GeekAlerts

جایی برای گیک‌ها

کاهش سرعت مجاز در آمریکا؛ پایان قانون هشتاد و پنجمین صدک

کاهش سرعت مجاز در آمریکا؛ پایان قانون هشتاد و پنجمین صدک

خلاصه

  • ایالت‌های آمریکا دارن به این فکر می‌کنن که سرعت مجاز رو کم کنن تا آمار بالای مرگ و میر جاده‌ای پایین بیاد.
  • قانون قدیمی “هشتاد و پنجمین صدک” که میگفت سرعت رو بر اساس سرعت ۸۵ درصد راننده‌ها تعیین کنیم، الان زیر سواله چون باعث “خزش سرعت” و ناامنی میشه.
  • بعد از لغو قانون سراسری ۵۵ مایل سرعت در سال ۱۹۹۵، آمار مرگ و میر جاده‌ای خیلی زیاد شد و نشون داد سرعت بالا چقدر خطرناکه.
  • الان ایالت‌هایی مثل واشنگتن، پنسیلوانیا و کالیفرنیا دارن با تغییر قوانین و اولویت دادن به امنیت پیاده‌ها و دوچرخه‌سوارها، پیشگام میشن.
  • فقط تابلو عوض کردن کافی نیست؛ باید خود جاده‌ها رو هم طوری طراحی کنن که راننده‌ها ناخودآگاه آروم‌تر برونن، مثلاً با باریک کردن خطوط یا ساخت سرعت‌گیر.
  • مهم‌ترین چالش همون فرهنگ رانندگیه که برای خیلی‌ها سرعت زیاد نماد آزادیه؛ تغییر این دیدگاه خیلی سخته.

برای اینکه بفهمیم چرا اوضاع به اینجا رسیده، باید با یک مفهوم کلیدی در مهندسی ترافیک آشنا بشیم: قانون هشتاد و پنجمین صدک (85th percentile rule). این قانون که برای دهه‌ها در سراسر آمریکا استفاده میشده، یک منطق ساده داره. مهندس‌ها در یک جاده مستقر میشن و سرعت ماشین‌هایی که آزادانه و بدون ترافیک حرکت میکنند را اندازه میگیرند. بعد، سرعتی را که ۸۵ درصد راننده‌ها با اون سرعت یا کمتر از اون حرکت میکنند، به عنوان مبنای سرعت مجاز در نظر میگیرند و معمولا اون عدد را به نزدیکترین مضرب ۵ گرد میکنند.

فلسفه پشت این قانون اینه که اکثر راننده‌ها به شکل غریزی سرعتی را انتخاب میکنند که با توجه به شرایط جاده، امن و منطقی به نظر میرسه. پس به جای اینکه یک عدد دستوری از بالا تعیین بشه، بهتره به رفتار جمعی راننده‌ها اعتماد کنیم. اینطوری، سرعت مجاز با چیزی که مردم در عمل انجام میدهند، هماهنگ میشه و این به روانی ترافیک کمک میکنه.

اما این روش یک مشکل بزرگ داره. وقتی سرعت مجاز بر اساس رفتار راننده‌هایی که سریع میرن تعیین میشه، یک چرخه معیوب به وجود میاد. فرض کنید سرعت مجاز در یک جاده ۵۰ مایل در ساعته. بعد از مدتی، مردم کم کم سریعتر رانندگی میکنند. مهندس‌ها دوباره سرعت را اندازه میگیرند و میبینند که حالا ۸۵ درصد مردم با سرعت ۵۵ مایل در ساعت یا کمتر حرکت میکنند. نتیجه چی میشه؟ سرعت مجاز جدید به ۵۵ مایل در ساعت افزایش پیدا میکنه. این روند میتونه همینطور ادامه پیدا کنه و باعث بشه سرعت مجاز به شکل مداوم بالا و بالاتر بره. این پدیده به «خزش سرعت» یا speed creep معروفه.

منتقدها میگن این روش به جای اینکه سرعت را کنترل کنه، اون را تشویق میکنه. به جای اینکه امنیت پیاده‌ها، دوچرخه‌سوارها و خود راننده‌ها در اولویت باشه، فقط به جریان سریع‌تر ماشین‌ها توجه میشه. در نتیجه، جاده‌ها به مرور برای همه ناامن‌تر میشن، چون سرعت بالاتر به معنی تصادف‌های شدیدتر و زمان واکنش کمتره.

سفری به گذشته: وقتی کل آمریکا با سرعت ۵۵ مایل در ساعت رانندگی میکرد

در دهه ۱۹۷۰ میلادی، آمریکا با یک بحران بزرگ نفتی روبه‌رو شد. کشورهای عربی صادرکننده نفت، آمریکا را تحریم کردند و قیمت بنزین سر به فلک کشید. دولت برای صرفه‌جویی در مصرف سوخت، یک تصمیم تاریخی گرفت. در سال ۱۹۷۴، کنگره قانون ملی حداکثر سرعت را تصویب کرد که بر اساس اون، سرعت مجاز در تمام بزرگراه‌های کشور به ۵۵ مایل در ساعت (حدود ۸۸ کیلومتر در ساعت) محدود شد.

هدف اصلی این قانون، اقتصادی بود؛ یعنی کمتر گاز بدیم تا بنزین کمتری مصرف بشه. اما این قانون یک نتیجه غیرمنتظره و بسیار مثبت به همراه داشت: آمار مرگ و میر جاده‌ای به شدت کاهش پیدا کرد. تحقیقاتی که بعدا انجام شد، نشون داد که این قانون تونسته بود سالانه بین ۲۰۰۰ تا ۴۰۰۰ نفر را از مرگ نجات بده. این موضوع به همه ثابت کرد که یک ارتباط مستقیم بین سرعت و امنیت وجود داره.

با این حال، همه از این قانون راضی نبودند. خیلی از راننده‌ها، به خصوص در ایالت‌های غربی که مسافت‌ها طولانی و جاده‌ها خلوت بود، حس میکردند این سرعت خیلی کنده و حوصله‌سربره. عبارت «من نمیتونم با سرعت ۵۵ رانندگی کنم» به یک شعار معروف بین مخالف‌های این قانون تبدیل شده بود. فشارها از طرف مردم و لابی‌های مختلف روز به روز بیشتر میشد تا اینکه بالاخره در سال ۱۹۹۵، کنگره تسلیم شد و این قانون فدرال را لغو کرد.

بعد از لغو این قانون، تصمیم‌گیری در مورد سرعت مجاز دوباره به خود ایالت‌ها واگذار شد. و خب، حدس زدن اینکه چه اتفاقی افتاد سخت نیست. خیلی از ایالت‌ها بلافاصله سرعت مجاز را بالا بردند. رقابتی برای داشتن سریع‌ترین بزرگراه‌ها شکل گرفت و دوباره مهندس‌های ترافیک به سراغ همون قانون قدیمی هشتاد و پنجمین صدک رفتند تا سرعت‌های جدید را توجیه کنند. نتیجه این شد که در سال‌های بعد، آمار تلفات جاده‌ای دوباره روند صعودی به خودش گرفت.

وقتی آمارها حرف میزنند: هزینه انسانی سرعت بالا

لغو قانون ملی حداکثر سرعت در سال ۱۹۹۵ یک آزمایش بزرگ در دنیای واقعی بود. حالا میشد دید که وقتی سرعت‌ها بالا میره، چه تاثیری روی امنیت جاده‌ها داره. موسسه بیمه برای ایمنی بزرگراه‌ها (IIHS) در یک مطالعه جامع، تاثیر این تغییرات را بررسی کرد. نتایج تکان‌دهنده بود. این تحقیق نشون داد که به ازای هر ۵ مایل در ساعت افزایش در سرعت مجاز، آمار مرگ و میر در بزرگراه‌های بین ایالتی ۸.۵ درصد و در جاده‌های دیگه ۴ درصد بیشتر شده.

یک مطالعه دیگه که در سال ۲۰۱۹ در مجله آمریکایی بهداشت عمومی منتشر شد، به این نتیجه رسید که در طول ۲۵ سال بعد از لغو قانون فدرال، افزایش سرعت مجاز باعث مرگ اضافه ۳۷ هزار نفر شده. این عدد بزرگیه و نشون میده که بحث سرعت فقط سر چند دقیقه زودتر یا دیرتر رسیدن نیست؛ بحث مرگ و زندگیه.

امروزه، آمارهای سالانه هم همین روند را تایید میکنند. هر سال نزدیک به ۴۳ هزار نفر در جاده‌های آمریکا جان خودشان را از دست میدهند. هیئت ملی ایمنی حمل و نقل (NTSB) که یک آژانس فدرال مستقله، بارها هشدار داده که سرعت بیش از حد یکی از دلایل اصلی این فاجعه است. آنها در سال ۲۰۱۷ به طور رسمی توصیه کردند که ایالت‌ها باید روش هشتاد و پنجمین صدک را کنار بگذارند و در تعیین سرعت مجاز، امنیت را در اولویت اول قرار بدهند. اما این توصیه‌ها تا همین اواخر چندان مورد توجه قرار نگرفته بود.

پیشگامان تغییر: ایالت‌هایی که ترمز را میکشند

در میان این همه خبر بد، نشانه‌هایی از تغییر دیده میشه. ایالت واشنگتن یکی از اولین ایالت‌هایی بود که به طور جدی وارد عمل شد. قانون‌گذاران این ایالت در سال گذشته قانونی را تصویب کردند که به اداره حمل و نقل اجازه میده هنگام تعیین سرعت مجاز، آسیب‌پذیرترین کاربران جاده مثل پیاده‌ها و دوچرخه‌سوارها را هم در نظر بگیره. این یعنی دیگه فقط سرعت حرکت ماشین‌ها مهم نیست.

این قانون جدید به مهندس‌های ترافیک واشنگتن این اختیار را میده که از روش هشتاد و پنجمین صدک استفاده نکنند و به جای اون، فاکتورهایی مثل طراحی جاده، وجود یا عدم وجود پیاده‌رو و خط دوچرخه، و آمار تصادف‌های قبلی را ملاک قرار بدهند. این یک تغییر بزرگ در فلسفه مدیریت ترافیکه: از «حرکت سریع ماشین‌ها» به سمت «ایمنی برای همه».

واشنگتن تنها نیست. در پنسیلوانیا، شهر فیلادلفیا این اختیار را پیدا کرده که سرعت مجاز را در خیابان‌های شهری خودش تعیین کنه و دیگه مجبور نیست از قوانین ایالتی که برای بزرگراه‌ها طراحی شده، پیروی کنه. در کالیفرنیا هم قانونی تصویب شده که به شهرها اجازه میده در مناطقی که کسب و کارها و رفت و آمد پیاده‌ها زیاده، سرعت را کم کنند.

این حرکت‌ها نشون میده که یک درک جدید در حال شکل گرفتنه. اینکه جاده‌ها فقط برای ماشین‌ها نیستند و باید طوری طراحی و مدیریت بشن که برای همه امن باشند.

طراحی جاده به جای تکیه بر تابلوها

یکی از نکات جالبی که طرفدارهای کاهش سرعت به اون اشاره میکنند اینه که فقط تغییر دادن عدد روی تابلو کافی نیست. باید خود جاده‌ها هم طوری طراحی بشن که راننده‌ها را به رانندگی با سرعت کمتر تشویق کنند. وقتی شما در یک بزرگراه هشت بانده با خطوط عریض و صاف رانندگی میکنید، به طور طبیعی احساس میکنید که میتونید با سرعت بالا حرکت کنید، حتی اگه تابلو چیز دیگه‌ای بگه.

به همین دلیله که حالا خیلی از شهرها و ایالت‌ها به سمت چیزی به اسم «آرام‌سازی ترافیک» (traffic calming) حرکت میکنند. این یعنی استفاده از ابزارهای طراحی شهری برای کنترل سرعت. برای مثال:

  • باریک کردن خطوط: وقتی خط حرکت ماشین باریک‌تر باشه، راننده‌ها به شکل ناخودآگاه با احتیاط بیشتر و سرعت کمتری رانندگی میکنند.
  • اضافه کردن خطوط دوچرخه و پیاده‌روهای عریض: این کارها نه تنها برای دوچرخه‌سوارها و پیاده‌ها خوبه، بلکه باعث میشه راننده‌ها حس کنند در یک محیط شهری پیچیده‌تر قرار دارند و باید سرعتشان را کم کنند.
  • ایجاد سرعت‌گیرهای هوشمندانه و میدان‌های کوچک: این موانع فیزیکی راننده را مجبور میکنه که سرعتش را کم کنه.
  • کاشت درخت در کنار خیابان: وجود درخت‌ها و فضای سبز باعث میشه خیابان تنگ‌تر به نظر برسه و به کاهش سرعت کمک میکنه.

ایده اصلی اینه که به جای جنگیدن با غریزه راننده‌ها، محیطی بسازیم که در اون رانندگی با سرعت پایین، طبیعی‌ترین و منطقی‌ترین کار ممکن به نظر برسه.

چالش بزرگ: تغییر فرهنگ رانندگی

با تمام این تلاش‌ها، یک مانع بزرگ همچنان وجود داره: فرهنگ رانندگی در آمریکا. این کشور یک تاریخ طولانی و عمیق با ماشین داره. ماشین فقط یک وسیله حمل و نقل نیست؛ برای خیلی‌ها نماد آزادی، استقلال و قدرته. این ایده که کسی بخواد این آزادی را با کم کردن سرعت محدود کنه، برای خیلی از راننده‌ها قابل قبول نیست.

هر بار که صحبتی از کاهش سرعت مجاز میشه، مخالفت‌های زیادی از طرف راننده‌ها بلند میشه. استدلال اصلی آنها اینه که این کارها فقط باعث طولانی‌تر شدن سفرها و ایجاد ترافیک میشه. آنها میگن مشکل اصلی سرعت نیست، بلکه راننده‌های بی‌دقت یا مست هستند. این دیدگاه به شدت در جامعه ریشه داره و تغییر اون کار آسانی نیست.

طرفدارهای ایمنی جاده میگن که این فرهنگ باید تغییر کنه. آنها معتقدند که حق داشتن یک سفر سریع، نمیتونه مهم‌تر از حق زنده موندن یک عابر پیاده یا یک دوچرخه‌سوار باشه. آنها امیدوارند با ارائه آمار و ارقام و نشون دادن نتایج مثبت کاهش سرعت در مناطقی که این سیاست را اجرا کردند، بتونند به تدریج ذهنیت عمومی را تغییر بدهند. این یک مسیر طولانی و سخته، چون فقط به تغییر قوانین مربوط نمیشه، بلکه به تغییر باورهای عمیق مردم بستگی داره.

منابع

  • [۱] fastcompany.com

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *