خلاصه
- گرفتن تابعیت یا حتی اقامت دائم چین برای خارجیها خیلی سخته و مسیر مشخص و راحتی نداره.
- چین با یه بحران جدی جمعیتی و کمبود نیروی کار، مخصوصاً در بخش تولید، روبروئه که میتونه آینده اقتصادیش رو به خطر بندازه.
- تعداد مهاجران خارجی در چین به شدت پایینه؛ مثلاً فقط ۰.۰۷ درصد کل جمعیتش رو تشکیل میدن، در حالی که این عدد برای آمریکا ۱۵ و برای آلمان ۱۹ درصده.
- دلایل اصلی مقاومت چین در برابر مهاجران خارجی، نگرانی از ثبات سیاسی و اجتماعی، واکنش افکار عمومی و باور به «خلوص نژادی» در بین بعضی از رهبراشه.
- چین به جای مهاجرت خارجی، روی استفاده بهتر از جمعیت داخلی (یعنی تسهیل مهاجرت داخلی با اصلاح سیستم هوکو) و ارتقای فناوری تمرکز کرده.
- برای گرفتن اقامت دائم چین باید شرایط خاصی مثل سرمایهگذاری زیاد، تخصص برجسته یا ازدواج طولانیمدت با شهروند چینی رو داشته باشی.
- قوانین تابعیت چین تابعیت دوگانه رو رسماً به رسمیت نمیشناسه، ولی در عمل برای ساکنان هنگ کنگ و ماکائو شرایطی وجود داره که این موضوع تا حدودی فرق میکنه.
- سیستم «هوکو» که ثبتنام خانوار رو انجام میده، باعث شده که شهروندان چینی هم آزادی رفت و آمد و دسترسی به خدمات یکسان در همه جای کشور رو نداشته باشن.
چین داستانش فرق داره. قوانین ویزای این کشور خیلی سختگیرانه است و مدام هم در حال تغییره. هیچ مسیر مشخص و سادهای برای گرفتن اقامت وجود نداره و فرصتی هم برای اقامت دایم یا شهروندی نیست، مگر اینکه شرایط خیلی خیلی خاصی داشته باشید.
بعضیها ممکنه بگن این یه جور سیاست طرد کردن شدیده، شبیه اشتباهاتی که کشورهای غربی در گذشته انجام دادن، مثل «قانون محرومیت چینیها» توی آمریکا یا کانادا و «سیاست استرالیای سفید». اما به نظر نمیرسه که قضیه این باشه.
یه عدهای هم میگن «آقا چین خودش به اندازه کافی جمعیت داره» یا «این کشور هنوز در حال توسعه است». این دلیلها شاید خیلی محکم نباشن. چرا؟ چون مهاجرت میتونه برای چین کلی فایده اقتصادی، فکری و فرهنگی داشته باشه. میتونه جایگاه این کشور رو توی دنیا بهتر کنه، باعث بشه مردم دنیا زندگی چینی رو بهتر بشناسن و حتی به خود مردم چین کمک کنه که درک بهتری از دنیای اطرافشون داشته باشن.
تازه، اگه به طرح بزرگ چین یعنی «یک کمربند و یک راه» و نقشههای آیندهاش برای قطارهای سریعالسیر که کشورهای آسیایی رو به هم وصل میکنه نگاه کنیم، میبینیم که چین در آینده به صورت طراحی شده چندفرهنگی خواهد شد. انگار جمعیت چین هنوز برای چیزی که در راهه کاملا آماده نیست، اما خب این یه بحث دیگه است.
با همه این حرفها، چین مسیرهایی برای اقامت دایم در نظر گرفته (که البته با تابعیت فرق داره). بیاید ببینیم چه کسانی میتونن اقامت دایم بگیرن:
- کسانی که با یک شهروند چینی ازدواج کردن (به شرطی که پنج سال از ازدواجشون گذشته باشه، در طول این مدت در چین مونده باشن و ثبتنام خانوار داشته باشن).
- سرمایهگذارهایی که حداقل ۵۰۰ هزار دلار آمریکا در مناطق مشخص یا ۲ میلیون دلار آمریکا در کل جمهوری خلق چین سرمایهگذاری کرده باشن.
- متخصصان خارجی که چین بهشون نیاز شدیدی داره، مثلا دانشمندهای برجسته جهانی.
چند تا راه دیگه هم هست که بیشتر برای چینیهایی هست که خارج از کشور به دنیا اومدن و حالا میخوان برگردن. در کل، این شرایط تا حدی شبیه چیزهاییه که کشورهای دیگه هم ارایه میدن.
بحران جمعیتی چین: یک زنگ خطر جدی
حالا بیاید بریم سراغ یه مشکل بزرگ که چین باهاش دست و پنجه نرم میکنه: بحران جمعیتی. اداره ملی آمار چین تازگیها اطلاعاتی در مورد تولید ناخالص داخلی و رشد جمعیت در سال ۲۰۲۳ منتشر کرده که یه حقیقت رو تایید میکنه: جمعیت چین داره با سرعت بیشتری کم میشه. با اینکه رشد اقتصادی ۵.۲ درصد بوده و از هدف ۵ درصدی دولت هم بیشتر بوده، اما نرخ رشد طبیعی جمعیت منفی ۱.۴۸ در هزار ثبت شده.
این یعنی چی؟ یعنی جمعیت در حال کاهش و پیر شدنه. این موضوع میتونه آرزوهای پکن برای توسعه آینده رو به خطر بندازه. جمعیت کمتر و پیرتر، رشد اقتصادی رو ضعیف میکنه و بار سنگین مراقبت از سالمندان رو روی دوش جامعه میذاره. حزب کمونیست چین سعی کرده با سیاستهای تشویقی، مردم رو به بچهدار شدن بیشتر ترغیب کنه، اما نتایج خوبی نگرفته. جالبه که وقتی مقامهای چینی در مورد راه حلهای این مشکل حرف میزنن، هیچوقت به گزینه باز کردن درهای کشور به روی مهاجرها اشاره نمیکنن، مگر اینکه پای کارگرهای ماهر و بااستعداد در میون باشه.
چین و مهاجرها: یک رابطه عجیب
باور کردنش سخته، اما تعداد ساکنان خارجیالاصل در چین به طرز شگفتآوری پایینه. حدود ۱ میلیون نفر، یعنی فقط ۰.۰۷ درصد از کل جمعیتش، مهاجر هستن. این عدد رو با کشورهای بزرگ دیگه مقایسه کنید:
- آمریکا: ۱۵ درصد
- آلمان: ۱۹ درصد
- کانادا: ۲۱ درصد
حتی توی خود منطقه شرق آسیا هم چین یکی از بستهترین کشورها در زمینه مهاجرته. خارجیها ۲ درصد جمعیت ژاپن و ۳ درصد جمعیت کره جنوبی رو تشکیل میدن. طبق آمار سازمان ملل، حتی کره شمالی هم درصد کارگرهای خارجی بیشتری نسبت به چین داره.
این در حالیه که نیازهای امروز و فردای پکن، خیلی شبیه نیازهای کشورهای توسعهیافتهایه که برای رشد اقتصادی و اجتماعی به مهاجرت تکیه میکنن. پس سوال اصلی اینه: چرا چین اینقدر در برابر پذیرش مهاجر مقاومت میکنه؟
تضاد بین نیازها و سیاستها
چین به خاطر جمعیت زیاد و وضعیت «اقتصاد در حال توسعه»، خودش رو به عنوان یه کشور مهاجرپذیر نمیبینه. برای همین، سیاستهاش بیشتر روی کنترل و تنظیم جریانهای رو به رشد مهاجرت تمرکز داره تا اینکه بخواد فعالانه اونها رو تشویق کنه یا به جا افتادن مهاجرها توی اقتصاد و جامعه چین کمک کنه. برای یه فرد خارجیالاصل، گرفتن شهروندی چین تقریبا غیرممکنه، مگر اینکه فرزند شهروندان چینی باشه. گرفتن مجوز کار هم خیلی سخته، مگر اینکه پروفایل حرفهای شما مربوط به یه کارگر تحصیلکرده یا باتجربه باشه.
با اینکه تعداد کارگرهای مهاجر در چین طی دو دهه گذشته بیشتر شده، این رشد بیشتر به خاطر افزایش فرصتهای حرفهای، تجاری و آموزشی در این کشور بوده. از اونجایی که چین میخواد اقتصادش رو با نوآوری و فناوری ارتقا بده، سیاستهایی برای جذب متخصصان خیلی ماهر، مهاجران برگشتی و دانشجویان خارجی اجرا کرده. اما تلاش کمی برای ایجاد یه سیستم منسجم و انعطافپذیر برای پذیرش کارگرهای کممهارت انجام شده.
در سال ۲۰۱۷، اداره دولتی امور کارشناسان خارجی یه سیستم مجوز کار یکپارچه رو در سراسر کشور معرفی کرد. این سیستم درخواستهای «کارشناسان خارجی» و اتباع خارجی معمولی رو پردازش میکنه و از یه سیستم طبقهبندی سه لایه مبتنی بر امتیاز برای ارزیابی صلاحیت متقاضیان استفاده میکنه. پایینترین لایه، یعنی کلاس C، شامل کارگرهای کممهارت میشه. شعار دولت در مورد این سیستم اینه: «تشویق بالاییها، کنترل وسطیها و محدود کردن پایینیها».
کارخانههای خالی و فارغالتحصیلان بیکار
با وجود این رویکرد سختگیرانه، چین امروز به شدت به کارگرهایی نیاز داره که چرخ بخش تولیدش رو بچرخونن؛ بخشی که یک سوم کالاهای مصرفی جهان رو تولید میکنه. در ژانویه ۲۰۲۳، دولت لیستی از ۱۰۰ شغل، عمدتا در بخش تولید، منتشر کرد که با کمبود نیروی کار مواجه بودن. پیشبینی میشه این مشکل بدتر هم بشه. وزارت آموزش و پرورش پیشبینی کرده که تا سال ۲۰۲۵، بخش تولید با کمبود نزدیک به ۳۰ میلیون کارگر روبرو خواهد شد.
یه ناهماهنگی عجیب بین عرضه و تقاضای نیروی کار وجود داره: از یه طرف، جوانهای چینی بیشتر دنبال شغلهای باارزش مثل کار در صنعت فناوری هستن و کمتر کسی حاضره شغلهای کارگری رو پر کنه. در نتیجه کارخانههای چین با کمبود نیروی کار مواجهن. از طرف دیگه، بخشهای با ارزش افزوده بالا هم توانایی جذب همه فارغالتحصیلان جدید رو ندارن.
در خیلی از اقتصادهای توسعهیافته، کارگرهای مهاجر شغلهایی رو پر میکنن که حقوق کمی دارن و برای مردم محلی جذاب نیستن. اونها همچنین میتونن به کشورها کمک کنن تا بار مراقبت از جمعیت پیر رو سبکتر کنن. این دومی برای چین یه نگرانی خیلی جدیه، چون پیشبینی میشه تا سال ۲۰۴۰، بیشتر از یک چهارم جمعیتش بالای ۶۰ سال سن داشته باشن. چین – برخلاف کشورهای توسعهیافته دیگهای که همین مشکل رو دارن، مثل ژاپن یا ایتالیا – داره «قبل از اینکه ثروتمند بشه، پیر میشه». این یعنی تحمل بار اقتصادی تعداد رو به افزایش افراد مسن و غیرشاغل، براش خیلی سخت خواهد بود.
برای حل موثر این چالش، فقط باز کردن درها به روی چند تا متخصص خیلی ماهر کافی نیست. یه استراتژی موثرتر، سادهتر کردن قوانین مهاجرت برای کارگرهای کممهارت خواهد بود. اما به نظر نمیرسه این موضوع در دستور کار پکن باشه. دولت به جای افزایش دسترسی مهاجران کممهارت، روی ارتقای فناوری تمرکز کرده.
این یه انتخاب حسابشده هم هست. بیمیلی رهبران چین برای اجازه ورود مهاجرها به کشور، به موضوع ثبات سیاسی برمیگرده. یه تصمیم ناگهانی دولت برای پذیرش سیل مهاجران میتونه تاثیر غیرقابل پیشبینی روی افکار عمومی داشته باشه. شهروندان چینی، که سالها کنترل شدید جمعیت رو با جریمههای سنگین یا حتی سقط جنین و عقیمسازی اجباری تجربه کردن، شاید از این تصمیم استقبال گرمی نکنن. علاوه بر این، افزایش تنوع فرهنگی و مذهبی هم میتونه ثبات اجتماعی کشور رو در درازمدت به خطر بندازه.
آیا جایگزین داخلی وجود داره؟
چین به جای تکیه بر مهاجرت خارجی، میتونه از جمعیت داخلی خودش بهتر استفاده کنه، یعنی مهاجرت داخلی رو تسهیل کنه. طبق آمار بانک جهانی در سال ۲۰۲۲، هنوز بخش قابل توجهی از جمعیت چین در مناطق روستایی زندگی میکنن. این مناطق شانس کمی برای بهبود وضعیت اجتماعی افراد فراهم میکنن. در قرن گذشته، کار در کارخانهها یکی از بهترین راههای فرار از فقر روستایی بود. مردم روستاها رو ترک میکردن تا زندگی بهتر و ثروتمندتری در استانهای ساحلی توسعهیافته و شهرهای بزرگ پیدا کنن. همین سیل مهاجران روستایی به مناطق شهری بود که توسعه اقتصادی چین رو تقویت کرد. کارگرهای مهاجر آسمانخراشها، بزرگراهها و راهآهنهای سریعالسیر چین رو ساختن و با دستمزدهای پایینشون، به تبدیل شدن چین به «کارخانه جهان» کمک کردن.
بر اساس سرشماری سال ۲۰۲۰، جمعیت مهاجر، یعنی کسانی که ثبتنام خانوار محلی معروف به «هوکُو» (hukou) رو ندارن، به ۳۷۶ میلیون نفر رسیده بود. با اینکه این افراد چرخدندههای مهمی در ماشین اقتصادی چین هستن، در بیشتر موارد به خدمات عمومی اولیه مثل آموزش، بهداشت و سایر مزایای اجتماعی دسترسی ندارن. این مشکل به خصوص در زمان همهگیری کرونا خودش رو نشون داد. خیلی از مهاجرها مجبور شدن در خانه بمونن و نتونستن کار کنن و در شرایط سختی قرار گرفتن. در نتیجه، خیلیهاشون چارهای جز بازگشت به زادگاهشون نداشتن.
حتی الان که محدودیتهای کرونا برداشته شده، دادهها نشون میده که ترجیحات کارگرهای روستایی تغییر کرده. به خصوص کارگرهای جوان روستایی ترجیح میدن در زادگاه خودشون کار کنن تا در شهرهای بزرگ، با اینکه میدونن مناطق شهری چشمانداز شغلی و سبک زندگی بهتری دارن. این روند در زمانی اتفاق میفته که چین برای حفظ رشد اقتصادی پایدار تلاش میکنه و بعضی کارخانهها уже با کمبود کارگر کممهارت مواجه هستن.
چین قدمهایی برای لغو تدریجی سیستم هوکو، به ویژه در شهرهای کوچیک و متوسط، برداشته و دولتهای محلی سیاستهای دقیقی رو برای گرفتن هوکوی شهری توسط مهاجران روستایی اعلام کردن. با ادامه کاهش و پیری جمعیت چین، دولت باید از تمام منابع سرمایه انسانی موجود استفاده کنه تا از تاثیرات اقتصادی احتمالی جلوگیری کنه. در چنین سناریویی، باز کردن کشور به روی مهاجرت خارجی ممکنه به یه گزینه تبدیل بشه. وگرنه، چه کسی قراره چرخ «کارخانه جهان» رو بچرخونه؟
نگاهی عمیقتر به قوانین: تابعیت و اقامت در چین
خب بچهها، تا اینجا تصویر کلی رو دیدیم. حالا بیاید بریم سراغ جزئیات و ببینیم قوانین چین دقیقا چی میگن. این بخش شاید یه کم خشک باشه، اما برای فهمیدن کامل ماجرا لازمه.
قانون تابعیت جمهوری خلق چین
این قانون در تاریخ ۱۰ سپتامبر ۱۹۸۰ اجرا شد. بیاید ببینیم مهمترین مادههاش چی میگن.
چطور یه نفر شهروند چین محسوب میشه؟
- تولد در چین: افرادی که در جمهوری خلق چین به دنیا میان، به طور خودکار تابعیت چینی میگیرن اگه حداقل یکی از والدینشون شهروند چین باشه.
- تولد در خارج از چین: بچههایی که خارج از کشور از حداقل یک والد چینی به دنیا میان هم شهروند چین هستن، مگر اینکه در بدو تولد شهروند یه کشور خارجی باشن و والد چینیشون اقامت دایم خارج از کشور یا شهروندی یه کشور دیگه رو گرفته باشه.
- وضعیت خاص هنگ کنگ و ماکائو: اینجا قوانین یه کم گستردهتره. همه افراد از نژاد چینی که حق اقامت در هر کدوم از این مناطق رو دارن و در خاک چین به دنیا اومدن، شهروند چین محسوب میشن، صرف نظر از تابعیت والدینشون.
- وضعیت تایوان: به خاطر ادعای چین بر تایوان، جمهوری خلق چین اتباع جمهوری چین (تایوان) رو هم شهروند خودش میدونه.
یه خارجی چطور میتونه شهروند چین بشه؟ (Naturalization)
یه خارجی میتونه برای شهروندی چین درخواست بده اگه یکی از این شرایط رو داشته باشه:
- اعضای خانواده نزدیکش شهروند چین باشن.
- اقامت دایم در سرزمین اصلی چین یا یکی از مناطق اداری ویژه (هنگ کنگ و ماکائو) رو داشته باشه.
- دلایل «مشروع» دیگهای داشته باشه.
درخواستها در سرزمین اصلی توسط اداره ملی مهاجرت بررسی میشه. در هنگ کنگ این مسئولیت با اداره مهاجرته و در ماکائو با اداره خدمات شناسایی. متقاضیانی که درخواستشون قبول میشه، باید از هر تابعیت خارجی دیگهای که دارن صرفنظر کنن.
گرفتن شهروندی در سرزمین اصلی چین فوقالعاده نادره. در سرشماری سال ۲۰۱۰، از جمعیت ۱.۳۴ میلیارد نفری، فقط ۱۴۴۸ نفر به این روش شهروند شده بودن. در مقابل، این کار در هنگ کنگ رایجتره. اداره مهاجرت این منطقه از زمان انتقال حاکمیت تا سال ۲۰۱۲، بیشتر از ۱۰ هزار نفر رو شهروند کرده و از سال ۲۰۱۶ به بعد هم سالانه بیشتر از ۱۵۰۰ درخواست دریافت میکنه.
از دست دادن تابعیت چین
تابعیت چینی با ارایه یه اظهارنامه مبنی بر انصراف، قابل لغو شدنه. همچنین اگه یه نفر از سرزمین اصلی چین که در خارج از کشور زندگی میکنه، داوطلبانه تابعیت یه کشور دیگه رو بگیره، تابعیت چینیاش به طور خودکار لغو میشه. اما ساکنان هنگ کنگ و ماکائو که شهروند خارجی میشن، همچنان شهروند چین باقی میمونن، مگر اینکه به طور صریح به مقامات مهاجرت منطقهشون اعلام کنن که میخوان تابعیتشون رو تغییر بدن.
گرفتن اقامت دایم در چین
این همون کارتیه که بهش «گرین کارت» چین هم میگن. بیاید ببینیم چه کسانی واجد شرایط هستن. یه فرد خارجی برای گرفتن اقامت دایم باید قوانین چین رو رعایت کنه، سالم باشه، سابقه کیفری نداشته باشه و یکی از این شرایط رو داشته باشه:
- سرمایهگذار: در چین سرمایهگذاری مستقیم و پایداری کرده باشه و سوابق مالیاتی خوبی برای سه سال متوالی داشته باشه.
- کارمند عالیرتبه: سمتهایی مثل معاون مدیر کل، معاون کارخانه یا بالاتر، یا عناوین حرفهای مثل دانشیار یا پژوهشگر دانشیار داشته باشه و حداقل چهار سال متوالی در چین با این سمتها کار کرده باشه، در این چهار سال مجموعا کمتر از سه سال در چین اقامت نداشته باشه و سوابق مالیاتی خوبی داشته باشه.
- شخص خاص: سهم قابل توجه و برجستهای برای چین داشته باشه و کشور بهش نیاز خاصی داشته باشه.
- خانواده افراد بالا: همسر و فرزندان مجرد زیر ۱۸ سال افرادی که در سه دسته بالا قرار میگیرن.
- همسر شهروند چینی: همسر یه شهروند چینی یا یه فرد خارجی که اقامت دایم چین رو داره. باید حداقل پنج سال از ازدواجشون گذشته باشه، حداقل پنج سال متوالی در چین اقامت داشته باشن (هر سال کمتر از نه ماه نباشه) و منبع درآمد و محل زندگی ثابتی داشته باشن.
- فرزند: زیر ۱۸ سال، مجرد و تحت تکفل والدینش باشه.
- سالمند: بالای ۶۰ سال سن داشته باشه، هیچ خویشاوند مستقیمی در خارج از کشور نداشته باشه و با خویشاوند مستقیمش در چین زندگی کنه. باید حداقل پنج سال متوالی در چین مونده باشه (هر سال کمتر از نه ماه نباشه) و منبع درآمد و محل زندگی ثابتی داشته باشه.
چه کسانی نمیتونن اقامت دایم بگیرن؟
اگه کسی یکی از شرایط بالا رو نداشته باشه، درخواستش پذیرفته نمیشه. علاوه بر این، اداره ملی مهاجرت میتونه اقامت دایم افرادی رو که قبلا گرفتن، لغو کنه اگه:
- برای امنیت یا منافع ملی چین خطرناک باشن.
- توسط دادگاه به اخراج از کشور محکوم شده باشن.
- با استفاده از مدارک جعلی یا راههای غیرقانونی اقامت گرفته باشن.
- بدون تایید، هر سال کمتر از سه ماه یا در طول پنج سال، کمتر از یک سال در چین اقامت داشته باشن.
مراحل و هزینهها
متقاضی باید درخواستش رو به اداره امنیت عمومی شهر محل سرمایهگذاری یا اقامت طولانیمدتش بده. کل فرآیند بررسی و تصمیمگیری میتونه تا شش ماه طول بکشه. هزینهها هم به این صورته:
- هزینه درخواست: ۱۵۰۰ یوان
- هزینه صدور کارت: ۳۰۰ یوان
- صدور مجدد به دلیل گم شدن یا خرابی: ۶۰۰ یوان
- تمدید پس از انقضا: ۳۰۰ یوان
ویزاها: اقامتهای کوتاهمدت
اگه کسی با ویزای عادی وارد چین بشه و بخواد مدت اقامتش رو تمدید کنه، ویزاش رو عوض کنه یا ویزای جدیدی بگیره، باید به ادارات خروج و ورود امنیت عمومی مراجعه کنه. بیاید یه نگاه سریع به انواع ویزاها و قوانین تمدیدشون بندازیم:
نوع ویزا | توضیحات | حداکثر مدت تمدید |
---|---|---|
C | برای خدمه وسایل حمل و نقل بینالمللی | ۳۰ روز |
F | برای بازدید، تبادل، مطالعه و فعالیتهای غیرتجاری | ۱۸۰ روز |
G | برای ترانزیت | ۳۰ روز |
J2 | برای خبرنگاران خارجی (اقامت کوتاه) | ۳۰ روز |
L | برای گردشگران | ۳۰ روز |
M | برای فعالیتهای تجاری و بازرگانی | ۱۸۰ روز |
Q2 | برای دیدن اقوام (اقامت کوتاه) | ۱۸۰ روز |
R | برای استعدادهای سطح بالا و متخصصان مورد نیاز | ۱۸۰ روز |
S2 | برای امور شخصی (مثل دیدن اقوام خارجی مقیم چین) | تا ۱۸۰ روز برای دیدن اقوام، تا ۹۰ روز برای امور دیگر |
X2 | برای تحصیل (اقامت کوتاه) | ۱۸۰ روز |
یه نکته مهم: مجموع مدت تمدید اقامت نباید از مدت اقامت اولیهای که در ویزا مشخص شده، بیشتر بشه.
همچنین چین یه سری تسهیلات برای گروههای خاص در نظر گرفته. مثلا برای ملوانهای خارجی که در پروژه «یک کمربند و یک راه» کار میکنن، زمان صدور ویزا از ۷ روز کاری به ۳ روز کاهش پیدا میکنه. یا برای استعدادهای خارجی سطح بالا، دانشجویان برجسته و کارآفرینان، امکان گرفتن ویزاها یا مجوزهای اقامت بلندمدت (تا ۵ سال) وجود داره.
شهروندی در چین: یک مفهوم چندلایه
یکی از جالبترین چیزها در مورد چین اینه که با اینکه سرزمین اصلی، هنگ کنگ و ماکائو همه بخشی از یک کشور هستن، اما شهروندان چینی آزادی رفت و آمد کامل بین این سه حوزه رو ندارن. هر منطقه سیاست مهاجرتی جداگانهای داره و میتونه از ورود شهروندان چینی غیرمقیم جلوگیری کنه یا اونها رو اخراج کنه.
حتی وقتی پای سفر به کشورهای دیگه در میون باشه هم، اینکه شما مقیم کدوم بخش از چین هستید، مهمه. تا سال ۲۰۲۵:
- مقیمان سرزمین اصلی چین میتونن به ۸۳ کشور بدون ویزا سفر کنن.
- مقیمان ماکائو میتونن به ۱۴۴ کشور بدون ویزا سفر کنن.
- مقیمان هنگ کنگ میتونن به ۱۶۹ کشور بدون ویزا سفر کنن.
سیستم «هوکو»: مرزهای داخلی
همونطور که قبلا اشاره کردیم، در سرزمین اصلی چین یه سیستم ثبتنام خانوار به نام «هوکو» (hukou) وجود داره که مهاجرت داخلی رو تنظیم میکنه. هر شهروند در بدو تولد یه هوکوی «روستایی» یا «شهری» میگیره. نوع رفاه اجتماعی که یه نفر از دولت دریافت میکنه به هوکوش بستگی داره. مثلا افراد با هوکوی روستایی یه قطعه زمین برای مسکن و کشاورزی میگیرن، در حالی که ساکنان شهری به خدمات دولتی متنوعی مثل بهداشت، آموزش عمومی، بیمه بیکاری و مسکن یارانهای دسترسی دارن.
تغییر هوکو از روستایی به شهری تا دهه ۱۹۸۰ خیلی سخت بود و الان هم در شهرهای بزرگ شرایط سفت و سختی داره. شهروندان چینی که تابعیت خارجی میگیرن، باید تابعیت چینی خودشون رو لغو کنن که این به معنی لغو هوکوشون هم هست. اما گزارش شده که تعداد زیادی از شهروندان سابق چینی به خاطر مزایای اجتماعی که به هوکو مرتبطه، تمایلی به لغو اون ندارن.
پیچیدگیهای «چینی بودن»
در عمل، با اینکه قانون تابعیت چین تابعیت دوگانه رو به رسمیت نمیشناسه، شرایطی وجود داره که عملا فرد تابعیت دوگانه داره. مثلا بچههایی که از والدین دیپلمات یا دانشجوی چینی در خارج از کشور به دنیا میان، همزمان با گرفتن تابعیت اون کشور، تابعیت چینیشون رو هم حفظ میکنن.
بعضی تحلیلگرها معتقدن که «اگه شما تا حالا تابعیت چینی داشتید یا میتونستید داشته باشید، شما یه شهروند چینی هستید، مگر اینکه پکن تصمیم بگیره که نیستید». این محدودیتها در به رسمیت شناختن تابعیت دوگانه، منجر به شرایط متناقضی شده. مثلا در سال ۲۰۱۵، مقامات چینی با نویسندهای به نام «گوی مینهای» که تابعیت سوئدی هم داشت، به عنوان یه شهروند چینی رفتار کردن. این نشون میده که دولت چین گاهی مرز بین قومیت و شهروندی رو کمرنگ میکنه.
یه انسانشناس به اسم «کاترین کلیتون» معتقده که دولت چین تمایل داره اصل «حق خون» (jus sanguinis) رو بیش از حد گسترش بده، یعنی «هر کسی در دنیا که از نژاد چینیه رو به عنوان یه تبعه بالقوه یا واقعی در نظر میگیره».
پرسش و پاسخ کلاسی
خب بچهها، بحث سنگینی بود. حالا بیاید چند تا سوال رو که ممکنه تو ذهنتون باشه با هم مرور کنیم.
سوال ۱: پس یعنی برای یه آدم معمولی غیرممکنه که شهروند چین بشه؟
جواب: غیرممکن نیست، اما فوقالعاده سخته. همونطور که دیدیم، در سرزمین اصلی چین تعداد خیلی کمی از خارجیها تونستن شهروند بشن. باید شرایط خیلی خاصی داشته باشید، مثل سرمایهگذاریهای کلان، متخصص خیلی برجسته بودن، یا ازدواج با یه شهروند چینی و زندگی طولانیمدت در اونجا. مسیر مشخص و سادهای برای یه فرد معمولی وجود نداره.
سوال ۲: چرا چین با وجود مشکل جمعیت، درهاش رو به روی مهاجرها باز نمیکنه؟
جواب: دلایل مختلفی وجود داره. اول اینکه چین خودش رو یه کشور مهاجرپذیر نمیبینه و سیاستهاش بیشتر روی کنترل مهاجرت تمرکز داره تا تشویق اون. دوم، نگرانیهایی در مورد ثبات سیاسی و اجتماعی وجود داره؛ دولت نگران واکنش افکار عمومی و تاثیرات ورود فرهنگهای جدیده. سوم، یه جور باور به «خلوص نژادی» و تبار واحد چینی در بین بعضی از رهبران وجود داره که باعث میشه در برابر پذیرش مهاجر مقاومت کنن.
سوال ۳: اگه من شهروند چین باشم، میتونم هر جای چین که دلم خواست، مثلا هنگ کنگ، زندگی و کار کنم؟
جواب: نه. این یکی از نکات جالب در مورد چینه. شهروندی چین به شما اجازه زندگی و کار خودکار در همه مناطقش رو نمیده. سرزمین اصلی، هنگ کنگ و ماکائو هر کدوم قوانین مهاجرتی و اقامتی خودشون رو دارن. برای جابجایی بین این مناطق باید مجوزهای خاصی بگیرید، مثل «مجوز یکطرفه» برای اقامت دایم در هنگ کنگ یا ماکائو.
سوال ۴: فرق بین اقامت دایم و شهروندی در چین چیه؟
جواب: اقامت دایم به شما حق زندگی و کار نامحدود در چین رو میده، تقریبا مثل یه شهروند. اما شما هنوز شهروند یه کشور دیگه هستید و پاسپورت اون کشور رو دارید. شهروندی یا تابعیت یعنی شما به طور کامل یه شهروند چینی میشید، پاسپورت چینی میگیرید، حق رای دارید و باید از تابعیت قبلیتون صرفنظر کنید. گرفتن اقامت دایم خیلی راحتتر از گرفتن شهروندیه، هرچند اون هم ساده نیست.
سوال ۵: شنیدم چین تابعیت دوگانه رو قبول نداره. این حرف همیشه درسته؟
جواب: طبق قانون، بله. چین تابعیت دوگانه رو به رسمیت نمیشناسه. اگه یه شهروند سرزمین اصلی تابعیت کشور دیگهای رو بگیره، تابعیت چینیاش خود به خود لغو میشه. اما در عمل، استثناهایی وجود داره. مثلا ساکنان هنگ کنگ و ماکائو میتونن پاسپورت بریتانیایی یا پرتغالی داشته باشن و همزمان شهروند چین هم محسوب بشن، مگر اینکه رسما اعلام کنن که میخوان تابعیت چینیشون رو لغو کنن. پس میشه گفت در عمل، شرایطی برای داشتن تابعیت دوگانه به صورت «دفاکتو» یا غیررسمی وجود داره.
دیدگاهتان را بنویسید