GeekAlerts

جایی برای گیک‌ها

·

ADHD، مروری جامع بر آخرین یافته‌ها و چالش‌های پیش‌رو

ADHD، مروری جامع بر آخرین یافته‌ها و چالش‌های پیش‌رو

در دنیای پزشکی و روانشناسی، اختلال نقص توجه و بیش فعالی یا همون ADHD، موضوعی هست که همیشه مورد توجه بوده و تحقیقات زیادی در موردش انجام میشه. این تحقیقات جنبه‌های مختلفی از این اختلال رو بررسی میکنن، از تفاوت‌های حسی و مغزی گرفته تا تاثیر داروها روی زندگی روزمره افراد و چالش‌هایی که برای تشخیص و درمان وجود داره. در این مقاله قراره به شکل جامع و دقیق، به چند تا از جدیدترین یافته‌ها و بحث‌ها در مورد ADHD نگاهی بندازیم و ببینیم که پژوهشگران و متخصصان چه چیزهایی رو در این زمینه مطرح کردن. این بررسی شامل تفاوت‌های پردازش حسی، ارتباط مصرف دارو با کاهش خطراتی مثل تصادف و جرم، اصلاحات جدید در سیستم‌های تشخیصی، و ارتباط این اختلال با شرایط دیگه‌ای مثل اوتیسم و بی‌خوابی میشه.

تفاوت‌های پردازش حسی در افراد مبتلا به ADHD

یکی از موضوعات مهمی که جدیدا بهش پرداخته شده، اینه که افراد مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی یا همون ADHD، الگوهای پردازش حسی متفاوتی نسبت به بقیه افراد جامعه دارن. این نتیجه از یک بررسی سیستماتیک و فراتحلیل به دست اومده که در «مجله آکادمی روانپزشکی کودک و نوجوان آمریکا» منتشر شده. این تحقیق نشون میده که الگوهای پردازش حسی غیرمعمول در این افراد به شکل قابل توجهی بیشتره. یعنی میشه گفت که واکنش اونها به محرک‌های حسی، به شکل قابل توجهی غیرمعموله.

محققان برای این مطالعه، هدفشون این بود که ارتباط بین ADHD و ناهنجاری‌های پردازش حسی رو بررسی کنن. اونها میخواستن ببینن که این تفاوت‌های پردازش حسی تا چه اندازه و در چه حوزه‌هایی وجود داره. برای این کار، اونها به سراغ پایگاه‌های داده‌ای مثل PubMed، Embase و Web of Science رفتن و ۱۰,۷۵۰ مرجع علمی رو بررسی کردن. در نهایت، داده‌های ۳۰ مطالعه رو که شامل ۵,۳۷۴ شرکت کننده بود، برای تحلیل نهایی انتخاب کردن. از این تعداد، ۱,۶۵۶ نفر تشخیص بالینی ADHD داشتن.

برای ارزیابی توانایی‌های پردازش حسی شرکت‌کننده‌ها، از پرسشنامه‌های استانداردی استفاده شد. این پرسشنامه‌ها چهار حوزه اصلی رو بر اساس مدل تعدیل حسی «دان» می‌سنجیدن. این چهار حوزه عبارت بودن از: حساسیت حسی، اجتناب حسی، جستجوی حسی و ثبت حسی ضعیف. علاوه بر این، محققان حوزه‌های خاص تشخیص حسی رو هم بررسی کردن که شامل حس لامسه، شنوایی، بینایی، دهانی، وستیبولار (حرکت) و پروپریوسپشن (موقعیت بدن) میشد.

نتایج نشون داد که افراد مبتلا به ADHD در مقایسه با گروه‌های کنترل، در تمام حوزه‌های تعدیل حسی که ارزیابی شده بود، به طور قابل توجهی ناهنجاری‌های حسی بیشتری داشتن. فراتحلیل به خصوص تاثیرات مهمی رو در حوزه ثبت حسی ضعیف (با تفاوت میانگین استاندارد شده یا SMD برابر با ۱.۲۲)، جستجوی حسی (با SMD برابر با ۱.۲۳) و حساسیت حسی (با SMD برابر با ۱.۱۷) نشون داد. در حوزه اجتناب حسی هم تفاوت قابل توجهی با SMD برابر با ۱.۱۵ دیده شد، اما بعد از تعدیل سوگیری انتشار، این تفاوت دیگه از نظر آماری معنی‌دار نبود.

این یافته‌ها به قدری مهم بودن که نویسندگان مقاله به یک نکته کلیدی اشاره کردن. اونها گفتن:

اگرچه دستورالعمل‌های بالینی موجود برای ADHD به طور خاص به لزوم ارزیابی پردازش حسی در این اختلال اشاره نمیکنن، فراتحلیل ما نشون میده که این موضوع باید به طور سیستماتیک در ارزیابی کودکان و بزرگسالانی که برای ADHD ارجاع داده میشن، بررسی بشه.

علاوه بر این، شرکت‌کننده‌های مبتلا به ADHD مشکلات مشخصی هم در تشخیص اطلاعات حسی در حوزه‌های مختلف داشتن. این مشکلات در حس لامسه (با SMD برابر با ۰.۸۵)، شنوایی (با SMD برابر با ۱.۴۰)، بینایی (با SMD برابر با ۱.۰۲)، دهانی (با SMD برابر با ۰.۷۸) و حرکت (با SMD برابر با ۱.۲۸) دیده شد. اما در مورد پردازش پروپریوسپشن یا همون حس موقعیت بدن، تفاوت آماری معنی‌داری پیدا نشد. البته نویسندگان مقاله این نکته رو هم یادآوری کردن که تعداد مطالعاتی که به این حوزه خاص پرداخته بودن خیلی محدود بوده و این میتونه یکی از دلایل این نتیجه باشه.

تحلیل‌ها یک اثر تعدیل‌کننده سنی رو هم به طور خاص برای ثبت حسی ضعیف نشون داد؛ به این معنی که شدت مشکلات پردازش حسی با افزایش سن بیشتر میشد. محققان این فرضیه رو مطرح کردن که شاید استراتژی‌های انطباقی انباشته شده یا بی‌توجهی طولانی مدت بتونه دلیل این نتایج باشه. اونها تاکید کردن که برای روشن شدن کامل این دینامیک‌ها، تحقیقات طولی بیشتری لازمه.

در پایان این بخش، نویسندگان مقاله به چند تا از محدودیت‌های مطالعاتی که بررسی کرده بودن هم اشاره کردن. از جمله این محدودیت‌ها میشه به ناهمگونی بالای روش‌شناختی در مطالعات مختلف و گزارش‌دهی ناهماهنگ داده‌هایی مثل وضعیت دارویی، نوع و شدت ADHD و وجود بیماری‌های همزمان دیگه اشاره کرد. همچنین ذکر شده بود که بعضی از نویسندگان این مطالعه با شرکت‌های داروسازی و نهادهای تامین مالی تحقیقاتی وابستگی‌هایی داشتن.

تاثیر داروهای ADHD بر کاهش خطرات در دنیای واقعی

یک تحقیق دیگه که در مجله «JAMA Psychiatry» منتشر شده، به این موضوع پرداخته که تجویز روزافزون داروهای ADHD با کاهش پیامدهای جدی در دنیای واقعی مثل آسیب، تصادف و جرم و جنایت همراه بوده. این مطالعه اومده نتایج رو در دوره‌هایی که یک جمعیت خاص دارو مصرف میکردن با دوره‌هایی که دارو مصرف نمیکردن، مقایسه کرده.

این تحقیق که در سوئد انجام شده، نشون میده که از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۰، شیوع مصرف داروهای ADHD در این کشور از کمتر از ۱ درصد به نزدیک ۳ درصد افزایش پیدا کرده. در طول این مدت، مصرف داروهای ADHD به طور مداوم با کاهش خطراتی مثل آسیب به خود، آسیب‌های غیرعمدی، تصادفات رانندگی و ارتکاب جرم در یک گروه بیش از ۲۴۷ هزار نفری از افراد ۴ تا ۶۴ ساله مرتبط بوده.

البته این ارتباطات با گذشت زمان ضعیف‌تر شدن. اما یک سرمقاله که همراه با این تحقیق منتشر شده، به چند نکته اشاره میکنه. به گفته این سرمقاله، ممکنه تغییر در معیارهای تشخیصی و افزایش آگاهی در مورد این بیماری، از جمله تجویز دارو برای افرادی با اختلالات خفیف‌تر که کمتر احتمال داره پیامدهای شدید رو تجربه کنن، باعث شده باشه که به نظر برسه فایده نسبی داروها در حال کاهشه.

سرمقاله همچنین اشاره میکنه که اگرچه داروهای ADHD در درجه اول برای کاهش علائم اصلی و بهبود عملکرد روزانه تجویز میشن، اما این یافته‌ها بر پتانسیل اضافی اونها برای کمک به پیشگیری از رویدادهای نامطلوب جدی هم تاکید دارن.

اصلاحات در تشخیص ADHD و چالش‌های پیش رو

در استرالیا، تحولات جدیدی در مورد مدیریت ADHD در حال رخ دادنه که پزشکان عمومی یا همون GPها از اون استقبال کردن، اما همزمان نگرانی‌هایی هم در مورد هزینه‌ها و موانع دسترسی به دارو دارن. این اصلاحات به پزشکان عمومی اجازه میده تا بیماران مبتلا به ADHD رو تشخیص بدن.

دکتر نائومی راتن، یک پزشک عمومی که در شهر گاولر در استرالیای جنوبی کار میکنه و در زمینه سلامت روان تخصص داره، از این تغییرات ابراز خوشحالی کرده. او که خودش هم تشخیص ADHD داره و سه فرزند نورودایورجنت (با مغز متفاوت) داره، میگه: «من چند تا بیمار دارم که نمیتونن هزینه ارزیابی رو بپردازن، برای همین من و بیمارانم خیلی هیجان‌زده هستیم. اونها میتونن تشخیص بگیرن، دارو رو امتحان کنن، و اگه این کار به بهبود عملکردشون کمک کنه، تفاوت بزرگی در توانایی اونها برای کار کردن، والد بودن و حال خوب داشتن ایجاد میکنه».

استرالیای جنوبی یکی از چندین ایالتیه که اخیرا تغییراتی رو در مدیریت ADHD اعلام کرده. این تغییرات به پزشکان عمومی اجازه میده که این بیماری رو تشخیص بدن و در آینده در بعضی موارد، شروع به تجویز دارو کنن. این تغییرات در استرالیای جنوبی از سال آینده اجرایی میشه. دولت‌های ایالت‌های نیو ساوت ولز و استرالیای غربی هم متعهد شدن که پزشکان عمومی «متخصص» ADHD رو آموزش بدن. در تاسمانی هم قبل از انتخابات ایالتی، حمایت دو حزبی برای مراقبت از ADHD توسط پزشکان عمومی وجود داره.

با وجود این همه تغییرات، پزشکان هشدار دادن که بدون اصلاحات بیشتر، بیماران ممکنه همچنان با هزینه‌های شخصی برای ارزیابی و موانعی برای دسترسی به دارو روبرو بشن. یکی از موانع اصلی برای ارزیابی ADHD، هزینه‌های بالاست. بعضی از بیماران برای ویزیت روانپزشک هزاران دلار پرداخت میکنن و بعضی‌ها هم به خاطر هزینه‌ها کلا از ارزیابی منصرف میشن.

دکتر راتن میگه که بیماران احتمالا برای ارزیابی ADHD توسط یک پزشک عمومی هزینه خیلی کمتری پرداخت میکنن، اما هشدار میده که این مشاوره‌ها بعیده که تحت پوشش کامل بیمه (bulk-billed) باشن. دلیلش اینه که ارزیابی ADHD به ویزیت‌های طولانی‌تری نیاز داره و پزشکان برای این ویزیت‌های طولانی، بازپرداخت کمتری از دولت دریافت میکنن در مقایسه با اینکه چندین ویزیت کوتاه‌تر داشته باشن.

برای مثال، اگه یک پزشک عمومی در یک ساعت ۱۰ بیمار رو ببینه و برای هر کدوم ۶ دقیقه وقت بذاره، حدود ۶۹۰ دلار بازپرداخت از بیمه دریافت میکنه. اما اگه همون یک ساعت رو برای یک بیمار وقت بذاره، فقط ۱۵۸ دلار دریافت میکنه. در نتیجه، به گفته دکتر راتن، پزشکان عمومی از نظر مالی تشویق نمیشن که ویزیت‌های طولانی‌تر و مراقبت‌های جامع‌تری ارائه بدن و وقتی هم این کار رو میکنن، مجبورن هزینه‌های اضافی از بیمار بگیرن. او میگه: «من نمیتونم ارزیابی ADHD رو در ۱۰ دقیقه انجام بدم، بنابراین واقعیت اینه که پزشکانی که این کار رو انجام میدن، باید یک هزینه اضافی از بیمار بگیرن».

در کلینیک خود دکتر راتن، بیماران برای یک ویزیت ۷۰ دقیقه‌ای، ۱۳۵ دلار هزینه شخصی پرداخت میکنن. او میگه با توجه به اینکه یک تشخیص کامل ADHD احتمالا به دو یا سه ویزیت طولانی نیاز داره، بیماران ممکنه تا ۴۰۵ دلار هزینه پرداخت کنن.

در سال ۲۰۲۳، دولت فدرال استرالیا مشوق‌هایی رو که پزشکان عمومی برای تحت پوشش قرار دادن کامل بیماران دریافت میکردن، سه برابر کرد. از ماه نوامبر، این مشوق‌ها برای ویزیت همه استرالیایی‌ها (نه فقط بازنشستگان، دارندگان کارت تخفیف و خانواده‌های دارای فرزند) اعمال میشه. مطب‌های پزشکان عمومی که همه بیماران رو تحت پوشش کامل قرار بدن هم واجد شرایط دریافت یک پرداخت اضافی خواهند بود. اما دکتر راتن میگه برای اینکه پزشکان عمومی بتونن ارزیابی ADHD رو تحت پوشش کامل بیمه انجام بدن، باید برای ویزیت‌های طولانی‌تر بازپرداخت بهتری دریافت کنن. کالج سلطنتی پزشکان عمومی استرالیا (RACGP) از افزایش بودجه دولت برای پوشش کامل بیمه استقبال کرده، اما گفته که هنوز به افزایش بازپرداخت‌ها برای مشاوره‌های طولانی‌تر و همچنین افزایش آیتم‌های مربوط به سلامت روان در بیمه مدیکر نیاز هست.

برای بهبود مراقبت، پیشنهاد شده که کلینیک‌های تخصصی دولتی تقویت بشن. کریستوفر اویزمن، مدیر بنیاد ADHD، هم میخواد که پزشکان عمومی برای کار تشخیص و درمان ADHD جبران مالی بهتری دریافت کنن تا به رفع «تنگنای» فعلی در دسترسی به مراقبت‌های مقرون به صرفه کمک بشه. آقای اویزمن میگه: «ما فکر میکنیم باید ساختارهای رسمی برای جلوگیری از گرفتن هزینه اضافی از مردم وجود داشته باشه و قطعا باید اطمینان حاصل بشه که پزشکان عمومی به درستی تشویق میشن». اما او اضافه میکنه که برای بهبود مقرون به صرفگی و دسترسی به مراقبت‌های ADHD، سرمایه‌گذاری بیشتری در خدمات روانپزشکی و اطفال دولتی لازمه.

این موضوعی هست که تیم جونز، یک پزشک عمومی در مناطق روستایی تاسمانی، هم بهش علاقه داره. او دو سال روی یک برنامه آزمایشی در بیمارستان رویال هوبارت کار کرد تا دسترسی و به موقع بودن مراقبت برای کودکان مبتلا به ADHD احتمالی رو بهبود ببخشه. دکتر جونز گفت که این برنامه موفقیت‌آمیز بوده و زمان انتظار برای بچه‌ها رو از دو سال به کمتر از چهار ماه کاهش داده، اما به دلیل کمبود بودجه متوقف شده. او معتقده که میشه از یک مدل مشابه، که در اون پزشکان عمومی متخصص در کلینیک‌های سرپایی دولتی قرار میگیرن، برای بهبود دسترسی به ارزیابی ADHD برای جمعیت‌های آسیب‌پذیر استفاده کرد. او میگه: «تنها راهی که من برای پر کردن کامل شکاف عدالت میبینم، اینه که پزشکان عمومی بیشتری در همکاری‌های مشترک در خدمات بهداشت و درمان دولتی کار کنن. پزشکان عمومی و متخصصان اطفال خصوصی تا زمانی که ما وجود داشتیم با هم کار کردن، اما این برای پاسخگویی به نیازهای اکثر جمعیت ما کافی نبوده».

یک چالش دیگه، دسترسی به دارو در ایالت‌های مختلفه. در حال حاضر، مصرف‌کنندگان با مشکل دسترسی به داروهای محرک هنگام سفر بین ایالت‌ها و قلمروها روبرو هستن. در تاسمانی، بیماران نمیتونن نسخه‌هایی رو که در ایالت دیگه‌ای صادر شده، دریافت کنن، اگرچه حمایت دو حزبی برای تغییر این وضعیت بعد از انتخابات آینده وجود داره. در جاهای دیگه استرالیا، نسخه‌ها رو میشه بین ایالت‌ها پر کرد، اما این یک فرآیند دست و پا گیره، چون داروهای محرک (رایج‌ترین داروی مورد استفاده برای درمان ADHD) به عنوان داروهای جدول ۸ یا «کنترل شده» طبقه‌بندی میشن.

جان کرامر، که ریاست گروه علاقه ویژه RACGP در مورد ADHD، اوتیسم و نورودایورسیتی رو بر عهده داره، معتقده که داروهای محرک باید به عنوان داروی جدول ۴ طبقه‌بندی بشن که کنترل‌های قانونی کمتری دارن. داروهای جدول ۴ نسبت به داروهای جدول ۸ احتمال کمتری برای سوء استفاده،濫用 یا وابستگی دارن، اما هنوز به کنترل‌های سخت‌گیرانه‌تری نسبت به داروهای تجویزی معمولی نیاز دارن. دکتر کرامر میگه که طبقه‌بندی مجدد محرک‌ها به این معنیه که «مردم میتونن آزادانه از ایالتی به قلمرو دیگه و برعکس حرکت کنن و نسخه‌هاشون همه جا معتبر خواهد بود». او استدلال میکنه که هرگونه خطر بالقوه رو میشه از طریق سرویس نظارت بر نسخه در زمان واقعی استرالیا مدیریت کرد. این سرویس به پزشکان عمومی اجازه میده ببینن که یک بیمار چند وقت یکبار داروش رو دریافت میکنه و چند بار دیگه میتونه نسخه رو تکرار کنه.

با این حال، بقیه محتاط‌تر هستن. دکتر جونز معتقده که تجویز محرک‌ها، و هرگونه تغییری در اون، باید در بزرگسالان با دقت در نظر گرفته بشه، چون اثرات نامطلوب میتونه «قابل توجه» باشه. بنیاد ADHD هم موضع «بسیار محافظه‌کارانه‌ای» در مورد هرگونه طبقه‌بندی مجدد اتخاذ میکنه. آقای اویزمن میگه: «من مطمئن نیستم که این کار در این مرحله درست باشه. بیایید ببینیم با چارچوب‌های اصلاحی موجود چطور پیش میره، و اگه موضوعی بود که باید بعدا بازنگری بشه، شاید اون موقع بشه در موردش صحبت کرد».

پزشکان همچنین خواستار آزادی عمل بیشتری در تجویز هستن. در بعضی از ایالت‌ها، پزشکان منتظر اطلاعاتی در مورد چگونگی تجویز داروهای محرک توسط پزشکان عمومی در آینده هستن. در حالی که مقررات از ایالتی به ایالت دیگه متفاوته، پزشکان عمومی معمولا باید برای حق تجویز مجدد داروهای محرک (یا ایجاد تغییر در نسخه‌ها) مجددا درخواست بدن. در حال حاضر در استرالیای جنوبی، پزشکان عمومی میتونن داروهای محرک رو برای بیمارانی که توسط روانپزشکان تشخیص داده شدن تجویز کنن، اما برای این کار باید از واحد داروهای وابسته درخواست تاییدیه کنن. دوره تایید میتونه از ۱۲ ماه تا پنج سال متغیر باشه. وقتی دوره تایید تموم شد، پزشک عمومی باید بیمار رو برای بررسی مجدد پیش روانپزشک بفرسته که این کار باعث هزینه بیشتر برای بیمار میشه. دکتر راتن میگه: «طولانی‌ترین تاییدیه‌ای که من تا حالا داشتم دو سال بوده». او امیدوار است که تغییر به سمت اجازه تشخیص توسط پزشکان عمومی این مشکل رو حل کنه، اما جزئیات این موضوع هنوز مشخص نیست.

در نیو ساوت ولز، پزشکان عمومی که آموزش دیده‌اند، از ماه سپتامبر میتونن داروهای ADHD رو برای بیماران (بدون نیاز به تایید مجدد) دوباره تامین کنن و بعضی از اونها هم میتونن شروع به تجویز دارو کنن، هرچند مشخص نیست که این کار از کی شروع میشه. رامیا رامان، نایب رئیس RACGP، میگه که هرگونه تغییری در قوانین تجویز ADHD در سطح ایالتی و قلمرویی نهایی خواهد شد، اما کار برای رسیدن به یک رویکرد ملی ایده آله. او میگه: «من فکر میکنم [تغییرات تجویز] بخشی از اصلاحات و پیشرفتی خواهد بود که ما در حال انجام اون هستیم. قبلا تغییراتی در استرالیای غربی ایجاد شده و احتمالا در آینده هم اگه به سمت یک مدل هماهنگ ملی حرکت کنیم، تغییرات بیشتری خواهد بود». یک سخنگوی وزارت بهداشت هم گفته که دولت فدرال در حال «بررسی توسعه قوانین تجویز هماهنگ ملی برای داروهای ADHD جدول ۸ (روان‌محرک‌ها) با ایالت‌ها و قلمروها» است و وزرا موافق بودن که «یک رویکرد یکپارچه میتونه دسترسی و مقرون به صرفگی رو برای استرالیایی‌های نیازمند بهبود ببخشه».

وقتی اوتیسم و ADHD با هم اتفاق می‌افتند (AuDHD)

اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) و اختلال طیف اوتیسم (ASD) هر دو اختلالات عصبی-رشدی هستن و بر رشد مغز تاثیر میذارن. این دو وضعیت اغلب با هم رخ میدن. یک فرد ممکنه با هر دو وضعیت تشخیص داده بشه یا یک تشخیص داشته باشه اما بعضی از ویژگی‌های وضعیت دیگه رو هم نشون بده. هم‌زمانی ADHD و اوتیسم گاهی اوقات به عنوان AuDHD شناخته میشه.

یک مطالعه اخیر روی کودکان پیش‌دبستانی و دبستانی نشون داده که در بین کودکان مبتلا به ADHD، ۳۳ درصد اوتیسم هم داشتن. در بین کودکان مبتلا به اوتیسم، ۱۰ درصد ADHD هم داشتن. محققان به این نتیجه رسیدن که نظرات والدین و معلمان برای شناسایی زودهنگام مهمه و معتقدن که شناسایی زودهنگام و دقیق‌تر، امکان مداخلات آموزشی و بالینی موثرتر رو فراهم میکنه و به کیفیت زندگی بهتر برای این افراد منجر میشه. اونها همچنین دریافتن که فقط ۱۶ درصد از کودکانی که هم اوتیسم و هم ADHD داشتن، قبلا با هر دو وضعیت تشخیص داده شده بودن. علاوه بر این، یک فراتحلیل از بیش از ۵۰ مطالعه نشون داده که در بین افراد مبتلا به اوتیسم، ۳۹ درصد ADHD هم داشتن.

ADHD و اوتیسم شباهت‌ها و تفاوت‌هایی دارن. هر دو:

  • اختلالات عصبی-رشدی هستن که بر عملکرد مغز تاثیر میذارن.
  • میتونن باعث مشکلاتی در توجه، تمرکز و تکانشگری بشن.
  • میتونن به چالش‌های ارتباطی اجتماعی منجر بشن.
  • بر عملکرد اجرایی مغز تاثیر میذارن. (عملکرد اجرایی مجموعه‌ای از مهارت‌های ذهنیه، از جمله حافظه کاری، تفکر انعطاف‌پذیر و خودکنترلی. مشکلات در عملکرد اجرایی میتونه تمرکز، تصمیم‌گیری، مدیریت احساسات و چالش‌های دیگه رو سخت کنه.)

این دو وضعیت همچنین تعدادی ویژگی متضاد دارن. برای مثال، افراد مبتلا به اوتیسم اغلب روی روال‌ها و یکنواختی تمرکز میکنن و ممکنه در انتقال یا تغییر فعالیت‌ها مشکل داشته باشن، در حالی که افراد مبتلا به ADHD ممکنه به راحتی حواسشون پرت بشه، خسته بشن و به دنبال تجربیات جدید و متفاوت باشن. یک فرد مبتلا به ADHD ممکنه به دنبال تحریک و تازگی مداوم باشه، در حالی که یک فرد مبتلا به اوتیسم ممکنه به راحتی بیش از حد تحریک بشه یا به ورودی‌های حسی (صداها، نور) حساس باشه. بعضی از نمونه‌های علائم متناقض احتمالی در یک فرد مبتلا به AuDHD عبارتند از:

  • به راحتی غرق شدن در اطلاعات، اما احساس ناتوانی در کاهش سرعت و بازیابی انرژی.
  • کشمکش بین ترجیح روال‌ها و خستگی از یکنواختی.
  • میل به تحریک اجتماعی، اما پیدا کردن سختی در مدیریت موقعیت‌های اجتماعی.

در ادامه چند دیدگاه از افرادی که با هر دو وضعیت ADHD و اوتیسم زندگی میکنن، آورده شده:

یکی از این افراد به نام سندی از ماساچوست میگه: «اوتیسم منو به یک دنبال‌کننده شدید قوانین تبدیل میکنه. وقتی تکانشگری ADHD وارد بازی میشه، منو از خودم عصبانی میکنه چون یک قانون رو شکستم. هر دو میتونن در آگورافوبیا و تعامل اجتماعی نقش داشته باشن؛ در هر لحظه، من یا دارم سعی میکنم با دیوار یکی بشم یا به این فکر میکنم که چقدر غیرعادی هستم، حتی وقتی سعی میکنم صحبت کنم و عادی به نظر برسم».

یک خواننده دیگه میگه: «بزرگترین چالش با اوتیسم اینه که زمان زیادی رو صرف فهمیدن منظور دیگران یا چرایی رفتارهاشون و نحوه پاسخگویی من میکنم. این در ترکیب با ADHD و تلاش برای گذروندن روز با آشفتگی توی سرم و مغزی که هرگز متوقف نمیشه، باعث میشه خیلی از اوقات خسته باشم. ورزش واقعا کمک میکنه. من دیگه از خواستن یا نیاز به اینکه دیگران منو بفهمن، دست کشیدم».

جردن از کالیفرنیا تجربه خودشو اینطور توصیف میکنه: «هر دو اختلال باعث میشن من نشانه‌های اجتماعی رو از دست بدم یا اشتباه بفهمم. احتمالا به همین دلیله که من مدام بیش از حد اطلاعات شخصی میدم. من به شدت بی‌قرارم و همیشه در حال انجام حرکات تکراری (stim) هستم. من همیشه به دنبال نوعی موقعیت تولیدکننده دوپامین هستم، بنابراین به راحتی حواسم پرت میشه و/یا خسته میشم و خیلی زیاد روی یک چیز تمرکز میکنم (هایپرفوکوس)».

سامانتا از استرالیا میگه: «من اغلب احساس میکنم یک تناقض زنده هستم. من نظم میخوام اما نمیتونم حفظش کنم. میخوام سیستماتیک و دقیق باشم اما باهاش دست و پنجه نرم میکنم، که این باعث میشه مدام احساس کنم به اندازه کافی خوب نیستم (طبق استانداردهای خودم) و انگار هیچوقت نمیتونم کاملا به اونجا برسم».

و در نهایت، دن از استرالیا میگه: «گاهی اوقات ویژگی‌های من در تضاد هستن، مثل اینکه میخوام وقت بذارم و کامل باشم اما دامنه توجه لازم برای این کار رو ندارم. مغز ADHD من گاهی اوقات منو برای کارهایی ثبت‌نام میکنه که مغز اوتیستیک من نمیتونه انجام بده و برعکس».

برای درمان این شرایط، ADHD معمولا با دارو، گاهی در ترکیب با تراپی، درمان میشه. تعدادی داروی تایید شده توسط FDA برای ADHD برای کودکان و بزرگسالان وجود داره. برای کمک به افراد مبتلا به اوتیسم هم از انواع مداخلات، تراپی‌ها و حمایت‌ها استفاده میشه. همونطور که تجربیات هر فرد از این شرایط و علائم متفاوته، نیازهای اونها به حمایت و درمان هم متفاوته.

سایر یافته‌های تحقیقاتی مرتبط با ADHD

در کنار این موضوعات اصلی، مجموعه‌ای از تحقیقات و اخبار دیگه هم وجود داره که جنبه‌های مختلفی از ADHD رو روشن میکنه.

ADHD و بی‌خوابی: یک چرخه معیوب؟

یک تحقیق جدید که توسط دانشگاه ساوت‌همپتون و موسسه علوم اعصاب هلند انجام شده، نشون میده که مشکل در خوابیدن ممکنه دلیل پنهانی باشه که بزرگسالان با ویژگی‌های ADHD اغلب از زندگی رضایت کمتری دارن. این تحقیق که در تاریخ ۱۵ ژوئیه در «BMJ Mental Health» منتشر شده، ارتباط قوی بین بی‌خوابی و کاهش بهزیستی در افراد با علائم ADHD رو نشون میده و یک چرخه معیوب رو مطرح میکنه که در اون خواب ضعیف، مشکلات توجه و هیجانی رو بدتر میکنه و برعکس. دکتر سارا ال. چلاپا، نویسنده ارشد این مقاله، میگه: «یافته‌های ما ارتباطی بین ویژگی‌های ADHD، شدت بی‌خوابی و کاهش رضایت از زندگی رو نشون میده. ما میدونیم که اختلال خواب میتونه بر سیستم‌های عصبی-رفتاری و شناختی، از جمله توجه و تنظیم هیجانی، تاثیر بذاره. در عین حال، اختلال خواب ممکنه از تکانشگری و بیش فعالی مرتبط با ADHD ناشی بشه، که این نشون دهنده یک چرخه تقویت کننده بین اختلالات خواب و ADHD هست». این تحقیق داده‌های بیش از ده هزار شرکت‌کننده بزرگسال رو از طریق یک نظرسنجی آنلاین به نام «ثبت خواب هلند» بررسی کرده و پیشنهاد میکنه که هدف قرار دادن بی‌خوابی در افراد با ویژگی‌های ADHD، مثلا با استفاده از درمان شناختی-رفتاری برای بی‌خوابی (CBT-I)، میتونه به بهبود کیفیت زندگی اونها کمک کنه.

تاثیر متیل‌فنیدات بر تکانشگری در مردان و زنان

یک مطالعه اخیر روی بزرگسالان جوان در اسرائیل نشون داده که یک دوز ۲۰ میلی‌گرمی از متیل‌فنیدات (یکی از داروهای رایج ADHD) بلافاصله بعد از مصرف، تکانشگری در انتخاب رو فقط در مردان کاهش میده و نه در زنان. در مردان، به نظر میرسه که اثرات دارو به یکپارچگی ساختاری رشته‌های عصبی در ناحیه فورسپس ماژور کورپوس کالوزوم مغز مرتبطه. این مطالعه در مجله «NeuroImage» منتشر شده و به تفاوت‌های احتمالی در سیم‌کشی مغز بین دو جنس اشاره میکنه.

فعالیت مغزی متفاوت قبل از تصمیم‌گیری‌های پرخطر

تحقیقات جدیدی که در مجله «Brain and Behavior» منتشر شده، نشون میده که مغز بزرگسالان مبتلا به ADHD هنگام پیش‌بینی تصمیمات پرخطر، عملکرد متفاوتی داره. افراد مبتلا به ADHD فعالیت کمتری در نواحی کلیدی مغز که در خودآگاهی و تصمیم‌گیری نقش دارن، نشون دادن. در بین افراد مبتلا به ADHD، زنان در چندین ناحیه از این مناطق فعالیت بیشتری نسبت به مردان داشتن، که این موضوع به تفاوت‌های احتمالی مرتبط با جنسیت در نحوه پردازش تصمیماتی که شامل عدم قطعیت هستن، اشاره میکنه.

کاهش وزن در کودکان مصرف کننده داروهای محرک طولانی‌اثر

سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) برچسب‌های داروهای محرک طولانی‌اثر ADHD رو به‌روزرسانی کرده و به خطرات کاهش وزن در کودکان زیر شش سال به دلیل قرار گرفتن در معرض پلاسمای بالاتر و عوارض جانبی اشاره کرده. دکتر استفان ماتکا در مصاحبه‌ای با «Psychiatric Times» گفته که پزشکان باید بحث‌های مربوط به رضایت آگاهانه رو به‌روز کنن و دوزها رو برای بیماران جوان تنظیم کنن و نسبت جدید خطر به فایده رو در نظر بگیرن. نظارت بر وزن باید طبق دستورالعمل‌های داروهای ضدروان‌پریشی نسل دوم، با بررسی‌های منظم و مشارکت والدین انجام بشه. جایگزین‌های داروهای محرک طولانی‌اثر شامل افزایش دفعات دوز فرمولاسیون‌های کوتاه‌اثر و داروهای تایید شده توسط FDA مثل اتوموکستین و گوانفاسین طولانی‌اثر هست.

چالش‌های پایبندی به درمان در ADHD

در یک بحث تخصصی در «Psychiatric Times»، متخصصان به این موضوع پرداختن که پایبندی به درمان در بیماران ADHD اغلب تحت تاثیر فراموشی و تصورات غلط قرار میگیره. اونها تاکید کردن که استفاده از ابزارهایی مثل جعبه‌های یادآور قرص میتونه به طور قابل توجهی ثبات در مصرف دارو و در نتیجه نتایج درمانی رو بهبود ببخشه.

همزمانی اوتیسم و سایر شرایط سلامت روان

یک تحقیق از دانشگاه درکسل نشون داده که بزرگسالان اوتیستیک تقریبا ۱.۵ برابر بیشتر احتمال داره که برای شرایط سلامت روان به بیمارستان برگردن. شرایط سلامت روان در بین بزرگسالان اوتیستیک شایعه، به طوری که ۵۰ درصد از اونها یک بیماری همزمان مثل ADHD، اضطراب یا افسردگی دارن. این تحقیق به دنبال درک عواملی بود که خطر بستری مجدد در بیمارستان رو در عرض یک ماه بعد از ترخیص اولیه افزایش میده.

غذاهای فراوری شده و سلامت مغز کودکان

یک بررسی بزرگ علمی هشدار میده که رژیم‌های غذایی سرشار از غذاهای فوق فراوری شده ممکنه مغز در حال رشد رو بازسازی کنه و خطرات ADHD، افسردگی و حتی زوال عقل رو افزایش بده. این موضوع بر نیاز فوری به بازنگری در مورد آنچه کودکان و مادران باردار میخورن، تاکید میکنه.

ویدیوهای کوتاه و توجه کودکان

تحقیقی که در «Medical Xpress» منتشر شده، به ارتباط احتمالی بین تماشای ویدیوهای کوتاه و مشکلات توجه در کودکان پرداخته. محققان روی کودکان مدرسه‌ای (۶ تا ۱۲ ساله) تمرکز کردن، دوره‌ای حیاتی که مشکلات توجه مثل ADHD اغلب آشکار میشه. اونها از طریق نظرسنجی از سرپرستان، استفاده کودکان از رسانه‌های ویدیویی کوتاه، کل زمان استفاده از صفحه نمایش و علائم بی‌توجهی قابل مشاهده مثل فراموشی، حواس‌پرتی و مشکل در حفظ توجه رو ارزیابی کردن.

آلومینیوم در واکسن‌ها و ارتباط با اوتیسم

یک مطالعه روی بیش از ۱ میلیون نفر که در «Annals of Internal Medicine» منتشر شده، هیچ ارتباطی بین آلومینیوم موجود در واکسن‌های دوران کودکی و افزایش خطر ۵۰ بیماری مزمن از جمله بیماری‌های خودایمنی، آلرژی‌ها و اوتیسم پیدا نکرده. این یافته به نگرانی‌هایی که در این زمینه وجود داشت، پاسخ میده.

در نهایت، میشه دید که حوزه ADHD یک زمینه پویا و پر از تحقیقات جدیده. از درک عمیق‌تر تفاوت‌های بیولوژیکی و حسی گرفته تا بهبود روش‌های درمانی و اصلاحات سیاستی برای دسترسی بهتر به مراقبت، همه این تلاش‌ها در جهت بهبود کیفیت زندگی افرادیه که با این اختلال زندگی میکنن. هر کدوم از این یافته‌ها، قطعه‌ای از یک پازل بزرگتره که به ما کمک میکنه تصویر کامل‌تری از ADHD و چالش‌ها و فرصت‌های مرتبط با اون داشته باشیم.

منابع

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *