GeekAlerts

جایی برای گیک‌ها

اینفلوئنسر و اینفلوئنسر مارکتینگ در شبکه‌های اجتماعی یعنی چی؟

اینفلوئنسر و اینفلوئنسر مارکتینگ در شبکه‌های اجتماعی یعنی چی؟

این روزها اگه توی شبکه‌های اجتماعی بچرخید، حتما به کلمه «اینفلوئنسر» برخوردید. این کلمه دیگه بخشی از مکالمات روزمره ما شده و خیلی‌ها دوست دارن بدونن داستان اینفلوئنسرها دقیقا چیه، از کجا اومدن، چیکار میکنن و چطور دنیای تبلیغات و ارتباطات ما رو تغییر دادن. اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی به یه نیروی قدرتمند توی دنیای بازاریابی و معرفی برند تبدیل شدن. با همکاری‌های درست، برندها میتونن به مخاطب هدفشون برسن، اعتماد و اعتبار برای برندشون بسازن و تعامل رو بالا ببرن. اما راز اونها چیه؟ چرا باید اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی رو توی استراتژی بازاریابی خودتون جا بدید؟ و چطور میتونید از این پتانسیل توی سال ۲۰۲۵ استفاده کنید؟ توی این مقاله قراره به صورت کامل و جامع، به همه این سوال‌ها جواب بدیم و از صفر تا صد دنیای اینفلوئنسرها رو بررسی کنیم. از تعریف اولیه و تاریخچه‌شون گرفته تا انواع کمپین‌ها، دسته‌بندی‌ها، درآمد و حتی مسایل قانونی که باهاشون درگیر هستن. قراره با هم ببینیم این پدیده جدید چطور شکل گرفت و چه تاثیری روی فرهنگ و اقتصاد دیجیتال گذاشته.

اینفلوئنسر مارکتینگ چیه؟ یه مقدمه خودمونی

اگه بخوایم خیلی ساده بگیم، اینفلوئنسر مارکتینگ یا بازاریابی از طریق افراد تاثیرگذار، یه استراتژیه که توش برندها با تولیدکننده‌های محتوای شبکه‌های اجتماعی همکاری میکنن تا محصولات، خدمات یا کمپین‌هاشون رو تبلیغ کنن. این شکل از بازاریابی از اعتبار، مخاطب و توانایی یه اینفلوئنسر برای تاثیر گذاشتن روی تصمیمات خرید فالوئرهاش استفاده میکنه و به نوعی یه پل بین برند و مخاطب هدفش میزنه. در واقع، اینفلوئنسرها کسانی هستن که به خاطر محتوای جذابی که تولید میکنن، مثل عکس، ویدیو و آپدیت‌های روزانه، یه حضور آنلاین قوی برای خودشون ساختن. اونها با تعامل مستقیم با مخاطب، تونستن یه حس اصالت، تخصص و جذابیت ایجاد کنن و فرقشون با سلبریتی‌های سنتی اینه که شهرتشون رو از دل همین شبکه‌های اجتماعی به دست آوردن، نه از قبل.

با گذشت زمان، اینفلوئنسر مارکتینگ از تایید افراد مشهور (سلبریتی‌ها) فراتر رفته و حالا یه طیف وسیع از اینفلوئنسرها رو شامل میشه؛ از «مگا اینفلوئنسرها» با میلیون‌ها فالوئر گرفته تا «نانو اینفلوئنسرها» که مخاطب کوچیک‌تر اما خیلی درگیر و فعالی دارن. این تحول بیشتر به خاطر رشد پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعیه که تولید محتوا رو برای همه ممکن کرده و به شخصیت‌های خاص اجازه داده تا حول علاقه‌مندی‌های مشخص، فالوئرهای زیادی جمع کنن.

آمار و ارقام جدید هم این رشد رو تایید میکنن. بازار جهانی اینفلوئنسر مارکتینگ توی سال ۲۰۲۳ حدود ۲۱.۱ میلیارد دلار ارزش داشت و انتظار میره که با سرعت بیشتری به رشدش ادامه بده. بر اساس گزارش استاتیستا، پیش‌بینی میشه این عدد تا سال ۲۰۲۵ به ۲۵ میلیارد دلار برسه. یه گزارش از فوربز هم نشون میده که ۸۹ درصد از بازاریاب‌ها معتقدن بازگشت سرمایه (ROI) از کمپین‌های اینفلوئنسر مارکتینگ با بقیه استراتژی‌های بازاریابی دیجیتال برابره یا حتی از اونها بهتره. علاوه بر این، یه مطالعه از اینفلوئنسر مارکتینگ هاب میگه ۶۷ درصد از بازاریاب‌ها قصد دارن بودجه‌شون رو برای اینفلوئنسر مارکتینگ توی سال ۲۰۲۵ افزایش بدن که این موضوع نشون‌دهنده رشد مداوم این رویکرد بازاریابیه.

اینفلوئنسر مارکتینگ فقط یه جور نیست و انواع مختلفی از کمپین‌ها رو شامل میشه که هر کدوم هدف خاصی دارن. بعضی از این کمپین‌ها عبارتند از:

  • محتوای حمایت شده (Sponsored Content): این مدل یکی از رایج‌ترین انواع کمپین‌هاست. اینجا اینفلوئنسرها محتوایی تولید میکنن که محصول یا خدمات یه برند رو به نمایش میذاره. این محتوا میتونه یه پست، یه استوری، یه ویدیو یا هر شکل دیگه‌ای از محتوا باشه که به طور طبیعی توی فید اینفلوئنسر قرار میگیره و محصول رو به فالوئرهای اون معرفی میکنه. نکته مهم اینه که این محتوا باید به شکلی ارائه بشه که با سبک خود اینفلوئنسر هماهنگ باشه تا مصنوعی به نظر نرسه.
  • نقد و بررسی محصول (Product Reviews): توی این نوع کمپین، اینفلوئنسرها نظر صادقانه‌شون رو در مورد یه محصول یا خدمات به مخاطبانشون ارائه میدن. چون فالوئرها به اینفلوئنسر اعتماد دارن، این نقد و بررسی‌ها میتونه تاثیر زیادی روی تصمیم خرید اونها داشته باشه. این روش به خصوص برای محصولاتی که نیاز به توضیح و نمایش عملکرد دارن خیلی موثره.
  • برنامه‌های سفیر برند (Brand Ambassador Programs): این مدل یه همکاری بلندمدته که توش اینفلوئنسرها به طور مداوم از یه برند حمایت میکنن. سفیر برند شدن یعنی اینفلوئنسر به چهره اون برند تبدیل میشه و در طول زمان، بارها و بارها محصولات و پیام‌های برند رو به مخاطبانش میرسونه. این همکاری‌های طولانی‌مدت به ساختن یه تصویر پایدار و قابل اعتماد از برند کمک میکنه.
  • بازاریابی وابسته (Affiliate Marketing): توی این روش، اینفلوئنسرها برای هر فروشی که از طریق لینکی که به اشتراک میذارن انجام بشه، یه درصدی به عنوان کمیسیون دریافت میکنن. این مدل برای هر دو طرف جذابه؛ چون برند فقط وقتی هزینه میده که فروشی اتفاق افتاده باشه و اینفلوئنسر هم انگیزه بیشتری برای تبلیغ موثر محصول داره.
  • تصاحب شبکه‌های اجتماعی (Social Media Takeovers): این یه روش خلاقانه و جذابه که توش اینفلوئنسر برای یه مدت مشخص (معمولا یک روز) کنترل اکانت شبکه اجتماعی یه برند رو به دست میگیره. این کار باعث میشه مخاطبان برند با یه چهره جدید و محتوای متفاوت روبرو بشن و تعامل بیشتری با صفحه داشته باشن. اینفلوئنسر از زاویه دید خودش محتوا تولید میکنه و با مخاطبان برند ارتباط برقرار میکنه.
  • مسابقه و قرعه‌کشی (Giveaways and Contests): اینفلوئنسرها با همکاری برند، مسابقه‌ها یا قرعه‌کشی‌هایی برگزار میکنن تا تعامل و دیده شدن رو افزایش بدن. معمولا برای شرکت توی این مسابقه‌ها، فالوئرها باید صفحه برند رو فالو کنن، دوستاشون رو تگ کنن یا محتوای مربوط به کمپین رو به اشتراک بذارن. این کار به سرعت باعث رشد تعداد فالوئرها و افزایش آگاهی از برند میشه.

روندهای جدید نشون میده که نانو اینفلوئنسرها و میکرو اینفلوئنسرها دارن بیشتر مورد توجه قرار میگیرن، چون برندها دنبال سطح بالاتری از اصالت و تعامل هستن. طبق گزارش استاتیستا، ۸۰ درصد از برندهایی که با میکرو اینفلوئنسرها همکاری میکنن، از کمپین‌هاشون بازگشت سرمایه مثبتی گزارش کردن. علاوه بر این، تمرکز روی پایداری و مسئولیت اجتماعی هم در حال افزایشه. مصرف‌کننده‌ها به طور فزاینده‌ای به اخلاق و پایداری برندهایی که ازشون حمایت میکنن اهمیت میدن و کمپین‌های اینفلوئنسری که محصولات دوستدار محیط زیست یا طرح‌های اجتماعی رو تبلیغ میکنن، معمولا با استقبال مثبت‌تری روبرو میشن.

یه مثال موفق از کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ، استراتژی برند ساعت «دنیل ولینگتون» هست. این برند با طیف وسیعی از اینفلوئنسرها توی سطوح مختلف همکاری کرد تا ساعت‌هاشون رو تبلیغ کنه. دنیل ولینگتون با دادن کدهای تخفیف منحصر به فرد به اینفلوئنسرها برای فالوئرهاشون، تونست به دیده شدن قابل توجه و فروش چشمگیری دست پیدا کنه. این استراتژی اجازه داد تا اثربخشی کمپین به دقت ردیابی بشه و پتانسیل قدرتمند اینفلوئنسر مارکتینگِ خوب اجرا شده رو نشون داد.

حالا بیایم ببینیم اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی کی هستن؟

اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی افرادی هستن که از طریق تولید محتوای جذاب و توانایی ارتباط صادقانه با مخاطبانشون، تونستن فالوئرهای قابل توجهی رو توی پلتفرم‌های دیجیتال مختلف جمع کنن. پلتفرم‌هایی مثل اینستاگرام، یوتیوب، تیک‌تاک و فیسبوک به عنوان صحنه اصلی اونها عمل میکنن، جایی که روی نظرات، رفتارها و تصمیمات خرید فالوئرهاشون تاثیر میذارن. همین تاثیرگذاری، اونها رو به شرکای ارزشمندی برای برندهایی تبدیل کرده که میخوان محصولات یا خدماتشون رو به روشی تبلیغ کنن که واقعی و قابل اعتماد به نظر برسه.

این اینفلوئنسرها معمولا روی حوزه‌های خاصی تمرکز میکنن که بهشون میگن «نیچ» (Niche). این نیچ‌ها میتونن خیلی متنوع باشن؛ از زیبایی، مد و فیتنس گرفته تا سفر، گیمینگ و سبک زندگی. این تخصص به اونها اجازه میده تا محتواشون رو متناسب با علاقه‌مندی‌ها و نیازهای مخاطبانشون تولید کنن. این کار نه تنها اعتبار و اقتدار اونها رو توی یه حوزه خاص افزایش میده، بلکه باعث میشه تاییدهاشون تاثیر عمیق‌تری روی فالوئرهاشون داشته باشه.

قدرت اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی توی «اصالت» و ارتباط شخصی‌ای هست که با فالوئرهاشون برقرار میکنن. اینفلوئنسرها از طریق قصه‌گویی، به نمایش گذاشتن تخصصشون و به اشتراک گذاشتن بخش‌هایی از زندگی روزمره‌شون، یه رابطه‌ای با مخاطبش و میسازن که کانال‌های تبلیغاتی سنتی به سختی میتونن بهش برسن. این ارتباط باعث ایجاد سطحی از اعتماد و اعتبار میشه و توصیه‌ها و تاییدهای اونها رو به شدت تاثیرگذارتر میکنه. یه گزارش از «مورنینگ کانسالت» در سال ۲۰۲۳ نشون میده که ۷۲ درصد از نسل زد و ۶۶ درصد از نسل هزاره (میلنیال‌ها) حداقل یه اینفلوئنسر رو توی شبکه‌های اجتماعی دنبال میکنن. توی همون گزارش، تقریبا نیمی از نسل هزاره گفتن که به توصیه‌های محصول از طرف اینفلوئنسرها بیشتر از سلبریتی‌های سنتی اعتماد دارن، که این موضوع قدرت تاییدهای دوستانه رو نشون میده.

علاوه بر این، تنوع پلتفرم‌ها باعث ظهور اینفلوئنسرها توی کانال‌های جدیدتری مثل «توییچ»، «لینکدین» و «بی‌ریل» شده. این نشون میده که تاثیرگذاری دیجیتال دیگه محدود به بخش‌های سنتی مثل زیبایی یا مد نیست و حالا به حوزه‌هایی مثل تکنولوژی، آموزش، پایداری و امور مالی شخصی هم کشیده شده. این گسترش داره تعریف اینکه توی اقتصاد دیجیتال امروز «اینفلوئنسر» بودن یعنی چی رو بازتعریف میکنه.

برای اینکه بهتر با این مفهوم آشنا بشیم، بیاید چند تا مثال از اینفلوئنسرهای شناخته شده رو ببینیم:

  • اینستاگرام: هدی کتان ([@hudabeauty]) – بنیان‌گذار برند هدی بیوتی، با بیش از ۵۴ میلیون فالوئر در اینستاگرام. اون آموزش‌های آرایش، نکات زیبایی و معرفی محصولات جدید رو به اشتراک میذاره و با برندهای آرایشی پیشرو همکاری میکنه و از پلتفرمش برای تبلیغ خط تولید موفق خودش استفاده میکنه.
  • تیک‌تاک: خابی لیم ([@khaby.lame]) – خابی با ویدیوهای طنز و قابل فهمش برای همه، تونسته بیش از ۱۶۲ میلیون فالوئر جمع کنه و به یکی از پرفالوئرترین تولیدکننده‌های محتوا توی تیک‌تاک تبدیل بشه. همکاری‌های اون شامل برندهایی مثل هوگو باس و ایکس‌باکس میشه.
  • توییچ: پوکیمین ([@pokimane]) – یه استریمر بازی و سبک زندگی با بیش از ۹ میلیون فالوئر در توییچ. پوکیمین با برندهایی مثل هایپرایکس و ان‌زد‌ایکس‌تی همکاری کرده تا کمپین‌های معتبر و جذابی ایجاد کنه.

همکاری با اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی به برندها کمک میکنه تا از این اعتماد استفاده کنن و به مخاطبان بسیار درگیر و هدفمند برسن. این همکاری میتونه منجر به افزایش آگاهی از برند، وفاداری مشتری و در نهایت، بازگشت سرمایه بالاتر برای کمپین‌های بازاریاریشون بشه. در اصل، اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی به برندها یه پلتفرم موثر برای انتقال پیام‌هاشون به روشی معتبر و تاثیرگذار ارائه میدن.

زوج جدانشدنی: شبکه‌های اجتماعی و اینفلوئنسرها

شبکه‌های اجتماعی و اینفلوئنسرها مثل دو جزء جدانشدنی هستن که با هم یه فضای منحصر به فرد ایجاد کردن که توش «ارتباطات واقعی میتونه شکوفا بشه». اینفلوئنسرها از پلتفرم‌هایی مثل اینستاگرام، تیک‌تاک و یوتیوب استفاده میکنن تا روابط واقعی با فالوئرهاشون بسازن و زندگی، علاقه‌مندی‌ها و تجربیاتشون رو به اشتراک بذارن. تا حالا شده احساس کنید یه اینفلوئنسر رو واقعا میشناسید، حتی اگه هرگز از نزدیک ندیدینش؟ این همون جادوی «ارتباط اصیل» هست. همین «حس شخصی» باعث میشه توصیه‌های اونها «معتبر و قابل درک» به نظر برسه، چیزی که «تبلیغات سنتی اغلب در رسیدن بهش مشکل دارن».

مصرف‌کننده‌های امروزی دیگه به تبلیغات سرد و غیرشخصی راضی نمیشن. با هوشیارتر شدن مصرف‌کننده‌ها، «تقاضا برای اصالت از همیشه بالاتر رفته». در واقع، گزارش «بارومتر اعتماد ادلمن» در سال ۲۰۲۳ نشون میده که مصرف‌کننده‌ها دنبال تعامل مداوم با برندها حتی بعد از خرید هستن و اعتماد نقش مهمی توی این رابطه بازی میکنه.

چیزی که در مورد اینفلوئنسرها جالبه، «تنوع» اونهاست. فرقی نمیکنه دنبال یه «اینفلوئنسر مد» با «فالوئرهای زیاد» باشید یا یه تولیدکننده محتوای فیتنس خاص با یه «پایگاه طرفداران وفادار»، برای هر برندی یه اینفلوئنسر مناسب وجود داره. تا حالا به همکاری با یه «میکرو اینفلوئنسر که واقعا با برند شما همسو باشه» فکر کردید؟ گاهی اوقات، کمتر واقعا بیشتره. این یعنی شما میتونید کسی رو پیدا کنید که «واقعا با مخاطب هدف شما ارتباط برقرار کنه» و تلاش‌های بازاریابی شما رو موثرتر کنه.

علاوه بر این، اینفلوئنسرها استعداد خاصی در ایجاد «محتوای جذاب دارن که توجه رو جلب میکنه و به تعامل تشویق میکنه». فالوئرهای اونها بهشون اعتماد دارن و این اعتماد به تاثیرگذاری تبدیل میشه. در نهایت، همه چیز به اعتماد و جامعه برمیگرده. به لطف این همکاری‌ها با اینفلوئنسرها، برندها میتونن «از این پویایی قدرتمند بهره‌برداری کنن» و به مخاطبان جدیدی به روشی «شخصی و جذاب» دست پیدا کنن. کلید موفقیت، ساختن روابطه، نه فقط کمپین. به طور خلاصه، «همکاری» بین شبکه‌های اجتماعی و اینفلوئنسرها یعنی «وصل کردن آدم‌ها به برندها به روشی معنادار».

تاثیر پلتفرم‌های اجتماعی روی اینفلوئنسر مارکتینگ

پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی «قلب تپنده اینفلوئنسر مارکتینگ» هستن و به عنوان زمین بازی عمل میکنن که «اینفلوئنسرها با مخاطبانشون ارتباط برقرار میکنن» و «برندها خودشون رو نشون میدن». هر پلتفرم «حال و هوا و ویژگی‌های منحصر به فرد خودش» رو داره که برای انواع مختلف محتوا و مخاطبان مناسبه. برای مثال، اینستاگرام همه چیزش در مورد «تصاویر چشم‌نواز و داستان‌های سبک زندگی» هست و به همین خاطر به پلتفرم اصلی «اینفلوئنسرهای زیبایی و مد» تبدیل شده. از طرف دیگه، تیک‌تاک با «ویدیوهای کوتاه و سرگرم‌کننده» که میتونن در کمترین زمان وایرال بشن، رشد میکنه و جمعیت جوون‌تری رو به خودش جذب میکنه و ترندهای هیجان‌انگیزی ایجاد میکنه.

تا حالا متوجه شدید که چطور فقط یه ویدیوی تیک‌تاک میتونه باعث بشه یه محصول یک شبه تموم بشه؟ برندهایی مثل «سراوی» (CeraVe) و «دی اوردینری» (The Ordinary) بعد از اینکه توسط تولیدکننده‌های محتوا معرفی شدن (اغلب در پست‌های ارگانیک و بدون پرداخت پول)، با افزایش شدید تقاضای جهانی روبرو شدن. برای مثال، وقتی اینفلوئنسر مراقبت از پوست، هایرم (@hyram)، شروع به تعریف از پاک‌کننده آبرسان سراوی کرد، «این برند وایرال شد» و منجر به کمبود موجودی در چندین کشور شد. این نشون میده که چطور محتوای اصیل میتونه اغلب تاثیر بیشتری از تبلیغات سنتی داشته باشه.

این پلتفرم‌ها همچنین مجهز به «ابزارهایی» هستن که به برندها و اینفلوئنسرها کمک میکنه تا ببینن «محتواشون چقدر خوب عمل کرده». اونها اطلاعاتی در مورد نرخ تعامل، دسترسی و دموگرافی مخاطبان ارائه میدن که برای «بهینه‌سازی کمپین‌ها» و موثرتر کردن اونها خیلی مفیده. ویژگی‌هایی مثل «هشتگ‌ها، ریلزها و پخش زنده» خلاقیت رو تشویق میکنن و به اینفلوئنسرها اجازه میدن محتوایی بسازن که نه تنها «فالوئرهاشون رو مجذوب کنه»، بلکه «دیده شدن برندها رو هم افزایش بده».

و چیزی که حتی جالب‌تره اینه که برندها چطور یاد گرفتن به مخاطب گوش بدن. دیگه فقط بحث عرضه محصولات نیست، بلکه تولید مشترک اونها با جامعه است. تا حالا توی یه نظرسنجی اینستاگرام شرکت کردید که یه برند از شما بخواد محصول، رنگ یا عطر بعدی رو انتخاب کنید؟ این نوع تعامل، حس مالکیت و وفاداری ایجاد میکنه.

چیزی که واقعا شبکه‌های اجتماعی رو متمایز میکنه، توانایی اونها در «ایجاد جامعه» است. اینفلوئنسرها میتونن «در لحظه با فالوئرهاشون تعامل داشته باشن» از طریق کامنت‌ها، جلسات پرسش و پاسخ و نظرسنجی‌ها، و یه حس «ارتباط و اعتماد» ایجاد کنن. وقتی فالوئرها احساس میکنن بخشی از یه جامعه هستن، احتمال بیشتری داره که بر اساس توصیه‌های یه اینفلوئنسر «اقدام کنن». به طور خلاصه، پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی فقط از اینفلوئنسر مارکتینگ حمایت نمیکنن، بلکه «اون رو زنده میکنن» و فضایی ایجاد میکنن که «روابط اصیل و داستان‌های جذاب میتونن شکوفا بشن».

انواع کمپین‌های اینفلوئنسر مارکتینگ برای موفقیت در شبکه‌های اجتماعی

وقتی صحبت از اینفلوئنسر مارکتینگ میشه، یه «دنیای کامل از انواع کمپین‌ها» برای انتخاب وجود داره که هر کدوم یه «روش منحصر به فرد و هیجان‌انگیز برای تعامل با مخاطب» ارائه میدن. چه بخواید یه داستان تعریف کنید، یه محصول رو به اشتراک بذارید یا یه گفتگو رو شروع کنید، رویکرد درست میتونه واقعا باعث بشه پیام برندتون «برجسته بشه و با مردم ارتباط برقرار کنه». وقت گذاشتن برای پیدا کردن بهترین گزینه برای برندتون میتونه تفاوت بزرگی در «میزان تاثیرگذاری پیامتون» ایجاد کنه.

در ادامه چند نوع از «کمپین‌های محبوب اینفلوئنسر مارکتینگ» رو که میتونن به درخشش شما در شبکه‌های اجتماعی کمک کنن، بررسی میکنیم:

  • محتوای حمایت شده (Sponsored Content): این زمانیه که اینفلوئنسرها پست‌هایی با نمایش محصول یا خدمات شما ایجاد میکنن. اونها این کار رو به روشی انجام میدن که طبیعی و معتبر به نظر برسه، تقریبا مثل دوستی که چیزی رو که واقعا دوست داره توصیه میکنه. با این حال، مهمه که بدونید طبق قانون، محتوای حمایت شده باید به وضوح به عنوان یه همکاری پولی یا تبلیغات مشخص بشه تا «با استانداردهای تبلیغاتی مطابقت داشته باشه». این شفافیت نه تنها تضمین‌کننده رعایت مقرراته، بلکه به حفظ اعتماد مخاطب هم کمک میکنه.
  • نقد و بررسی محصول (Product Reviews): وقتی اینفلوئنسرها نظرات صادقانه‌شون رو «در مورد محصول شما» به اشتراک میذارن، به فالوئرهاشون این اطمینان رو میدن که تصمیمات آگاهانه‌ای بگیرن. این صداقت، اعتماد ایجاد میکنه و نشون میده که شما برای شفافیت ارزش قائل هستید.
  • برنامه‌های سفیر برند (Brand Ambassador Programs): این‌ها «همکاری‌های طولانی‌مدت با اینفلوئنسرها» هستن که به طور منظم برند شما رو تبلیغ میکنن. این ثبات به ایجاد وفاداری در بین فالوئرهاشون کمک میکنه و برند شما رو همیشه در ذهن اونها تازه نگه میداره.
  • بازاریابی وابسته (Affiliate Marketing): در این مدل، اینفلوئنسرها برای هر فروشی که از طریق «لینک ویژه‌ای که به اشتراک میذارن» انجام بشه، کمیسیون دریافت میکنن. این کار اونها رو تشویق میکنه که محصولات شما رو با اشتیاق بیشتری تبلیغ کنن، چون موفقیتشون مستقیما روی درآمدشون تاثیر میذاره.
  • تصاحب شبکه‌های اجتماعی (Social Media Takeovers): «این یه راه سرگرم‌کننده» برای ایجاد تنوعه، که در اون اینفلوئنسرها برای یه روز یا بیشتر کنترل حساب‌های شبکه‌های اجتماعی برند شما رو به دست میگیرن. اونها دیدگاه منحصر به فرد خودشون رو به اشتراک میذارن و مستقیما با مخاطبان شما تعامل میکنن، که باعث میشه همه چیز شخصی‌تر به نظر برسه.
  • مسابقه و قرعه‌کشی (Giveaways and Contests): اینفلوئنسرها میتونن مسابقات هیجان‌انگیزی برگزار کنن که فالوئرهاشون رو تشویق میکنه تا «با برند شما تعامل داشته باشن». این یه روش سرگرم‌کننده برای افزایش تعامل و گسترش دسترسی شماست و همزمان سروصدایی در مورد محصولاتتون ایجاد میکنه.

انواع اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی: با کدومشون باید همکاری کرد؟

اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی رو میشه بر اساس تعداد فالوئرها و نیچ‌هایی که در اونها تخصص دارن، دسته‌بندی کرد. این دسته‌بندی‌ها به برندها طیف وسیعی از فرصت‌های همکاری متناسب با اهداف بازاریابی مختلف ارائه میدن. این دسته‌ها شامل اینفلوئنسرهای نانو، میکرو، ماکرو و مگا میشن که هر کدوم ویژگی‌ها و مزایای منحصر به فردی دارن.

«نوع اینفلوئسری که برای همکاری انتخاب میکنید» به چندین عامل بستگی داره، از جمله اینکه «مخاطب هدف شما کیه»، «ارزش‌های اینفلوئنسر چقدر با برند شما همسوئه»، «نوع محتوایی که تولید میکنه»، «سطح تعاملش» و «چیزی که امیدوارید با این همکاری به دست بیارید». «بودجه» هم یه عامل اصلیه، چون تعیین میکنه که به طور واقع‌بینانه میتونید با کدوم اینفلوئنسرها تماس بگیرید و آیا میتونید از پس «همکاری‌های مداوم» بربیاید یا فقط همکاری‌های یک‌باره.

بیاید این «انواع مختلف اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی» رو با جزئیات بیشتری بررسی کنیم تا به شما کمک کنیم تصمیم بگیرید «بهترین گزینه برای همکاری» در کمپین‌های سال ۲۰۲۵ شما کیه.

نانو اینفلوئنسرها (Nano-Influencers)

نانو اینفلوئنسرها شخصیت‌های شبکه‌های اجتماعی هستن که معمولا تعداد فالوئری کمتر از ۱۰,۰۰۰ نفر دارن. با وجود مخاطبان کوچیک‌ترشون، اونها به خاطر توانایی‌شون در حفظ «نرخ تعامل» بالا در مقایسه با اینفلوئنسرهایی با فالوئرهای بیشتر، بسیار ارزشمند هستن. این سطح بالای تعامل اغلب به دانش تخصصی و روابط نزدیکی که در جوامع نیچ خودشون ایجاد میکنن، نسبت داده میشه که به اونها اجازه میده به طور واقعی‌تر و شخصی‌تر تعامل کنن. این موضوع اغلب باعث میشه تاییدهای اونها بیشتر شبیه به یه توصیه قابل اعتماد از طرف یه دوست باشه تا یه تبلیغ معمولی. نمونه‌هایی از این افراد شامل چلسی گرگوری، مایا تیلور و راهول بایراگی میشن.

به خاطر این ویژگی‌ها، نانو اینفلوئنسرها به ویژه برای تلاش‌های بازاریابی هدفمند موثر هستن و اونها رو به گزینه‌ای عالی برای برندهایی تبدیل میکنه که به دنبال رسیدن به دموگرافیک‌های خاص یا تبلیغ محصولات در بازارهای «بسیار محلی» یا بسیار تخصصی هستن. رویکرد معتبر اونها به برندها کمک میکنه تا یه تصویر قابل اعتماد و قابل درک ایجاد کنن که میتونه به طور قابل توجهی بر رفتار مصرف‌کننده در نیچ‌های مربوطه تاثیر بذاره. از نظر تعداد، در سال ۲۰۲۳، اینفلوئنسرهای اینستاگرام با ۱۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ فالوئر، ۷۶.۸۶ درصد از کل حساب‌های اینفلوئنسری رو تشکیل میدادن که نشون میده این گروه چقدر گسترده است.

میکرو اینفلوئنسرها (Micro-Influencers)

«میکرو اینفلوئنسرها» تولیدکنندگان محتوای دیجیتالی هستن که فالوئری بین ۱۰,۰۰۰ تا ۱۰۰,۰۰۰ نفر در پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی دارن. اونها به طور موثری بین داشتن دسترسی گسترده و حفظ سطح تعامل بالا تعادل برقرار میکنن، که اونها رو برای برندهایی که هدفشون هدف قرار دادن دموگرافیک‌های خاصه، بسیار جذاب میکنه. میکرو اینفلوئنسرها که معمولا به عنوان صداهای معتبر در نیچ‌های مربوطه خودشون شناخته میشن (از زیبایی و فیتنس گرفته تا گیمینگ و سبک زندگی)، از طریق دانش تخصصی و ارائه مداوم محتوا، اعتماد و اعتبار رو با مخاطبانشون میسازن. علاوه بر این، اندازه مخاطبانشون به اونها اجازه میده تا ارتباط شخصی با مخاطبشون حفظ کنن، که نفوذشون رو افزایش میده. این حس شخصی تضمین میکنه که توصیه‌ها و تاییدهای اونها معتبر و قابل اعتماد دیده بشن، شبیه به توصیه از یه دوست آگاه. نمونه‌هایی از این افراد شامل آلیسا لینچ، سانچیر آستین و تام فاندریش میشن.

برندها میکرو اینفلوئنسرها رو به خاطر توانایی‌شون در ایجاد علاقه واقعی و تعاملات مستقیم مصرف‌کننده در زمینه‌های خاص، بسیار ارزشمند میدونن که اغلب منجر به نرخ تبدیل بالاتر در مقایسه با کمپین‌های بازاریابی گسترده‌تر میشه. نفوذ هدفمند اونها، اونها رو به شرکای ایده‌آلی برای تبلیغ محصولات یا خدماتی تبدیل میکنه که نیاز به درک دقیقی از ترجیحات مصرف‌کننده در یه بخش خاص از بازار دارن.

ماکرو اینفلوئنسرها (Macro-Influencers)

«ماکرو اینفلوئنسرها» چهره‌های تاثیرگذار شبکه‌های اجتماعی هستن که فالوئرهای قابل توجهی دارن و معمولا بین ۱۰۰,۰۰۰ تا ۱ میلیون فالوئر در پلتفرم‌هایی مثل اینستاگرام، یوتیوب و توییتر دارن. این اینفلوئنسرها اغلب شخصیت‌های شناخته شده‌ای در زمینه‌های مختلف، از جمله وبلاگ‌نویسی و تولید محتوای ویدیویی، یا سلبریتی‌هایی در حوزه‌های خاص مثل مد، تکنولوژی یا سرگرمی هستن. پایگاه فالوئر قابل توجه اونها بهشون اجازه میده تا دسترسی گسترده‌ای ارائه بدن، که اونها رو برای برندهایی که به دنبال افزایش دیده شدن و آگاهی از برند در مقیاس بزرگتر هستن، بسیار مطلوب میکنه. نمونه‌هایی از این افراد شامل ماری جوی جورادو، رباح و اولیا هیل میشن.

به خاطر حضور تثبیت شده و اعتبارشون، ماکرو اینفلوئنسرها میتونن به طور موثری توجه‌ها رو به محصولات یا خدمات از طریق تاییدها، پست‌های حمایت شده یا محتوای مشترک جلب کنن. توانایی اونها در رسیدن به مخاطبان گسترده، شناخت و اعتماد بیشتر به برند رو تسهیل میکنه. این سطح از نفوذ به ویژه برای شرکت‌هایی که قصد دارن به سرعت در بازار نفوذ کنن یا موقعیت خودشون رو در صنعت تقویت کنن، مفیده. با همکاری با ماکرو اینفلوئنسرها، برندها میتونن از اقتدار و محبوبیت اینفلوئنسرها برای تقویت پیام‌های بازاریابی خودشون و دستیابی به تاثیر قابل توجه‌تر استفاده کنن.

مگا اینفلوئنسرها (Mega-Influencers)

مگا اینفلوئنسرها غول‌های دنیای شبکه‌های اجتماعی هستن که هر کدوم بیش از ۱ میلیون فالوئر دارن. این گروه نخبه معمولا شامل سلبریتی‌های برجسته و چهره‌های بزرگ اینترنتی میشن که دسترسی گسترده‌شون به مخاطبان جهانی میرسه. حضور آنلاین قابل توجه اونها، دیده شدن بی‌نظیری رو فراهم میکنه و اونها رو به شرکای ایده‌آلی برای کمپین‌های بازاریابی در مقیاس بزرگ که هدفشون مخاطبان انبوهه، تبدیل میکنه. نمونه‌هایی از این افراد شامل کیم کارداشیان، ادیسون ری و کیارا فرانی میشن. در آمار سال ۲۰۲۳، این گروه تنها ۰.۱۶ درصد از کل اینفلوئنسرهای اینستاگرام رو تشکیل میدادن که نشون میده این سطح از نفوذ چقدر کمیابه.

اگرچه مگا اینفلوئنسرها میتونن دسترسی بسیار زیادی ارائه بدن، اما اغلب نرخ تعامل پایین‌تری نسبت به اینفلوئنسرهای نانو، میکرو یا ماکرو دارن. این پدیده معمولا به خاطر حجم زیاد فالوئرهای اونهاست که میتونه حس شخصی‌ای که اینفلوئنسرهای کوچیک‌تر حفظ میکنن رو کمرنگ کنه. با این وجود، پایگاه مخاطبان گسترده و متنوع مگا اینفلوئنسرها برای برندهایی که به دنبال افزایش سریع آگاهی در مقیاس بزرگ هستن، بسیار ارزشمنده. توانایی اونها در تاثیرگذاری بر ترندها و رفتارهای مصرف‌کننده صرفا با مرتبط شدن با یه محصول یا برند، نقش محوری اونها رو در استراتژی‌های بازاریابی دیجیتال مدرن نشون میده.

دسته‌بندی اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی بر اساس نقش و نیچ

علاوه بر اندازه فالوئر، انواع مختلفی از اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی هم وجود دارن، مثل تولیدکنندگان محتوا و «سفیران برند»، که هر کدوم ارزش متمایز خودشون رو به همکاری‌ها میارن. «تولیدکنندگان محتوا» به خاطر توانایی‌شون در تولید محتوای جذاب و اصیلی که با مخاطبانشون ارتباط برقرار میکنه، شناخته میشن و برای کمپین‌های خلاقانه ایده‌آل هستن. از طرف دیگه، سفیران برند اغلب «رابطه طولانی‌مدتی» با یه برند دارن و به طور مداوم محصولات یا خدمات رو در پلتفرم‌هاشون تایید میکنن و اعتماد و وفاداری رو در بین فالوئرهاشون میسازن.

علاوه بر این، هر نوع اینفلوئنسر در نیچ‌های مختلفی فعالیت میکنه و مخاطبانی با علاقه‌مندی‌های خاص رو جذب میکنه. از اینفلوئنسرهای مد و زیبایی که آخرین ترندها رو تعیین میکنن، تا اینفلوئنسرهای سفر که حس ماجراجویی رو القا میکنن، و اینفلوئنسرهای تکنولوژی که جدیدترین نقد و بررسی‌های گجت‌ها رو ارائه میدن، این نیچ‌های تقسیم‌بندی شده به برندها اجازه میدن تا استراتژی‌های بازاریابی خودشون رو برای رسیدن به مخاطبان بسیار درگیر و مرتبط تنظیم کنن.

وقتی صحبت از بخش‌های غالب در اینفلوئنسر مارکتینگ میشه، «زیبایی»، «مد» و «سبک زندگی» در بین سه رتبه اول قرار دارن. این صنایع از ماهیت بصری پلتفرم‌هایی مثل اینستاگرام و تیک‌تاک بهره‌مند میشن، جایی که اینفلوئنسرها محصولات رو به نمایش میذارن، آموزش میدن و تجربیات شخصی معتبر رو به اشتراک میذارن و سطح بالایی از تعامل و اعتماد مصرف‌کننده رو ایجاد میکنن. برای مثال، «جیمز چارلز»، یه اینفلوئنسر زیبایی و آرایشگر، با به اشتراک گذاشتن آموزش‌های آرایش، نقد و بررسی‌ها و همکاری‌های محصولی خودش، فالوئرهای زیادی رو به دست آورده.

تعریف اینفلوئنسر از زوایای مختلف

تا اینجا یه دید کلی از اینفلوئنسرها پیدا کردیم، اما اگه بخوایم عمیق‌تر بشیم، تعاریف مختلفی برای این کلمه وجود داره. هیچ تعریف سفت و سختی که همه روش توافق داشته باشن وجود نداره، اما نویسنده‌ها و کارشناس‌های مختلفی سعی کردن این مفهوم رو توضیح بدن.

یه نویسنده اونها رو «طیفی از اشخاص ثالث که بر سازمان و مشتریان بالقوه‌اش تاثیر میذارن» تعریف میکنه. یه نویسنده دیگه اینفلوئنسر رو «شخص ثالثی که به طور قابل توجهی تصمیم خرید مشتری رو شکل میده، اما ممکنه هرگز مسئولیتی در قبال اون نداشته باشه» تعریف میکنه. و به گفته یه نویسنده دیگه، اینفلوئنسرها «افرادی خوش‌ارتباط، تاثیرگذار، با ذهن فعال و پیشرو در ترندها» هستن.

اینکه یه نفر فالوئرهای زیادی داره، لزوما به این معنی نیست که نفوذ زیادی هم روی اونها داره؛ فقط به این معنیه که فالوئرهای زیادی داره. یه تحقیق نشون داده که یک درصد افزایش در هزینه برای اینفلوئنسر مارکتینگ میتونه منجر به نیم درصد افزایش در تعامل مخاطب بشه. به این ترتیب، میشه گفت اینفلوئنسر یه نوع «فروشنده» یا «بازاریابه».

از تکنیک‌های تحقیقات بازار میشه برای شناسایی اینفلوئنسرها استفاده کرد و با معیارهای از پیش تعیین شده، میزان و نوع نفوذ اونها رو مشخص کرد. بعضی از این دسته‌بندی‌ها اینها هستن:

  • «فعالان» (Activists): این افراد با سازمان‌ها درگیر میشن، مثلا در جوامع محلی، جنبش‌های سیاسی و خیریه‌ها.
  • «اینفلوئنسرهای متصل» (Connected influencers): اینها شبکه‌های اجتماعی بزرگی دارن.
  • «اینفلوئنسرهای معتبر» (Authoritative influencers): دیگران به اونها اعتماد دارن.
  • «ذهن‌های فعال» (Active minds): طیف وسیعی از علاقه‌مندی‌ها رو دارن.
  • «پیشروان ترند» (Trendsetters): اینها اولین کسانی هستن که از یه محصول استفاده میکنن (یا ترکش میکنن).

«مالکوم گلدول» (Malcolm Gladwell) میگه: «موفقیت هر نوع اپیدمی اجتماعی به شدت به مشارکت افرادی با مجموعه‌ای خاص و نادر از استعدادهای اجتماعی بستگی داره». اون انواع اینفلوئنسرهایی رو شناسایی کرده که مسئول «تولید، ارتباط و پذیرش» پیام‌ها هستن:

  • «اتصال‌دهندگان» (Connectors): با افراد مختلفی در ارتباطن، دسترسی گسترده‌ای دارن و برای «ارتباطات دهان به دهان» ضروری هستن.
  • «متخصصان» (Mavens): از اطلاعات استفاده میکنن، اون رو با دیگران به اشتراک میذارن و در مورد ترندها بینش دارن.

تاریخچه و تکامل اینفلوئنسرها

ریشه‌های تاثیرگذاری آنلاین رو میشه به ظهور وبلاگ‌ها و پلتفرم‌های دیجیتال در اوایل دهه ۲۰۰۰ برگردوند. با این حال، مطالعات اخیر نشون میدن که اینستاگرام، اپلیکیشنی با بیش از یک میلیارد کاربر، میزبان اکثر جمعیت اینفلوئنسرهاست. این افراد گاهی «اینستاگرامر» یا «اینستافیمس» نامیده میشن. یه جنبه حیاتی از تاثیرگذاری، ارتباط اونها با اسپانسرهاست. در سال ۲۰۱۵، شرکت «ومپ» (Vamp) که اینفلوئنسرها رو به اسپانسرشیپ‌ها وصل میکرد، چشم‌انداز تاثیرگذاری رو متحول کرد.

بحث‌های زیادی در مورد اینکه آیا اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی رو میشه سلبریتی در نظر گرفت وجود داره، چون مسیر شهرت اونها اغلب کمتر سنتی و به نظر ساده‌تره. «ملودی نوری» در مقاله‌اش با عنوان «قدرت نفوذ: سلبریتی‌های سنتی در مقابل اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی»، به تفاوت‌های بین این دو نوع میپردازه. نوری معتقده که پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی تاثیر منفی بیشتری روی مخاطبان جوون و تاثیرپذیر دارن در مقایسه با رسانه‌های سنتی مثل مجلات، بیلبوردها، تبلیغات و تبلویدها که سلبریتی‌ها رو نشون میدن. به نظر میرسه در فضای آنلاین، دستکاری یه تصویر و سبک زندگی به گونه‌ای که بینندگان بیشتر مستعد باورش باشن، ساده‌تره.

یه نظریه جالب، «النور روزولت»، بانوی اول سابق آمریکا (۱۸۸۴-۱۹۶۲) رو «اولین اینفلوئنسر رسانه‌ای» میدونه. در حالی که اون به عنوان بانوی اول به شهرت رسید، یه «برند شخصی» جهانی به عنوان یه زن آمریکایی خردمند، آگاه و قابل اعتماد برای خودش ساخت. صدای اون مال خودش بود و توسط مشاوران سیاسی و مردان قدرتمند محدود نمیشد و با همین صدا، روزولت نفوذ اجتماعی و فرهنگی بی‌سابقه‌ای در رادیو، چاپ، سخنرانی عمومی، فیلم و تلویزیون تا زمان مرگش داشت. در یه نمونه قابل توجه، ممکنه حمایت تلویزیونی روزولت از «جان اف کندی» بوده باشه که به «پیروزی میلیمتری» اون در انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۶۰ کمک کرد. در یه مثال دیگه، «دیوید اگیلوی» به روزولت مبلغی معادل بیش از یک چهارم میلیون دلار امروزی پرداخت کرد تا یه تبلیغ تلویزیونی برای مارگارین «گود لاک» (۱۹۵۹) بسازه، که توش روزولت موفق شد به گرسنگی جهانی هم اشاره کنه. به عنوان یه تولیدکننده محتوا، اون ستون روزنامه محبوبی به نام «روز من» (My Day) رو مینوشت که به مدت بیست و شش سال در سراسر کشور منتشر میشد. مثل یه پست شبکه‌های اجتماعی، «روز من» تمام جنبه‌های زندگی اون رو پوشش میداد و روزولت اغلب در اون فیلم‌ها، کتاب‌ها و محصولاتی رو که تحسین میکرد، توصیه میکرد. روزولت همچنین در طراحی هر سه برنامه تلویزیونی امور عمومی خودش نقش داشت. برخلاف اینفلوئنسرهای امروزی، اون کمتر به دنبال پول درآوردن از طریق تبلیغات بود و بیشتر به دنبال آموزش و الهام بخشیدن بود؛ اما از نفوذش برای کمک به حرفه سرگرمی فرزندانش استفاده کرد و از درآمدی که نفوذش به همراه داشت استقبال میکرد، که بیشتر اون به خیریه اهدا میشد.

در اوایل دهه ۲۰۰۰، تلاش‌های شرکتی برای استفاده از اینترنت برای تاثیرگذاری شروع شد. بعضی شرکت‌ها در فروم‌ها برای تبلیغات شرکت میکردن یا به «بلاگرها» محصولات رایگان میدادن تا در ازاش نقد و بررسی‌های مثبت بنویسن. بعضی از این کارها غیراخلاقی تلقی میشد چون از کار افراد جوون بدون پرداخت پول سوءاستفاده میکردن. در سال ۲۰۰۴، «شبکه بلاگ‌استار» (The Blogstar Network) توسط تد مورفی از شرکت مایندکامت تاسیس شد. بلاگرها تشویق میشدن تا به یه لیست ایمیل بپیوندن و پیشنهادهای پولی از شرکت‌ها در ازای ایجاد پست‌های خاص دریافت کنن. برای مثال، به بلاگرها پول داده میشد تا نقد و بررسی غذاهای فست‌فود رو در وبلاگ‌هاشون بنویسن. بلاگ‌استار به طور گسترده به عنوان اولین شبکه اینفلوئنسر مارکتینگ شناخته میشه.

مورفی بعد از بلاگ‌استار، «پی‌پرپست» (PayPerPost) رو در سال ۲۰۰۶ راه‌اندازی کرد. این پلتفرم به پوسترهای مهم در فروم‌ها و پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی برجسته برای هر پستی که در مورد یه محصول شرکتی میذاشتن، پول پرداخت میکرد. نرخ پرداخت بر اساس وضعیت اینفلوئنسر تعیین میشد. با اینکه پی‌پرپست خیلی محبوب بود، انتقادهای زیادی بهش وارد شد چون این اینفلوئنسرها ملزم به افشای مشارکتشون با پی‌پرپست نبودن، در حالی که روزنامه‌نگاری سنتی این الزام رو داشت. با موفقیت پی‌پرپست، مردم متوجه شدن که یه انگیزه‌ای از طرف شرکت‌ها برای تاثیرگذاری روی محتوایی که بعضی افراد در این سایت‌ها پست میکنن وجود داره. این پلتفرم همچنین شرکت‌های دیگه رو تشویق کرد تا برنامه‌های مشابهی ایجاد کنن.

با وجود نگرانی‌ها، شبکه‌های بازاریابی با اینفلوئنسرها در طول دهه ۲۰۰۰ و تا دهه ۲۰۱۰ به رشد خودشون ادامه دادن. صنعت اینفلوئنسر مارکتینگ در سال ۲۰۱۹ به ارزش ۸ میلیارد دلار رسید، بر اساس تخمین‌های بیزینس اینسایدر اینتلیجنس که بر پایه داده‌های مدیاکیکس است. ایوان آسانو، مدیرعامل و بنیان‌گذار سابق آژانس مدیاکیکس، قبلا به بیزینس اینسایدر گفته بود که معتقده اینفلوئنسر مارکتینگ در اینستاگرام با وجود مخفی شدن لایک‌ها به رشدش ادامه خواهد داد.

تا دهه ۲۰۱۰، اصطلاح «اینفلوئنسر» برای توصیف تولیدکنندگان محتوای دیجیتال با فالوئرهای زیاد، شخصیت برند متمایز و یه رابطه الگومند با حامیان تجاری به کار میرفت. مصرف‌کننده‌ها اغلب به اشتباه سلبریتی‌ها رو قابل اعتماد میدونن که منجر به اعتماد و اطمینان به محصولات تبلیغ شده میشه. یه مطالعه در سال ۲۰۰۱ از دانشگاه راتگرز نشون داد که افراد از «فروم‌های اینترنتی به عنوان منابع تاثیرگذار اطلاعات مصرف‌کننده» استفاده میکنن. این مطالعه پیشنهاد میکنه که مصرف‌کننده‌ها هنگام تصمیم‌گیری برای خرید، فروم‌های اینترنتی و شبکه‌های اجتماعی رو به تبلیغات سنتی و منابع چاپی ترجیح میدن. شخصیت یه اینفلوئنسر به شدت بر تصمیم خرید مخاطبانش تاثیر میذاره و کسانی که با مخاطبانشون تعامل دارن، در تشویق به خرید محصول متقاعدکننده‌تر هستن. امروزه شرکت‌ها به بازخوردها و نظراتی که از طریق پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی دریافت میکنن اهمیت زیادی میدن چون مصرف‌کننده‌ها به مصرف‌کننده‌های دیگه اعتماد دارن. نقدها اغلب برای متقاعد کردن مصرف‌کننده‌ها به خرید استفاده میشن و تاثیر یه نقد منفی بر درآمد یه کسب و کار رو نشون میدن.

یه روش معمول بازاریابی بین اینفلوئنسر و مخاطب، «بازاریابی B2C» هست. بازاریابی B2C، به معنی بازاریابی کسب و کار به مصرف‌کننده، شامل استراتژی‌هایی میشه که یه کسب و کار برای تبلیغ خودش و خدماتش مستقیما به مخاطبان هدفش به کار میگیره. این کار معمولا از طریق تبلیغات و ایجاد محتوا توسط خود اینفلوئنسر انجام میشه. هدف اینه که فالوئرهای اونها، که با اینفلوئنسرهای خاصی ارتباط برقرار میکنن یا اونها رو الگو قرار میدن، بیشتر تمایل به خرید یه کالا داشته باشن چون «سلبریتی اینترنتی» مورد علاقه‌شون اون رو توصیه کرده. اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی معمولا یه سبک زندگی از زیبایی و مد لوکس رو ترویج میدن و روابط مصرف‌کننده-برند رو تقویت میکنن، در حالی که خطوط تولید کالاهای خودشون رو هم میفروشن.

خود-برندسازی (Self-Branding)

خود-برندسازی، که بهش «برندسازی شخصی» هم میگن، به توسعه یه تصویر عمومی برای کسب سود تجاری یا سرمایه اجتماعی یا فرهنگی اشاره داره. رشد شبکه‌های اجتماعی توسط افرادی که به دنبال شهرت شخصی و فروش محصول هستن، مورد استفاده قرار گرفته. پلتفرم‌هایی مثل اینستاگرام، توییچ، اسنپ‌چت، VSCO، یوتیوب و تیک‌تاک رایج‌ترین رسانه‌های اجتماعی هستن که اینفلوئنسرهای آنلاین سعی میکنن در اونها فالوئر جذب کنن. شهرت میتونه از طریق راه‌های مختلف و اشکال رسانه‌ای متفاوتی به دست بیاد، از جمله هنر، طنز، مدلینگ و پادکست. کارشناسان بازاریابی به این نتیجه رسیدن که هر کسی میتونه به راحتی و بدون نیاز به دانش فنی یا زبان‌های برنامه‌نویسی پیچیده، وب‌سایت بسازه. اونها میتونن متن، عکس و ویدیو رو فورا از کامپیوترهای شخصی یا تلفن‌های همراهشون آپلود کنن. با از بین رفتن موانع تکنولوژیکی، وب به پلتفرم ایده‌آلی برای برندسازی شخصی تبدیل شده.

ورزشکاران دانشجو (Student Athletes)

پس از حکم دادگاه عالی ایالات متحده در پرونده «انجمن ملی ورزش دانشگاهی علیه آلستون» در سال ۲۰۲۱، ورزشکاران پیش‌دانشگاهی و دانشگاهی واجد شرایط دریافت «غرامت ورزشکار دانشجو» برای استفاده از «حقوق شخصیتی» خودشون بدون از دست دادن صلاحیت ورزشی و مزایای تحصیلی شدن، که این موضوع چشم‌انداز اینفلوئنسری رو به افرادی که شاید هنوز سلبریتی نباشن گسترش داد. در ژوئیه ۲۰۲۱، ورزشکارانی مثل دوقلوهای کاوندر و آدرین نونز اجازه پیدا کردن بدون از دست دادن بورسیه‌های NCAA خودشون درآمد کسب کنن. متعاقبا، برای ورزشکاران آماتور رایج شد که از نام، تصویر و شباهت «برند شخصی» خودشون به عنوان اینفلوئنسرهای استخدامی خارج از زمین بازی استفاده کنن.

مزایای اصلی اینفلوئنسر مارکتینگ در شبکه‌های اجتماعی

استفاده از اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی در استراتژی بازاریابی برند شما در سال ۲۰۲۵ میتونه مزایای زیادی داشته باشه. این مزایا شامل موارد زیره:

  • رسیدن به بازار هدف و افزایش دیده شدن برند.
  • ساختن اعتماد و اعتبار برای برند و بهبود شهرت شما.
  • افزایش تعامل و تبدیل مخاطب هدف به مشتریان پرداختی.

بیاید این مزایا رو با جزئیات بیشتری بررسی کنیم.

روش‌های موثر برای رسیدن به بازار هدف شما

با همکاری با اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی که فالوئرهای اونها با بازار هدف شما همسو هستن، میتونید به طور موثر به مشتریان بالقوه‌ای برسید که در غیر این صورت درگیر کردنشون سخت بود. محتوای یه اینفلوئنسر رو مثل یه پل در نظر بگیرید که برند شما رو به روشی معتبر و تاثیرگذار با مخاطبانش وصل میکنه.

میتونید تصور کنید که مستقیما با آدم‌هایی صحبت کنید که واقعا میخوان از شما بشنون؟ این همون «قدرت» یه همکاری حساب شده با اینفلوئنسره.

علاوه بر این، اینفلوئنسرها اغلب درک عمیقی از ترجیحات، نیازها و آرزوهای مخاطبانشون دارن. اونها بینش‌های ارزشمندی در مورد دموگرافیک، علاقه‌مندی‌ها و رفتارهای خرید فالوئرهاشون دارن. استفاده از این دانش میتونه به شما کمک کنه تا پیام‌رسانی برند، محصولات یا خدماتتون رو متناسب با مخاطب هدف شناسایی شده خودتون تنظیم کنید و تاثیر و طنین کمپین‌های بازاریابی‌تون رو به حداکثر برسونید.

استفاده از این دانش مثل داشتن یه «آژانس» تحقیقات بازار کوچیکه که در هر پروفایل اینفلوئنسر تعبیه شده. بسیاری از اینفلوئنسرها حتی داده‌های دقیق عملکرد پست رو به اشتراک میذارن که به شما کمک میکنه تصمیماتتون رو بر اساس معیارهای واقعی بگیرید، نه حدس و گمان.

برای مثال، طبق گزارش هاب‌اسپات در سال ۲۰۲۴، ۶۷ درصد از بازاریاب‌ها «بازگشت سرمایه» بالاتری از کمپین‌ها با میکرو اینفلوئنسرها در مقایسه با استراتژی‌های سنتی گزارش کردن. چی مانع شما میشه که این رو هم امتحان نکنید؟

علاوه بر این، اگه یه «تصاحب شبکه اجتماعی» رو در استراتژی بازاریابی خودتون بگنجونید (جایی که یه اینفلوئنسر به طور موقت کنترل حساب‌های شبکه‌های اجتماعی برند شما رو به دست میگیره)، میتونید دسترسی به بازار هدف برندتون رو بیشتر هم تقویت کنید.

تصاحب‌ها فقط جذابیت ایجاد نمیکنن، بلکه صمیمیت هم میسازن. وقتی یه اینفلوئنسر وارد «صدای» برند شما میشه، مخاطبان شما یه دیدگاه تازه و انسانی پیدا میکنن.

این رویکرد همچنین یه عنصر تازه و هیجان‌انگیز برای فالوئرهای خودتون به ارمغان میاره. این کار امکان قصه‌گویی معتبر، نگاهی به پشت صحنه و تجربیات تعاملی رو فراهم میکنه که ارتباطات عمیق‌تری با بازار هدف شما ایجاد میکنه.

آیا به انجام این کار با یه اینفلوئنسر محلی یا کسی از نیچ خاص خودتون فکر کردید؟ گاهی اوقات، قابل درک بودن از «وایرال» شدن بهتره.

ایجاد اعتماد و اعتبار برای برند

ایجاد اعتماد و اعتبار برای برند برای ایجاد یه شهرت مثبت و تقویت روابط بلندمدت با مشتریان حیاتیه. اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی با قرض دادن اعتبار و اصالت خودشون به برندهایی که باهاشون همکاری میکنن، نقش مهمی در این فرآیند دارن.

اما چرا «اینفلوئنسرها» در وهله اول در ایجاد اعتماد اینقدر موثرن؟

اساسا، وقتی اینفلوئنسرها یه برند رو تبلیغ میکنن یا محصولاتش رو تایید میکنن، مخاطبانشون اون رو به عنوان یه توصیه قابل اعتماد درک میکنن.

چون حس تبلیغ نداره—حس یه توصیه از طرف کسیه که واقعا بهش اعتماد دارید.

این به این دلیله که اینفلوئنسرهای موفق شبکه‌های اجتماعی روابطی رو با فالوئرهای خودشون بر اساس «شفافیت»، قابل درک بودن و تخصص پرورش دادن. و این مهمه. مخاطبان میتونن تشخیص بدن که کی یه همکاری اجباری به نظر میرسه و کی یه «اینفلوئنسر» واقعا به چیزی که به اشتراک میذاره اعتقاد داره. اصالت چیزی نیست که بتونید جعلش کنید. در نتیجه، تاییدهای اونها وزن قابل توجهی داره و میتونه بر درک برند تاثیر مثبت بذاره.

در واقع، مطالعاتی مثل گزارش وضعیت اینفلوئنسر مارکتینگ از اینفلوئنسر مارکتینگ هاب نشون میده که ۸۲ درصد از مصرف‌کننده‌ها به توصیه‌های اینفلوئنسرها بیشتر از تبلیغات سنتی اعتماد دارن. این قدرتمند نیست؟

علاوه بر این، اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی توانایی انسانی کردن یه برند و قابل درک‌تر کردن اون برای مخاطبانشون رو دارن. دیدن یه شخص واقعی که از یه محصول در زندگی روزمره‌اش استفاده میکنه، «ارتباط عاطفی قوی‌تری» نسبت به هر پیام برند خوش‌زرق و برقی ایجاد میکنه. اینفلوئنسرها از طریق تعاملات معتبر و واقعی خودشون، حس ارتباط و آشنایی ایجاد میکنن. فالوئرهای اونها، اونها رو به عنوان آدم‌های واقعی میبینن که از محصولات یا خدماتی که تایید میکنن استفاده میکنن و واقعا از اونها لذت میبرن.

آیا این همون چیزی نیست که هر برندی میخواد—تبدیل شدن به یه بخش معنادار از زندگی کسی، نه فقط لیست خریدش؟

این سطح از اصالت با مصرف‌کننده‌ها طنین‌انداز میشه و به ساختن اعتماد و اعتبار برای برند کمک میکنه.

افزایش تعامل

در نهایت، اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی میتونن به شما در افزایش مشارکت مخاطبان و افزایش تعامل کمک کنن. در واقع، پست‌های تولید شده توسط اینفلوئنسرها به طور متوسط «۸ برابر بیشتر» از پست‌های برندها تعامل دریافت میکنن.

آیا میدونستید که محتوای تولید شده توسط اینفلوئنسرها تا ۸ برابر بیشتر از محتوای «برند» تعامل ایجاد میکنه؟ این اتفاقی نیست.

چند دلیل برای این موضوع وجود داره. اولا، اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی فالوئرهای وفادار و درگیری دارن. مخاطبان اونها فعالانه به دنبال محتواشون هستن، برای نظراتشون ارزش قائلن و با پست‌هاشون تعامل میکنن. کلید در ارتباط واقعیه. فالوئرهای اونها فقط محتواشون رو «نمیبینن»—بلکه منتظرش هستن، روش کامنت میذارن و به اشتراک میذارنش. اونها از نظر عاطفی درگیرن. در نتیجه، وقتی اینفلوئنسرها با برندها همکاری میکنن، فالوئرهای اونها بیشتر احتمال داره در فعالیت‌های مرتبط با برند شرکت کنن، مثل لایک کردن، کامنت گذاشتن و به اشتراک گذاشتن پست‌ها، شرکت در مسابقات یا قرعه‌کشی‌ها، یا حتی ایجاد محتوای تولید شده توسط کاربر.

یه همکاری خوب اجرا شده میتونه موجی از محتوای تولید شده توسط کاربر ایجاد کنه که پیام شما رو به صورت ارگانیک تقویت میکنه. میتونید «دسترسی» بالقوه‌ای که این کار به همراه داره رو تصور کنید؟

ثانیا، اینفلوئنسرها اغلب استعداد خاصی در ایجاد محتوای جذاب و قابل اشتراک‌گذاری دارن. اونها میدونن چطور توجه رو جلب کنن، احساسات رو برانگیزن و گفتگوها رو شروع کنن. این فقط داشتن یه دوربین خوب یا فیلترهای خوب نیست. بسیاری از اینفلوئنسرها قصه‌گوهای با تجربه‌ای با حس قوی از روایت بصری هستن—اونها میدونن چطور مردم رو تحت تاثیر قرار بدن. با گنجوندن اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی در استراتژی بازاریابی خودتون، میتونید از خلاقیت و مهارت‌های قصه‌گویی اونها بهره‌برداری کنید که میتونه منجر به افزایش تعامل از طرف مخاطب هدف شما بشه.

در نهایت، اینفلوئنسرها توانایی طبیعی برای به راه انداختن گفتگوها و ایجاد سروصدا دارن. وقتی اونها یه محصول رو تایید میکنن یا یه کمپین رو تبلیغ میکنن، فالوئرهای اونها متوجه میشن و بیشتر تمایل دارن به بحث بپیوندن. کلمات اونها وزن داره. اونها قدرت دارن یه پست تکی رو به یه گفتگوی جمعی تبدیل کنن. با استفاده از مهارت‌ها و توانایی‌های طبیعی اینفلوئنسر به این روش، برندها میتونن تعامل معناداری رو تقویت کنن و در نهایت، رشد کسب و کار رو به همراه داشته باشن.

و به یاد داشته باشید: تعامل فقط در مورد لایک‌ها نیست—در مورد دیده شدن، جامعه و در نهایت، تبدیله.

ظهور و تاثیر اینفلوئنسر مارکتینگ در کمپین‌های شبکه‌های اجتماعی

ظهور اینفلوئنسرها روش کار شبکه‌های اجتماعی رو تغییر داده و «این پلتفرم‌ها» رو به ابزارهای قدرتمند بازاریابی و ارتباطی تبدیل کرده که پل ارتباطی بین برندها و مصرف‌کننده‌ها هستن. این تغییر به آرامی بیش از یک دهه پیش شروع شد، زمانی که کاربران به طور طبیعی به سمت افراد کاریزماتیکی کشیده شدن که دیدگاه‌های منحصر به فرد و بینش‌های سبک زندگی ارائه میدادن. با بالغ شدن پلتفرم‌هایی مثل اینستاگرام، یوتیوب و توییتر، هنر تاثیرگذاری هم رشد کرد و یه سرگرمی معمولی برای خیلی‌ها رو به یه تلاش حرفه‌ای با منافع مالی قابل توجه تبدیل کرد.

ظهور اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی به طور ذاتی با تکامل بازاریابی دیجیتال مرتبطه. روش‌های تبلیغاتی سنتی با کاهش اثربخشی مواجه شدن چون مخاطبان به دنبال اصالت و ارتباط شخصی بودن، ویژگی‌هایی که اینفلوئنسرها به طور ذاتی دارن. این موضوع حتی بزرگترین برندها رو هم وادار کرده تا استراتژی‌های بازاریابی خودشون رو برای گنجوندن اینفلوئنسرها به عنوان چهره‌های اصلی در کمپین‌هاشون بازنگری کنن. به طوری که در واقع، «۶۶ درصد از برندها» حالا ادعا میکنن که «محتوای تولید شده توسط تولیدکننده» بازگشت سرمایه (ROI) بالاتری نسبت به تبلیغات دیجیتال سنتی داره.

پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی هم با این ظهور سازگار شدن و ویژگی‌هایی مثل پست‌های قابل خرید، استوری‌ها و ریلزها رو معرفی کردن. این ابزارها به اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی کمک میکنن تا تاثیرگذاری خودشون رو به طور مستقیم‌تر و قابل مشاهده‌تر از همیشه کسب درآمد کنن. در نتیجه، اقتصاد اینفلوئنسری نه تنها از نظر اندازه رشد کرده، بلکه پیچیده‌تر هم شده و تحلیل‌های دقیق و همکاری‌های استراتژیک به یه هنجار تبدیل شدن. این رشد همزیستی بین اینفلوئنسرها و پلتفرم‌ها، یه تغییر فرهنگی قابل توجه در نحوه ایجاد، مصرف و کسب درآمد از محتوا رو نشون میده و حاکی از اونه که تاثیر شخصیت‌های شبکه‌های اجتماعی احتمالا در سال ۲۰۲۵ و برای سال‌های آینده به رشد خودش ادامه خواهد داد.

کوکاکولا: از تبلیغات کلاسیک تا اینفلوئنسر مارکتینگ

کوکاکولا یه مثال عالی از اینه که چطور یه برند جهانی میتونه «استراتژی خودش رو تکامل بده» بدون اینکه هویتش رو از دست بده. در حالی که این شرکت هنوز در «تبلیغات سنتی» — مثل تبلیغات تلویزیونی و حمایت مالی در رویدادهای بزرگ — سرمایه‌گذاری میکنه، حالا خیلی بیشتر روی «بازاریابی پویا، شخصی‌سازی شده و مبتنی بر مصرف‌کننده» تمرکز کرده که توسط همکاری با اینفلوئنسرها قدرت گرفته.

کوکاکولا به طور سنتی به کمپین‌های بسیار تولید شده متکی بود: تبلیغات برای تلویزیون یا یوتیوب، اغلب با مضامین احساسی و جهانی. این کمپین‌ها «دیده شدن قوی» داشتن، اما «فرصت کمی برای تعامل مستقیم با مخاطب» ارائه میدادن. مصرف‌کننده‌ها تماشا میکردن، اما شرکت نمیکردن.

امروزه، کوکاکولا هنوز کمپین‌های سنتی رو اجرا میکنه—اما حالا، «اینفلوئنسرها و تولیدکنندگان محتوا نقش اصلی» رو در استراتژی دیجیتال اون بازی میکنن. این تغییر به برند این امکان رو میده که داستان‌های «معتبرتر و قابل درک‌تری» تعریف کنه که عمیقا با مخاطبان خاص ارتباط برقرار میکنه.

در سال ۲۰۲۵، کوکاکولا یه پیچ و تاب تازه به یکی از نمادین‌ترین کمپین‌هاش داده: «یه کوکا به اشتراک بذار». اما این بار، فقط پیدا کردن اسمتون روی یه بطری نیست—بلکه ایجاد یه تجربه کامل و شخصی‌سازی شده است که با نسلی صحبت میکنه که تشنه اصالت و ارتباط دیجیتاله.

از آوریل، در بیش از ۱۲۰ کشور، مصرف‌کننده‌ها میتونن «بطری‌ها و قوطی‌هایی با نام‌های شخصی‌سازی شده» پیدا کنن، اما جادو به همین جا ختم نمیشه. با اپلیکیشن کوکاکولا و کدهای QR جدید روی بسته‌بندی، کاربران میتونن «برچسب‌های سفارشی طراحی کنن، ویدیوهای «یه کوکا به اشتراک بذار» خودشون رو بسازن» و فورا خاطراتشون رو از طریق ابزار جدید «خاطره‌ساز» به اشتراک بذارن.

برای زنده کردن کمپین به روشی معنادارتر، کوکاکولا با «اینفلوئنسرها در سراسر جهان» همکاری میکنه و فعالیت‌های دنیای واقعی مثل «بسته‌های «یه وعده غذا به اشتراک بذار» در مک‌دونالد» رو همراه با تبلیغات محیطی چشم‌نواز در شهرهای کلیدی اجرا میکنه.

به جای اینکه فقط یه کمپین قدیمی محبوب رو احیا کنه، «یه کوکا به اشتراک بذار» در حال تکامله و تعاملی‌تر، شخصی‌تر و متصل‌تر به نحوه زندگی و اشتراک‌گذاری امروزی ما میشه.

درآمد اینفلوئنسرها

در سال ۲۰۲۳ در ایالات متحده، ۲۷ میلیون نفر تولیدکننده محتوای پولی بودن. از این تعداد، ۱۲ میلیون نفر «تولید محتوا» رو به عنوان شغل تمام وقت خودشون انجام میدادن. ۸ میلیون نفر به صورت پاره‌وقت کار میکردن و ۷ میلیون نفر به عنوان سرگرمی این کار رو انجام میدادن. اینفلوئنسرها میتونن به روش‌های مختلفی پول در بیارن، اما بیشتر اونها از «تایید» یا حمایت مالی درآمد کسب میکنن. اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی میتونن از شهرت خودشون برای تبلیغ محصولات یا تجربیات به فالوئرهای خودشون استفاده کنن، به عنوان روشی برای ایجاد اعتبار برای محصولات.

اینفلوئنسرها همچنین میتونن منبع درآمد خودشون رو با ایجاد محصولات یا «کالاهای» خودشون برای فروش گسترش بدن. با این کار و با استفاده از پلتفرم خودشون برای تبلیغ محصولاتشون به یه مخاطب تثبیت شده، اینفلوئنسرها میتونن با توسعه برندهای معتبر خودشون پول در بیارن. بلاگرها میتونن پست‌های حمایت شده رو در شبکه‌های اجتماعی برای کسب سود قرار بدن. برای مثال، بلاگر مد «کیارا فرانی» به عنوان یه بلاگر آنلاین شروع کرد و بعدا میلیون‌ها فالوئر در اینستاگرام به دست آورد. اون بعدا برند خودش، مجموعه کیارا فرانی رو ایجاد کرد. مثل خیلی از سلبریتی‌های اینستاگرامی دیگه، فرانی با دریافت پول برای هر پست برای تبلیغ برندها شروع کرد. اون از پست‌های تبلیغاتی اینستاگرام و فروش محصولات خودش درآمد کسب میکنه. در سال ۲۰۲۰، یه گزارش از شرکت سرمایه‌گذاری خطرپذیر سیگنال‌فایر اعلام کرد که اقتصاد ایجاد شده توسط تولیدکنندگان اینترنتی «سریع‌ترین نوع رشد کسب و کارهای کوچیک» بوده. طبق داده‌های نوامبر ۲۰۲۴ از گلس‌دور، اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی به طور متوسط سالانه ۷۱,۹۳۶ دلار درآمد دارن.

بیشتر اینفلوئنسرها قبل از شروع یه کمپین «بازاریابی» پول میگیرن و بعضی دیگه بعد از پایان کمپین. در مورد اینکه یه اینفلوئنسر چقدر باید پول بگیره، توافقی وجود نداره. غرامت میتونه بر اساس تعداد افرادی که یه اینفلوئنسر میتونه بهشون دسترسی پیدا کنه، میزان تاییدی که از محصول میکنه (یه «تحویل‌دادنی») و موفقیت تاییدهای گذشته‌اش متفاوت باشه.

اینفلوئنسرها و سلبریتی‌های سطح بالا ممکنه برای یه پست تکی در شبکه‌های اجتماعی، مبلغی شش یا هفت رقمی دریافت کنن. علاوه بر (یا به جای) هزینه، پرداخت ممکنه شامل محصولات یا خدمات رایگان هم باشه. در حالی که اینفلوئنسرهای سطح بالا توجه زیادی جلب میکنن، تنها ۴ درصد از کل اینفلوئنسرها بیش از ۱۰۰,۰۰۰ دلار در سال درآمد دارن. برای اینفلوئنسرهایی با فالوئرهای کمتر، محصولات یا خدمات رایگان ممکنه تنها شکل غرامت باشه. تبلیغ‌دهنده‌ها به طور فزاینده‌ای تمایل دارن اینفلوئنسرهایی با پایگاه فالوئر کوچیک اما وفادار رو به عنوان استفاده کارآمدتری از دلارهای بازاریابی ببینن.

رابطه بین محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC) و اینفلوئنسر مارکتینگ

محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC) و اینفلوئنسر مارکتینگ به طور فزاینده‌ای عناصر به هم پیوسته‌ای از بازاریابی دیجیتال هستن. UGC، که به عنوان محتوایی که توسط افراد به جای برندها ایجاد و منتشر میشه تعریف میشه، شامل پست‌های شبکه‌های اجتماعی، نقدهای مشتری، ویدیوها و موارد دیگه میشه. این نوع محتوا اغلب قابل اعتمادتر و قابل درک‌تر از تبلیغات سنتی تلقی میشه و به ساختن اعتبار برند از طریق تاییدهای معتبر همتا به همتا کمک میکنه.

اینفلوئنسر مارکتینگ هم به طور مشابه به افرادی با مخاطبان تثبیت شده برای تبلیغ محصولات و خدمات متکیه. وقتی اینفلوئنسرها محتوای مرتبط با برند ایجاد میکنن، اغلب به عنوان یه ترکیبی بین تبلیغ حمایت شده و UGC ارگانیک عمل میکنه. این ترکیب استراتژی‌ها میتونه تعامل رو افزایش بده، اعتماد مصرف‌کننده رو بسازه و کارایی بازاریابی رو بالا ببره. تمایز بین محتوای تولید شده توسط کاربر ارگانیک و کمپین‌های هدایت شده توسط اینفلوئنسر همچنان در حال تکامله و روندهای گسترده‌تری در رفتار مصرف‌کننده و ارتباطات دیجیتال رو منعکس میکنه.

مقررات

با وجود ظهور اخیر فرهنگ اینفلوئنسر، بازاریابی و تبلیغات اینفلوئنسرها توسط قوانین موجود به شدت بدون نظارت باقی مونده. این موضوع زمانی به یه نگرانی غالب تبدیل شد که کاربران در پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی در تشخیص تفاوت بین تبلیغات و حمایت‌های مالی با پست‌های شخصی دچار مشکل شدن. این موضوع با سوءمدیریت «فستیوال فایر» مشخص شد، جایی که تعداد زیادی از اینفلوئنسرهای اینستاگرام به خاطر عدم شفافیتشون تحریم شدن. این منجر به واکنش شدید عمومی شد که احساس میکردن تبلیغ این رویداد عمدا مخاطبان هدف رو گمراه و سردرگم کرده. در نتیجه، نهادهای تبلیغاتی متعددی به دنبال معرفی مقررات و دستورالعمل‌های سختگیرانه در مورد بازاریابی اینفلوئنسر شدن. این شامل AANA (انجمن‌های ملی تبلیغ‌کنندگان استرالیا) میشه که میگه تبلیغات اینفلوئنسر باید «به وضوح قابل تشخیص» باشه.

در آگوست ۲۰۲۴، «کمیسیون تجارت فدرال» (FTC) به اتفاق آرا رای به ممنوعیت استفاده بازاریاب‌ها از «نقدهای کاربری» جعلی ایجاد شده توسط «چت‌بات‌های» «هوش مصنوعی مولد» (مثل ChatGPT) و اینفلوئنسرهایی که برای افزایش «تعداد فالوئرها» به «بات‌ها» پول میدن، داد.

مسائل و بینش‌های بیشتر

اینفلوئنسرها در انتقال نظرات، هنجارهای اجتماعی و رفتارها به فالوئرهایی که به دنبال تاثیرگذاری بر اونها هستن، ماهرن. اغلب خودشون رو به عنوان کسی معرفی میکنن که در یه مهارت خاص استاد شده و میخواد به دیگران هم در تسلط بر اون مهارت کمک کنه. اینفلوئنسرهای دیگه سعی میکنن با تشویق به مشارکت در باشگاه‌ها یا کمک‌های مالی به خیریه‌ها، به جامعه کمک کنن. بعضی با مستندسازی سبک زندگی لوکس مثل سفرهای عجیب و غریب یا استفاده از کالاهای طراحان، فالوئرهای آرزومندی رو جذب میکنن. بازاریاب‌ها و تبلیغ‌کننده‌ها به اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی علاقه‌مند هستن چون مخاطبان عموما جوون‌تر اونها، گروه مطلوبی از مصرف‌کننده‌ها رو نمایندگی میکنن.

گاهی اوقات تاثیرگذاری غیرمنطقی میشه و مردم رو به شرکت در فعالیت‌ها یا مصرف کالاهایی که نیاز ندارن یا حتی دوست ندارن، تشویق میکنه. نفوذی که به این شکل منتقل میشه، اغلب از طریق یه مغالطه «همرنگی با جماعت» بیان میشه. طبق این مغالطه، چون «همه» دارن یه کار خاصی رو انجام میدن، پس بقیه هم باید اون کار رو انجام بدن. این توافق برای مشارکت بدون توجه به منطق، یا عدم منطقی که با اون فعالیت همراهه، انجام میشه. بسیاری از والدین ادعا میکنن که رفتار مصرفی کودکان به عنوان یه مغالطه همرنگی با جماعت عمل میکنه و بعضی از تبلیغات کودکان برای تشویق این رفتار طراحی شدن. این تبلیغات، به خصوص اونهایی که اسباب‌بازی میفروشن، شادی ناشی از بازی با یه اسباب‌بازی رو نشون میدن و بعد ادعا میکنن که بیننده هم میتونه بعد از خرید اون اسباب‌بازی به همون اندازه سرگرم بشه. برای مثال، بسیاری از اینفلوئنسرهای جوون در ویدیوهای آنباکسینگ و استفاده از اسباب‌بازی‌ها شرکت میکنن.

در محیط‌های شرکتی امروزی، شرکت‌های بازاریابی به معیارهای مختلفی برای تعیین اینکه بهترین اینفلوئنسر اجتماعی محلی کیه و چطور رفتار خرید کسانی که تحت تاثیر قرار میگیرن رو بسنجن، متکی هستن. اما این معیارها در ابتدا در دسترس نبودن. به جای اون، شرکت‌ها باید تعیین میکردن که تاثیرگذارترین عضو جامعه کیه و بعد با اون فرد برای توسعه اینفلوئنسرهای بیشتر کار میکردن. برای مثال، محصولات مری کی کازمتیکس به طور تاریخی توسط افرادی تبلیغ و فروخته میشدن که تصمیم گرفتن هم اینفلوئنسر و هم فروشنده بشن. این اینفلوئنسرها مهمونی‌هایی برگزار میکنن که در اون استفاده از محصولات مری کی رو نشون میدن، در مورد محصولات جدید صحبت میکنن و فروش رو تشویق میکنن. این اینفلوئنسرها/فروشنده‌ها همچنین دوستانشون رو تشویق میکنن که فروشنده بشن و یه نیروی فروش کوچیک و شبکه مشتریان ایجاد کنن. رفتار تاثیرگذاری در این مهمونی‌ها برای این بحث در مورد اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی مهمه. نمایش‌ها در مهمونی‌های مری کی به خاطر عنصر اجتماعی که در اونها وجود داره، محبوبه. مهمونی‌ها زمانی اتفاق میفتن که گروهی از دوستان برای بحث در مورد یه محصول و همچنین بسیاری از جنبه‌های دیگه زندگیشون دور هم جمع میشن. علاوه بر این، مصرف‌کننده‌هایی که در این مهمونی‌ها شرکت میکنن، اطلاعات رو از کسی دریافت میکنن که از قبل میشناسن و بهش اعتماد دارن. این مهمونی‌ها به خصوص در بین زنان حومه‌نشین آمریکایی محبوب شدن چون در خونه اتفاق میفتن. اتاق‌های نشیمن دوستان، اعضای خانواده و همسایه‌ها فضای امنی رو فراهم میکنن که تحقیق در مورد یه محصول و بحث در مورد مزایا و مشکلاتش رو تشویق میکنه، در حالی که نمایش محصولات در یه محیط خصوصی، مهمون‌ها رو تشویق میکنه تا محصول رو قبل از خرید امتحان کنن. شرکت‌ها علاقه‌مند هستن که چطور این نوع تجربه شخصی و اعتمادساز رو به بازاریابی و مصرف آنلاین منتقل کنن. برای مثال، شرکت‌ها عمل اینفلوئنسرها رو که یه محصول جدید رو امتحان میکنن و تجربه رو برای نمایش در یوتیوب فیلم‌برداری میکنن، تشویق میکنن. این نقد آنلاین اطلاعات بی‌پرده‌ای رو فراهم میکنه و میشه اون رو روی کامپیوتر، تبلت یا گوشی هوشمند از هر مکانی دید. این نوع نقدهای ویدیویی به مصرف‌کننده‌ها اجازه میده تا محصولات رو از یه فضای راحت و امن که در اون فشار کمتری از طرف یه فروشنده برای خرید احساس میکنن، در نظر بگیرن و بررسی کنن.

اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی به محصولات و خدمات مختلفی میپردازن. ویدیوهایی وجود داره که در اونها افراد خمیردندون و مواد شوینده لباس رو نقد میکنن. عکس‌های اینستاگرامی هم توسط اینفلوئنسرها پست میشن که لباس‌های مختلف و مزایای برندهای مختلف لباس رو در نظر میگیرن. نقدهایی هم برای نشون دادن نحوه ساخت محصولات و تست اینکه آیا میتونن در برابر اشکال مختلف استفاده و سوءاستفاده مقاومت کنن، وجود داره. بعضی از محبوب‌ترین اینفلوئنسرهای اجتماعی کودکانی هستن که در ویدیوهای آنباکسینگ شرکت میکنن که در اونها اسباب‌بازی‌ها رو باز میکنن و فورا باهاشون بازی میکنن. این ویدیوها در پلتفرم‌هایی مثل یوتیوب پست میشن. این ویدیوها بعدا توسط کودکان و والدین دیده میشن که تشویق به خرید اونها میشن. این مصرف‌کننده‌ها از این ویدیوها قدردانی میکنن چون شکل معتبرتری از بازی و هیجان رو نسبت به یه تبلیغ صحنه‌سازی شده برای یه اسباب‌بازی نشون میدن. علاوه بر این، تماشای اینکه کودکان از دریافت یه اسباب‌بازی جدید لذت میبرن و گاهی با اسباب‌بازی به روش‌های جدیدی بازی میکنن، سرگرم‌کننده‌ست. این مصرف‌کننده‌ها اغلب تشویق میشن که همون محصول رو بخرن و بعد ویدیوها و تصاویر خودشون رو از آنباکسینگ و بازی با اسباب‌بازی ایجاد کنن. به این ترتیب، اونها میتونن با اینفلوئنسر در سطح شخصی ارتباط برقرار کنن و تشویق به ادامه فالو کردن اون اینفلوئنسر میشن. محققان علاقه‌مند هستن که بدونن کودکانی که با این شکل جدید از نقد و نفوذ مبتنی بر ویدیو بزرگ شدن، در آینده چطور اطلاعات رو دریافت میکنن و به اونها پاسخ میدن. از همین حالا، محققان پیش‌بینی میکنن که جوون‌ها سطح پایینی از اعتماد به پیام‌ها و تبلیغات شرکتی دارن. به این ترتیب، شرکت‌ها شروع به این سوال کردن که چطور به مصرف‌کننده‌های شکاک بازاریابی کنن. حفظ اصالت در بین اینفلوئنسرها ممکنه برای این تلاش حیاتی باشه.

در نهایت، برای محققان نگرانی در مورد اینکه چه کسی اینفلوئنسر میشه، وجود داره. برای موضوعات مد و اسباب‌بازی‌های کودکان، افراد به خوبی مجهز هستن تا تعیین کنن که دوست دارن تحت تاثیر چه کسی قرار بگیرن. اما نگرانی در مورد موضوعاتی مثل سیاست علمی، تغییرات آب و هوا و موضوعات مشابه و واکسن‌ها وجود داره که عموم مردم به اندازه کافی تحصیل‌کرده نیستن یا اطلاعات کافی برای تعیین اینکه چه کسی یه اینفلوئنسر خوبه، ندارن. بعضی از محققان خواستار این شدن که دانشمندان بیشتری به عنوان اینفلوئنسر اجتماعی کار کنن. در حالی که دانشمندان ممکنه برای کار در این نقش مردد باشن، جایگزین داشتن افراد فاقد صلاحیت که توصیه‌های علمی میدن، حتی نگران‌کننده‌تره. به طور مشابه، سوالاتی در مورد اینکه دانشمندان کی میتونن اینفلوئنسر بشن، وجود داره. گزارش شده که شرکت‌ها دانشجویان پزشکی رو برای کار به عنوان اینفلوئنسر استخدام میکنن. این افراد ممکنه در بعضی موضوعات به خوبی تحصیل کرده باشن، اما شاید به اندازه یه پزشک تایید شده تحصیل‌کرده نباشن. نگرانی اینه که عموم بیننده ممکنه نتونن تفاوت رو تشخیص بدن، یا حداقل خیلی‌ها باور کنن که دانشجوی پزشکی حتما توصیه‌های خوب و معتبری میده. این مثال روش‌هایی رو که رفتار اینفلوئنسر و مصرف‌کننده در حال تغییره، نشون میده. با ادامه توسعه شبکه‌های اجتماعی، محققان انتظار دارن شاهد ظهور اینفلوئنسرهای بیشتر و بحث‌هایی در مورد نقش اونها در رفتار مصرف‌کننده باشن.

همچنین، باید به این نکته اشاره کرد که یه مطلب در اینفلوئنسر مارکتینگ هاب به موضوع «چک‌لیست ارزیابی ریسک حقوقی برای قراردادهای لایسنسینگ اینفلوئنسر» اشاره میکنه. این موضوع نشون میده که آیا برندها ناخواسته کنترل دارایی‌های برندشون رو از دست میدن یا هزینه‌های پنهانی پرداخت میکنن. این موضوع به اهمیت جنبه‌های حقوقی و قراردادی در این حوزه اشاره داره که با رشد این صنعت، پیچیده‌تر و حیاتی‌تر میشه.

چطور یه اینفلوئنسر بشیم؟

تبدیل شدن به یه اینفلوئنسر شبکه‌های اجتماعی زمان میبره، اما یکی از اولین قدم‌هایی که میتونید بردارید اینه که یه حوزه‌ای که میخواید روش تمرکز کنید رو پیدا کنید. در زیر بعضی از مراحل کلیدی برای تبدیل شدن به یه تولیدکننده محتوا رو مشخص کردیم:

  1. یه نیچ پیدا کنید.

یه نیچ اساسا حوزه‌ایه که در اون تخصص دارید. انتخاب یه نیچ به شما کمک میکنه تا انواع محصولات و خدماتی که مخاطبانتون از اونها سود میبرن رو شناسایی کنید. همچنین به شما کمک میکنه تا محتواتون رو برای اون مخاطب متمرکز کنید و بر اساس اون فالوئرهای جدید جذب کنید.

نیچ شما لزوما نباید با تحصیلاتتون مرتبط باشه. میتونه چیزی باشه که بهش علاقه خاصی دارید یا دوست دارید وقتتون رو صرف انجام یا یادگیری در موردش کنید.

نیچ‌های رایج اینفلوئنسرها میتونه شامل اینها باشه:

  • مد
  • زیبایی
  • سفر
  • سبک زندگی
  • سلبریتی‌ها و سرگرمی
  • ورزش
  • حیوانات
  • سلامتی و فیتنس
  • گیمینگ
  • خانواده و والدین
  • کسب و کار و تکنولوژی
  1. فالوئر جذب کنید.

اینفلوئنسرها برای تاثیرگذاری به فالوئر نیاز دارن، اما جذب فالوئر زمان میبره. استاتیستا گزارش میده که در سال ۲۰۲۳، اینفلوئنسرهای اینستاگرام با ۱۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ فالوئر ۷۶.۸۶ درصد از کل حساب‌های اینفلوئنسری رو تشکیل میدادن، در حالی که اونهایی که بیش از یک میلیون فالوئر داشتن (مگا اینفلوئنسرها و سلبریتی‌ها) فقط ۰.۱۶ درصد رو نمایندگی میکردن. ممکنه ماه‌ها کار و ثبات لازم باشه تا نه تنها فالوئر جذب کنید، بلکه باهاشون اعتماد هم بسازید.

برای ساختن فالوئر، این تاکتیک‌ها رو در نظر بگیرید:

  • نیچ خودتون رو در بیوگرافی‌هاتون ذکر کنید.
  • محتوای با کیفیت بالا پست کنید.
  • معتبر باشید.
  • به طور منظم با فالوئرها تعامل کنید.
  • یه آهنگ پست‌گذاری تنظیم کنید و بهش پایبند باشید.
  • به پست‌هاتون هشتگ اضافه کنید تا دیده شدن رو افزایش بدید.
  1. یه استراتژی پیدا کنید.

قبل از به اشتراک گذاشتن هر محتوایی، بهتره یه استراتژی ایجاد کنید. یه استراتژی به شما کمک میکنه تا محتوای ثابت و متناسبی ایجاد کنید که مخاطبانتون ازش لذت ببرن. برای پیدا کردن چیزی که برای شما کار میکنه، به اهمیت این موارد فکر کنید:

  • درک اینکه مخاطب شما کیه، از جمله نیازها و خواسته‌هاش.
  • تنظیم یه برنامه پست‌گذاری.
  • برنامه‌ریزی زمان‌هایی برای فیلم‌برداری، ویرایش و انتشار محتوا.
  • الهام گرفتن برای محتوا از مخاطبانتون و توصیه‌هاشون.
  1. از سئو استفاده کنید.

در حالی که پست‌های شبکه‌های اجتماعی مستقیما بر «بهینه‌سازی موتورهای جستجو (سئو)» تاثیر نمیذارن، لینک‌های شخصی که به اشتراک گذاشته میشن میتونن با رسوندن بازدیدکننده‌ها به سایت یا وبلاگ شما، پیامدهای سئویی داشته باشن. برای کمک به سئو، این نکات رو در نظر بگیرید:

  • محتوای مفید پست کنید تا کشش ایجاد کنید، دسترسی‌تون رو افزایش بدید و بک‌لینک تولید کنید.
  • پیام‌های متفکرانه بنویسید.
  • یه مخاطب قابل اعتماد بسازید.
  1. با مخاطبانتون ارتباط برقرار کنید.

اینفلوئنسر بودن چیزی بیشتر از پست کردن محتوای با کیفیته. ارتباط با مخاطبانتون هم مهمه. در حالی که میتونید به کامنت‌ها پاسخ بدید، اقدامات تعاملی اضافی شامل برگزاری یه جلسه پرسش و پاسخ «هر چی میخوای بپرس» یا مسابقه و قرعه‌کشی میشه.

تفاوت بین اینفلوئنسر شبکه‌های اجتماعی و بازاریاب شبکه‌های اجتماعی چیه؟

با بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، برندها مستقیما در کانال‌های اجتماعی خودشون پست میذارن. این به اونها اجازه میده تا محتوا رو کنترل کنن و با مشتریان تعامل داشته باشن.

با اینفلوئنسر مارکتینگ، اینفلوئنسر محتوا رو پست میکنه و از طرف یه برند با مشتریان تعامل میکنه. یه اینفلوئنسر به عنوان یه واسطه بین یه برند و مشتریان عمل میکنه.

منابع

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *