حتما این روزا اسم ایلان ماسک رو زیاد شنیدی. یه عده میگن نابغه است و دنیا رو داره تغییر میده، یه عده هم هستن که به نظر میرسه ازش دل خوشی ندارن. یه کاربر توی ردیت یه سوالی پرسیده که شاید سوال خیلی از ماها هم باشه: «چرا این همه آدم از ایلان ماسک بدشون میاد؟» این کاربر میگه من جز ردیت جای دیگهای فعال نیستم ولی هرچی در مورد ماسک میبینم منفیه. میگه پادکستهاش با جو روگن رو دیده و به نظرش آدم باهوش و خوبی میاد، ولی انگار بقیه اینطور فکر نمیکنن. سوالش اینه که آیا اینم یکی از اون موجهاییه که یهو همه از یکی بدشون میاد یا داستان دیگهای پشتشه؟
یه نگاه دیگه توی پلتفرم کورا نشون میده که بعضیها معتقدن این حجم از انتقاد یهویی نبوده و دلایل اقتصادی پشتشه. مثلا یکی نوشته که شرکت تسلا برای تبلیغات پولی پرداخت نمیکنه و این موضوع احتمالا شرکتهای تبلیغاتی و رسانهها رو خوشحال نمیکنه. دلیل دیگهای که میاره اینه که تسلا ماشینهای پرطرفداری میسازه که بنزینی نیستن و این موضوع هم شرکتهای نفتی و صنایع وابسته رو راضی نگه نمیداره. به گفته این کاربر، تسلا با تولید ماشینهای برقی، خودروسازهای قدیمی رو مجبور کرده که از تولید ماشینهای بنزینی که سود اصلیشون از اونجا بود، به سمت ماشینهای برقی برن که حداقل اوایل سود زیادی براشون نداره.
این تحلیل ادامه میده که شاید مردم به خاطر نبود زیرساخت شارژ سریع یا حداقل تصور نبودش، کمتر ماشین برقی بخرن و همون ماشین بنزینی آشنا و «راحت» رو ترجیح بدن. این کاربر معتقده که ایلان ماسک شاید به اندازه کشیش کلیسای محلهتون آدم مهربونی نباشه، ولی به نظر میرسه توسط رسانهها و آدمهایی که اهداف بزرگش رو درک نمیکنن، مورد حمله و تخریب قرار میگیره. البته این فرض در صورتیه که منتقدها اشتباه کنن و تسلا واقعا یک کلاهبرداری یا مدل تجاری شکست خورده نباشه. در نهایت، این دیدگاه میگه فقط چون ایلان ماسک یه آدم آیندهنگره و پول زیادی داره، به این معنی نیست که اون و شرکتش یعنی تسلا، ضعیف و تحت فشار نیستن.
چرا بعضیها طرفدارشن؟
قبل از اینکه بریم سراغ دلایل انتقادها، بد نیست ببینیم طرفدارهاش چه نظری دارن. یه مقالهای تو مجله فورچن نوشته شده که این موضوع رو از دو زاویه بررسی کرده. به گفته این مقاله، ماسک یه نوآور بزرگه، شاید بزرگترین نوآور دوران ما. از ماشینهای برقی تسلا گرفته تا موشکهای قابل استفاده مجدد اسپیسایکس، کارهای اون باعث تحول تو کل صنایع شده. توانایی ماسک برای به چالش کشیدن وضعیت موجود و معرفی تکنولوژیهای جدید، خیلیها رو بهش علاقهمند کرده.
نویسنده مقاله، گریس لوردن که استاد رفتارشناسی در مدرسه اقتصاد لندنه، میگه برای رسیدن به این جایگاه، ماسک مجبور بوده یه رهبر آیندهنگر و پر سر و صدا باشه. تحقیقات روانشناسی نشون میده رهبرهای آیندهنگر که آیندهای جذاب رو توصیف میکنن، طرفدارهای وفاداری پیدا میکنن و ماسک تو این کار استاده. بیانیههای بزرگش در مورد آینده بشر، مثل سکونت در مریخ و حرکت به سمت آیندهای با انرژی پایدار، آدمهایی رو جذب میکنه که مثل خودش دنبال دنیای بهتری هستن. این موضوع به خصوص برای نسلهای جوونتر که دنبال رهبری هدفمند هستن، جذابه.
نویسنده اشاره میکنه که خودش یه ماشین تسلا داره ولی شک داره که ماسک بتونه تو زمان حیاتش به این رویاها برسه. تحقیقات نشون میده آدمهای آیندهنگری مثل ماسک، معمولا دیدگاه درستی دارن ولی زمانی که برای تبدیل ایدههاشون به محصولات واقعی لازمه رو خیلی دست کم میگیرن. بیشتر مخترعها فکر میکنن ده سال برای این کار کافیه، در حالی که واقعیت اینه که پنجاه سال طول میکشه. با این حال، مقاله تاکید میکنه که ایدههای ماسک بالاخره یه روزی عملی میشن.
یکی دیگه از دلایل محبوبیتش، ریسکپذیریشه. ماسک حاضره ثروت شخصی خودش رو سرمایهگذاری کنه و این برخلاف طبیعت انسانه که از ضرر کردن متنفره. این ریسکپذیری و پافشاری برای تحقق رویاهاش برای بشریت، باعث تحسین خیلیها شده. همچنین، ماسک برای کارآفرینها و نوآورهای زیادی یه الگو حساب میشه. داستان موفقیت و استقلالش الهامبخش خیلیهاست. اون این کارها رو بدون چاپلوسی برای ساختارهای قدرت انجام داده و این تو دنیایی که معمولا برای موفقیت باید همرنگ جماعت شد، قابل تحسینه. شخصیت عمومی ماسک و حرفهاش تو شبکههای اجتماعی هم کاریزماتیک توصیف شده. با وجود ثروت و موفقیت زیادش، خودش رو در دسترس و خودمونی نشون میده و همین باعث میشه مردم باهاش ارتباط برقرار کنن.
چرا بعضیها ازش انتقاد میکنن؟
حالا بریم سراغ اون طرف ماجرا. همون مقاله فورچن میگه یه پدیدهای به اسم «سندروم گل درشت» وجود داره که طبق اون، آدمهای موفق به خاطر دستاوردها و شهرتشون مورد انتقاد و حمله قرار میگیرن. ماسک هم از این قاعده مستثنی نبوده. سالهاست که شرکت تسلا با فروش استقراضی سهامش توسط کسایی که بهشون «متنفرها» گفته میشه، روبرو بوده. کسایی مثل جیم چانوس و دیوید آینهورن به طور علنی به مدل کسب و کار تسلا شک کردن و اساس شرکت رو زیر سوال بردن. این شک و تردیدها گاهی از تحلیل مالی منطقی فراتر رفته و به حملات شخصی به شخصیت و رهبری ماسک تبدیل شده.
حضور ماسک تو شبکههای اجتماعی، به خصوص ایکس (توییتر سابق)، مثل یه شمشیر دو لبه بوده. از یه طرف، سبک ارتباطی بدون فیلترش بهش اجازه میده مستقیما با طرفدارهاش حرف بزنه. از طرف دیگه، پیامهاش جنجالهای زیادی به پا کرده. مثلا توئیتهای ماسک در مورد خصوصی کردن تسلا با قیمت ۴۲۰ دلار برای هر سهم تو سال ۲۰۱۸، باعث شد کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) ازش تحقیق کنه و علیهش شکایت بشه. استفاده زیاد و پرحاشیهاش از شبکههای اجتماعی، اون رو به یه هدف راحت برای نقد تبدیل کرده و خیلیها قضاوت و رفتارش رو زیر سوال میبرن.
زندگی شخصی ماسک هم از نقدها در امان نبوده. روابط و طلاقهاش به طور گسترده تو رسانهها پوشش داده شده و گاهی دستاوردهای حرفهایش رو تحتالشعاع قرار داده. منتقدهاش میگن تلاش بیوقفهاش برای موفقیت به قیمت فشار روی کارمندهاش تموم میشه. اگرچه بعضیها معتقدن که تعدیل نیروی گستردهاش تو شرکت ایکس برای حذف کارمندهای بیفایده و جایگزین کردنشون با تولیدکنندههای محتوا درست بوده، ولی این اخراجها با واکنش منفی شدیدی روبرو شد. مقاله فورچن پیشنهاد میده که ماسک میتونست با مدیریت بهتر بخش انسانی کسب و کارش یا سپردن این کار به یه معاون، ارزش بیشتری برای شرکتهاش حفظ کنه و خودش روی مهندسی و توسعه که بیشتر دوست داره تمرکز کنه.
ثروت و تاثیر ماسک بر بازار هم از نقاط حساس برای منتقدهاشه، به خصوص تو دههای که نابرابری ثروت در حال رشده و این باعث میشه اون رو یه آدم حریص ببینن. اقتصاددان فرانسوی، توماس پیکتی، به پیامدهای منفی اجتماعی تمرکز شدید ثروت اشاره کرده. افزایش سریع ثروت ماسک که اغلب با یارانههای دولتی همراه بوده، باعث شده بعضیها عدالت موفقیتش رو زیر سوال ببرن و خواستار توزیع مجدد ثروت بشن.
نقطه عطف: خرید توییتر و تبدیل اون به ایکس
شاید بشه گفت بزرگترین نقطه عطف تو افزایش انتقادها علیه ماسک، خرید پلتفرم توییتر تو اکتبر ۲۰۲۲ و تغییر نام اون به ایکس بود. ماسک تو ۲۷ اکتبر ۲۰۲۲ با توئیتی که میگفت «پرنده آزاد شد»، خریدش رو جشن گرفت. اما یه مقالهای از موسسه بروکینگز این سوال رو مطرح میکنه که این آزادی برای چه نوع پرندههاییه؟ با توجه به مواضع سیاسی قبلیش، اشتباهات فعلی و برنامههای آیندش برای این پلتفرم، این به اصطلاح آزادی ممکنه فقط تندروها رو جسورتر کنه و اقلیتهای نژادی و مذهبی رو بیشتر در معرض سخنان نفرتانگیز و آسیب قرار بده.
این مقاله میگه توییتر بلافاصله بعد از انتقال مالکیت به ماسک، تو یه بازه زمانی ۱۲ ساعته، شاهد افزایش نزدیک به ۵۰۰ درصدی استفاده از کلمات نژادپرستانه مثل کلمه «N» بود. تو هفته بعدش، توئیتهایی که کلمه «یهودی» رو داشتن، پنج برابر بیشتر از قبل از انتقال مالکیت شدن و توئیتهایی که بیشترین تعامل رو داشتن، به شدت ضدیهودی بودن. به همین ترتیب، استفاده از زبان زنستیزانه و ترنسهراسانه هم افزایش پیدا کرد. این موج زبان نفرتانگیز به کمپینهای ترولینگ تو سایتهایی مثل فورچن (4chan) و فروم طرفدار ترامپ به اسم «The Donald» نسبت داده شده.
یوئل راث، رئیس سابق بخش ایمنی و یکپارچگی توییتر، در پاسخ به این گزارشها گفته بود که بیشتر این زبان توهینآمیز از حدود ۳۰۰ حساب کاربری «غیرواقعی» میاد. اما حتی اگه این رفتار نفرتانگیز از تعداد کمی حساب ترول باشه، این پدیده نشون میده که شبکههای راست افراطی نه تنها با به قدرت رسیدن ماسک احساس قدرت میکنن، بلکه احساس میکنن تحت حمایت هم هستن.
افزایش نفرت پراکنی: آمار چه میگوید؟
یه مطالعه که توسط مرکز ارتباطات استراتژیک دانشگاه مونتکلر تو اکتبر ۲۰۲۲ منتشر شد، این افزایش نفرتپراکنی رو تایید میکنه. این مطالعه نشون داد که تو ساعتهای اولیه پس از خرید پلتفرم توسط ایلان ماسک، نفرتپراکنی تو توییتر به شدت زیاد شد. این اتفاق به این دلیل افتاد که کاربرهای تندرو تصور کردن محدودیتهای محتوایی برداشته میشه.
نکات برجسته این مطالعه اینها بودن:
- میانگین هفت روزه توئیتهایی که از کلمات نفرتانگیز مورد مطالعه استفاده میکردن، قبل از خرید ماسک هیچوقت بیشتر از ۸۴ بار در ساعت نبود.
- اما در ۲۸ اکتبر، از نیمه شب تا ظهر (یعنی بلافاصله بعد از خرید)، کلمات نفرتانگیز مورد مطالعه حدود ۴۷۷۸ بار توئیت شدن.
- کلماتی که بررسی شدن شامل عبارات مبتذل و خصمانه علیه افراد بر اساس نژاد، دین، قومیت و گرایش جنسی بود.
- تاثیر بالقوه این نفرتپراکنی (یعنی تعداد دفعاتی که یه کلمه نفرتانگیز میتونست دیده بشه) بیش از ۳ میلیون بار تخمین زده شد.
این مطالعه نتیجه گرفت که قول ماسک برای کاهش محدودیتها و «آزاد کردن پرنده»، یه خطر آشکار برای جوونهایی که از این پلتفرم استفاده میکنن به حساب میاد. چون پلتفرمهایی که نظارت ضعیف یا هیچ نظارتی ندارن، معمولا به فضاهایی پر از نژادپرستی، همجنسگراستیزی، ترنسهراسی و ضدیهودی تبدیل میشن.
یه مطالعه جدیدتر از دانشگاه برکلی که تو فوریه ۲۰۲۵ منتشر شد، نشون داد که این افزایش نفرتپراکنی یه جهش موقتی نبوده. این تحلیل مشخص کرد که نرخ هفتگی نفرتپراکنی تو پلتفرم ایکس در ماههای پس از خریدش توسط ایلان ماسک حدود ۵۰ درصد افزایش پیدا کرده و این روند حداقل تا می ۲۰۲۳ ادامه داشته. این یافتهها ادعاهای ایکس مبنی بر کاهش نفرتپراکنی پس از خرید ماسک رو رد میکنه. این مطالعه همچنین نشون داد که تعداد رباتها و حسابهای رباتمانند هم کاهش پیدا نکرده، در حالی که ماسک قول داده بود فعالیت رباتها رو کم کنه.
دنیل هیکی، نویسنده اصلی این مطالعه، میگه: «ما متوجه شدیم که افزایش نسبی نفرتپراکنی خیلی بیشتر از افزایش فعالیت عمومی در پلتفرم بوده». تعداد «لایک» پستهای حاوی نفرتپراکنی هم دو برابر شده بود که نشون میده افراد بیشتری در معرض این نوع محتوا قرار گرفتن.
تغییرات در ایکس و پیامدهای آن
ماسک بلافاصله بعد از خرید توییتر، نزدیک به ۵۰ درصد از کارمندها رو اخراج کرد. مدیرعامل، مدیر مالی و چند نفر از مدیران ارشد دیگه از جمله ویجایا گاد، رئیس سیاست حقوقی و ایمنی، هم اخراج شدن. گاد تو مسدود کردن حساب دونالد ترامپ از توییتر نقش مهمی داشت. ماسک بعد از یه نظرسنجی تو توییتر که توش بیش از ۱۵ میلیون نفر شرکت کردن (و ۵۲ درصد به بازگشت ترامپ رای دادن)، حساب کاربری ترامپ رو برگردوند. در نتیجه، تیمی که قبلا برای نظارت و سانسور نفرتپراکنی وجود داشت، دیگه تو توییتر نبود.
ماسک همچنین قصد داشت یه «شورای نظارت بر محتوا» تشکیل بده و نحوه تایید هویت کاربرها (تیک آبی) رو هم تغییر داد. اون به جای فرآیند سنتی که بر اساس شایستگی و شهرت بود، یه سیستم پولی با هزینه ماهانه ۸ دلار معرفی کرد. این سیستم جدید به شدت شکست خورد چون کاربرها حسابهای جعلی برای شرکتها و رهبران سیاسی ساختن. مثلا یه حساب جعلی باعث شد سهام شرکت داروسازی الای لیلی (Eli Lilly) بیش از ۴ درصد سقوط کنه و سرمایهگذارها میلیاردها دلار ضرر کنن.
محتوای جنجالی و کسب درآمد از نفرت
در سال ۲۰۲۳، ایکس شروع به اشتراکگذاری درآمدهای تبلیغاتی با کاربرهای «پرمیوم» خودش کرد. به گفته اد ساپریا، رئیس کالج فناوری سیاسی لندن، این تغییر باعث شد تولید محتوای سمی به یه شغل سودآور تبدیل بشه. اون میگه: «چیزی که ما دیدیم اینه که محتوای جنجالی باعث افزایش تعامل میشه. محتوای افراطی باعث افزایش تعامل میشه». حالا کاربرها برای گرفتن «کلیکهای نفرت» (hate-clicks) چیزهای آشکارا اشتباهی میگن. مثلا شما برای یه توئیت هوشمندانه ممکنه چند هزار لایک بگیرید، ولی برای حمله به افراد ترنس میتونید تعامل خیلی بیشتری جذب کنید. این توئیتها با الگوریتم جعبه سیاه ایکس که برای نگه داشتن شما پای اسکرول کردن طراحی شده، مستقیما به بالای فید «برای شما» (For You) میرن.
جو مولهال، رئیس تحقیقات گروه Hope Not Hate، میگه در نتیجه این تغییرات، «پلتفرم پر از افرادی شده که قبلا از پلتفرمهای دیگه حذف شده بودن، از حسابهای بسیار خاص و افراطی گرفته تا چهرههایی مثل تامی رابینسون و اندرو تیت». تاثیرات این موضوع تو دنیای واقعی هم دیده شد. تو آگوست، اطلاعات نادرست در مورد هویت، قومیت و مذهب قاتل سه دختر جوون تو ساوتپورت، باعث شورشهای نژادپرستانه تو سراسر بریتانیا شد که از دهه ۷۰ میلادی بیسابقه بود. مولهال میگه ایکس «نه تنها در ایجاد جو برای شورشها، بلکه در سازماندهی و توزیع محتوایی که به شورشها منجر شد، یه مرکز اصلی بود».
بعد از این شورشها مشخص شد که مردی به اسم وین اورورک که به خاطر تحریک نفرت نژادی تو شبکههای اجتماعی محکوم شده بود، ماهانه ۱۴۰۰ پوند از فعالیتهاش تو ایکس درآمد داشته. لارنس فاکس، یه چهره جنجالی دیگه، هم اعلام کرد که ماهانه مبلغ مشابهی از پست گذاشتن تو ایکس به دست میاره. اورورک ۹۰ هزار دنبالکننده داشت؛ تامی رابینسون بیش از یک میلیون دنبالکننده داره و احتمالا درآمدش خیلی بیشتره.
تامی رابینسون، ایلان ماسک و ناآرامیهای بریتانیا
داستان تامی رابینسون، فعال راست افراطی بریتانیایی، یکی از نمونههای بارز تاثیرات سیاستهای ایکس تو دنیای واقعیه. هفتهای که شورشهای خشونتآمیز تو بریتانیا گسترش پیدا میکرد، رابینسون از یه استراحتگاه لوکس تو قبرس تو برنامه الکس جونز ظاهر شد و به طور مشخص از ایلان ماسک برای دادن «صدایی به حقیقت» تشکر کرد.
رابینسون که متهم به دامن زدن به شورشهای ضدمهاجرتیه، پلتفرم بزرگش رو مدیون ماسکه. مالک میلیاردر ایکس با بازگردوندن حساب کاربری رابینسون تو نوامبر گذشته، اون رو از انزوای دیجیتالی نجات داد. در روزهای شورش، ماسک کارهای زیر رو انجام داد:
- یه مستند از رابینسون رو که تو اون ادعا شده بود یه باند متجاوز مسلمان مسئول ناآرامیها هستن، بازنشر کرد.
- یه پست از رابینسون رو که میگفت رسانهها در مورد هویت مهاجمان دروغ میگن، تقویت کرد.
- یه پست دیگه از رابینسون رو که مهاجمان رو «اراذل و اوباش مهاجر» خطاب میکرد، بازنشر کرد.
پخش همین مستند تو یه تظاهرات تو لندن بود که باعث دستگیری رابینسون بر اساس قوانین ضدتروریسم شد. رابینسون یه روز قبل از تاریخ دادگاهش بریتانیا رو ترک کرد و گفته میشه تو یه هتل پنج ستاره تو آیاناپا اقامت داره. هیچکدوم از اینها مانع نشد که رابینسون بیوقفه در مورد شورشها توئیت بزنه، جایی که گروههای راست افراطی مرتبا اسم اون رو شعار میدادن. اون تو این مدت:
- یه درخواست برای کمک مالی منتشر کرد که بیش از ۲۵ هزار پوند جمعآوری کرد.
- ادعا کرد که قربانی یه «شکار جادوگرانه» توسط دولت شده.
- به طور مداوم پستهایی از خشونتهای مرتبط با شورشها رو به اشتراک میذاشت.
این فعال راست افراطی نزدیک به ۹۰۰ هزار دنبالکننده تو ایکس داره، ولی به تعداد بسیار بیشتری از مردم دسترسی داره. رسانه Tortoise محاسبه کرده که ۲۶۸ پست رابینسون تو آخر هفته شورشها، تا بعد از ظهر دوشنبه بیش از ۱۶۰ میلیون بار دیده شده بود. آماری که خود رابینسون منتشر کرد نشون میداد که پستهاش تو سه ماه منتهی به آگوست ۱.۲ میلیارد بار دیده شده و ۴.۵ میلیون نفر از پروفایلش بازدید کردن. همه دادهها نشون میده که پلتفرم رابینسون تو ایکس تو شش ماه گذشته به شدت رشد کرده.
رابینسون، ماسک رو «بهترین اتفاقی که تو این قرن برای آزادی بیان افتاده» نامیده. اون بخشی از یه شبکه بزرگتر از آشوبگران، مفسران رسانهای راستگرا، اینفلوئنسرهای آنلاین و agregatorهای خبری خودخوانده است که از ایکس برای دامن زدن به ناآرامیها استفاده کردن. جو مولهال میگه: «این مثل یه دسته ماهیه. آدمایی مثل تامی رابینسون هواساز هستن».
واکنش ماسک و دولت بریتانیا
ماسک که خودش رو یه «مطلقگرای آزادی بیان» میدونه، در مقابل این اتفاقات ساکت نبود. روز یکشنبه، ماسک که ۵۰۰۰ مایل دورتر از خیابونهای میدلزبرو و روترهام زندگی میکنه، به توئیتی که تنوع فرهنگی رو مقصر اتفاقات بریتانیا میدونست، پاسخ داد و نوشت: «اگر فرهنگهای ناسازگار بدون ادغام کنار هم قرار بگیرن، درگیری اجتناب ناپذیره». بعدا در پاسخ به ویدیویی از شورشها تو لیورپول نوشت: «جنگ داخلی اجتناب ناپذیره».
یه سخنگوی نخست وزیر وقت بریتانیا، کییر استارمر، گفت که «هیچ توجیهی» برای نظرات ماسک وجود نداره و «اراذل و اوباش سازمانیافته و خشونتآمیز» چه تو خیابون و چه آنلاین جایی ندارن. نقش ایکس و مالک اون تو دامن زدن به شورشها، قانون ایمنی آنلاین بریتانیا رو که برای پاسخگو کردن شرکتهای رسانههای اجتماعی طراحی شده، به بوته آزمایش میذاره. مولهال معتقده: «ایلان ماسک باید به پارلمان احضار بشه. توییتر باید با نظارت فوقالعادهای، هم قانونی و هم مالی، روبرو بشه. ماسک به عنوان یه فرد و پلتفرمی که داره مدیریت میکنه، تاثیر فاجعهباری بر خیابونها و جوامع ما داره».
با این حال، به نظر نمیرسه ماسک یا رابینسون نگرانی خاصی داشته باشن. ماسک مستقیما به یه پست از استارمر پاسخ داد و قول نخست وزیر برای محافظت از مساجد رو زیر سوال برد. رابینسون هم از روی تخت آفتابگیرش به پست گذاشتن در مورد شورشها ادامه داد.
نبرد قانونی و سیاسی: ایکس در برابر دولتها
رفتار ایکس و ماسک فقط به بریتانیا محدود نمیشه و باعث درگیریهای قانونی و سیاسی تو کشورهای دیگه هم شده.
پرونده نیویورک و کالیفرنیا
شرکت ایکس از ایالت نیویورک و دادستان کل اون، لتیشیا جیمز، شکایت کرده تا یه قانون ایالتی به اسم «قانون توقف پنهان کردن نفرت» (Stop Hiding Hate Act) رو به چالش بکشه. این قانون که تو دسامبر ۲۰۲۴ تصویب شده، شرکتهای رسانههای اجتماعی رو ملزم میکنه که به وضوح شرایط خدماتشون رو برای کاربرها توضیح بدن و گزارشهایی در مورد نحوه نظارت بر نفرتپراکنی، افراطگرایی و محتوای دیگه به دادستان کل ارائه بدن.
ایکس تو شکایتش استدلال کرده که این قانون شرکتها رو مجبور میکنه «گفتمان بسیار حساس و بحثبرانگیزی» رو فاش کنن که تحت متمم اول قانون اساسی آمریکا (آزادی بیان) محافظت میشه، ولی ایالت باهاش مخالفه. ایکس میگه تصمیمگیری در مورد اینکه چه محتوایی قابل قبوله «باعث بحثهای قابل توجهی بین افراد منطقی میشه» و «این نقشی نیست که دولت بتونه بازی کنه».
جالبه که تو شکایت ایکس به نامهای از دو قانونگذاری که این قانون رو پیشنهاد کردن اشاره شده. تو اون نامه اومده که ایکس و به خصوص ماسک «سابقه نگرانکنندهای» در زمینه نظارت بر محتوا دارن که «پایههای دموکراسی ما رو تهدید میکنه». قانون نیویورک میتونه برای هر تخلف در روز تا ۱۵ هزار دلار جریمه مدنی در نظر بگیره.
ایکس تو شکایتش گفته که قانون نیویورک بر اساس یه قانون تقریبا یکسان تو کالیفرنیا نوشته شده که اجرای اون تو سپتامبر گذشته توسط یه دادگاه استیناف فدرال به دلیل نگرانیهای مربوط به آزادی بیان، تا حدی متوقف شد. کالیفرنیا تو یه توافق تو ماه فوریه، قبول کرد که الزامات افشای اطلاعات این قانون رو اجرا نکنه. ایکس حالا از دادگاه میخواد که اجرای قانون نیویورک رو هم مسدود کنه.
پرونده برزیل و دوگانگی در سیاست آزادی بیان
رفتار ماسک در قبال درخواست دولتها همیشه یکسان نبوده. تو آوریل، دادگاه عالی برزیل خواستار تعلیق کمتر از ۱۰۰ حساب کاربری ایکس به دلیل نفرتپراکنی و اخبار جعلی شد. این حسابها عمدتا متعلق به طرفدارهای ژائیر بولسونارو، رئیس جمهور سابق، بودن که مشروعیت شکستش رو زیر سوال میبردن. ایکس از این دستور سرپیچی کرد و حتی نمایندهای به دادگاه نفرستاد. در نهایت، دادگاه به اتفاق آرا کل پلتفرم ایکس رو در برزیل مسدود کرد و استدلال کرد که ایکس «خودش رو بالاتر از حاکمیت قانون میدونه».
این در حالیه که ماسک در برابر درخواستهای دولت هند رفتار متفاوتی داشته. به گفته جو مولهال، ماسک به راحتی به خواستههای نارندرا مودی، نخست وزیر هند، تن داد و صدها حساب مرتبط با اعتراضات کشاورزان رو تو فوریه همون سال به حالت تعلیق درآورد. مولهال میگه: «چیزهایی مثل آزادی بیان برای ماسک ابزار هستن، نه اصول. اون یه آرمانگرای تکنولوژیکه که هیچ وابستگی به دموکراسی نداره».
شکایت علیه منتقدان
ایکس فقط با دولتها درگیر نشده، بلکه علیه گروههای تحقیقاتی و رسانهای که ازش انتقاد کردن هم شکایت کرده.
- پرونده علیه مرکز مقابله با نفرت دیجیتال (CCDH): ایکس از این مرکز به خاطر استفاده از روش جمعآوری خودکار داده (scraping) برای تحقیقاتش شکایت کرد. CCDH از این روش برای نشون دادن مواردی استفاده کرده بود که ایکس پستهای حاوی اطلاعات نادرست رو حذف نکرده. ایکس ادعا کرد که CCDH دادههاش رو به طور غیرقانونی به دست آورده و گزارشهاش باعث فرار تبلیغدهندهها شده. اما یه قاضی فدرال کالیفرنیا این شکایت رو رد کرد و تو حکمش نوشت که این شکایت تلاشی برای مجازات CCDH به خاطر انتقاد از ایکس بوده.
- پرونده علیه Media Matters: این گروه رسانهای هم بعد از انتشار یه مقاله که نشون میداد تبلیغات شرکتهای بزرگ کنار پستهای ستایشآمیز از نازیها تو ایکس نمایش داده میشه، با شکایت ایکس روبرو شد. ماسک بعد از این گزارش تهدید به یه پاسخ حقوقی «ترمونابودی» کرد و گفت: «مدیا مترز یه ماشین پروپاگاندای شیطانیه… ما تو هر کشوری که فعالیت میکنن ازشون شکایت میکنیم». ایکس تو تگزاس، ایرلند و سنگاپور علیه این گروه شکایت کرد. مدیا مترز در مقابل تو سانفرانسیسکو از ایکس شکایت کرد و گفت این کار نقض شرایط خدمات خود ایکسه که میگه همه شکایتها باید تو سانفرانسیسکو مطرح بشن.
این رفتارها نشون میده که ماسک و ایکس نه تنها در برابر نظارت دولتی مقاومت میکنن، بلکه فعالانه تلاش میکنن منتقدانشون رو هم ساکت کنن.
اتحاد با دونالد ترامپ: از رفاقت تا جدایی
یکی از پرحاشیهترین جنبههای فعالیتهای اخیر ماسک، رابطه پر فراز و نشیبش با دونالد ترامپ بوده. این رابطه از حمایت مالی عظیم شروع شد و به یه مشاور ارشد در کاخ سفید رسید و در نهایت با یه درگیری علنی تموم شد.
از منتقد تا بزرگترین حامی
قبل از سال ۲۰۲۴، ماسک گفته بود که به دموکراتها رای داده، از جمله هیلاری کلینتون در ۲۰۱۶ و جو بایدن در ۲۰۲۰. اون تو دوره اول ریاست جمهوری ترامپ منتقدش بود. اما تو جولای ۲۰۲۴، بعد از تلاش برای ترور ترامپ، ماسک رسما از اون حمایت کرد. کمی بعد، یه سوپر پک (کمیته اقدام سیاسی) برای حمایت از ترامپ تاسیس کرد و در نهایت حدود ۲۷۷ میلیون دلار تو چرخه انتخابات اهدا کرد و به بزرگترین اهداکننده سیاسی جمهوریخواه تبدیل شد.
ماسک تو آگوست ۲۰۲۴ میزبان یه مصاحبه با ترامپ تو ایکس بود، تو اکتبر با کلاه سفارشی «Make America Great Again» تو تجمعات انتخاباتی ترامپ شرکت کرد و خودش رو «دارک مگا» (Dark MAGA) توصیف کرد. اون حتی جوایز ۱ میلیون دلاری برای رایدهندهها تو ایالتهای چرخشی در نظر گرفت.
ورود به دولت: دپارتمان بهرهوری دولت (DOGE)
بعد از پیروزی ترامپ، ماسک به یکی از اعضای اصلی حلقه داخلی رئیس جمهور تبدیل شد. ترامپ اعلام کرد که ماسک و ویوک راماسوامی (یکی دیگه از نامزدهای جمهوریخواه) قراره یه «دپارتمان بهرهوری دولت» (DOGE) رو برای کاهش هزینههای فدرال رهبری کنن. ماسک و راماسوامی پیشنهادهایی مثل کاهش ۷۵ درصدی نیروی کار فدرال، کاهش ۲ تریلیون دلاری هزینهها و حذف کامل بعضی از سازمانها رو مطرح کردن.
ماسک به عنوان یه مشاور بدون حقوق در کاخ سفید شروع به کار کرد. این موقعیت بهش اجازه میداد ۱۳۰ روز کاری تو دولت فعالیت کنه. اون به چهره اصلی DOGE تبدیل شد، هرچند این دپارتمان هرگز به طور رسمی توسط کنگره ایجاد نشد. حضورش تو جلسات کابینه و دفتر بیضی شکل کاخ سفید نشوندهنده نفوذ زیادش بود.
اختلاف و جدایی
اما این رابطه دوام زیادی نداشت. در ماه می ۲۰۲۵، ماسک اعلام کرد که داره دولت رو ترک میکنه. چند روز بعد، شروع به انتقاد شدید از یه لایحه بزرگ جمهوریخواهان به اسم «لایحه بزرگ و زیبا» کرد و گفت این لایحه بدهی فدرال رو افزایش میده.
این اختلاف به سرعت به یه جنگ تمامعیار تبدیل شد. ترامپ تو پلتفرم خودش، Truth Social، نوشت: «ایلان دیگه داشت شورش رو در میاورد، من ازش خواستم بره». ماسک هم در جواب تو ایکس نوشت: «بدون من، ترامپ انتخابات رو میباخت». اون حتی یه پست که خواستار استیضاح ترامپ بود رو بازنشر کرد و نوشت: «بله».
این درگیری نشون داد که اتحاد بین این دو شخصیت قدرتمند چقدر شکننده بوده.
رقابت در دنیای هوش مصنوعی: ماسک در برابر آلتمن
یه جنبه دیگه از فعالیتهای ماسک که با دنیای سیاست گره خورده، رقابتش تو حوزه هوش مصنوعیه. این رقابت به خصوص با سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، شدت گرفته.
وقتی ترامپ اعلام کرد که OpenAI قراره بخش کلیدی یه پروژه زیرساخت هوش مصنوعی به اسم Stargate با سرمایهگذاری ۵۰۰ میلیارد دلاری باشه، ماسک بلافاصله واکنش نشون داد. اون تو ایکس نوشت: «اونا واقعا این پول رو ندارن. سافتبانک (سرمایهگذار اصلی) خیلی کمتر از ۱۰ میلیارد دلار پول تضمین شده داره. من از منبع موثقی این رو شنیدم».
آلتمن در جواب، ضمن تحسین ماسک، ادعاش در مورد سافتبانک رو اشتباه خوند. ترامپ هم در پاسخ به خبرنگارها گفت که نظرات ماسک به خاطر اینه که «اون از یکی از آدمای تو این معامله متنفره» که به وضوح منظورش آلتمن بود.
این دعوا ریشه در یه شکایت حقوقی داره که ماسک، به عنوان یکی از بنیانگذاران OpenAI، علیه این شرکت ثبت کرده. ماسک ادعا میکنه که OpenAI از ماموریت غیرانتفاعی اولیهاش منحرف شده. این رقابت نشون میده که چطور مسابقه برای تسلط بر هوش مصنوعی با تلاش برای جلب نظر قدرتهای سیاسی مثل ترامپ در هم تنیده شده.
مقاومت مردمی: کمپین «همه از ایلان متنفرن»
مخالفت با ماسک فقط به رسانهها و سیاستمدارها محدود نمیشه. یه گروه فعال بریتانیایی به اسم «همه از ایلان متنفرن» (Everyone Hates Elon) یه کمپین چریکی علیه اون راه انداختن. این گروه با نصب پوسترهای جعلی تبلیغاتی تو سطح شهر لندن، به تمسخر ماسک و شرکت تسلا پرداختن.
چند نمونه از این پوسترها:
- یه پوستر جعلی برای تسلا که ماسک رو در حال انجام یه ژست شبیه سلام نازی نشون میده و کنارش قیمت در حال سقوط سهام تسلا با این نوشته قرار داره: «نفرت فروش نداره. از تسلا بپرسید».
- یه پوستر دیگه ماسک و ترامپ رو کنار یه تسلا نشون میده و روش نوشته: «خلبان خودکار برای ماشینت. خودکامه برای کشورت».
- و معروفترین پوسترشون که تسلا رو «Swasticar» (ترکیبی از سواستیکا و کار) نامیده و میگه: «در ۳ ثانیه از ۰ به ۱۹۳۹ میرسه».
این گروه میگن هدفشون اینه که «با یه اقدام کوچیک در هر بار، ایلان ماسک رو عصبانی کنن». اونا یه کمپین جمعآوری کمک مالی هم راه انداختن که مردم میتونن به ازای هر توئیت ماسک، یک پنی اهدا کنن و این پول به اهدافی که ماسک ازشون متنفره (مثل حمایت از افراد ترنس و مهاجران) داده میشه.
یکی از بنیانگذاران این گروه به صورت ناشناس گفته: «این یه لحظه واقعیه که مردم دیگه از دخالت میلیاردرها تو سیاست ما خسته شدن. چطوری میتونی به ثروتمندترین مرد جهان آسیب بزنی؟» اونها معتقدن که ثروت ماسک عمدتا از تسلا میاد و هر بار که کسی تسلا میخره، داره به ماسک و تفکراتش رای میده.
روانشناسی عشق و نفرت
مقاله مجله فورچن در نهایت یه توضیح روانشناسی برای این احساسات دوگانه نسبت به ماسک ارائه میده. مفاهیمی مثل ناهماهنگی شناختی و سوگیری تایید میتونن این وضعیت رو توضیح بدن. همه ما وقتی باورها یا نگرشهامون با اعمالمون در تضاد قرار میگیره، احساس ناراحتی میکنیم.
- طرفدارهای ماسک رفتار جنجالی اون رو به عنوان یه امر ضروری برای رسیدن به یه هدف بزرگتر توجیه میکنن تا این ناهماهنگی شناختی رو کاهش بدن.
- منتقدهاش هم نمیتونن دستاوردهاش رو با تصورات منفی که ازش دارن تطبیق بدن و به همین خاطر خطاهایش رو بزرگنمایی میکنن.
این ناهماهنگی شناختی باعث میشه افراد دنبال اطلاعاتی بگردن، اونها رو تفسیر کنن و به یاد بیارن که باورهای قبلیشون رو تایید میکنه. در کل، طرفدارهای ماسک بیش از حد روی دستاوردهاش تمرکز میکنن، در حالی که منتقدهاش روی اشتباهات مختلفش زوم میکنن. این توجه انتخابی باعث تقویت احساسات موجود میشه و هر مدرک مخالفی به سرعت رد میشه. نتیجه اینه که آدمهایی که به اطلاعات یکسانی دسترسی دارن، میتونن دیدگاههای کاملا متضادی نسبت به ماسک داشته باشن. چه دوستش داشته باشی چه ازش متنفر باشی، اون یه شخصیت تاثیرگذار باقی میمونه که کارهاش آینده تکنولوژی، فضا و انرژی رو شکل میده.
منابع
- [۱] Why do so many people hate Elon musk? : r/Askpolitics
- [۲] Why does Western media hate Elon Musk? I remember they used to be only positive articles about him. – Quora
- [۳] Racism, misogyny, lies: how did X become so full of hatred? And is it ethical to keep using it? | X | The Guardian
- [۴] Why does the Lamestream media hate Elon musk? – Quora
- [۵] Study finds persistent spike in hate speech on X – Berkeley News
- [۶] Study Finds Hate Speech Increases On Twitter After Elon Musk Acquisition – College Of Communication And Media – Montclair State University
- [۷] Stoking hate: Elon Musk and Tommy Robinson
- [۸] Musk’s X sues New York over social media hate speech law
- [۹] Musk and Altman trade barbs on social media after ChatGPT co-creator’s White House appearance
- [۱۰] Elon Musk’s X sues New York to block social media hate speech law | Elon Musk News | Al Jazeera
- [۱۱] Why critics love to hate Elon Musk–and why his fans adore him | Fortune
- [۱۲] How the Elon Musk and Donald Trump alliance blew up : NPR
- [۱۳] Meet Everyone Hates Elon, the Campaigners Attempting to Take Down Musk
- [۱۴] Elon Musk’s X sues New York to block social media hate speech law | Reuters
- [۱۵] Everybody hates Elon. But why?
- [۱۶] Why They Really Hate Elon Musk | Mises Institute
- [۱۷] Hateful and abusive speech towards LGBTQ+ community surging on Twitter surging under Elon Musk – Amnesty International
- [۱۸] Elon Musk eyes role in Trump administration as X pushes misinformation | Vox
- [۱۹] How Elon Musk uses his X social media platform to amplify right-wing views | PBS News
- [۲۰] The Guerrilla Marketing Campaign Against Elon Musk | The New Yorker
- [۲۱] Media watchdog’s suit accuses Elon Musk of waging ‘vendetta-driven campaign’ against it – Local News Matters
- [۲۲] Elon Musk’s X Sues New York to Block Social Media Hate Speech Law
- [۲۳] Federal Judge Dismisses Elon Musk’s X Lawsuit Against Nonprofit Researchers | American Civil Liberties Union
- [۲۴] Center for Countering Digital Hate | CCDH
- [۲۵] Why is Elon Musk’s Twitter takeover increasing hate speech? | Brookings
- [۲۶] Trump shrugs off Elon Musk’s criticism of AI announcement: ‘He hates one of the people’ | CNN Business
- [۲۷] Bloomberg – Are you a robot?
- [۲۸] Timeline of Elon Musk and Donald Trump’s feud | CNN Business
دیدگاهتان را بنویسید