خلاصه
- ایگور بابوشکین، همبنیانگذار xAI (شرکت هوش مصنوعی ایلان ماسک)، این شرکت رو ترک کرده.
- اون قراره شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر خودش به اسم Babuschkin Ventures رو راهاندازی کنه تا روی استارتاپهای هوش مصنوعی که به بشریت کمک میکنن، سرمایهگذاری کنه و از تحقیقات ایمنی AI حمایت کنه.
- بابوشکین قبل از xAI، سابقه کار تو گوگل دیپمایند و اوپنایآی رو داشته و دغدغه اصلیش همیشه ایمنی ابرهوشها بوده.
- اون از تجربیاتش تو xAI تعریف میکنه، مثل ساختن ابرخوشه ممفیس در ۱۲۰ روز و شبی که ایلان ماسک برای حل مشکل، خودش به دیتاسنتر رفت.
- البته xAI و چتباتش Grok حواشی زیادی هم داشتن؛ از تولید محتوای نادرست تا اعتراضات محلی به خاطر آلودگی نیروگاه ممفیس.
- ایگور باور داره که “تکینگی” نزدیکه و آینده بشریت روشنه، به شرط اینکه هوش مصنوعی به شکل ایمن توسعه پیدا کنه.
ایگور بابوشکین، یکی از بنیانگذاران شرکت هوش مصنوعی ایلان ماسک یعنی xAI، اعلام کرده که از این شرکت جدا میشه تا شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر خودش رو راه بندازه. ایلان ماسک هم در جواب به این خبر از او تشکر کرده و گفته: «ممنون که به ساخت xAI کمک کردی! ما بدون تو به اینجا نمیرسیدیم». اما این ماجرا لایههای مختلفی داره؛ از داستان شکلگیری xAI و چالشهاش گرفته تا زندگی شخصی خود بابوشکین و مسائلی که در مورد شرکت و خودش مطرح شده.
ایگور بابوشکین کیه و از کجا اومده؟
قبل از اینکه ایگور بابوشکین به یکی از مهرههای اصلی xAI تبدیل بشه، سوابق کاری قابل توجهی داشته. پروفایل لینکدین او نشون میده که به عنوان مهندس پژوهشگر ارشد در شرکت دیپمایند گوگل (Google DeepMind) کار کرده و روی پروژههایی مثل پایگاه کد اموزشی جمینی (Gemini) و مهندسی در مقیاس بزرگ فعالیت داشته. او همچنین در دیپمایند به عنوان مهندس پژوهشگر و مهندس پژوهشگر ارشد هم کار کرده. علاوه بر این، بابوشکین سابقه عضویت در کادر فنی شرکت OpenAI رو هم در کارنامه خودش داره.
اما داستان زندگی شخصی او هم جالبه. بابوشکین در پستی که به مناسبت جدایی از xAI منتشر کرده، توضیح داده که خانوادهاش بعد از فروپاشی شوروی، فدراسیون روسیه رو به امید زندگی بهتر برای بچههاشون ترک کردند. او میگه که زندگی به عنوان یک مهاجر همیشه اسون نبوده، اما پدر و مادرش به ارزشهای انسانی مثل شجاعت، دلسوزی و کنجکاوی برای درک دنیا باور داشتند. بابوشکین در بچگی دانشمندانی مثل ریچارد فاینمن و مکس پلانک رو تحسین میکرده که برای فهمیدن جهان، مرزهای فیزیک رو جابجا میکردند.
همین علاقه باعث شد که او به عنوان دانشجوی دکتری فیزیک ذرات در سرن (CERN) مشغول به تحصیل بشه. اما به تدریج متوجه شد که پیدا کردن اکتشافات جدید در فیزیک سختتر و سختتر میشه و به برخورددهندههای بزرگتری نیاز داره، در حالی که کشفیات جدید کمتر میشن. اینجا بود که یک سوال ذهنش رو درگیر کرد: ایا ابرهوش (superintelligence) میتونه کلید حل رازهای جهان باشه، نه برخورددهندههای بزرگتر؟ ایا هوش مصنوعی میتونه یک نظریه منسجم برای گرانش کوانتومی پیدا کنه یا فرضیه ریمان رو اثبات کنه؟
شکلگیری xAI: یک رویای مشترک با ایلان ماسک
در اوایل سال ۲۰۲۳، بابوشکین به این نتیجه رسید که دنیا به «دستور پخت ابرهوش» نزدیک شده و به زودی هوش مصنوعی میتونه در سطحی فراتر از انسانها استدلال کنه. این موضوع یک نگرانی جدی برای او ایجاد کرد: چطور میشه مطمئن شد که این فناوری برای کارهای خوب استفاده میشه؟
او در نوشتههاش اشاره میکنه که ایلان ماسک سالها در مورد خطرات هوش مصنوعی قدرتمند هشدار داده بود. همین دغدغههای مشترک باعث شد که بابوشکین و ماسک به هم نزدیک بشن. بابوشکین میگه: «هنوز روزی رو که برای اولین بار ایلان رو دیدم به یاد دارم، ساعتها در مورد هوش مصنوعی و اینده احتمالی صحبت کردیم. هر دوی ما حس کردیم که به یک شرکت هوش مصنوعی جدید با ماموریتی متفاوت نیاز هست.»
این دیدگاه مشترک، یعنی استفاده از هوش مصنوعی برای منفعت بشریت، پایه و اساس شرکت xAI شد. اونها شروع به جذب مهندسهایی با طرز فکر مشابه کردند و ماجراجویی ساخت xAI اغاز شد.
روزهای سخت اول و ساختن چیزی که «غیرممکن» به نظر میرسید
شروع کار xAI اصلا راحت نبود. بابوشکین تعریف میکنه که خیلیها بهشون میگفتند که برای ورود به این بازی دیر شده و راه انداختن یک شرکت هوش مصنوعی سطح بالا از صفر غیرممکنه. اما تیم اونها باور داشتند که میتونن غیرممکن رو ممکن کنند.
در روزهای اول، بابوشکین خودش بسیاری از ابزارهای پایهای شرکت رو برای راهاندازی و مدیریت کارهای اموزشی ساخت. بعدها هم بر بسیاری از بخشهای مهندسی شرکت، از جمله زیرساخت، محصول و پروژههای کاربردی هوش مصنوعی نظارت داشت. او به فداکاری عمیق اعضای تیم اشاره میکنه و میگه که با «خون، عرق و اشک»، تیم با سرعتی سرسام اور موفق شد ابرخوشه ممفیس (Memphis supercluster) رو بسازه و مدلهای پیشرفته رو سریعتر از هر شرکت دیگهای در تاریخ عرضه کنه.
بابوشکین دو درس خیلی مهم از ایلان ماسک یاد گرفته:
- برای حل مشکلات فنی، نترس و خودت شخصا دست به کار شو.
- یک حس فوریت دیوانهوار داشته باش.
ماجرای ابرخوشه ممفیس: شبی که ایلان ماسک به دیتاسنتر رفت
یکی از خاطرات جالبی که بابوشکین تعریف میکنه، مربوط به ساخت ابرخوشه ممفیس در ۱۲۰ روزه. این مرکز برای پردازش دادهها و اموزش مدلهایی که چتبات Grok رو قدرت میبخشن، استفاده میشه. کارشناسان صنعت بهشون گفته بودند که ساختن چنین چیزی در ۱۲۰ روز غیرممکنه.
وقتی به اخر مهلت ۱۲۰ روزه نزدیک میشدند، با مشکلات مرموزی در ارتباط بین ماشینها از طریق RDMA روبرو شدند. در این شرایط، ایلان ماسک تصمیم گرفت که شخصا به دیتاسنتر در ممفیس پرواز کنه و تیم زیرساخت هم به دنبال او رفت. اونها وسط شب به ممفیس رسیدند و مستقیم سر کار رفتند. بعد از بررسی دهها هزار خط از خروجی lspci، بالاخره ریشه مشکل رو پیدا کردند: یک تنظیمات اشتباه در بایوس (BIOS).
بابوشکین میگه که ایلان ماسک تا دیروقت همون شب کنارشون بود. وقتی بالاخره فرایند اموزش با موفقیت اجرا شد، ماسک پستی در ساعت «۴:۲۰ صبح» منتشر کرد که باعث خنده تیم شد. بابوشکین از اون شب به عنوان یک تجربه هیجانانگیز یاد میکنه که پیوندهای عاطفی تیم رو قویتر کرد و حس میکردند که در هیجانانگیزترین دوران زندگیشون هستند.
اینده بابوشکین: تمرکز بر ایمنی هوش مصنوعی
بابوشکین در بیانیه جدایی خودش توضیح میده که اینده رو چطور میبینه. او به شامی که اخیرا با مکس تگمارک، بنیانگذار موسسه «اینده زندگی» داشته اشاره میکنه. تگمارک عکسی از پسرهای کوچکش رو به او نشون داده و پرسیده: «چطور میتونیم هوش مصنوعی رو به شکلی ایمن بسازیم تا مطمئن بشیم بچههای ما میتونن شکوفا بشن؟» این سوال عمیقا بابوشکین رو تحت تاثیر قرار داده.
او به تجربه قبلی خودش در دیپمایند روی پروژه Alphastar اشاره میکنه که یک عامل هوش مصنوعی برای بازی استارکرفت بود. اونجا بود که دید یادگیری تقویتی (reinforcement learning) در مقیاس بزرگ چقدر میتونه قدرتمند باشه. از نظر او، هرچقدر مدلهای پیشرفته در انجام وظایف مختلف مستقلتر و «عاملتر» (agentic) میشن، قابلیتهای قدرتمندتری پیدا میکنند و این باعث میشه که مطالعه و پیشرفت در زمینه ایمنی هوش مصنوعی اهمیت حیاتی پیدا کنه.
به همین دلیل، او حالا شرکت خودش با نام Babuschkin Ventures رو راهاندازی کرده. هدف این شرکت اینه که از تحقیقات ایمنی هوش مصنوعی حمایت کنه و روی استارتاپهایی در زمینه هوش مصنوعی و سیستمهای عاملمحور سرمایهگذاری کنه که به پیشرفت بشریت و کشف رازهای جهان کمک میکنند. او حتی یک ایمیل (ventures@babuschk.in) برای افرادی که مایل به گفتگو هستند، اعلام کرده.
بابوشکین در پایان پست جدایی خودش، عشق و علاقه زیادش به تیم xAI رو ابراز میکنه و اونها رو فداکارترین افرادی میدونه که باهاشون کار کرده. او میگه که هنگام رفتن از شرکت، حس یک «والد مغرور» رو داشته که بچهاش رو برای رفتن به دانشگاه بدرقه میکنه و با چشمانی پر از اشک شوق، برای رشد و بلوغ شرکت ارزوی موفقیت میکنه. او حرفهاش رو با این جمله تمام میکنه: «تکینگی (singularity) نزدیکه، اما اینده بشریت روشنه!»
در همین حال، در فضای مجازی هم بحث در مورد بابوشکین وجود داره. برای مثال، کاربری در ردیت (Reddit) اشاره کرده که با وجود اینکه رهبران ازمایشگاههای بزرگ هوش مصنوعی مثل داریو، سم، دمیس، ایلیا و لکون مثل ستارههای راک شناخته شده هستند و مصاحبههای زیادی انجام میدن، اما او تا همین اواخر هیچی در مورد رهبر xAI یعنی ایگور بابوشکین نمیدونسته و از این موضوع تعجب کرده.
منابع
- [۲] Igor Babushkin – the head of x.ai : r/singularity
- [۴] Elon Musk’s New AI Researcher Was Arrested in a Domestic Violence Case – Business Insider
- [۶] Elon Musk’s xAI loses co-founder Igor Babuschkin for venture firm
- [۸] Who is Igor Babuschkin? Co-founder of Elon Musk’s xAI leaving to launch a new AI safety venture | – The Times of India
- [۱] Igor Babuschkin – xAI | LinkedIn
- [۳] Igor Babuschkin (@ibab) / X
- [۵] Elon Musk AI researcher Igor Babuschkin ‘arrested for domestic violence’
- [۷] Igor Babuschkin on X: “Today was my last day at xAI, the company that I helped start with Elon Musk in 2023. I still remember the day I first met Elon, we talked for hours about AI and what the future might hold. We both felt that a new AI company with a different kind of mission was needed. Building” / X
دیدگاهتان را بنویسید