر از سه سفر اکتشافی خودش به قطب جنوب رو سازماندهی کرد. این سفر که «سفر اکتشافی نیمرود» نام گرفت، با سرمایه خصوصی تامین مالی شد اما بهش «سفر اکتشافی قطب جنوب بریتانیا» هم می‌گفتن. هدف اصلی این سفر، رسیدن به قطب جنوب بود. با اینکه در نهایت به این هدف نرسیدن، شاکلتون و سه نفر از همراهانش تونستن رکورد جدیدی برای «دورترین نقطه جنوبی» ثبت کنن. اونها در تاریخ ۹ ژانویه ۱۹۰۹ به عرض جغرافیایی ۸۸ درجه و ۲۳ دقیقه جنوبی رسیدن، یعنی فقط ۱۱۲ مایل با هدفشون فاصله داشتن. نکته جالب اینه که در عکسی که برای یادبود این دستاورد گرفته شد، خود شاکلتون حضور نداشت؛ چون اون خودش عکاس بود. با این حال، این موفقیت اون رو به یک قهرمان ملی در چشم مردم بریتانیا تبدیل کرد و در دسامبر ۱۹۰۹، پادشاه ادوارد هفتم به او لقب «سر» داد.

شاکلتون یک ردپای پاک‌نشدنی در تاریخ اکتشافات قطب جنوب به جا گذاشته بود. دو سال بعد، وقتی کاوشگر نروژی، روئال آمونسن، در ۱۴ دسامبر ۱۹۱۱ به عنوان اولین انسان به قطب جنوب رسید، درباره شاکلتون اینطور گفت: «نام سر ارنست شاکلتون برای همیشه با حروف آتشین در تاریخ اکتشافات قطب جنوب نوشته خواهد شد».

رویای بزرگ: عبور از قاره قطب جنوب

در دسامبر ۱۹۱۳، شاکلتون دوباره به صدر اخبار برگشت. اون جزئیات دومین سفر اکتشافی بزرگ خودش به قطب جنوب رو فاش کرد. این سفر یک اسم باشکوه داشت: «سفر اکتشافی امپراتوری ترنس-آتلانتیک». هدف این ماموریت، چیزی فراتر از رسیدن به قطب جنوب بود؛ شاکلتون می‌خواست اولین کسی باشه که از راه زمینی از کل قاره قطب جنوب عبور می‌کنه.

برای این ماموریت عظیم، دو کشتی و یک تیم ۵۶ نفره در نظر گرفته شده بود. نقشه این بود که یک گروه با یک کشتی به دریای ودل در قطب جنوب برن و از اونجا سفر زمینی خودشون رو با سورتمه روی یخ شروع کنن. کشتی‌هایی که برای این سفر انتخاب شدن، یکی کشتی بخار اسکاتلندی «آرورا» و دیگری یک کشتی بادبانی سه دکله به اسم «اندورنس» بود که یک موتور بخار با سوخت زغال سنگ هم داشت. اندورنس قرار بود شاکلتون و گروه اصلیش متشکل از ۲۶ مرد و یک گربه رو به قطب جنوب ببره. در کنار اونها، ۶۹ سگ سورتمه، که هر کدوم حدود ۱۰۰ پوند وزن داشتن، هم در کشتی بودن تا سورتمه‌های سفر رو روی یخ بکشن. کشتی آرورا هم ۲۷ نفر باقی‌مونده رو حمل می‌کرد و نقش پشتیبان تیم شاکلتون رو داشت.

این سفر اکتشافی تخیل مردم بریتانیا رو به شدت درگیر کرده بود و بیشتر هزینه‌هاش از طریق کمک‌های خصوصی تامین شد که خود شاکلتون بخش بزرگی از اونها رو جمع‌آوری کرده بود. دولت بریتانیا ۱۰ هزار پوند کمک کرد و بزرگترین سرمایه‌گذار خصوصی یک کارخانه‌دار اسکاتلندی به اسم سر جیمز کیرد بود که به تنهایی ۲۴ هزار پوند سرمایه‌گذاری کرد. به افتخار او، یکی از سه قایق نجات اندورنس، «جیمز کیرد» نام گرفت. این قایق ۲۲ فوتی، بعدها نقش حیاتی در ماجرای دراماتیکی که برای این سفر و رهبر مشهورش پیش اومد، بازی کرد.

کشتی‌ای که برای یخ ساخته شده بود

کشتی اندورنس فقط یک کشتی معمولی نبود. اون یک شاهکار مهندسی در زمان خودش بود که به طور خاص برای کار در سخت‌ترین شرایط یخی طراحی شده بود. بیایید نگاهی دقیق‌تر به مشخصات و تاریخچه این کشتی شگفت‌انگیز بندازیم.

تولد یک غول چوبی: از پولاریس تا اندورنس

این کشتی در نروژ و در کارخانه کشتی‌سازی فرامنیس در شهر ساندفیورد ساخته شد. کار ساخت اون تحت نظارت یک استاد کشتی‌سازی چوبی به اسم کریستین جاکوبسن انجام شد. جاکوبسن یک قانون جالب داشت: اصرار داشت که تمام کارگرهایی که استخدام می‌کنه، نه تنها نجاران ماهر کشتی‌سازی باشن، بلکه حتما تجربه دریانوردی با کشتی‌های شکار نهنگ یا فوک رو هم داشته باشن. این یعنی اونها دقیقا می‌دونستن یک کشتی برای مقابله با یخ به چه چیزهایی نیاز داره.

کشتی در تاریخ ۱۷ دسامبر ۱۹۱۲ به آب انداخته شد و اسم اولیه‌اش «پولاریس» بود که به معنی ستاره قطبی است. هر جز از ساختار اون با دقت و وسواس برای حداکثر دوام و استحکام طراحی شده بود. برای مثال، هر اتصال و مفصل با بست‌های متقاطع تقویت شده بود تا بیشترین مقاومت ممکن رو داشته باشه.

مشخصات فنی این کشتی واقعا چشمگیر بود:

ویژگیمشخصات
نوعبارکنتین (Barquentine) سه دکله
تناژ۳۵۰ تن
طول۱۴۴ فوت (حدود ۴۴ متر)
عرض۲۵ فوت (حدود ۷.۶ متر)
نیروی محرکهموتور بخار ۳۵۰ اسب بخاری با سوخت زغال سنگ و بادبان
سرعت۱۰.۲ نات (حدود ۱۸.۹ کیلومتر بر ساعت)
خدمه۲۸ نفر

بدنه این کشتی از بیرون شبیه هر کشتی دیگه‌ای در اندازه‌های خودش بود، اما ساختار داخلیش کاملا متفاوت بود. اون برای شرایط قطبی با یک ساختار فوق‌العاده محکم طراحی شده بود.

  • تیر اصلی کف کشتی (Keel): از چهار قطعه چوب بلوط یکپارچه ساخته شده بود که روی هم قرار گرفته بودن و ضخامتی معادل ۸۵ اینچ (حدود ۲.۲ متر) داشتن.
  • بدنه کناری: ضخامت بدنه‌های کناری بین ۱۸ اینچ (۴۶ سانتی‌متر) تا ۳۰ اینچ (۷۶ سانتی‌متر) متغیر بود. تعداد قاب‌های بدنه دو برابر کشتی‌های معمولی و ضخامت هر قاب هم دو برابر بود.
  • جنس چوب: برای ساخت اون از تخته‌های بلوط و صنوبر نروژی با ضخامت تا ۳۰ اینچ استفاده شده بود که با لایه‌ای از چوب «گرین‌هارت» پوشیده شده بود. گرین‌هارت یک نوع چوب فوق‌العاده قوی و سنگینه که در برابر آب و فشار مقاومت بی‌نظیری داره.
  • دماغه کشتی: بخش جلویی کشتی که قرار بود مستقیما با یخ برخورد کنه، با دقت ویژه‌ای طراحی شده بود. هر تیر چوبی که در این قسمت استفاده شده بود، از یک درخت بلوط یکپارچه انتخاب شده بود که شکل طبیعیش با انحنای طراحی کشتی هماهنگ باشه. وقتی این قطعات کنار هم قرار می‌گرفتن، ضخامتی معادل ۵۲ اینچ (حدود ۱.۳ متر) ایجاد می‌کردن.

در زمان به آب انداخته شدن در سال ۱۹۱۲، اندورنس به جرات قوی‌ترین کشتی چوبی بود که تا اون زمان ساخته شده بود، شاید تنها رقیبش کشتی «فرام» بود که کاوشگران معروفی مثل فریتیوف نانسن و روئال آمونسن از اون استفاده کرده بودن. اما یک تفاوت اساسی بین این دو کشتی وجود داشت. کف کشتی فرام گرد و کاسه‌ای شکل بود. این طراحی باعث می‌شد که اگر یخ از دو طرف به کشتی فشار بیاره، کشتی به سمت بالا حرکت کنه و از فشار خردکننده یخ رها بشه. در مقابل، اندورنس برای گیر افتادن در یخ‌های سنگین طراحی نشده بود و کف اون صاف‌تر بود. به همین دلیل، طراحی اون طوری نبود که بتونه از فشار یخ بالا بیاد. در طول سفر مشخص شد که این کشتی در برابر فشرده شدن توسط یخ‌ها مقاومت می‌کنه تا جایی که خود یخ‌ها برای کاهش فشار ترک برمی‌دارن.

از یک رویای توریستی تا یک سفر اکتشافی

هدف اصلی از ساخت پولاریس، یک هدف تجاری و تفریحی بود. قرار بود این کشتی به عنوان یک کشتی بخار لوکس و مقاوم در برابر یخ، برای گروه‌های کوچک توریستی و شکارچی در قطب شمال استفاده بشه. به همین خاطر، امکانات رفاهی خوبی هم داشت: ۱۰ کابین مسافری، یک سالن غذاخوری بزرگ، آشپزخونه (با جا برای دو آشپز)، یک اتاق مخصوص سیگار کشیدن، یک تاریک‌خانه برای مسافرها که بتونن عکس‌هاشون رو ظاهر کنن، روشنایی الکتریکی و حتی یک حمام کوچک.

این کشتی در ابتدا برای کاوشگر بلژیکی، آدرین دو ژرلاش، و یک خیر نروژی به اسم لارس کریستنسن ساخته شد. اما مشکلات مالی باعث شد که ژرلاش از این شراکت کنار بکشه. کریستنسن موند و یک کشتی که نمی‌تونست هزینه‌های نهایی کارخونه کشتی‌سازی رو برای تحویل و تجهیز اون پرداخت کنه. برای بیش از یک سال، کریستنسن سعی کرد کشتی رو بفروشه اما موفق نشد. طراحی خاص اون به عنوان یک کشتی مسافربری مقاوم در برابر یخ، با فضای کم برای انبار و بدون انبار بار، اون رو برای صنایع شکار نهنگ یا فوک بی‌فایده می‌کرد. از طرفی، برای اینکه یک کشتی تفریحی خصوصی باشه، زیادی بزرگ، کند و ناراحت بود.

در نهایت، در ژانویه ۱۹۱۴، کریستنسن با خوشحالی کشتی رو به قیمت ۱۴ هزار پوند به ارنست شاکلتون فروخت. این مبلغ یک ضرر بزرگ برای کریستنسن بود، چون به سختی هزینه‌های باقی‌مونده کارخونه رو پوشش می‌داد، چه برسه به کل هزینه‌های ساخت کشتی. اما اون خوشحال بود که «برای پیشبرد برنامه‌های یک کاوشگر در سطح شاکلتون، این ضرر رو متحمل بشه». شاکلتون در اون زمان این پول رو نداشت، اما کریستنسن اونقدر مشتاق بود که خودش پیش‌پرداخت رو پرداخت کرد.

بعد از اینکه شاکلتون کشتی رو خرید، اسم اون رو به «اندورنس» تغییر داد. این اسم از شعار خانوادگی شاکلتون گرفته شده بود: «Fortitudine Vincimus» یعنی «با استقامت، ما پیروز می‌شویم».

شاکلتون کشتی رو از نروژ به لندن منتقل کرد. اندورنس در بهار ۱۹۱۴ به اسکله میلوال رسید و شاکلتون تا پایان ماه ژوئیه مشغول جمع‌آوری تجهیزات، آذوقه، منابع مالی و خدمه بود. در جریان بازسازی، عرشه میانی به انبار بار تبدیل شد و محل استراحت خدمه به جلوی کشتی منتقل شد. تاریک‌خانه اما سر جاش باقی موند. رنگ کشتی هم از سفید و طلایی به مشکی تغییر کرد، اما ستاره بزرگ پنج‌پر که به اسم اصلیش (پولاریس) اشاره داشت، روی قسمت انتهایی کشتی باقی موند.

تجهیزات جدید کشتی شامل سه قایق بود. دو تا از اونها قایق‌های پارویی ۲۱ فوتی بودن که از صنعت شکار نهنگ دست دوم خریداری شده بودن. قایق سوم، یک قایق شکار نهنگ ۲۲.۵ فوتی دوطرفه بود که طبق مشخصات کاپیتان جدید اندورنس، فرانک ورسلی، برای این سفر ساخته شده بود.


سفر به سوی ناشناخته‌ها و تله یخی

در تاریخ اول آگوست ۱۹۱۴، همون روزی که آلمان به روسیه اعلان جنگ داد و شعله‌های جنگ جهانی اول در حال روشن شدن بود، اندورنس سفر کوتاه ساحلی خودش رو به سمت پلیموث شروع کرد. هفت روز بعد، در ۸ آگوست ۱۹۱۴، کشتی از پلیموث به سمت بوینس آیرس در آرژانتین حرکت کرد. این اولین سفر جدی اندورنس بود و در واقع یک جور سفر آزمایشی به حساب میومد. شاکلتون هنوز در بریتانیا بود و داشت آخرین کارهای مربوط به سازماندهی و جمع‌آوری پول رو انجام می‌داد. فرماندهی کشتی در این مرحله به عهده کاپیتان ورسلی بود. خیلی از خدمه معتقد بودن که بدنه کشتی که برای یخ ساخته شده بود، برای آب‌های آزاد زیادی گرده.

شاکلتون با یک کشتی بخار خودش رو به بوینس آیرس رسوند و چند روز بعد از رسیدن اندورنس، به تیمش ملحق شد. در ۲۶ اکتبر ۱۹۱۴، اندورنس از بوینس آیرس به سمت آخرین بندرگاه خودش، یعنی ایستگاه شکار نهنگ در گریت‌ویکن در جزیره جورجیای جنوبی، حرکت کرد و در ۵ نوامبر به اونجا رسید. بالاخره در ۵ دسامبر ۱۹۱۴، اندورنس گریت‌ویکن رو ترک کرد و به سمت مناطق جنوبی دریای ودل رفت؛ سفری که بازگشتی نداشت.

اولین برخورد با یخ

دو روز بعد از ترک جورجیای جنوبی، اندورنس با توده‌های یخ قطبی روبرو شد و سرعت پیشرویش به شدت کم شد. برای هفته‌ها، کشتی به سختی راه خودش رو از بین یخ‌ها باز می‌کرد و به طور متوسط روزی کمتر از ۳۰ مایل دریایی (حدود ۶۰ کیلومتر) پیش می‌رفت. تا ۱۵ ژانویه ۱۹۱۵، اندورنس کمتر از ۲۰۰ مایل دریایی (حدود ۳۷۰ کیلومتر) با مقصدش، خلیج واسل، فاصله داشت. صبح روز بعد، توده‌های یخ سنگین دیده شدن و بعد از ظهر یک طوفان شدید شروع شد. در این شرایط، مشخص بود که پیشروی ممکن نیست و اندورنس در پناه یک کوه یخ بزرگ پهلو گرفت.

برای دو روز بعد، کشتی در پناه این کوه یخ جلو و عقب می‌رفت. در ۱۸ ژانویه، طوفان کم‌کم آروم شد. به نظر می‌رسید توده‌های یخ کنار رفتن. کشتی به آرامی شروع به حرکت کرد، اما چند ساعت بعد دوباره با توده‌های یخ برخورد کرد. تصمیم گرفته شد که به جلو حرکت کنن و از بین یخ‌ها عبور کنن. ساعت ۵ بعد از ظهر، اندورنس وارد توده یخ شد. این یخ با یخ‌هایی که قبلا دیده بودن فرق داشت؛ کشتی خیلی زود در میان یخ‌های ضخیم اما نرم گیر افتاد. طوفان دوباره شدت گرفت و برای شش روز از سمت شمال به سمت خشکی وزید. تا ۲۴ ژانویه، باد تمام یخ‌های دریای ودل رو به سمت خشکی فشرده کرده بود و اندورنس تا جایی که چشم کار می‌کرد، از هر طرف در یخ محبوس شده بود. تنها کاری که از دستشون برمیومد این بود که منتظر یک طوفان جنوبی باشن تا یخ‌ها رو از هم باز کنه.

تلاش‌های بی‌نتیجه برای رهایی

در ۲۴ ژانویه، یک شکاف بزرگ در یخ، حدود ۵۰ یارد (۴۶ متر) جلوتر از کشتی ظاهر شد. این اتفاق امید رو در دل خدمه زنده کرد. اما این شکاف هیچوقت به کشتی نرسید. با وجود سه ساعت تلاش با تمام بادبان‌های برافراشته و تمام قدرت موتور، کشتی حتی یک اینچ هم تکون نخورد. روزهای بعد، خدمه منتظر باد جنوبی بودن، اما باد ضعیف و نامنظم بود. دمای هوا هم به شکل غیرمنتظره‌ای پایین بود و به حدود منفی ۱۹ درجه سانتی‌گراد می‌رسید که باعث می‌شد یخ‌ها به هم چسبیده باقی بمونن.

در ۱۴ فوریه، یک کانال آب باز در فاصله یک چهارم مایلی (۴۰۰ متری) کشتی دیده شد. اندورنس در یک حوضچه از یخ‌های نرم و تازه شناور بود، اما این حوضچه توسط یخ‌های فشرده و ضخیم با ضخامت ۱۲ تا ۱۸ فوت (حدود ۳.۷ تا ۵.۵ متر) محاصره شده بود. خدمه یک روز کامل کار کردن و تونستن یک کانال به طول ۱۵۰ یارد (۱۴۰ متر) در یخ باز کنن. روز بعد هم به این کار ادامه دادن. موتورها روشن شدن و کشتی تا جایی که می‌تونست در حوضچه عقب رفت تا با تمام قدرت به کانال یخی بکوبه و راهش رو باز کنه. اما حوضچه اونقدر بزرگ نبود که کشتی بتونه شتاب کافی بگیره. تا پایان روز، یخ‌ها دوباره شروع به یخ زدن کردن. بعد از این تلاش‌های بی‌نتیجه، دیگ‌های بخار اندورنس خاموش شدن و سرنوشت کشتی به دست جریان یخ‌ها سپرده شد.

کشتی به آرامی به سمت جنوب حرکت کرده بود و در این نقطه فقط ۶۰ مایل (۹۷ کیلومتر) با محل فرود مورد نظر در خلیج واسل فاصله داشت. اما زمین یخی بین کشتی و ساحل اونقدر ناهموار بود که نمی‌شد با تجهیزات و آذوقه لازم برای سفر زمینی از اون عبور کرد.

زمستان تاریک قطب جنوب

تا ماه مارس، مشاهدات نشون می‌داد که کشتی و توده یخی که اون رو در بر گرفته بود، هنوز در حال حرکت بودن، اما حالا به سمت غرب-شمال‌غربی می‌رفتن و سرعت حرکتشون بیشتر شده بود. از اول مارس تا ۲ می، کشتی ۱۳۰ مایل (۲۱۰ کیلومتر) جابجا شد. در ۲ می، خورشید در افق ناپدید شد و زمستان تاریک قطب جنوب شروع شد.

در ۱۴ ژوئیه ۱۹۱۵، اندورنس با یک طوفان جنوب‌غربی شدید روبرو شد. سرعت باد به ۱۱۲ کیلومتر بر ساعت می‌رسید و دما تا منفی ۳۶ درجه سانتی‌گراد پایین اومده بود. این طوفان توده یخ رو به قطعات کوچکتر و جدا از هم تقسیم کرد. این قطعات شروع به حرکت مستقل کردن و به هم برخورد می‌کردن که باعث ایجاد مناطق با فشار شدید و موضعی در میدان یخی می‌شد. صدای شکستن و برخورد یخ‌ها به گوش می‌رسید.

در طول ماه ژوئیه، کشتی ۱۶۰ مایل (۲۶۰ متر) دیگه به سمت شمال حرکت کرد. صبح روز اول آگوست، یک موج فشار از زیر توده یخی که کشتی رو نگه داشته بود عبور کرد، کشتی ۴۰۰ تنی اندورنس رو به طور کامل از آب بلند کرد و به شدت به سمت چپ کج کرد و بعد اون رو در یک حوضچه آب انداخت. برای اولین بار در شش ماه، کشتی دوباره شناور بود. اما این آزادی کوتاه‌مدت بود. قطعات شکسته یخ از همه طرف به کشتی هجوم آوردن و اون رو به شدت به جلو، عقب و طرفین می‌کوبیدن. بعد از یک ربع، یک نیروی شدید از پشت، دماغه کشتی رو روی یک توده یخ بلند کرد و بدنه رو از فشار خارج کرد. با وجود این تجربه ترسناک، کشتی آسیبی ندیده بود.

فشار خردکننده یخ‌ها

تا ۳۰ سپتامبر همه چیز نسبتا آروم بود. بهار کم‌کم داشت از راه می‌رسید و روزها ده ساعت نور خورشید داشتن. اما یک توده یخ بزرگ به سمت چپ کشتی برخورد کرد و اون رو بین یخ و برفی که در سمت راستش جمع شده بود، گیر انداخت. ساختار کشتی زیر فشار ناله می‌کرد. نجار کشتی، هری مک‌نیش، متوجه شد که تیرهای چوبی بلوط که عرشه بالایی رو نگه می‌داشتن، به وضوح مثل یک تکه نی خم شدن. روی عرشه، دکل‌های کشتی به جلو و عقب تاب می‌خوردن چون محل اتصالشون به کف کشتی تغییر شکل داده بود. با وجود این نشانه‌های نگران‌کننده، کاپیتان ورسلی به قدرت ساختار کشتی اشاره کرد و گفت که استحکام کشتی باعث می‌شه خود یخ‌ها در برخورد با بدنه بشکنن. با این حال، عرشه‌های کشتی بعد از این فشار برای همیشه کج شدن.

در ۱۶ اکتبر، شاکلتون دستور داد موتورها رو روشن کنن تا کشتی بتونه از هر شکافی در یخ استفاده کنه. اما یک نشتی در یکی از اتصالات دیگ بخار پیدا شد و تعمیر اون زمان برد. روز بعد یک کانال آب باز جلوتر از کشتی دیده شد. فقط یک دیگ بخار روشن بود و بخار کافی برای استفاده از موتور وجود نداشت. تمام بادبان‌ها رو برافراشتن تا کشتی رو به سمت یخ‌های شل‌تر هل بدن، اما موفق نشدن.

بعد از ظهر ۱۸ اکتبر، یخ دوباره دور اندورنس بسته شد. در عرض فقط پنج ثانیه، کشتی ۲۰ درجه به سمت چپ کج شد و این کج شدن ادامه پیدا کرد تا به ۳۰ درجه رسید. چهار ساعت بعد، یخ‌ها از هم باز شدن و کشتی دوباره به حالت عادی برگشت.

پایان کار اندورنس

در ۲۴ اکتبر، کشتی دوباره تحت فشار شدید قرار گرفت. یک توده یخ بزرگ به قسمت انتهایی کشتی برخورد کرد و ستون اصلی عقب رو از تخته‌های بدنه جدا کرد. تقریبا همزمان، تخته‌های جلوی کشتی هم شکاف برداشتن و باعث شدن آب به طور همزمان وارد موتورخونه و انبار جلویی بشه. با وجود استفاده از پمپ‌های دستی و روشن کردن پمپ‌های اصلی، سطح آب همچنان بالا میومد.

مک‌نیش یک سد موقت در تونل شفت ساخت تا قسمت آسیب‌دیده عقب رو مسدود کنه. خدمه به صورت شیفتی ۱۵ دقیقه کار و ۱۵ دقیقه استراحت، پمپ اصلی رو به کار انداخته بودن. بعد از ۲۸ ساعت کار بی‌وقفه، فقط جلوی ورود آب گرفته شده بود و کشتی هنوز پر از آب بود. تخته‌های کف موتورخونه به خاطر فشرده شدن بدنه، بالا اومده بودن. تخته‌های سمت چپ بدنه کشتی تا ۶ اینچ (۱۵ سانتی‌متر) به داخل خم شده بودن.

در ساعت ۵ بعد از ظهر ۲۷ اکتبر، شاکلتون دستور ترک کشتی رو صادر کرد. موقعیت کشتی در زمان ترک اون، ۶۹ درجه و ۵ دقیقه جنوبی و ۵۱ درجه و ۳۰ دقیقه غربی ثبت شد. روز بعد، گروه‌هایی به کشتی برگشتن تا آذوقه و تجهیزات بیشتری رو بیارن. اونها دیدن که کل سمت چپ اندورنس به داخل فشرده شده و یخ تمام قسمت‌های جلو و عقب رو پر کرده. شاکلتون نوشت که تمام قسمت عقب کشتی «مثل یک آکاردئون جمع شده بود». پرچم آبی کشتی روی دکل عقب برافراشته شد تا به قول شاکلتون، «با پرچم‌های برافراشته غرق بشه».

بعد از یک تلاش ناموفق برای کشیدن قایق‌ها و تجهیزات روی سورتمه، شاکلتون فهمید که باید روی یخ کمپ بزنن تا جریان اونها رو به سمت شمال ببره. دوباره گروه‌هایی به اندورنس برگشتن تا هر چیزی که باقی مونده بود رو نجات بدن. بخش بزرگی از آذوقه در عرشه پایینی بود که زیر آب رفته بود. تنها راه رسیدن به اونها، بریدن عرشه اصلی بود که خودش زیر سه فوت آب بود. در مجموع، نزدیک به ۳.۵ تن آذوقه از کشتی در حال غرق شدن بیرون کشیده شد.

در ۱۳ نوامبر، یک موج فشار جدید از بین یخ‌ها عبور کرد. دکل‌های جلویی با خرد شدن دماغه کشتی، فرو ریختن. این لحظات توسط عکاس سفر، فرانک هرلی، ثبت شدن. کمی بعد، دکل اصلی و دکل عقب هم شکستن و با هم فرو ریختن.

بعد از ظهر ۲۱ نوامبر، یک حرکت دیگه در بقایای کشتی دیده شد. در عرض یک دقیقه، قسمت انتهایی اندورنس با به هم نزدیک شدن یخ‌ها از آب بیرون اومد و بعد، با باز شدن یخ‌ها، تمام بقایای کشتی در اقیانوس فرو رفت. یخ‌ها بلافاصله دوباره به هم پیوستن و هر اثری از کشتی رو محو کردن.

حماسه بقا

خدمه روی یخ موندن به این امید که جریان اونها رو به یک جزیره نزدیک برسونه. در آوریل ۱۹۱۶، اونها با سه قایق نجات اندورنس حرکت کردن و در نهایت به جزیره الفنت رسیدن. از اونجایی که این جزیره دورافتاده بود و به ندرت کسی به اونجا می‌رفت، شاکلتون تصمیم گرفت برای کمک گرفتن حرکت کنه. در ۲۴ آوریل، اون به همراه کاپیتان ورسلی و چهار نفر دیگه، یک سفر ۸۰۰ مایلی رو با قایق نجات «جیمز کیرد» به سمت جورجیای جنوبی شروع کردن. بعد از رسیدن به جورجیای جنوبی، شاکلتون سه بار تلاش کرد با کشتی‌های مختلف به جزیره الفنت برگرده و بقیه رو نجات بده، اما هر سه بار یخ مانع شد.

چهارمین تلاش با کمک دولت شیلی و با یک کشتی نامناسب به اسم «یلچو» انجام شد و این بار موفقیت‌آمیز بود. با وجود شرایط نامطمئن سفر (کشتی رادیو نداشت)، تمام ۲۲ نفر خدمه که در جزیره الفنت مونده بودن، در ۳۰ آگوست ۱۹۱۶، یعنی ۱۲۸ روز بعد از رفتن شاکلتون، نجات پیدا کردن. با وجود از دست دادن کشتی و تحمل سختی‌های باورنکردنی، هیچکدوم از ۲۸ عضو سفر اکتشافی شاکلتون کشته نشدن.


جستجوی صد ساله: ماموریت Endurance22

برای بیش از یک قرن، اندورنس در اعماق دریای ودل پنهان بود. پیدا کردن اون یکی از بزرگترین چالش‌ها در تاریخ باستان‌شناسی زیر آب به حساب میومد. دریای ودل تقریبا همیشه با یخ‌های ضخیم پوشیده شده، همون یخ‌هایی که اندورنس رو در هم شکستن. در طول سال‌ها، تلاش‌های مختلفی برای پیدا کردنش انجام شد، اما هیچکدوم موفق نبودن.

در سال ۱۹۹۸، قطعاتی از یک کشتی در جزیره الفنت پیدا شد که به اشتباه تصور می‌شد متعلق به اندورنسه، اما بعدا مشخص شد که برای یک کشتی دیگه بوده. در سال ۲۰۰۱، یک شکارچی کشتی‌های غرق‌شده به اسم دیوید میرنز، یک سفر ناموفق برای پیدا کردن اندورنس برنامه‌ریزی کرد. در سال ۲۰۱۰، میرنز دوباره یک برنامه جدید اعلام کرد، اما به خاطر هزینه‌های بالا (حدود ۱۰ میلیون دلار) به نتیجه نرسید.

در سال ۲۰۱۳، یک مطالعه نشون داد که جریان آب سرد قطب جنوب می‌تونه با دور نگه داشتن کرم‌های چوب‌خوار، بقایای چوبی کشتی رو حفظ کنه. یک سفر اکتشافی دیگه در تابستان ۲۰۱۸-۲۰۱۹ انجام شد، اما اونها هم ناموفق بودن و حتی یک وسیله نقلیه زیرآبی خودمختار (AUV) رو در یخ گم کردن.

تیم رویایی برای یک ماموریت غیرممکن

در ژوئیه ۲۰۲۱، یک سازمان به اسم «تراست میراث دریایی فالکلند» (FMHT)، یک سفر اکتشافی جدید به اسم Endurance22 رو برای پیدا کردن اندورنس اعلام کرد. این ماموریت قرار بود در اوایل سال ۲۰۲۲ با استفاده از تکنولوژی زیردریایی شرکت ساب (Saab) انجام بشه. نقشه این بود که اگه کشتی پیدا شد، به هیچ وجه دستکاری نشه و فقط به صورت سه‌بعدی اسکن بشه.

برای این ماموریت، تیمی از بهترین متخصصان جهان گرد هم اومدن:

  • دکتر جان شیرز (Dr. John Shears): یک جغرافی‌دان قطبی و رهبر سفرهای اکتشافی بریتانیایی با بیش از ۳۰ سال تجربه کار در قطب شمال و جنوب. او رهبر سفر اکتشافی Endurance22 بود که در نهایت موفق به پیدا کردن کشتی شد.
  • نیکو وینسنت (Nico Vincent): یک مهندس زیردریایی، نقشه‌بردار و مدیر وسایل نقلیه زیرآبی با بیش از ۳۰ سال تجربه در پروژه‌های اعماق دریا. او به عنوان «سازنده پروژه‌های ویژه» برای ماموریت‌های اعماق دریا شناخته می‌شه و در پیدا کردن کشتی‌های غرق‌شده مهمی نقش داشته.
  • منسون باوند (Mensun Bound): یک باستان‌شناس دریایی که بهش لقب «ایندیانا جونز اعماق دریا» رو دادن. اون بیش از ۴۰ سال در زمینه بررسی و حفاری کشتی‌های غرق‌شده در سراسر جهان فعالیت کرده و مدیر اکتشاف در ماموریت Endurance22 بود.
  • دن اسنو (Dan Snow): یک مجری برنامه‌های تاریخی و نویسنده که به عنوان تاریخ‌نگار در کشتی حضور داشت.

تیم فیلم‌سازی این پروژه هم از افراد برجسته‌ای تشکیل شده بود:

  • چای واسارهی و جیمی چین (Chai Vasarhelyi & Jimmy Chin): کارگردانان و تهیه‌کنندگان برنده جایزه اسکار برای مستند «Free Solo».
  • ناتالی هویت (Natalie Hewit): کارگردان و تهیه‌کننده برنده جایزه که در ساخت مستندهای مهمی برای شبکه‌های بزرگ نقش داشته.

این تیم با کشتی یخ‌شکن آفریقای جنوبی، S.A. Agulhas II، که به زیردریایی‌های کنترل از راه دور مجهز بود، راهی دریای ودل شدن.

کشف شگفت‌انگیز در اعماق

برای بیش از دو هفته، زیردریایی‌ها یک منطقه جستجوی از پیش تعیین‌شده رو بررسی کردن. در نهایت، در تاریخ ۵ مارس ۲۰۲۲، بقایای کشتی پیدا شد. این روز مصادف با صدمین سالگرد خاکسپاری شاکلتون بود.

اندورنس در دریای ودل و در عمق ۳۰۰۸ متری (۹۸۶۹ فوت) پیدا شد. موقعیت اون حدود ۴ مایل (۶.۴ کیلومتر) جنوب موقعیتی بود که کاپیتان ورسلی در سال ۱۹۱۵ محاسبه کرده بود. منسون باوند گفت که مهارت‌های مسیریابی ورسلی و سوابق دقیقی که به جا گذاشته بود، برای پیدا کردن کشتی «بی‌نهایت ارزشمند» بودن. یک عامل مهم دیگه هم شرایط آب و هوایی بود. در اون زمان، یخ‌های دریای ودل به کمترین میزان خودشون از زمان شروع ثبت رکوردهای ماهواره‌ای در دهه ۱۹۷۰ رسیده بودن که کار جستجو رو راحت‌تر می‌کرد.

یک کشتی ارواح در شرایطی باورنکردنی

ویدیوهایی که از بقایای کشتی منتشر شد، همه رو شگفت‌زده کرد. اندورنس در شرایطی فوق‌العاده خوب باقی مونده بود. با اینکه بیش از یک قرن در عمق ۳ کیلومتری آب بود، تقریبا شبیه همون روزی بود که غرق شد.

  • ساختار کلی: کشتی به صورت عمودی و با افتخار روی بستر دریا قرار گرفته بود. تخته‌هاش، با اینکه کمی جابجا شده بودن، هنوز کاملا به هم متصل بودن.
  • نام کشتی: نام «Endurance» روی قسمت انتهایی کشتی به وضوح قابل خوندن بود. زیر اون هم، ستاره پنج‌پر پولاریس، اسم اصلی کشتی، کاملا مشخص بود.
  • جزئیات: دکل‌ها افتاده و طناب‌ها در هم پیچیده بودن، اما بدنه کشتی تا حد زیادی یکپارچه بود. لنگرها سر جاشون بودن. زیردریایی‌ها حتی تونستن چند تا چکمه و ظرف رو هم ببینن.
  • حیات دریایی: نکته جالب این بود که کشتی توسط موجودات دریایی زیادی کلونی‌سازی شده بود، اما نه از اون نوعی که چوب رو بخورن. دکتر میشل تیلور، زیست‌شناس قطبی، توضیح داد که به نظر می‌رسه پوسیدگی چوب خیلی کمه، چون حیوانات چوب‌خوار در منطقه بدون جنگل قطب جنوب وجود ندارن. موجوداتی مثل اسفنج‌ها، شقایق‌های دریایی و ستاره‌های شکننده روی کشتی زندگی می‌کردن.

منسون باوند، مدیر اکتشاف، گفت: «بدون هیچ اغراقی، این بهترین کشتی غرق‌شده چوبی است که من تا به حال دیده‌ام. اون عمودی، سربلند از بستر دریا، دست‌نخورده و در یک وضعیت عالی از نظر حفاظت قرار داره».

کشتی اندورنس بر اساس معاهده بین‌المللی قطب جنوب به عنوان یک بنای تاریخی محافظت‌شده شناخته می‌شه و نباید به هیچ وجه دستکاری بشه. به همین دلیل، هیچ قطعه‌ای از اون به سطح آب آورده نشد.

میراث اندورنس

کشف اندورنس نه تنها یک دستاورد فنی بزرگ بود، بلکه فصل جدیدی به یکی از بزرگترین داستان‌های بقا و رهبری در تاریخ اضافه کرد. این کشف به لطف تلاش‌های شریک آموزشی سفر، Reach the World، توسط دانش‌آموزان در سراسر جهان دنبال می‌شد.

اسم اندورنس همچنان زنده است. دو کشتی گشت قطبی نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا به افتخار کشتی شاکلتون، «اندورنس» نام‌گذاری شدن. کپسول فضایی کرو دراگون شرکت اسپیس‌ایکس هم تا حدی به افتخار این کشتی نام‌گذاری شده. در سال ۲۰۲۱، یک شرکت گردشگری یک کشتی کروز قطبی به اسم «اندورنس» رو به آب انداخت. حتی شرکت لگو هم در سال ۲۰۲۴ یک ست بر اساس این کشتی عرضه کرد.

خدمه سفر نهایی اندورنس

این ۲۸ مرد، خدمه کشتی اندورنس در آخرین سفرش بودن:

  • سر ارنست شاکلتون، رهبر سفر
  • فرانک وایلد، معاون فرمانده
  • فرانک ورسلی، کاپیتان و مسیریاب
  • لیونل گرین‌استریت، افسر اول
  • تام کرین، افسر دوم
  • آلفرد چیتم، افسر سوم
  • هوبرت هادسون، مسیریاب
  • لوئیس ریکینسون، مهندس
  • الکساندر کر، مهندس
  • الکساندر مکلین، جراح
  • جیمز مک‌ایلروی، جراح
  • سر جیمز وردی، زمین‌شناس
  • لئونارد هاسی، هواشناس
  • رجینالد جیمز، فیزیک‌دان
  • رابرت کلارک، زیست‌شناس
  • فرانک هرلی، عکاس
  • جورج مارستون، هنرمند
  • توماس اورد-لیز، متخصص موتور و انباردار
  • هری «چیپی» مک‌نیش، نجار
  • چارلز گرین، آشپز
  • والتر هاو، ملوان ماهر
  • ویلیام بیکول، ملوان ماهر
  • تیموتی مک‌کارتی، ملوان ماهر
  • توماس مک‌لئود، ملوان ماهر
  • جان وینسنت، سرملوان
  • ارنست هولنس، آتش‌کار
  • ویلیام استیونسون، آتش‌کار
  • پرس بلک‌بورو، مهماندار

اونها توسط یک گربه نر به اسم «خانم چیپی» و ۶۹ سگ سورتمه همراهی می‌شدن. بعد از اینکه اندورنس در یخ گیر افتاد و از بین رفت، شاکلتون تصمیم گرفت که خانم چیپی و بعضی از سگ‌های جوان‌تر نمی‌تونن زنده بمونن و دستور داد به اونها شلیک کنن.

منابع

  • [۲] Endurance: Shackleton’s lost ship is found in Antarctic
  • [۴] Endurance shipwreck discovered: what can the wreck video tell us?
  • [۶] The Endurance – Sir Ernest Shackleton’s Ship
  • [۸] Endurance Shipwreck – Falklands Maritime Heritage Trust
  • [۱] Endurance (1912 ship) – Wikipedia
  • [۳] Shackleton’s Endurance – Endurance22
  • [۵] The History Channel
  • [۷] Endurance (1912) | Page 3 | Ships of Scale
  • [۹] Endurance | National Geographic Documentary Films

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *