GeekAlerts

جایی برای گیک‌ها

·

نگاهی عمیق به پدیده «همیشه آنلاین بودن»

تکنولوژی دنیای ما رو متحول کرده، اما این تحول همیشه هم جنبه‌های مثبت نداشته. در جامعه امروزی، خیلی راحت میشه ساعت‌ها بدون اینکه حتی متوجه بشیم، آنلاین باشیم. تعداد زیادی اپلیکیشن برای راحت‌تر کردن زندگی ما وجود داره، از کارهای بانکی و سفر گرفته تا ورزش و حتی پارک کردن ماشین. خیلی از نیازهای ما میتونه روی یک گوشی هوشمند، کامپیوتر، تبلت یا کنسول بازی برآورده بشه. اما این دستگاه‌ها دارن زمان و توانایی تمرکز ما رو ازمون میگیرن. در این مقاله، میخوایم ببینیم «همیشه آنلاین» یا «کرانیکلی آنلاین» (Chronically Online) بودن یعنی چی و چطور میشه فهمید که داریم از تکنولوژی بیش از حد استفاده می‌کنیم.

«همیشه آنلاین» بودن واقعا یعنی چی؟

شاید تا حالا اصطلاح «همیشه آنلاین» رو نشنیده باشید، یا شاید به گوشتون خورده باشه اما از معنیش مطمئن نباشید. ممکنه این سوال‌ها براتون پیش بیاد:

  • وقتی میگن یه نفر همیشه آنلاینه، منظورشون چیه؟
  • کلمه دیگه‌ای هم برای این مفهوم وجود داره؟
  • تعریف این اصطلاح در دیکشنری‌های آنلاین مثل «اربن دیکشنری» چیه؟
  • این اصطلاح در تیک‌تاک، اینستاگرام، اسنپ‌چت و بقیه شبکه‌های اجتماعی چه معنایی داره؟

اصطلاح «همیشه آنلاین» که بهش «به شکل لاعلاج آنلاین» (Terminally Online) یا «به شدت آنلاین» (Extremely Online) هم میگن، برای توصیف افرادی به کار میره که زمان خیلی زیادی رو صرف چرخیدن در شبکه‌های اجتماعی، بازی‌های ویدیویی یا وب‌گردی مداوم میکنن. این افراد کسانی هستن که عمیقا با فرهنگ اینترنتی درگیر شدن. خیلی وقت‌ها این اصطلاح با حروف بزرگ نوشته میشه تا روش تاکید بشه. افرادی که همیشه آنلاین توصیف میشن، معمولا باور دارن که پست‌ها و اتفاقات آنلاین اهمیت خیلی زیادی دارن. رویدادها و پدیده‌ها هم میتونن به خودی خود «به شدت آنلاین» باشن. در حالی که این اصطلاح اغلب به عنوان یک توصیف استفاده میشه، پدیده استفاده شدید از اینترنت به عنوان «یک اصلاح در نحوه ارائه ایده‌ها – که از طریق کلمات، ویدیوها، میم‌ها، گیف‌ها و کپی‌پاستاها به اشتراک گذاشته میشه – و خود ایده‌ها» توصیف شده. در اینجا، کلمه «آنلاین» برای توصیف «یک روش برای انجام کارها، و نه صرفا مکانی که کارها در اون انجام میشن» به کار میره.

افرادی که همیشه آنلاین هستن، میتونن به شدت درگیر حفظ حضور دیجیتالی خودشون بشن. اما این ذهنیت «همیشه روشن» میتونه تاثیرات منفی روی زندگیشون بذاره. افراد تحت تاثیر این پدیده، اونقدر درگیر تکنولوژی میشن که فعالیت‌های آنلاین رو به مسئولیت‌ها و روابط واقعی خودشون ترجیح میدن. این موضوع میتونه منجر به تنهایی و مشکلات سلامت جسمی و روانی بشه. در واقع، این اصطلاح برای کسانی به کار میره که بیش از حد درگیر اینترنت شدن و دیدگاه‌ها و رفتارشون از بس که در فضای مجازی و حباب‌های اجتماعی و سیاسی خاص وقت گذروندن، تغییر کرده و دیگه نمیتونن به طور عادی تعامل داشته باشن یا از چیزی بدون دغدغه لذت ببرن. کل وجودشون در طول روز منقبضه و هیچوقت واقعا آرامش ندارن؛ اونها باید مدام مراقب باشن تا هر کسی که از آزمون پاکی اونها رد میشه رو شناسایی کنن تا بتونن آژیر خطر رو به صدا دربیارن و تسلیم تمایلات سرکوب‌شده و وحشی خودشون برای به آتش کشیدن دیگران بشن. زندگی این افراد به تدریج به سمت ابراز ناراحتی نمایشی در انظار عمومی کشیده میشه تا اعتبار خودشون رو پیش بقیه افراد همیشه آنلاین بالا ببرن، تا جایی که تمام آدم‌های عادی زندگیشون رو از خودشون دور میکنن.

«اربن دیکشنری»، یکی از منابع تعاریف عامیانه، این پدیده رو اینطور توصیف میکنه: «کسی که تقریبا همیشه در اینترنته و کل وجودش حول محور آنلاین بودن میچرخه. افرادی که همیشه آنلاین هستن معمولا در دنیای واقعی دوست واقعی ندارن و آنلاین میمونن و بحث‌های بی‌فایده‌ای رو شروع میکنن که خارج از یک صفحه نمایش، به هیچ نتیجه‌ای نمیرسه». این تعریف نشون میده که این اصطلاح گاهی با بار منفی و برای توصیف یک وضعیت ناسالم به کار میره. تعریف دیگه‌ای در این منبع میگه این اصطلاح برای افرادیه که اونقدر در شبکه‌های اجتماعی غرق شدن که خودشون رو وقف مسائلی میکنن که هیچ ربطی به زندگی روزمره‌شون نداره.

سیر تکاملی این اصطلاح: از «به شدت» تا «همیشه» آنلاین

برای درک بهتر این پدیده، باید به تاریخچه و روند تکامل این اصطلاح‌ها نگاهی بندازیم. این مفهوم یک شبه به وجود نیومده و در طول زمان، همراه با تغییرات فرهنگ اینترنتی، شکل گرفته.

دهه ۱۹۸۰: پیش از اینترنت همگانی

در دهه ۱۹۸۰، شبکه‌های کامپیوتری وجود داشتن، اما در اون زمان عمدتا به عنوان ابزاری دیده میشدن که تنها کاربرد رسمی یا فرهنگی مهمشون برای اهداف تحقیقاتی و تجاری بود. سرگرمی و کل‌کل در سیستم‌های تابلوی اعلانات (BBS) و یوزنت (Usenet) به عنوان فرهنگ گیک‌های کم‌اهمیت تلقی میشد. در اون دوران، آنلاین بودن یک فعالیت خاص و محدود به گروه‌های مشخصی بود و هنوز به یک پدیده فرهنگی فراگیر تبدیل نشده بود.

دهه ۲۰۱۰ و ظهور «به شدت آنلاین» (Extremely Online)

با شروع دهه ۲۰۱۰ و فراگیر شدن شبکه‌های اجتماعی، اصطلاح «به شدت آنلاین» پدیدار شد. اگرچه این واژه از اوایل سال ۲۰۱۴ در حال استفاده بود، اما در نیمه دوم دهه ۲۰۱۰ و همزمان با افزایش شیوع و برجستگی پدیده‌های اینترنتی در تمام جنبه‌های زندگی، کاربرد بیشتری پیدا کرد. وب‌سایت «دیلی دات» به یک پست مبهم در توییتر در سال ۲۰۱۴ اشاره میکنه که به محبوبیت این اصطلاح کمک کرد. در اون زمان، به گفته جی هاتاوی، این اصطلاح به معنی «آشنا بودن، و حتی وسواس داشتن، با چیزهایی بود که همه در موردش صحبت میکردن». در ابتدا، این مفهوم کمی سرگرم‌کننده و بی‌خطر بود و بیشتر جنبه شوخی داشت.

افرادی که «به شدت آنلاین» توصیف میشدن، طبق گفته «دیلی دات»، به موضوعاتی علاقه داشتن که «هیچ آدم عادی و سالمی احتمالا بهشون اهمیت نمیده». این افراد به «فندوم‌های فرهنگ پاپ، فقط بدون بخش پاپ اون» تشبیه شدن. یعنی علاقه‌مند به موضوعات بسیار خاص و نیچ اینترنتی بودن که برای عموم مردم جذابیتی نداشت.

اواسط دهه ۲۰۱۰ و تولد «به شکل لاعلاج آنلاین» (Terminally Online)

در اواسط دهه ۲۰۱۰، اصطلاح «به شکل لاعلاج آنلاین» متولد شد. این اتفاق احتمالا و نه به طور تصادفی، همزمان با این بود که اکوسیستم‌های اینترنتی دنیای غرب کمتر قابل اعتماد، تاریک‌تر و کینه‌توزانه‌تر شدن. این اصطلاح بار منفی بیشتری داشت و به نوعی به یک وضعیت بدون بازگشت اشاره میکرد.

چندین اتفاق مهم در این دوره به شکل‌گیری این فضای جدید کمک کردن. یکی از این اتفاق‌ها، رسوایی «کمبریج آنالیتیکا» بود که موج جدیدی از ناامنی اینترنتی رو به راه انداخت. مردم ناگهان نگران اطلاعات دزدیده شده و نحوه استفاده خودشون از اینترنت شدن و مارک زاکربرگ به دشمن شماره یک تبدیل شد. این اتفاق باعث شد خیلی‌ها به ماهیت شبکه‌های اجتماعی و شرکت‌های بزرگ تکنولوژی با دیده شک و تردید نگاه کنن.

همچنین، ظهور دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا و حضور بدنام او در توییتر، فضای مجازی رو تغییر داد. او با کنار گذاشتن ظاهری حرفه‌ای که از یک رئیس جمهور انتظار میرفت، به طور مستقیم و بدون فیلتر در شبکه‌های اجتماعی فعالیت میکرد. این سبک از حضور یک فرد قدرتمند در رسانه‌ها بی‌سابقه بود. برای طرفداران جناح راست، او به صدایی از صداقت، منطق و شفافیت اینترنتی تبدیل شد. این موضوع موجی از پشت کردن به آداب معاشرت اینترنتی ساختگی و درخشانی رو به راه انداخت که در ابتدا برای به تصویر کشیدن بهترین نسخه ما در فضای آنلاین ایجاد شده بود. به جای اون، اینترنت به مکانی تبدیل شد که نظرات، هرچقدر هم تند و افراطی، بدون پاسخ باقی نمیموندن.

امروز و اصطلاح «همیشه آنلاین» (Chronically Online)

با ظهور هر پلتفرم جدید، فرصت‌های بیشتری برای آنلاین بودن به روش‌های عمیق‌تر و عجیب‌تر به وجود میاد. حالا، اصطلاح «همیشه آنلاین» بخش نظرات منابع رسانه‌های اجتماعی رو پر کرده. این اصطلاحی است که نسل Z، که با اینترنت بزرگ شده، برای ثبت رابطه در حال تغییر ما با دنیای آنلاین به کار برده. به جای اینکه از اینترنت لذت ببریم یا حتی محتاط باشیم، حالا فقط دنیایی رو ثبت میکنیم که عمیق‌تر به درون کرم‌چاله اینترنت فرو میره، نمیتونه فرار کنه و مطمئن نیست چطور به اینجا رسیده.

امروزه، «همیشه آنلاین» به این مفهوم اشاره داره که قرار گرفتن بیش از حد در معرض دنیای آنلاین، ایده‌های افراد رو کمی تحریف شده و پیچیده میکنه. این دیدگاه‌های تحریف شده معمولا به شکل نظرات عجیب و غریب خودشون رو نشون میدن، مثل اینکه «نوشیدن شیر توسط زنان ذاتا ضد فمینیستی است» یا «اینکه بخوای قبل از بچه‌دار شدن درآمد پایداری داشته باشی، یک تفکر طبقاتی است». حتی یک زن در ویدئویی میگه «اینکه از دوستان عمدتا رنگین‌پوست خود بپرسید آیا راحت هستن که شما دوست سفیدپوستتون رو به یک دورهمی گروهی بیارید، کار درستیه».

اجماع عمومی اینه که خیلی از این رفتارها برای جلب توجهه. یک کاربر در کامنتی میگه: «شماها این کارها رو فقط در اینترنت لعنتی انجام میدید، در زندگی واقعی این کارها رو نمیکنید، چون براتون توجه، بازدید و کلیک میاره». در اقتصادی که همه چیز یک «نظر داغ» محسوب میشه، همیشه آنلاین بودن میتونه سودآور باشه.

پس این سه اصطلاح، یعنی «به شدت آنلاین»، «به شکل لاعلاج آنلاین» و «همیشه آنلاین»، هر کدوم در دوره‌ای خاص و با توجه به شرایط فرهنگی و تکنولوژیکی اون زمان به وجود اومدن و تکامل پیدا کردن. این سیر تکاملی نشون میده که رابطه ما با اینترنت چقدر پویا و در حال تغییره. باید دید در آینده با در هم تنیده‌تر شدن زندگی افراد در فضای مجازی، به کجا خواهیم رفت. شاید در آینده اصطلاحاتی مثل «آنلاین از کار افتاده» (defunct online) یا «برای همیشه آنلاین» (permanently online) به وجود بیان.

چه آمارهایی در مورد همیشه آنلاین بودن وجود داره؟

برای اینکه ابعاد این پدیده رو بهتر درک کنیم، خوبه که به چند آمار و واقعیت نگاهی بندازیم. این آمارها نشون میدن که ما چقدر زمان صرف مصرف محتوای دیجیتال میکنیم و چه عواقب بالقوه‌ای میتونه داشته باشه.

آمار استفاده در آمریکا و جهان

  • بر اساس یک تحقیق، ۴۱ درصد از بزرگسالان در آمریکا «تقریبا به طور مداوم» آنلاین هستن. این عدد برای افراد بین ۱۸ تا ۲۹ سال به ۶۲ درصد افزایش پیدا میکنه. این نشون میده که نسل جوان‌تر به مراتب بیشتر از نسل‌های قبلی در فضای آنلاین حضور داره.
  • همین تحقیق نشون میده که بزرگسالان آمریکایی با سطح تحصیلات بالاتر و درآمدهای خانوار بیشتر، احتمال بیشتری داره که «تقریبا به طور مداوم» آنلاین باشن.
  • پیش‌بینی میشه که میانگین زمانی که بزرگسالان آمریکایی هر روز با گوشی خودشون میگذرونن (بدون احتساب تماس‌های صوتی) در سال ۲۰۲۴ به ۴ ساعت و ۳۹ دقیقه برسه. این زمان تقریبا معادل یک چهارم از ساعات بیداری یک فرد در طول روزه.
  • ۵۴ درصد از نسل Z میگن که حداقل ۴ ساعت در روز رو در شبکه‌های اجتماعی میگذرونن.
  • یک فراتحلیل از ۵۰۴ مطالعه نشون داده که در سطح جهانی، ۲۶.۹۹ درصد از مردم به گوشی اعتیاد دارن، ۱۷.۴۲ درصد به شبکه‌های اجتماعی اعتیاد دارن، ۱۴.۲۲ درصد به اینترنت اعتیاد دارن و ۶.۰۴ درصد به بازی‌های ویدیویی اعتیاد دارن. این اعداد نشون میدن که اعتیاد به تکنولوژی یک مشکل جهانیه.

آمار جهانی و استفاده بر اساس جنسیت و منطقه

اطلاعات دیگه‌ای هم در این زمینه وجود داره که ابعاد جهانی این موضوع رو بهتر نشون میده.

  • ۵۶.۸ درصد از کل جمعیت جهان در شبکه‌های اجتماعی فعال هستن. این معادل حدود ۴.۴۸ میلیارد نفره که در سراسر جهان از رسانه‌های اجتماعی استفاده میکنن. این آمارها به مخاطبان واجد شرایط ۱۳ سال به بالا نگاه میکنن.
  • تخمین زده میشه که بیش از نیمی از کودکان ۱۱ و ۱۲ ساله پروفایل‌های شخصی در شبکه‌های اجتماعی دارن، با وجود اینکه اکثر پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی حداقل سن مورد نیاز ۱۳ سال رو دارن.

استفاده از پلتفرم‌های مختلف بر اساس جنسیت هم متفاوته:

  • اسنپ‌چت: ۶۰ درصد زن، ۴۰ درصد مرد.
  • پینترست: ۷۸ درصد زن، ۲۲ درصد مرد.
  • اینستاگرام: ۵۷ درصد زن، ۴۳ درصد مرد.
  • فیسبوک: ۴۴ درصد زن، ۵۶ درصد مرد.
  • توییتر (ایکس): ۳۲ درصد زن، ۶۸ درصد مرد.
  • لینکدین: ۴۹ درصد زن، ۵۱ درصد مرد.
  • تیک‌تاک: ۵۹ درصد زن، ۴۱ درصد مرد.
  • یوتیوب: ۴۵ درصد زن، ۵۵ درصد مرد.

استفاده منطقه‌ای از رسانه‌های اجتماعی هم تاثیر قابل توجهی بر آمار زنان و مردان داره:

  • آمریکای شمالی: ۵۴ درصد زن، ۴۶ درصد مرد.
  • آمریکای جنوبی: ۵۲ درصد زن، ۴۸ درصد مرد.
  • اروپای غربی: ۵۰ درصد زن، ۵۰ درصد مرد.
  • آفریقای جنوبی: ۵۲ درصد زن، ۴۸ درصد مرد.
  • آسیای جنوبی: ۲۷ درصد زن، ۷۳ درصد مرد.
  • اقیانوسیه: ۵۳ درصد زن، ۴۷ درصد مرد.

استفاده از رسانه‌های اجتماعی بر اساس کشور

وقتی به کاربران اینترنتی که در هر کشور در رسانه‌های اجتماعی فعال هستن نگاه میکنیم، نتایج ممکنه شما رو شگفت‌زده کنه. در اینجا لیستی از کشورها با بالاترین درصد کاربران فعال در شبکه‌های اجتماعی آورده شده:

  • امارات متحده عربی: ۹۹ درصد
  • کره جنوبی: ۸۹.۳ درصد
  • تایوان: ۸۸.۱ درصد
  • هلند: ۸۸ درصد
  • مالزی: ۸۶ درصد
  • هنگ کنگ: ۸۵.۶ درصد
  • کانادا: ۸۴.۹ درصد
  • سنگاپور: ۸۴.۴ درصد
  • دانمارک: ۸۳.۶ درصد
  • سوئد: ۸۲.۱ درصد

این آمارها به وضوح نشون میدن که حضور آنلاین به بخش جدایی‌ناپذیری از زندگی مدرن تبدیل شده، اما میزان و نحوه این حضور در مناطق و گروه‌های مختلف جمعیتی متفاوته. این اعداد به ما کمک میکنن تا بفهمیم چرا پدیده «همیشه آنلاین بودن» به یک موضوع قابل بحث و بررسی تبدیل شده.

چطور داریم «همیشه آنلاین» میشیم؟

تکنولوژی تقریبا در تمام جنبه‌های زندگی ما نفوذ کرده. در ادامه چند مثال از اینکه چطور صفحه‌های نمایش و دستگاه‌ها دارن زندگی آفلاین ما رو به طور فزاینده‌ای به سمت آنلاین شدن میبرن، آورده شده.

  • میخوای ورزش کنی؟ نیازی نیست به باشگاه بری؛ میتونی یک تمرین ورزشی رو در یوتیوب جستجو کنی.
  • احساس گرسنگی میکنی؟ به جای رفتن به فروشگاه یا رستوران، میتونی آنلاین سفارش بدی و هر چی که میخوای دم در تحویل بگیری.
  • دنبال سرگرمی هستی؟ چرا به سینما یا تئاتر بری وقتی این همه فیلم و سریال برای استریم کردن موجوده؟
  • به کمی هیجان نیاز داری؟ جدیدترین بازی‌های ویدیویی اونقدر فراگیر و جذاب هستن که میتونن جایگزین فعالیت‌های پرآدرنالینی مثل دوچرخه‌سواری کوهستان، صخره‌نوردی و موج‌سواری بشن.
  • لباس جدید میخری؟ کی دیگه تو مغازه‌ها میگرده وقتی انتخاب‌های خیلی بیشتری به صورت آنلاین وجود داره و پلتفرم‌هایی مثل «Vinted» و «eBay» هم ارزون‌تر و هم پایدارتر هستن؟
  • دنبال یک رابطه هستی؟ به جای ملاقات با کسی به صورت آفلاین، مثلا در یک موقعیت اجتماعی یا در محل کار، اپلیکیشن‌های دوست‌یابی یک راه راحت برای پیدا کردن شریک جدید هستن.
  • به مسائل روز علاقه‌مندی؟ پلتفرم‌های آنلاین یک چرخه خبری ۲۴ ساعته با اخبار فوری دارن، در حالی که روزنامه‌ها حاوی اخبار دیروز هستن.
  • با دوستانت قرار میذاری؟ حتی اگه به صورت حضوری با هم وقت بگذرونید، تمام هماهنگی‌ها از اینکه کجا همدیگه رو ببینید تا اینکه چی بپوشید، معمولا در اپلیکیشن‌های پیام‌رسان انجام میشه.

هر چقدر که ما بیشتر یک سبک زندگی دیجیتال رو در آغوش میگیریم، این عادت‌ها بیشتر در ما ریشه میدوونن و اینطوریه که بعضی از افراد یک رابطه ناسالم با تکنولوژی پیدا میکنن.

دلایل روانشناختی برای آنلاین شدن بیش از حد

فعالیت‌های آنلاین میتونن به دلایل روانشناختی از حالت سالم به حالت مضر تغییر کنن. بعضی از این دلایل عبارتند از:

ترس از دست دادن (FOMO)

اگرچه فومو (FOMO) یک بیماری روانشناختی شناخته شده نیست، اما میتونه باعث بشه یک نفر احساس کنه مجبوره به طور مداوم آنلاین باشه. این اجبار میتونه دلایل مختلفی داشته باشه، از اینکه نخواد آخرین اخبار فوری رو از دست بده گرفته تا اینکه بخواد از پست‌ها و نظرات شبکه‌های اجتماعی عقب نمونه. این حس اضطراب‌آور که دیگران در حال تجربه چیزهای بهتری هستن و شما از اونها بی‌خبرید، میتونه فرد رو به سمت چک کردن مداوم گوشی و شبکه‌های اجتماعی سوق بده.

فرار از مشکلات سلامت روان

استفاده از شبکه‌های اجتماعی یا بازی کردن میتونه راهی برای فرار از احساسات دردناک ناشی از مشکلات سلامت روان مثل استرس، اضطراب و افسردگی باشه. فرد ممکنه در دنیای مجازی به دنبال یک پناهگاه موقت برای فراموش کردن مشکلات دنیای واقعی باشه. اما همیشه آنلاین بودن میتونه منجر به تنهایی و انزوای اجتماعی بشه و با دیدن سبک زندگی غیرواقعی دیگران، خلق و خوی پایین و عزت نفس ضعیف رو تشدید کنه. یعنی فرد برای فرار از یک مشکل، خودش رو درگیر مشکلی بزرگتر میکنه.

برای دریافت دوز دوپامین

ساعت‌ها وقت گذروندن آنلاین میتونه باعث ایجاد تحمل نسبت به دوپامین بشه. دوپامین هورمون لذته که هر بار که یک رفتار پاداش‌دهنده تکرار میشه، یک حس «سرخوشی» ایجاد میکنه. تمایل به بازآفرینی این حس لذت میتونه باعث بشه افراد همیشه آنلاین بشن، چون برای تجربه همون حس، نیاز دارن که زمان بیشتری رو آنلاین باشن. مغز به این محرک‌های سریع و آسان عادت میکنه و به مرور برای رسیدن به همان سطح از رضایت، به محرک‌های قوی‌تر و طولانی‌تری نیاز پیدا میکنه.

از کجا بفهمم من هم «همیشه آنلاین» هستم؟

اگه زمان زیادی رو آنلاین میگذرونید، ممکنه نگران این باشید که فعالیت‌هاتون مضر باشه. پس افراد همیشه آنلاین چطور رفتار میکنن؟ بیایید به تاثیر زمان استفاده از صفحه نمایش و ۱۰ نشونه‌ای که ممکنه نشون بده شما مشکلی دارید، نگاهی بندازیم.

چه مقدار زمان استفاده از صفحه نمایش، «همیشه آنلاین» محسوب میشه؟

راهنماهایی برای زمان استفاده از صفحه نمایش وجود داره که تعداد ساعات توصیه‌شده در روز رو نشون میده. اما اینکه رفتار شما میتونه به عنوان «همیشه آنلاین» طبقه‌بندی بشه یا نه، فقط به این بستگی نداره که چقدر زمان صرف دستگاه‌های دیجیتال میکنید. این موضوع به عوامل دیگه‌ای هم بستگی داره، از جمله اینکه آیا فعالیت‌های آنلاین شما فعال هستن یا منفعل، و تاثیرات زمان استفاده از صفحه نمایش بر سلامت جسمی و روانی شما. همچنین بستگی به این داره که از اپلیکیشن‌های خطرناک استفاده میکنید یا نه. و چیزی که شما رو همیشه آنلاین میکنه، ممکنه روی شخص دیگه‌ای به همون شکل تاثیر نذاره.

زمان استفاده فعال از صفحه نمایش جایگزین بعضی از فعالیت‌هایی میشه که قبلا بدون صفحه نمایش انجام میدادیم و گاهی هنوز هم انجام میدیم، مثل مواردی که در بخش «چطور داریم همیشه آنلاین میشیم؟» توضیح داده شد. این نوع زمان استفاده از صفحه نمایش میتونه خیلی سازنده باشه. در مقابل، زمان استفاده منفعل از صفحه نمایش شامل چرخیدن بی‌پایان و تماشای پشت سر هم محتواست که مغز رو به روشی سازنده درگیر نمیکنه. بنابراین، توصیه میشه که زمان استفاده فعال شما بیشتر از زمان استفاده منفعل باشه تا از همیشه آنلاین شدن جلوگیری کنید.

۱۰ نشانه که ممکنه شما همیشه آنلاین باشید

اگه نگران عادت‌های استفاده از صفحه نمایش خودتون هستید، میتونید از آزمون‌های آنلاین اعتیاد به اینترنت استفاده کنید تا ببینید آیا معیارهای استفاده مشکل‌ساز رو دارید یا نه. در اینجا چند نشانه وجود داره که نشون میده فعالیت‌های آنلاین شما ممکنه ناسالم باشه:

  1. داشتن یک میل غیرقابل کنترل برای آنلاین شدن، علی‌رغم عواقب منفی. یعنی با اینکه میدونید این کار به درس، کار یا روابط شما آسیب میزنه، باز هم نمیتونید جلوی خودتون رو بگیرید.
  2. تلاش برای توقف صرف زمان زیاد آنلاین، بدون موفقیت. بارها به خودتون قول دادید که کمتر از گوشی استفاده کنید، اما هر بار شکست خوردید.
  3. نیاز به آنلاین شدن بیشتر و بیشتر برای پیدا کردن همان لذت. چیزی که قبلا با نیم ساعت وب‌گردی به دست میاوردید، حالا به ساعت‌ها زمان نیاز داره. این همون پدیده تحمل دوپامینه که قبلا توضیح داده شد.
  4. تجربه علائم ترک در صورت عدم دسترسی به اینترنت. علائمی مثل احساس استرس، اضطراب و تحریک‌پذیری وقتی که به اینترنت دسترسی ندارید.
  5. استفاده از دنیای آنلاین برای فرار از مشکلات دنیای واقعی. به جای حل کردن مشکلات، ترجیح میدید در دنیای مجازی غرق بشید.
  6. پنهان کردن یا دروغ گفتن در مورد مقدار زمانی که آنلاین میگذرونید. چون خودتون میدونید که این میزان از استفاده عادی نیست، سعی میکنید اون رو از دیگران مخفی کنید.
  7. دیر به رختخواب رفتن یا بیدار شدن در طول شب برای آنلاین شدن. الگوی خواب شما به خاطر استفاده از اینترنت به هم ریخته.
  8. مشکل در تمرکز در مدرسه، دانشگاه یا محل کار، چون به یک «دوز» آنلاین نیاز دارید. فکرتون مدام درگیر اینه که کی میتونید دوباره گوشیتون رو چک کنید.
  9. نادیده گرفتن سرگرمی‌ها و فعالیت‌های اجتماعی که قبلا ازشون لذت میبردید، چون وقت آزادتون رو آنلاین میگذرونید.
  10. اغلب از دست دادن حساب زمان و آنلاین موندن طولانی‌تر از اون چیزی که در ابتدا برنامه‌ریزی کرده بودید. مثلا با خودتون میگید فقط ده دقیقه، اما وقتی به خودتون میاید میبینید دو ساعت گذشته.

اگه بعضی از این نشانه‌ها برای شما آشنا به نظر میرسه، میتونه نشون بده که شما «همیشه آنلاین» هستید و ممکنه به حمایت نیاز داشته باشید.

نشانه‌هایی برای والدین

والدین هم میتونن با توجه به بعضی رفتارها متوجه بشن که آیا فرزندشون در معرض خطر همیشه آنلاین بودن قرار داره یا نه.

  • زیاد صحبت کردن در مورد فرهنگ آنلاین: وقتی گوشی خاموشه، آیا فرزند شما هنوز به طور مکرر به فرهنگ اینترنتی مثل میم‌ها، بحث‌های آنلاین یا ترندهای ویروسی اشاره میکنه؟ کسی که همیشه آنلاینه معمولا از هر «اتفاقی» که در اینترنت میافته به شدت آگاهه، بنابراین خیلی از موضوعات صحبتش میتونه حول این محور باشه. اگه فرزند شما بیشتر با فرهنگ آنلاین آشنا بشه تا اتفاقات دنیای «واقعی»، این میتونه یک پرچم قرمز باشه.
  • ترجیح دادن آنلاین بودن به ملاقات با دوستان: اگه فرزند شما شروع به رد کردن رویدادهای اجتماعی یا اجتناب از ملاقات با دوستان به منظور وقت گذروندن آنلاین کنه، ممکنه بخواید دلیل این تغییر رفتار رو پیدا کنید. برای افراد به شدت آنلاین، کارهای اساسی مثل بهداشت شخصی یا خوردن و آشامیدن، ممکنه اهمیت کمتری پیدا کنه. مسئولیت‌های زندگی واقعی میتونن در اولویت دوم قرار بگیرن و زندگی آنلاین فرزند شما به اولویت شماره یک تبدیل بشه.
  • صرف زمان زیاد آنلاین و بی‌تحرکی: توجه کنید که فرزند شما «چگونه» از گوشی، تبلت یا کامپیوترش استفاده میکنه، نه فقط «چه زمانی». آیا اونها زمان زیادی رو روی مبل لم داده‌ان یا در حالی که دارن اسکرول میکنن از میز کارشون تکون نمیخورن؟ افزایش زمان آنلاین همراه با کمبود فعالیت بدنی (مثلا بلند شدن برای برداشتن یک میان‌وعده، رفتن به دستشویی یا انجام حرکات کششی) میتونه نشونه‌ای باشه از اینکه اونها واقعا بیش از حد در دنیای آنلاین خودشون غرق شدن.

پدیده «همیشه آنلاین» در سیاست و فرهنگ

پدیده همیشه آنلاین بودن از مرزهای ایدئولوژیک فراتر میره. در دهه ۲۰۱۰، بسیاری از دسته‌بندی‌ها و برچسب‌ها توسط رسانه‌ها برای توصیف روندهای فرهنگی با واسطه اینترنت مورد استفاده گسترده قرار گرفتن، مانند «آلترناتیو راست» (alt-right)، «چپ کثیف» (dirtbag left) و «دومریسم» (doomerism). این دسته‌بندی‌های ایدئولوژیک اغلب با ارتباط نزدیکشون با گفتمان آنلاین تعریف میشن. برای مثال:

  • اصطلاح «آلترناتیو راست» در سال ۲۰۱۶ به راهنمای نگارش آسوشیتدپرس اضافه شد تا «حضور دیجیتالی» ایدئولوژی‌های راست افراطی رو توصیف کنه.
  • «چپ کثیف» به گروهی از «هزاره‌های کم‌کار و بیش از حد آنلاین» اشاره داره که «وقتی برای تقوای گفتمان سیاسی سنتی ندارن».
  • «دومر» (doomer) با «ناامیدی سیاه‌بینانه» خودش که با گذراندن «زمان بیش از حد در انجمن‌های گفتگو در دبیرستان» ترکیب شده، یک «ضد سوسیالیسم» التقاطی رو به وجود میاره.

این پدیده مرز نمیشناسه. برای مثال، چهره‌های راست‌گرا مثل الکس جونز و لورا لومر به عنوان «به شدت آنلاین» توصیف شدن، اما همین توصیف برای چهره‌های چپ‌گرا مثل الکساندریا اوکاسیو-کورتز و طرفداران پادکست Chapo Trap House هم به کار رفته.

پدیده‌های به شدت آنلاین میتونن از اقدامات خشونت‌آمیز آفلاین (مثل تیراندازی‌های کرایست‌چرچ در سال ۲۰۱۹) تا «رفتن به رادیو NPR برای توضیح کنایه ضد سرمایه‌داری ذاتی در خوردن کپسول‌های تاید توسط بچه‌ها» متغیر باشن.

پست‌های دونالد ترامپ در رسانه‌های اجتماعی، هم در دوران ریاست جمهوریش و هم در کمپین ریاست جمهوری ۲۰۲۰، بارها به عنوان به شدت آنلاین ذکر شده. وب‌سایت «واکس» ادعا کرد که رویکرد او برای انتخاب مجدد به سمت «بیش از حد آنلاین» بودن منحرف شده بود و مجله «ریزن» این سوال رو مطرح کرد که آیا آخرین مناظره ریاست جمهوری برای «آدم‌های عادی» (normies) غیرقابل فهم بود.

در مقابل، جو بایدن به عنوان نقطه مقابل به شدت آنلاین بودن ذکر شده. نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۹ نوشت که او «انرژی میم صفر» داره.

افراد دیگه‌ای هم که به عنوان به شدت آنلاین توصیف شدن عبارتند از کریسی تیگن، جان آساف و اندرو یانگ.

حمله به کنگره آمریکا در سال ۲۰۲۱ هم به عنوان یک رویداد به شدت آنلاین توصیف شد، جایی که «شخصیت‌های اینترنتی طرفدار ترامپ» مثل بیکد آلاسکا (Baked Alaska) و طرفدارانشون در حال پخش زنده و گرفتن سلفی بودن.

زبان و گفتمان دنیای «همیشه آنلاین»

افراد همیشه آنلاین اغلب از زبان و اصطلاحات خاصی استفاده میکنن که برای افراد خارج از این فضا نامفهومه. این اصطلاحات به سرعت به وجود میان و به همون سرعت هم از مد میافتن و دنبال کردنشون نیاز به توجه روزانه داره تا فرد از قافله عقب نمونه و مایه خجالت نشه.

  • «دست به چمن بزن» (Touch Grass): این عبارت وقتی استفاده میشه که کسی کار عجیب، احمقانه یا بی‌معنی انجام میده. این عبارت به این معنیه که اونها باید به واقعیت برگردن، کمی هوای تازه بخورن و دوباره با نحوه کار دنیای واقعی ارتباط برقرار کنن. این عبارت در طول همه‌گیری کووید-۱۹ ایجاد شد، زمانی که به همه دستور داده شده بود تا حد امکان در خانه بمانن و تعاملات اجتماعی افراد عمدتا به صورت آنلاین محدود شده بود.
  • «دوم‌اسکرولینگ» (Doomscrolling): این عمل به صرف زمان بیش از حد در برابر صفحه نمایش برای جذب اخبار منفی اشاره داره. مصرف زیاد اخبار عمدتا منفی میتونه در بعضی موارد منجر به پاسخ‌های روانی-فیزیولوژیکی مضر بشه. این رفتار در دوران همه‌گیری و رویدادهای سیاسی پرتنش شایع‌تر شد.
  • «وایف گای» (Wife Guy): یک نمونه از پدیده‌هایی که به شدت آنلاین در نظر گرفته میشه، «وایف گای» (مردی که در مورد همسرش پست میذاره) است. با وجود اینکه این یک «چیز احمقانه آنلاین» بود که چندین سال به عنوان یک اصطلاح عامیانه اینترنتی استفاده میشد، در سال ۲۰۱۹ موضوع پنج مقاله در رسانه‌های برجسته آمریکایی شد.
  • «کورن‌کابینگ» (Corncobbing): این اصطلاح که توسط پوسترهایی مثل حساب کاربری طنز dril در توییتر رواج پیدا کرد، به کسی اشاره داره که در یک بحث میبازه و از پذیرش اون امتناع میکنه. در حالی که در ابتدا یک اصطلاح عامیانه و مبهم اینترنتی بود که در سایت‌هایی مثل توییتر استفاده میشد، استفاده از این اصطلاح (و جنجال بر سر تفسیر نادرست اون) به موضوع گزارش‌دهی از سوی نشریات سنتی تبدیل شد.

حساب کاربری dril به طور گسترده‌ای به عنوان یک منبع تاثیرگذار بر فرهنگ آنلاین شناخته شده و بسیاری از ابداعات لغوی اون به بخش‌های همه‌جای‌گیر زبان عامیانه اینترنتی تبدیل شدن. در یکی از توییت‌هاش، شخصیت او از دست کشیدن از اینترنت خودداری میکنه، حتی وقتی کسی بیرون از خونش فریاد میزنه که باید «لاگ آف» کنه.

تاثیرات بر سلامت روان و زندگی حرفه‌ای

همیشه آنلاین بودن فقط یک برچسب یا یک عادت نیست، بلکه میتونه تاثیرات عمیقی بر سلامت روان و حتی زندگی حرفه‌ای افراد داشته باشه.

تاثیر بر سلامت روان

همونطور که قبلا اشاره شد، این پدیده میتونه منجر به اضطراب، استرس، افسردگی، اختلال در خواب و کاهش عزت نفس بشه. گزارش مشورتی جراح کل ایالات متحده در مورد رسانه‌های اجتماعی گزارش میده که یک سوم نوجوانان بین ۱۳ تا ۱۷ سال از رسانه‌های اجتماعی «تقریبا به طور مداوم» استفاده میکنن. بر اساس یک مطالعه در آمریکا، نوجوانانی که بیش از ۳ ساعت در روز رو در رسانه‌های اجتماعی میگذروندن، دو برابر در معرض خطر تجربه مشکلات سلامت روان، مانند علائم افسردگی و اضطراب، بودن.

افزایش زمان آنلاین همچنین به معنای افزایش قرار گرفتن در معرض محتوای افراطی، نفرت‌پراکن یا خشونت‌آمیز است که همه اون برای کاربران جوان (یا حتی مسن‌تر) مناسب نیست. رسانه‌های اجتماعی به مکانی تبدیل شدن که افراد میتونن هر نوع محتوایی رو که بخوان به صورت زنده پخش کنن، که میتونه شامل رفتارهای خطرناک هم باشه. قرار گرفتن در معرض محتوای مضر یا نامناسب میتونه به عادی‌سازی اعمالی مانند خودآزاری یا خشونت در چشم بیننده کمک کنه.

جنبه دیگه همیشه آنلاین بودن فقط تماشا کردن نیست، بلکه تعامل با محتوا در رسانه‌های اجتماعیه. شرکت در بحث‌ها یا حتی دعواهای آنلاین، یا درگیر شدن با دیگران بر سر چیزهایی که در زمینه آفلاین اهمیت خاصی ندارن، اغلب بخشی جدایی‌ناپذیر از به شدت آنلاین بودنه. این نیاز مداوم به درگیر شدن در بحث‌ها و جدل‌ها در اینترنت، همراه با تمام نوتیفیکیشن‌های اضافی که میتونه ایجاد کنه، میتونه فرساینده باشه و منجر به افزایش سطح استرس، اضطراب و فرسودگی شغلی بشه.

جنبه‌های حرفه‌ای

با این حال، همیشه آنلاین بودن میتونه مزایای غیرمنتظره‌ای برای مدیران رسانه‌های اجتماعی و تولیدکنندگان محتوا داشته باشه. این افراد اغلب نیاز دارن که عمیقا با ترندها و مکالمات آنلاین در ارتباط باشن تا محتوای مرتبط و جذاب تولید کنن. اونها میتونن از دانش عمیق پلتفرم برای تعامل بهتر با مخاطب استفاده کنن، روندهای نوظهور رو قبل از اینکه فراگیر بشن درک کنن و فرصت‌های محتوای ویروسی بالقوه رو زودتر شناسایی کنن.

همچنین، به طور فزاینده‌ای از محققان انتظار میره که برای پیشرفت در حرفه خودشون، حضور آنلاین بیشتری داشته باشن، چون شبکه‌سازی و پورتفولیوها به طور مداوم به دنیای دیجیتال منتقل میشن. پلتفرم توییچ هم به عنوان «رادیوی گفتگو برای افراد به شدت آنلاین» توصیف شده، که نشون میده این فضاها میتونن به بستری برای شکل‌گیری جوامع و حتی مشاغل جدید تبدیل بشن.

چگونه از همیشه آنلاین بودن دست برداریم؟

اگه میخواید فعالیت‌های آنلاین خودتون رو تحت کنترل بگیرید، مهمه که متوجه بشید این نبرد بین شما و دستگاه‌های دیجیتالتون نیست، بلکه بین شما و شرکت‌های میلیارد دلاریه که سعی دارن توجه شما رو برای سود خودشون جلب کنن. خبر خوب اینه که پیروزی در این نبرد ممکنه، اما به آگاهی و اراده نیاز داره. اولین قدم اینه که تشخیص بدید مشکلی دارید و قدم دوم اینه که بفهمید برای حل اون چه کاری باید انجام بدید.

زندگی بدون تکنولوژی غیرواقع‌بینانه است. بنابراین، هدف این نیست که هیچ تکنولوژی نداشته باشید، بلکه اینه که از اون به عنوان ابزاری برای بهره‌وری و ارتباط استفاده کنید. به جای اینکه زندگیتون رو همیشه آنلاین بگذرونید، چه با چرخیدن در اینستاگرام یا تیک‌تاک، یا وسواس داشتن در مورد آخرین بازی ویدیویی، میتونید با اشتیاق و هدف زندگی کنید. در اینجا چند راهکار برای ایجاد عادات سالم‌تر آورده شده:

  • ایجاد یک برنامه زمان‌بندی: برای خودتون یا فرزندتون یک برنامه بریزید تا بدونید چه زمانی وقت آفلاین و چه زمانی وقت آنلاینه.
  • محدود کردن زمان استفاده از اپلیکیشن‌ها و بازی‌ها: مثلا برای خودتون محدودیت یک ساعت در روز برای رسانه‌های اجتماعی تعیین کنید.
  • بی‌صدا کردن نوتیفیکیشن‌ها: به خصوص از اپلیکیشن‌هایی که ضروری نیستن و مدام حواس شما رو پرت میکنن.
  • برنامه‌ریزی برای فعالیت‌های آفلاین: با خانواده یا دوستانتون برای فعالیت‌های آفلاین مثل گردش‌های خانوادگی یا وقت گذروندن دو نفره برنامه‌ریزی کنید تا بتونید با هم از چیزی لذت ببرید.
  • ترویج سرگرمی‌های آفلاین: علایقی رو که خارج از دنیای اینترنت شکل گرفته‌ان، تشویق و حمایت کنید.
  • گفتگوی منظم: به طور منظم در مورد استفاده از اینترنت و گوشی صحبت کنید: اینکه چه حسی به شما میده، چه چیزهایی هنگام چرخیدن دیدید و چه کارهایی رو دوست دارید وقتی آنلاین میشید انجام بدید.

ابزارهای سلامت دیجیتال مثل «Qustodio» میتونن به تعیین محدودیت‌ها و محدودیت‌ها بر روی اپلیکیشن‌هایی که فرزند شما برای دوری از اونها مشکل بیشتری داره کمک کنن، در حالی که برنامه‌ها و روتین‌هایی ایجاد میکنن که اونها میتونن بهشون پایبند باشن.

در نهایت، هدف باید این باشه که به خودتون یا فرزندتون کمک کنید تا زمانی رو که آفلاین میگذرونن، به جای زمان آنلاین، در اولویت قرار بدن. درست مثل ورزش و رژیم غذایی سالم، همه چیز به اعتدال بستگی داره. هیچ دلیلی وجود نداره که شما یا فرزندتون نتونید از جنبه سرگرم‌کننده و مثبت اینترنت با تمام چیزهایی که ارائه میده لذت ببرید؛ فقط ممکنه برای کنترل استفادشون به کمی کمک و راهنمایی نیاز داشته باشید. تعیین مرزهای روشن و تعامل منظم، راه درازی رو در مثبت‌تر، سازنده‌تر و پاداش‌دهنده‌تر کردن استفاده از اینترنت طی خواهد کرد.

منابع

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *