GeekAlerts

جایی برای گیک‌ها

اصطلاح DIY یا «خودت انجام بده» در فرهنگ اینترنت

اصطلاح «خودت انجام بده» که به انگلیسی «Do it yourself» گفته میشه و مخفف اون یعنی «DIY» خیلی رایجه، به روشی برای ساختن، تغییر دادن یا تعمیر کردن چیزها توسط خود فرد، بدون کمک مستقیم متخصص‌ها یا کارشناس‌های حرفه‌ای، اشاره داره. به زبون ساده، یعنی آستین‌ها رو بالا بزنیم و کاری که لازمه رو خودمون انجام بدیم، به جای اینکه پول بدیم و کس دیگه‌ای برامون انجامش بده. این کار میتونه شامل تزیین یا تعمیر خونه، ساختن وسیله‌های مختلف برای خونه، یا حتی کارهای خلاقانه دیگه باشه. در واقع، هر فعالیتی که در اون به جای پرداخت پول به یک متخصص، خودمون دست به کار میشیم، توی این دسته قرار میگیره.

تحقیقات دانشگاهی هم این مفهوم رو به شکل دقیق‌تری تعریف کردن. از نظر اونها، DIY رفتاریه که در اون افراد از مواد خام یا نیمه‌خام و قطعات مختلف استفاده میکنن تا وسایل مادی خودشون رو تولید کنن، تغییر بدن یا از نو بسازن. این وسایل میتونه حتی شامل چیزهایی باشه که از محیط طبیعی گرفته شده، مثلن وقتی کسی محوطه حیاط خونه‌ش رو طراحی و اجرا میکنه.

انگیزه‌های مختلفی میتونه باعث بشه که افراد به سمت کارهای DIY برن. این انگیزه‌ها رو میشه به دو دسته کلی تقسیم کرد. دسته اول «انگیزه‌های بازاری» هستن. این یعنی ممکنه فرد به دلایل اقتصادی و برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها، خودش دست به کار بشه. گاهی وقت‌ها هم ممکنه محصولی که فرد میخواد در بازار موجود نباشه، یا کیفیت محصولات موجود پایین باشه و فرد ترجیح بده خودش نسخه باکیفیت‌تری بسازه. نیاز به سفارشی‌سازی هم یکی دیگه از این انگیزه‌هاست؛ یعنی فرد وسیله‌ای میخواد که دقیقن مطابق با سلیقه و نیازش باشه و پیدا کردنش در بازار سخته، پس خودش دست به کار ساختنش میشه.

دسته دوم انگیزه‌ها به «تقویت هویت» فرد برمیگرده. انجام دادن یک کار به صورت دستی و با مهارت، حس خوبی از استادی و توانمندی به فرد میده. بعضی‌ها با این کارها حس قدرت و کنترل بیشتری روی زندگی‌شون پیدا میکنن. برای بعضی‌های دیگه، این کار راهی برای پیدا کردن جامعه و ارتباط با افرادیه که علایق مشابهی دارن. در نهایت، ساختن یک وسیله منحصربه‌فرد که کس دیگه‌ای اون رو نداره، به فرد حس خاص بودن و یگانگی میده.

این اصطلاح به مرور زمان معنای وسیع‌تری پیدا کرده و حالا طیف گسترده‌ای از مهارت‌ها رو پوشش میده. DIY به عنوان یک «فرهنگ خودساخته» توصیف شده؛ فرهنگی که در اون طراحی، ساخت، سفارشی‌سازی و تعمیر وسایل بدون نیاز به آموزش‌های تخصصی انجام میشه. امروزه DIY به یک مفهوم اجتماعی تبدیل شده و آدم‌ها ایده‌ها، طرح‌ها، تکنیک‌ها، روش‌ها و پروژه‌های تموم‌شده خودشون رو به صورت آنلاین یا حضوری با بقیه به اشتراک میذارن.

در دنیای مدرن که تخصص‌ها روزبه‌روز آکادمیک‌تر و اقتصادی‌تر میشن و هر فرد فقط روی بخش کوچیکی از یک فرآیند بزرگ تمرکز میکنه، DIY میتونه یک واکنش فرهنگی باشه. این جنبش به افراد فرصت میده تا به صورت جامع و کامل با یک کار درگیر بشن و از همه جنبه‌هاش سر در بیارن. در دل این فرهنگ، یک «اخلاق DIY» هم وجود داره که بر پایه خودکفایی بنا شده. این اخلاق این ایده رو ترویج میکنه که هر کسی توانایی انجام دادن کارهای مختلف رو داره و نیازی نیست برای هر کاری به متخصص‌ها و کارشناس‌ها تکیه کنه.

بخش اول: ریشه‌ها و تاریخچه DIY؛ از یونان باستان تا عصر اینترنت

شاید فکر کنیم که «خودت انجام بده» یک مفهوم جدیده، اما ریشه‌های اون به خیلی وقت پیش برمیگرده. مثلن، باستان‌شناس‌های ایتالیایی در جنوب ایتالیا خرابه‌های یک سازه یونانی مربوط به قرن ششم پیش از میلاد رو پیدا کردن. نکته جالب این بود که به نظر میرسید این خرابه‌ها همراه با دستورالعمل‌های دقیق مونتاژ بودن، به طوری که بهش لقب «ساختمون ایکیای باستانی» رو دادن. این سازه که شبیه یک معبد بود، در منطقه‌ای به اسم «توره ساتریانو»، نزدیک شهر پوتنزا در استان بازیلیکاتا کشف شد. این منطقه جایی بود که مردم محلی با یونانی‌هایی که از قرن هشتم پیش از میلاد در سواحل جنوبی ایتالیا (معروف به مگنا گراسیا) و سیسیل ساکن شده بودن، درآمیخته بودن.

کریستوفر اسمیت، مدیر مدرسه بریتانیایی در رم، در مورد این کشف گفته که این واضح‌ترین نمونه از علامت‌گذاری‌های سنگ‌تراش‌ها در اون زمانه. به گفته اون، به نظر میرسه که یک نفر داشته به بقیه آموزش میداده که چطور قطعات رو به صورت انبوه تولید و بعد اونها رو سرهم کنن. درست مثل دفترچه‌های راهنمای امروزی، روی بخش‌های مختلف این ساختمون لوکس، نمادهای کدگذاری‌شده‌ای حک شده بود که نشون میداد هر قطعه چطور باید در کنار قطعه دیگه قرار بگیره. ویژگی‌های این نوشته‌ها نشون میده که به حدود قرن ششم پیش از میلاد برمیگردن که با شواهد معماری و تزیینات ساختمون هم مطابقت داره. این ساختمون توسط صنعت‌گران یونانی ساخته شده بود که از مستعمره اسپارتی تارانتو در آپولیا اومده بودن.

حالا اگه به زمان نزدیک‌تری بیایم، در نیمه اول قرن بیستم در آمریکای شمالی، مجله‌های DIY جایگاه خاص خودشون رو داشتن. مجله‌هایی مثل «پاپیولار مکانیکس» که در سال ۱۹۰۲ تاسیس شد و «مکانیکس ایلوستریتد» که در سال ۱۹۲۸ شروع به کار کرد، به خواننده‌ها این فرصت رو میدادن که با مهارت‌های عملی، تکنیک‌ها، ابزارها و مواد مفید روز آشنا بشن. از اونجایی که خیلی از خواننده‌ها در مناطق روستایی یا نیمه‌روستایی زندگی میکردن، در ابتدا بیشتر مطالب مربوط به نیازهای اونها در مزرعه یا یک شهر کوچیک بود. در کنار این مجله‌ها، نویسنده‌هایی مثل اف. جی. کریستوفر هم شروع به ترویج و حمایت جدی از پروژه‌های «خودت انجام بده» کردن.

با رسیدن به دهه ۱۹۵۰، اصطلاح DIY با ظهور افرادی که پروژه‌های بهسازی خونه، پروژه‌های ساخت‌وساز و کارهای دستی کوچیک‌تر رو انجام میدادن، به یک اصطلاح رایج تبدیل شد. این کارها هم به عنوان یک فعالیت تفریحی-خلاقانه و هم به عنوان راهی برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها انجام میشد. در همین دوره، هنرمندها هم برای مقابله با تولید انبوه و فرهنگ توده‌ای، خودشون رو «خودساخته» معرفی کردن. اما کارهای DIY به تنش‌های ژئوپلیتیکی هم واکنش نشون میدادن. مثلن، در دوران جنگ سرد، ساخت پناهگاه‌های خانگی برای مقابله با تشعشعات هسته‌ای رواج پیدا کرد. یا در دهه ۱۹۷۰ و بعد از اون، با افزایش بیکاری و تنش‌های اجتماعی، مجله‌های زیرزمینی پانک با نگاهی تاریک و پوچ‌گرایانه، فرهنگ DIY رو ترویج میکردن.

در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، کتاب‌ها و برنامه‌های تلویزیونی در مورد جنبش DIY و تکنیک‌های ساخت‌وساز و دکوراسیون خونه شروع به ظهور کردن. در همین دوران، یک فیلسوف به اسم آلن واتس، در یک پنل گفتگو در نسخه‌ای از روزنامه «سن فرانسیسکو اوراکل» در سال ۱۹۶۷، احساس رو به رشدی رو بازتاب داد. اون گفت: «سیستم آموزشی ما، در تمامیت خودش، هیچ کاری برای دادن هر نوع شایستگی مادی به ما نمیده. به عبارت دیگه، ما یاد نمیگیریم چطور آشپزی کنیم، چطور لباس بدوزیم، چطور خونه بسازیم، چطور عشق بورزیم، یا هر کدوم از کارهای مطلقن بنیادی زندگی رو انجام بدیم. کل آموزشی که به بچه‌هامون در مدرسه میدیم کاملن در قالب مفاهیم انتزاعی هست. این سیستم شما رو آموزش میده که یک فروشنده بیمه یا یک بوروکرات، یا یک شخصیت مغزی از این دست بشین.» این حرف‌ها نشون میداد که خیلی‌ها به دنبال کسب مهارت‌های عملی و واقعی بودن.

در دهه ۱۹۷۰، DIY در بین جمعیت دانشجوها و فارغ‌التحصیل‌های جوان در آمریکای شمالی گسترش پیدا کرد. بخشی از این جنبش شامل بازسازی خونه‌های قدیمی، ارزون و فرسوده بود. اما این جنبش به پروژه‌های مختلفی هم مربوط میشد که دیدگاه‌های اجتماعی و زیست‌محیطی دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ رو بیان میکردن. در این بین، یک جوان رویاپرداز به اسم استوارت برند، با کمک دوستان و خانواده و با استفاده از ابتدایی‌ترین ابزارهای حروف‌چینی و صفحه‌آرایی، اولین نسخه از «کاتالوگ کل زمین» (با زیرنویس «دسترسی به ابزارها») رو در اواخر سال ۱۹۶۸ منتشر کرد.

این کاتالوگ و نسخه‌های بعدی اون، از کلمه «ابزار» تعریف گسترده‌ای ارائه دادن. ابزارهای اطلاعاتی مثل کتاب‌ها (که اغلب فنی بودن)، مجله‌های تخصصی، دوره‌ها و کلاس‌ها وجود داشتن. ابزارهای تخصصی و طراحی‌شده مثل ابزارهای نجاری و سنگ‌تراشی، ابزارهای باغبانی، تجهیزات جوشکاری، اره‌های برقی، مواد فایبرگلاس و چیزهای دیگه، حتی کامپیوترهای شخصی اولیه هم در این کاتالوگ معرفی میشدن. یک طراح به اسم جی. بالدوین به عنوان ویراستار فناوری در این کاتالوگ کار میکرد و بسیاری از نقدهای ابزارهای ساخت، ابزارهای کار با خاک و غیره رو مینوشت. انتشار این کاتالوگ همزمان با موج بزرگ تجربه‌گرایی، سنت‌شکنی و نگرش «خودت انجام بده» در اواخر دهه ۱۹۶۰ بود و به اون دامن زد. این کاتالوگ که بارها ازش تقلید شد، برای طیف وسیعی از مردم در آمریکای شمالی جذاب بود و تاثیر گسترده‌ای داشت.

کتاب‌های بهسازی خانه به روش DIY در دهه ۱۹۷۰ به سرعت رشد کردن و در ابتدا به صورت مجموعه‌ای از مقاله‌های مجله‌ها منتشر میشدن. یکی از اولین و گسترده‌ترین مجموعه‌های کتاب‌های آموزشی DIY توسط انتشارات «سانست بوکس» تولید شد که بر اساس مقاله‌های منتشر شده در مجله «سانست» در کالیفرنیا بود. به زودی ناشران دیگه‌ای مثل «تایم-لایف»، «بتر هومز اند گاردنز»، «بالکنی گاردن وب» و بقیه هم از این روند پیروی کردن.

با ظهور ویدیوهای خانگی (VCRها) در دهه ۱۹۷۰، مربی‌های DIY به سرعت پتانسیل اون رو برای نمایش فرآیندها به صورت صوتی و تصویری درک کردن. در سال ۱۹۷۹، سریال تلویزیونی شبکه PBS به اسم «این خونه قدیمی» با بازی باب ویلا، برای اولین بار پخش شد و انقلابی در تلویزیون DIY به پا کرد. این برنامه به شدت محبوب بود و به مردم آموزش میداد که چطور شرایط زندگی (و ارزش خونه) خودشون رو بدون هزینه پرداخت به شخص دیگه‌ای برای انجام کارها، بهبود ببخشن.

در دهه ۱۹۹۰، جنبش DIY تاثیر عصر دیجیتال و ظهور اینترنت رو احساس کرد. با فراگیر شدن کامپیوترها و اینترنت، دسترسی بیشتر به وب باعث شد که خانوارهای بیشتری به روش‌های DIY رو بیارن. با ورود به اواسط دهه ۱۹۹۰، محتوای بهسازی خانه به روش DIY شروع به پیدا کردن راه خودش در وب جهان‌گستر کرد. «هاوس‌نت» یکی از اولین سایت‌های به سبک بولتن بورد بود که کاربران میتونستن اطلاعاتشون رو در اون به اشتراک بذارن. از اواخر دهه ۱۹۹۰، DIY در وب از طریق هزاران سایت منفجر شد.

در سال ۱۹۹۴، شبکه تلویزیونی کابلی HGTV در ایالات متحده و کانادا راه‌اندازی شد و به دنبال اون در سال ۱۹۹۹، شبکه تلویزیونی کابلی DIY Network شروع به کار کرد. هر دوی این شبکه‌ها برای جلب توجه درصد رو به رشد آمریکایی‌های شمالی که به موضوعات DIY، از بهسازی خونه گرفته تا بافندگی، علاقه داشتن، راه‌اندازی شدن. این شبکه‌ها برنامه‌های متعددی دارن که نشون میدن چطور میشه با بودجه محدود و با انجام کار توسط خود فرد، به نتایج حرفه‌ای رسید. برنامه‌هایی مثل «دیزاین سنتس» یا «دیزاین آن ا دایم» از این دست بودن و برنامه «تول‌بلت دیوا» به طور خاص برای خانم‌های علاقه‌مند به DIY ساخته شده بود.

فراتر از مجله‌ها و تلویزیون، دامنه DIY در زمینه بهسازی خانه به صورت آنلاین همچنان در حال رشده و امروزه بیشتر رسانه‌های اصلی وب‌سایت‌های اطلاعاتی گسترده‌ای با تمرکز بر DIY دارن، مثل وب‌سایت‌های «این خونه قدیمی»، «مارتا استوارت»، «هوم‌تاک» و «شبکه DIY». این وب‌سایت‌ها اغلب توسعه‌یافته برندهای مجله یا تلویزیونی خودشون هستن. رشد منابع آنلاین مستقل DIY هم در حال افزایشه. تعداد صاحب‌خونه‌هایی که در مورد تجربیات خودشون وبلاگ‌نویسی میکنن، به همراه وب‌سایت‌های DIY از سازمان‌های کوچیک‌تر، همچنان در حال رشده. پلتفرم‌هایی مثل یوتیوب یا اینستاگرام هم این فرصت رو به مردم میدن که ساخته‌های خودشون رو به اشتراک بذارن و به دیگران آموزش بدن که چطور تکنیک‌های DIY رو در خونه خودشون تکرار کنن.

بخش دوم: DIY به عنوان یک فرهنگ و سبک زندگی

جنبش DIY در واقع معرفی مجدد یک الگوی قدیمی از مشارکت شخصی و استفاده از مهارت‌ها در نگهداری از خونه یا آپارتمان، درست کردن لباس، تعمیر ماشین، کامپیوتر، وب‌سایت یا هر جنبه مادی دیگه‌ای از زندگی برای ساکنان شهری و حومه‌نشین‌هاست. این جنبش به تدریج به یک فرهنگ و سبک زندگی تبدیل شد که جنبه‌های مختلفی رو در بر میگیره.

خرده‌فرهنگ پانک و اخلاق DIY

فرهنگ DIY به عنوان یک خرده‌فرهنگ، به شدت تحت تاثیر جنبش پانک دهه ۱۹۷۰ قرار گرفت. در اون دوره، گروه‌های موسیقی به جای استفاده از روش‌های سنتی برای رسوندن آثارشون به مخاطب از طریق شرکت‌های بزرگ موسیقی، شروع به ضبط، تولید آلبوم و کالاهای تجاری، برنامه‌ریزی تورهای خودشون و ایجاد فرصت برای گروه‌های کوچیک‌تر کردن تا از طریق تورهای کم‌هزینه و تکراری شناخته بشن.

جنبش رو به رشد «زین»ها (مجله‌های دست‌ساز و مستقل) پوشش و ترویج صحنه‌های موسیقی پانک زیرزمینی رو به عهده گرفت و به طور قابل توجهی نحوه تعامل طرفدارها با نوازنده‌ها رو تغییر داد. زین‌ها به سرعت از مجله‌های موسیقی دست‌ساز فراتر رفتن و شخصی‌تر شدن؛ اونها به یکی از دروازه‌های ورود فرهنگ جوانان به فرهنگ DIY تبدیل شدن. این روند منجر به تولید زین‌های آموزشی شد که به دیگران نشون میدادن چطور تیشرت، پوستر، زین، کتاب، غذا و چیزهای دیگه خودشون رو بسازن.

در دل این جنبش، «اخلاق DIY» شکل گرفت که بر پایه خودکفایی و انجام کارها بدون کمک متخصصان پولی استواره. این اخلاق این ایده رو ترویج میکنه که هر کسی توانایی انجام کارهای مختلف رو داره. این نگرش ریشه در زیبایی‌شناسی پانک داره که میگه یک فرد میتونه با امکانات محدود هم خودش رو بیان کنه و آثار تاثیرگذار و جدی تولید کنه. شاید اولین نمونه از این نگرش، صحنه موسیقی پانک دهه ۱۹۷۰ بود.

البته اخیرا، این درک سنتی که DIY از پانک دهه ۱۹۷۰ سرچشمه گرفته، توسط برخی به چالش کشیده شده. مثلن، جورج مک‌کی در مقاله‌ای در سال ۲۰۲۳ با عنوان «آیا پانک DIY بود؟ آیا DIY پانک است؟» استدلال میکنه که باید DIY رو از پانک جدا کرد و به اصطلاح اون رو «پانکی‌زدایی» کرد.

جنبش «رایِت گررگل» که با فمینیسم موج سوم مرتبطه، هم ارزش‌های اصلی اخلاق پانک DIY رو با استفاده از راه‌های خلاقانه ارتباطی از طریق زین‌ها و پروژه‌های دیگه پذیرفت. پیروان اخلاق پانک DIY به صورت جمعی هم کار میکنن. برای مثال، شبکه «سی‌دی پرزنتس» که توسط دیوید فرگوسن، یک کارآفرین پانک، اداره میشد، یک شبکه DIY برای تولید کنسرت، استودیوی ضبط و شرکت ضبط موسیقی بود.

گستره وسیع فعالیت‌های DIY

اصطلاحات «DIY» و «خودت انجام بده» امروزه برای توصیف طیف وسیعی از فعالیت‌ها به کار میرن که نشون میده این فرهنگ چقدر گسترده شده. هر کدوم از این فعالیت‌ها به نوعی روحیه خودکفایی و خلاقیت رو در خودشون دارن.

  • یکی از این حوزه‌ها، انتشار مستقل کتاب‌ها، زین‌ها، کمیک‌های آلترناتیو و حتی آثار ژاپنی به نام «دوجین» هست. به جای تکیه بر ناشران بزرگ، افراد خودشون آثارشون رو تولید و منتشر میکنن. در دنیای موسیقی هم گروه‌ها یا هنرمندان تک‌نفره‌ای که موسیقی خودشون رو در شرکت‌های ضبط مستقل و با سرمایه شخصی منتشر میکنن، بخشی از این فرهنگ هستن.
  • در گذشته، قبل از دوران دیجیتال، تبادل میکس‌تیپ‌ها به عنوان بخشی از «فرهنگ کاست» یک عمل DIY محبوب بود. افراد لیست‌های پخش شخصی خودشون رو روی نوارهای کاست ضبط میکردن و با دوستانشون به اشتراک میذاشتن. شبکه بین‌المللی هنر پستی (Mail art) هم یک نمونه دیگه است که گالری‌ها و موسسات هنری رسمی رو دور میزد و یک پیش‌زمینه برای شبکه‌های اجتماعی امروزی ایجاد میکرد.
  • یک جنبه مهم دیگه از DIY، ساخت وسایل خانگی بر اساس اصول «بازیافت، استفاده مجدد و کاهش» (معروف به 3R) هست. این مفهوم که در بسیاری از جنبش‌های زیست‌محیطی رایجه، مردم رو تشویق میکنه که از اشیای قدیمی و استفاده‌شده در خونه‌هاشون دوباره استفاده کنن و مواد ساده‌ای مثل کاغذ رو بازیافت کنن.
  • صنایع دستی مثل بافندگی، قلاب‌بافی، خیاطی، ساخت جواهرات دست‌ساز و سرامیک هم بخش بزرگی از دنیای DIY رو تشکیل میدن. حتی طراحی کارت ویزیت، دعوت‌نامه و موارد مشابه هم میتونه به صورت DIY انجام بشه.
  • در خرده‌فرهنگ پانک و ایندی، ساخت کالاهای تجاری موسیقی با استفاده از بازیافت لباس‌های دست‌دوم یا مواد دور ریخته شده، که معمولن با هنر چاپ سیلک تزیین میشن، یک عمل رایج DIY هست.
  • دنیای دیجیتال هم پر از فعالیت‌های DIY هست. توسعه بازی‌های مستقل و مادینگ بازی‌ها (game modding)، که در اون بازیکن‌ها بازی‌های موجود رو تغییر میدن، نمونه‌های بارز اون هستن. ورزش رولر دربی معاصر و ساخت اسکیت‌پارک‌ها توسط خود اسکیت‌بازها بدون کمک حرفه‌ای‌ها هم از همین روحیه نشات میگیره.
  • در حوزه الکترونیک، ساخت مدارهای الکترونیکی موسیقی مثل «آتاری پانک کنسول» و ایجاد ماشین‌های نویز با استفاده از تکنیک «مدارخم‌کنی (circuit bending)» روی اسباب‌بازی‌های قدیمی کودکان، یک سرگرمی خلاقانه DIY هست. «مادینگ» یا تغییر دادن محصولات رایج برای استفاده‌های گسترده‌تر یا غیرمنتظره، که در اینترنت بهش «لایف‌هکینگ» هم میگن، هم بخشی از این فرهنگه.
  • الکترونیک سرگرمی یا ساخت تجهیزات رادیوی آماتور هم از دیگر فعالیت‌های DIY هست. علم DIY هم یک حوزه جدیده که در اون از سخت‌افزارهای متن‌باز برای ساخت تجهیزات علمی برای انجام «علم شهروندی» یا تحقیقات علمی کم‌هزینه استفاده میشه. استفاده از کامپیوترهای تک‌بردی ارزون‌قیمت مثل آردوینو و رزبری پای به عنوان سیستم‌های تعبیه‌شده با کاربردهای مختلف، نمونه‌ای از این حرکته. حتی زیست‌شناسی DIY (DIY bio) هم در حال شکل‌گیریه.
  • در دنیای نرم‌افزار، استفاده از یک توزیع لینوکس سفارشی برای یک هدف خاص یا ساخت یک سینتی‌سایزر سفارشی از جمله کارهای DIY به حساب میاد. استفاده از FPGAها (آرایه‌های گیت قابل برنامه‌ریزی میدانی) هم در این دسته قرار میگیره.
  • برخی فعالیت‌های DIY هم بحث‌برانگیزتر هستن، مثل ساخت سلاح‌های گرم خصوصی. و در نهایت، حتی تاکسیدرمی کردن حیوانات شکار شده یا صید شده در سفرهای شکاری یا ماهیگیری هم میتونه یک فعالیت DIY برای بعضی‌ها باشه.

DIY در دنیای مد و فشن

فرهنگ «خودت انجام بده» در جامعه مد و فشن هم خیلی رایجه. ایده‌ها در مورد لباس، جواهرات، آرایش و مدل مو به طور گسترده در رسانه‌های اجتماعی مثل یوتیوب به اشتراک گذاشته میشه. تکنیک‌هایی مثل کهنه‌نما کردن یا سفید کردن شلوارهای جین، طراحی مجدد تیشرت‌های قدیمی و میخ‌کوبی روی لباس‌های جین از جمله کارهای محبوب در این حوزه هستن.

این مفهوم در جامعه هنر و طراحی هم ظهور کرده. اصطلاحاتی مثل «هکتیویست»، «کرافت‌ویست» یا «میکر» برای توصیف افراد خلاقی که در چارچوب DIY کار میکنن، به کار رفته. اتو فون بوش، «هکتیویسم» رو اینطور توصیف میکنه که «شرکت‌کننده رو در فرآیند ساخت درگیر میکنه تا نگرش‌های جدیدی رو در درون سازنده یا همکار به وجود بیاره». بوش معتقده که با درگیر شدن در اشکال مشارکتی مد، مصرف‌کننده‌ها میتونن از ایده «مک‌فشن» توده‌ای و همگن‌شده فاصله بگیرن. هکتیویسم مد به مصرف‌کننده‌ها اجازه میده تا نقش فعال‌تری در تعامل با لباس‌هایی که میپوشن، ایفا کنن.

DIY در سینما

در دنیای فیلم‌سازی هم یک شکل از DIY وجود داره که بهش «فیلم‌سازی چریکی (Guerrilla filmmaking)» میگن. این روش یک نوع فیلم‌سازی مستقله که با بودجه‌های کم، تیم‌های تولید خیلی کوچیک (اسکلتی) و استفاده از وسایل ساده و هر چیزی که در دسترس باشه، مشخص میشه. این رویکرد به فیلم‌سازها اجازه میده تا با حداقل امکانات، داستان خودشون رو روایت کنن.

DIY در موسیقی

بسیاری از موسیقی‌های DIY معاصر ریشه‌های خودشون رو در خرده‌فرهنگ پانک راک اواخر دهه ۱۹۷۰ پیدا میکنن. این جنبش به عنوان راهی برای دور زدن صنعت موسیقی شرکتی و جریان اصلی توسعه پیدا کرد. گروه‌های موسیقی DIY با کنترل کل زنجیره تولید و توزیع، تلاش میکنن تا رابطه نزدیک‌تری بین هنرمندان و طرفداران ایجاد کنن. اخلاق DIY به اونها کنترل کامل بر محصول نهایی رو میده، بدون اینکه نیازی به سازش با شرکت‌های بزرگ ضبط موسیقی داشته باشن.

بخش سوم: DIY در کشورهای مختلف؛ از کوبا تا هند

فرهنگ «خودت انجام بده» در هر گوشه‌ای از دنیا به شکلی متفاوت و متناسب با شرایط فرهنگی و اقتصادی اون منطقه خودش رو نشون میده. این رویکرد فقط یک سرگرمی نیست، بلکه گاهی وقت‌ها یک ضرورت و راهی برای بقا و حل مشکلات روزمره است.

کوبا و روحیه «رِسولوِر»

در کوبا، به خصوص در دوران بحران اقتصادی معروف به «دوره ویژه»، مفهومی به نام «رِسولوِر (resolver)» که به معنی «حل کردن» هست، به بخش مهمی از فرهنگ این کشور تبدیل شد. «رسولور» به یک روحیه از ابتکار، تدبیر و حل مشکلات به روش «خودت انجام بده» اشاره داره. در شرایطی که منابع محدود و دسترسی به کالاها سخت بود، مردم کوبا یاد گرفتن که با خلاقیت و استفاده از هر چیزی که در دسترس دارن، مشکلاتشون رو حل کنن و نیازهاشون رو برطرف کنن. این روحیه، DIY رو به یک ابزار ضروری برای زندگی روزمره تبدیل کرد.

هند و مفهوم «جوگاد»

در هند، کلمه «جوگاد (Jugaad)» وجود داره که یک اصطلاح محاوره‌ای در زبان‌های هندی، بنگالی، مراتی، پنجابی، سندی و اردو هست. این کلمه به یک نوآوری غیرمتعارف و صرفه‌جویانه اشاره داره که اغلب بهش «هک» هم گفته میشه. جوگاد میتونه به یک تعمیر نوآورانه، یک راه‌حل ساده، راهکاری که قوانین رو دور میزنه، یا منبعی که میشه به شکلی خلاقانه ازش استفاده کرد، اشاره داشته باشه. این کلمه همچنین اغلب برای نشون دادن خلاقیت به کار میره: یعنی کاری کردن که چیزهای موجود کار کنن، یا خلق چیزهای جدید با منابع ناچیز. جوگاد در واقع فلسفه پیدا کردن راه‌حل‌های ساده و ارزان برای مشکلات پیچیده است.

ایالات متحده و زیبایی‌شناسی «راسکواچه»

در ایالات متحده، به خصوص در میان جامعه مکزیکی-آمریکایی‌ها، اصطلاح «راسکواچه (Rasquache)» وجود داره که شکل انگلیسی کلمه اسپانیایی «rascuache» هست. این کلمه در اصل در مکزیک معنای منفی داشت، اما توسط جنبش هنری مکزیکی و چیکانو بازتعریف شد تا یک زیبایی‌شناسی هنری خاص به نام «راسکواچیسمو (Rasquachismo)» رو توصیف کنه. این زیبایی‌شناسی برای غلبه بر محدودیت‌های مادی و حرفه‌ای که هنرمندان این جنبش باهاش روبرو بودن، مناسب بود. راسکواچیسمو در واقع هنر ساختن چیزی از هیچ، استفاده از مواد دم‌دستی و پیدا کردن زیبایی در چیزهای روزمره و حتی دورریختنی است. این هم نوعی از روحیه DIY است که از دل نیاز و محدودیت، خلاقیت و هویت میسازه.

بخش چهارم: ظهور DIY در دنیای دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی

با فراگیر شدن اینترنت و ظهور شبکه‌های اجتماعی، فرهنگ DIY وارد مرحله جدیدی شد. دنیای دیجیتال به یک موتور محرک قدرتمند برای این جنبش تبدیل شد و دسترسی به اطلاعات و ایده‌ها رو برای همه آسون کرد. امروزه مردم خیلی مبتکرتر شدن چون میتونن هر منبعی که برای پروژه‌های DIY لازم دارن رو به همراه مشاوره‌های مرتبط و کاربردی، به راحتی در وب پیدا کنن. این رشد، بیشتر از هر چیزی، مدیون ظهور رسانه‌های اجتماعیه.

برای هر کسب‌وکار یا فردی که در حوزه DIY فعالیت میکنه، ادغام رسانه‌های اجتماعی در استراتژی بازاریابی به یک امر حیاتی تبدیل شده. دیگه نمیشه ازش چشم‌پوشی کرد، فرقی هم نمیکنه کسب‌وکارتون چقدر بزرگ یا کوچیک باشه. نکته مهم اینه که کانال‌های مناسب با نیازهای شرکتتون رو انتخاب کنین و بهترین تلاشتون رو روی اونها متمرکز کنین. دلایل اصلی برای حضور در این فضا، ایجاد آگاهی از برند، پاسخ به سوالات مشتری‌ها و شبکه‌سازی هست.

پلتفرم‌های کلیدی برای DIY

  • پینترست (Pinterest): یکی از مهم‌ترین پلتفرم‌های رسانه اجتماعی که یک شرکت DIY باید در اون حضور داشته باشه، پینترست هست. این پلتفرم در مدت زمان نسبتن کوتاهی به شدت محبوب شد، به خصوص برای افرادی که به پروژه‌های DIY مشغول هستن. پینترست یک دسته‌بندی ویژه به نام «DIY و صنایع دستی» داره که در اون مردم میتونن برای پروژه‌هاشون الهام بگیرن و ایده‌ها، دستورالعمل‌ها و تصاویر رو با هم تبادل کنن. با پینترست، شما میتونین برای هر پروژه یا کاری که قصد انجامش رو دارین جستجو کنین و به احتمال زیاد شخص دیگه‌ای دستورالعمل خودش رو پست کرده یا اون رو از جای دیگه‌ای در وب پیدا کرده و پین کرده. با توجه به نرخ تبدیل بسیار بالای پینترست، سرمایه‌گذاری و تلاش روی بردهای مرتبط با حوزه فعالیتتون میتونه بسیار مفید باشه.
  • یوتیوب (YouTube): یک استراتژی خوب برای یک شرکت DIY باید شامل آموزش‌های صوتی و تصویری هم باشه. برای این کار، باید یوتیوب رو در برنامه بازاریابی آنلاین خودتون ادغام کنین. جستجوی عبارت «DIY» در یوتیوب بیش از ۱.۵ میلیون نتیجه ویدیویی رو برمیگردونه که به مصرف‌کننده‌ها در مورد هر چیزی که فکرش رو بکنین راهنمایی میده. شما میتونین کانال یوتیوب برند خودتون رو ایجاد کنین و به مشترکین خودتون مشاوره بدین و دقیقن به اونها نشون بدین که چطور میتونن از محصولات شما استفاده کنن.
  • وبلاگ‌ها (Blogs): وبلاگ‌ها بخش مهمی از استراتژی بازاریابی هر شرکتی هستن، به خصوص برای شرکت‌های DIY. وبلاگ‌ها یک منبع محبوب برای این شرکت‌ها هستن تا پروژه‌هاشون رو به نمایش بذارن و به دنبال‌کننده‌هاشون آموزش بدن که چطور میتونن اونها رو انجام بدن. این یک راه عالی برای نزدیک نگه داشتن مخاطبان و به دست آوردن درک بهتری از نیازهاشونه.

تاثیر شبکه‌های اجتماعی بر کسب‌وکارهای DIY

رسانه‌های اجتماعی فقط جایی برای نمایش کارها نیستن، بلکه ابزارهای قدرتمندی برای رشد کسب‌وکارها در این حوزه هستن.

  • تعامل و وایرال شدن: رسانه‌های اجتماعی عنصر تعامل رو به همراه دارن که برای شرکت‌های DIY خیلی مهمه. شما میخواین که مشتری‌هاتون نکات و ترفندهایی در مورد محصولات شما رو با هم تبادل کنن؛ این یک راه عالی برای وایرال شدنه. حضور قوی در شبکه‌های اجتماعی مخاطبان شما رو دور هم جمع میکنه و به اونها اجازه میده تا علایق مشترکشون رو به اشتراک بذارن و در عین حال شرکت شما رو بیشتر در معرض دید قرار بدن.
  • آموزش و رهبری فکری: کانال‌های اجتماعی به شما این فرصت رو میدن که برند خودتون رو به عنوان یک آموزگار و رهبر فکری در صنعت خودتون معرفی کنین، که این امر منجر به افزایش آگاهی از برند و در نهایت فروش میشه. همچنین به شما اجازه میده تا محصولات رو به روشی نه چندان تبلیغاتی و تحمیلی به نمایش بذارین.
  • خدمات مشتری: یکی دیگه از مزایای مهم استفاده از رسانه‌های اجتماعی، خدمات مشتریه. خیلی از مردم ترجیح میدن به جای تماس تلفنی یا ایمیل، از طریق رسانه‌های اجتماعی با یک شرکت در ارتباط باشن. بنابراین، رسانه‌های اجتماعی به ابزاری برای خدمات مشتری هم تبدیل شدن. این موضوع به ویژه برای شرکت‌های DIY که با نزدیک نگه داشتن مشتری‌ها، درگیر کردن اونها و درخواست مشاوره ازشون رشد میکنن، اهمیت زیادی داره. برای استفاده حداکثری از حضورتون در رسانه‌های اجتماعی، خدمات مشتری عالی ارائه بدین. آنلاین پاسخگو باشین، مفید باشین و برای ارائه منابع به مخاطبانتون وقت بذارین تا وفاداری اونها رو افزایش بدین.

بخش پنجم: بازاریابی DIY؛ خودت انجام بده یا به متخصص بسپار؟

وقتی یک کسب‌وکار، به خصوص یک کسب‌وکار کوچیک یا نوپا، تصمیم میگیره از قدرت شبکه‌های اجتماعی استفاده کنه، با یک سوال اساسی روبرو میشه: آیا باید مدیریت بازاریابی دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی رو خودش به عهده بگیره (روش DIY)، یا اینکه این کار رو به یک آژانس یا متخصص حرفه‌ای بسپاره؟ هر دو رویکرد مزایا و معایب خودشون رو دارن و انتخاب بین اونها به نیازها، بودجه و اهداف کسب‌وکار بستگی داره.

معرفی دو رویکرد

مدیریت شبکه‌های اجتماعی به روش DIY به این معنیه که خود شما یا یکی از اعضای تیمتون مسئولیت کامل شبکه‌های اجتماعی رو به عهده میگیرین. این شامل برنامه‌ریزی، تولید محتوا، تعامل با مخاطبان، زمان‌بندی پست‌ها، تحلیل عملکرد و خدمات مشتری میشه. در واقع، همه چیز روی دوش خودتونه.

در مقابل، استخدام خدمات بازاریابی شبکه‌های اجتماعی حرفه‌ای به این معنیه که شما این کارهای سنگین رو به یک آژانس یا فرد متخصص واگذار میکنین. اونها وظایفی مثل ایجاد تقویم محتوا، طراحی گرافیک‌های جذاب، نوشتن کپشن‌های گیرا، پیگیری تحلیل‌ها و موارد دیگه رو انجام میدن. وظیفه اونها اینه که به طور مداوم استراتژی‌هایی برای برجسته کردن برند شما در فضای آنلاین طراحی و اجرا کنن.

مزایای رویکرد DIY (خودت انجام بده)

انجام دادن بازاریابی به صورت داخلی و توسط خودتون میتونه وسوسه‌انگیز باشه، به خصوص به دلایل زیر:

  • مقرون‌به‌صرفه بودن: یکی از جذاب‌ترین جنبه‌های بازاریابی DIY، به‌صرفه بودن اون از نظر هزینه است. با مدیریت داخلی بازاریابی، شما میتونین مبلغ قابل توجهی رو که باید به یک آژانس حرفه‌ای پرداخت کنین، صرفه‌جویی کنین. این موضوع به ویژه برای کسب‌وکارهای کوچیک یا استارتاپ‌هایی که با بودجه محدود کار میکنن، خیلی مفیده. کاهش هزینه‌های بازاریابی به شما اجازه میده تا این پول رو به بخش‌های دیگه‌ای از کسب‌وکارتون مثل توسعه محصول، آموزش کارکنان یا خدمات مشتری اختصاص بدین.
  • کنترل مستقیم و انعطاف‌پذیری: وقتی خودتون شبکه‌های اجتماعی رو مدیریت میکنین، کنترل مستقیمی روی تمام جنبه‌های کمپین‌هاتون دارین. این یعنی میتونین به سرعت به تغییرات واکنش نشون بدین، تنظیمات فوری انجام بدین و مطمئن بشین که صدا و پیام برندتون در تمام پلتفرم‌ها یکسانه. این انعطاف‌پذیری به شما اجازه میده تا استراتژی خودتون رو بر اساس بازخوردهای لحظه‌ای و روندهای جدید به سرعت تطبیق بدین، که در یک محیط دیجیتال سریع مثل امروز یک مزیت بزرگه.
  • دانش عمیق از برند و اصالت: هیچ‌کس برند شما رو بهتر از خودتون نمیشناسه. مدیریت داخلی شبکه‌های اجتماعی به شما اجازه میده تا صدا و ارزش‌های منحصربه‌فرد خودتون رو در محتواتون تزریق کنین. تیم شما میتونه پست‌های اصیلی ایجاد کنه که شخصیت برند شما رو بازتاب بده و ارتباطات واقعی با مخاطبانتون برقرار کنه. این تماس شخصی میتونه کسب‌وکار شما رو از رقبا متمایز کنه.
  • یادگیری و توسعه مهارت: به عهده گرفتن مسئولیت‌های بازاریابی به شما کمک میکنه تا مهارت‌های جدیدی یاد بگیرین و تجربه ارزشمندی کسب کنین. این میتونه شما رو به یک صاحب کسب‌وکار کامل‌تر تبدیل کنه که برای تصمیم‌گیری‌های آگاهانه در آینده مجهزتره. از یادگیری بهینه‌سازی موتورهای جستجو (SEO) گرفته تا تسلط بر بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، این مهارت‌های جدید میتونن دارایی‌های ارزشمندی برای رشد کسب‌وکارتون باشن.

معایب و چالش‌های رویکرد DIY

با وجود مزایای ذکر شده، انجام بازاریابی به صورت مستقل چالش‌های جدی هم داره:

  • زمان‌بر بودن: یکی از بزرگ‌ترین معایب بازاریابی DIY، سرمایه‌گذاری زمانیه که نیاز داره. به عنوان صاحب یک کسب‌وکار کوچیک، وقت شما ارزشمنده و مدیریت کمپین‌های بازاریابی میتونه شما رو از وظایف و مسئولیت‌های ضروری دیگه باز بداره. ایجاد محتوای جذاب، پاسخ به نظرات، دنبال کردن روندها و تحلیل عملکرد، همگی زمان‌بر هستن.
  • کمبود تخصص و منحنی یادگیری تند: با اینکه ممکنه درک پایه‌ای از بازاریابی داشته باشین، آژانس‌های حرفه‌ای سال‌ها تجربه و دانش عمیقی از کانال‌های مختلف بازاریابی دارن. این تخصص به اونها امکان میده تا کمپین‌های موثرتری ایجاد کنن. علاوه بر این، دنیای بازاریابی دیجیتال مدام در حال تغییره؛ الگوریتم‌ها عوض میشن، ویژگی‌های پلتفرم‌ها تکامل پیدا میکنن و چیزی که هفته پیش جواب میداد، امروز ممکنه هیچ بازخوردی نگیره. به‌روز موندن با همه اینها خودش یک شغل تمام وقته.
  • محدودیت منابع و ابزارها: بازاریابی DIY اغلب به معنای تکیه بر ابزارها و منابع رایگان یا کم‌هزینه است. با اینکه اینها میتونن مفید باشن، اما ممکنه سطح عملکرد و کارایی ابزارهای پیشرفته‌تر رو نداشته باشن. آژانس‌ها اغلب به ابزارهای پیشرفته‌ای مثل Buffer، Hootsuite، Brandwatch و Optimizely دسترسی دارن که میتونن فرآیند مدیریت و تحلیل کمپین‌ها رو بهینه‌سازی کنن.
  • مشکلات بلندمدت و عدم استراتژی: اگه تلاش‌های بازاریابی DIY شما نتایج مورد انتظار رو نده، میتونه دلسردکننده باشه و در طول زمان مانع رشد کسب‌وکارتون بشه. خیلی از کسب‌وکارها هنگام ایجاد رسانه DIY برای توسعه یک استراتژی منسجم دچار مشکل میشن و اغلب نمیدونن از کجا شروع کنن. این میتونه منجر به محتوای ناکارآمد و پراکنده بشه.

مزایای استخدام متخصصان

واگذاری مدیریت شبکه‌های اجتماعی به حرفه‌ای‌ها میتونه مزایای قابل توجهی داشته باشه:

  • تخصص و تجربه: متخصصان این حوزه با آخرین روندها، ابزارها و بهترین شیوه‌ها به‌روز هستن. اونها میدونن چطور محتوای جذاب بسازن، مخاطبان درست رو هدف قرار بدن و معیارهای عملکرد رو به طور موثر تحلیل کنن.
  • صرفه‌جویی در زمان: واگذاری این کار به شما اجازه میده تا روی جنبه‌های حیاتی دیگه کسب‌وکارتون تمرکز کنین که میتونه منجر به کارایی و بهره‌وری کلی بهتر بشه.
  • برنامه‌ریزی استراتژیک: یک آژانس حرفه‌ای یک استراتژی جامع شبکه‌های اجتماعی متناسب با اهداف کسب‌وکار شما تدوین میکنه. اونها به شما کمک میکنن تا مخاطبان هدفتون رو تعریف کنین، اهداف قابل اندازه‌گیری تعیین کنین و یک تقویم محتوایی هماهنگ با پیام برندتون ایجاد کنین.
  • محتوای مستمر و باکیفیت: استخدام یک متخصص تضمین میکنه که فید شما بدون توجه به اینکه برنامه شما چقدر شلوغ میشه، فعال، هماهنگ با برند و جذاب باقی بمونه.
  • تحلیل و گزارش‌دهی: متخصصان تصمیماتشون رو بر اساس حدس و گمان نمیگیرن، بلکه بر اساس تحلیل داده‌ها عمل میکنن. اونها بررسی میکنن که چه چیزی کار میکنه، چه چیزی کار نمیکنه و کجا جای بهبود وجود داره.

چطور تصمیم بگیریم؟ رویکرد ترکیبی و عوامل کلیدی

هیچ کسب‌وکاری شبیه دیگری نیست، بنابراین مهمه که هنگام تصمیم‌گیری، وضعیت خاص خودتون رو ارزیابی کنین. عواملی که باید در نظر بگیرین شامل اندازه و اهداف کسب‌وکار، وضعیت فعلی حضور در شبکه‌های اجتماعی، منابع و مهارت‌های داخلی و محدودیت‌های بودجه میشه.

یک گزینه میانه هم وجود داره: رویکرد ترکیبی. شما میتونین کارهای پیچیده‌تر مثل برنامه‌ریزی استراتژیک، تحلیل داده‌ها، مدیریت کمپین، طراحی گرافیک و تصاویر برندسازی شده رو به یک فریلنسر یا آژانس بسپارین. این کار تضمین میکنه که جنبه‌های پیچیده و زمان‌بر توسط یک متخصص انجام میشه. این رویکرد، مسئولیت‌های سرگرم‌کننده‌تر و تعاملی‌تر رو به شما یا تیمتون واگذار میکنه. کارهای DIY میتونه شامل استوری‌های پشت صحنه، تعامل روزانه با دنبال‌کننده‌ها و به اشتراک گذاشتن به‌روزرسانی‌های لحظه‌ای یا نقاط عطف شرکت باشه. با این رویکرد، شما تماس شخصی برندتون رو حفظ میکنین و در عین حال از حمایت تخصصی در جایی که بیشترین اهمیت رو داره، بهره‌مند میشین.

در نهایت، انتخاب بین خدمات حرفه‌ای و رویکرد DIY به نیازها، بودجه و اهداف کسب‌وکار شما بستگی داره. توانایی‌های فعلی کسب‌وکارتون رو ارزیابی کنین، اهداف بلندمدتتون رو در نظر بگیرین و رویکردی رو انتخاب کنین که بهترین توازن رو بین هزینه، تخصص، کنترل و کارایی برای شما ایجاد میکنه.

بخش ششم: رسانه DIY در برابر رسانه حرفه‌ای؛ یک تغییر نگرش

فراتر از جنبه‌های عملی و تجاری، ظهور فرهنگ DIY، به خصوص در حوزه رسانه، یک تغییر نگرش عمیق‌تر رو نمایندگی میکنه. رسانه DIY فقط یک راه برای صرفه‌جویی در هزینه نیست، بلکه یک جنبش برای دموکراتیک کردن تولید محتوا و به چالش کشیدن هنجارهای رسانه‌های حرفه‌ای و جریان اصلیه.

تعریف رسانه DIY: فراتر از مصرف‌کننده، در نقش تولیدکننده

رسانه DIY به فعالیت‌های خلاقانه افراد عادی اشاره داره که تصمیم میگیرن محتوای دیجیتال خودشون رو تولید و به اشتراک بذارن و از وابستگی انحصاری به رسانه‌های سنتی و ناشران بزرگ فاصله بگیرن. این یک تغییر رونده که در اون مردم کنترل روایت‌ها و توزیع رسانه‌ها رو به دست میگیرن. ویژگی‌های کلیدی رسانه DIY شامل سواد دیجیتال خلاقانه، استفاده از ابزارهای دیجیتال مقرون‌به‌صرفه برای تولید و توزیع محتوا، و توانمندسازی افراد و جوامع به عنوان تولیدکنندگان و توزیع‌کنندگان فعال محتواست، نه فقط مصرف‌کنندگان منفعل.

تفاوت در مفهوم «کیفیت»

تمایز بین رسانه DIY و رسانه حرفه‌ای تا حد زیادی به انتظارات ذهنی از «کیفیت» و «حرفه‌ای بودن» برمیگرده که اغلب توسط مزیت‌های بازار تعریف میشن، نه نیازهای جامعه مدنی.

  • رسانه حرفه‌ای: معمولن به خاطر ارزش تولید بالا، مثل کیفیت بالای صدا و تصویر، فیلم‌برداری، تدوین و ظاهر صیقلی، تحسین میشه. این رسانه‌ها با یک مدل «مخاطب» کار میکنن و بینندگان و شنوندگان رو به عنوان دریافت‌کنندگان عمدتن منفعل محتوا در نظر میگیرن. ثبات در برندسازی و پیام‌رسانی هم در این مدل یک مزیت به حساب میاد.
  • رسانه DIY: اغلب زیبایی‌شناسی آماتور، خام و صیقلی‌نشده‌ای داره که بسته به زمینه، میتونه هم یک مزیت و هم یک عیب دیده بشه. این نوع رسانه با مدل «جامعه» کار میکنه که شرکت‌کنندگان رو به عنوان مشارکت‌کنندگان فعال در فرآیند تولید رسانه میبینه. در اینجا، «کیفیت» با معیارهای متفاوتی سنجیده میشه. این معیارها شامل تقویت تفکر مستقل، توانمندسازی صداهای اقلیت و امکان خودنمایی گروه‌ها به شیوه‌ای است که شخصیت واقعی اونها رو بیان میکنه، نه یک هویت طراحی‌شده. این رویکرد بر اصالت، مرتبط بودن و مشارکت جامعه به جای کمال فنی تاکید داره.

واژگون کردن انتظارات از کیفیت

واژگون کردن انتظارات از کیفیت در ارتباطات جامعه‌محور برای درک سرمایه فرهنگی و ارزش اجتماعی موجود در خود جوامع ضروریه. این فرآیند شامل ارزش‌گذاری و استفاده از دارایی‌ها، منابع، شبکه‌ها و ارتباطات متقابلیه که در جوامع وجود داره و اغلب توسط پارادایم‌های رسانه‌ای سنتی نادیده گرفته میشه. رسانه DIY با هماهنگ کردن انتظاراتش با ظرفیت‌ها و پویایی‌های واقعی اعضای جامعه که در تولید محتوا مشارکت دارن، به این فرآیند کمک میکنه.

رسانه DIY به عنوان پادزهری برای محتوای بی‌ارزش

رسانه DIY رو میشه به درستی پادزهری برای محتوای بی‌ارزش (bullshit) دونست؛ جایی که محصولات رسانه‌ای بی‌کیفیت، استثمارگرانه و manipulative توسط شهروندانی که نیازهای ارتباطی خودشون رو به دست میگیرن، فعالانه به چالش کشیده و رد میشن. این رویکرد مردمی به افراد و جوامع قدرت میده تا محتوای خودشون رو تولید کنن و از کانال‌های رسانه‌ای سنتی که اغلب هیجان‌زدگی یا منافع تجاری رو بر تعامل واقعی و اصالت ترجیح میدن، عبور کنن.

با پذیرش رسانه DIY، مردم کنترل روایت‌های خودشون رو به دست میگیرن و تضمین میکنن که محتوایی که مصرف و به اشتراک میذارن، ارزش‌ها و واقعیت‌های اونها رو بازتاب میده، نه اینکه توسط برنامه‌های خارجی شکل گرفته باشه. این جنبش، دموکراتیزه کردن تولید رسانه، پرورش شیوه‌های سواد دیجیتال خلاق و امکان‌پذیر ساختن یک فرهنگ مشارکتی رو به همراه داره. با توانمندسازی افراد و جوامع برای خلق و به اشتراک‌گذاری محتوای خودشون، رسانه DIY پارادایم‌های رسانه‌ای حرفه‌ای متعارف و اغلب غیرانتقادی رو به چالش میکشه. این رویکرد امکان ایجاد محتوای اصیل‌تر و شخصی‌تری رو فراهم میکنه که صداها و دیدگاه‌های متنوع خالقانش رو منعکس میکنه، به جای اینکه از استانداردهای همگن تعیین‌شده توسط صنایع رسانه‌ای سنتی پیروی کنه.

جمع‌بندی نهایی

«خودت انجام بده» یا DIY، سفری طولانی رو از یک سرگرمی حاشیه‌ای تا تبدیل شدن به یک جنبش فرهنگی و اقتصادی عظیم طی کرده. این مفهوم که در ساده‌ترین شکل خودش به معنای ساختن و تعمیر کردن وسایل بدون کمک حرفه‌ای‌هاست، امروزه به یک فلسفه و سبک زندگی برای میلیون‌ها نفر در سراسر جهان تبدیل شده. از خرابه‌های یک معبد باستانی در یونان که دستورالعمل مونتاژ داشت، تا مجله‌های فنی اوایل قرن بیستم و انفجار اطلاعات در عصر اینترنت، DIY همیشه راهی برای ابراز خلاقیت، استقلال و خودکفایی بوده.

این فرهنگ در حوزه‌های مختلفی نفوذ کرده؛ از بهسازی و دکوراسیون خانه گرفته تا مد و فشن، موسیقی زیرزمینی، فیلم‌سازی چریکی و حتی علم و فناوری. روحیه DIY به افراد این قدرت رو میده که از مصرف‌کنندگان منفعل به تولیدکنندگان فعال تبدیل بشن، چه در حال ساخت یک قفسه کتاب باشن و چه در حال تولید یک پادکست یا یک بازی ویدیویی مستقل.

با ظهور شبکه‌های اجتماعی، این جنبش شتاب بیشتری گرفت. پلتفرم‌هایی مثل پینترست، یوتیوب و وبلاگ‌ها به کلاس‌های درس و کارگاه‌های جهانی تبدیل شدن که در اونها هر کسی میتونه یاد بگیره و آموزش بده. این تحول، بازاریابی رو هم برای کسب‌وکارهای کوچیک و نوپا متحول کرد و به اونها این امکان رو داد که با بودجه کم، خودشون داستان برندشون رو روایت کنن.

البته، این مسیر همیشه ساده نیست. انتخاب بین انجام کارها به صورت مستقل و سپردن اونها به متخصصان، یک تصمیم‌گیری پیچیده است که به زمان، تخصص، بودجه و اهداف هر فرد یا کسب‌وکار بستگی داره. رویکرد DIY نیازمند صرف وقت و انرژی برای یادگیریه، اما در مقابل، کنترل کامل، اصالت و صرفه‌جویی در هزینه رو به ارمغان میاره.

در نهایت، DIY چیزی فراتر از یک مجموعه مهارت عملیه؛ این یک نگرش و یک انتخابه. انتخابی برای مشارکت فعالانه در دنیای اطرافمون، برای به چالش کشیدن هنجارهای تولید انبوه و رسانه‌های یک‌طرفه، و برای ساختن، خلق کردن و به اشتراک گذاشتن چیزی که منحصربه‌فرد و متعلق به خودمونه. این جنبش نشون میده که با کمی کنجکاوی، خلاقیت و دسترسی به اطلاعات، هر کسی میتونه خالق دنیای خودش باشه.

منابع

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *