محققان در یک مقاله با عنوان «آدمهای باحال» (Cool People) به این سوال پرداختند که واقعا «باحال بودن» به چه معناست. آیا باحال بودن همان خوب بودن است؟ و آیا تعریف ما از یک فرد باحال در فرهنگهای مختلف دنیا فرق میکند؟ این تحقیق که توسط تاد پزوتی، کیلب وارن و جینجی چن انجام شده، سعی میکند با بررسی ویژگیهای شخصیتی و ارزشهای افراد باحال، به این پرسشها پاسخ دهد.
چرا این موضوع مهم است؟
از سان فرانسیسکو تا سئول، مردم دوست دارند باحال به نظر برسند. این علاقه روی انتخابهای ما، از آدمهایی که تحسین میکنیم گرفته تا چیزهایی که میخریم و حتی کلماتی که استفاده میکنیم، تاثیر میگذارد. محققان میگویند باحال بودن فقط یک موضوع سطحی نیست. اینکه دیگران ما را باحال یا غیرباحال ببینند، روی جایگاه اجتماعی و عزت نفس ما اثر میگذارد و میتواند به دسترسی به منابع بهتر، پذیرش اجتماعی و حال خوب منجر شود.
با اینکه میدانیم آدمهای باحال ویژگیهای مثبتی دارند، اما مشخص نیست که تفاوت دقیق آنها با آدمهای «خوب» چیست. اگر یک فرد خوب لزوما باحال نیست (مثلا یک مادربزرگ مهربان)، پس چه چیزی یک فرد را «باحال» میکند؟
سوال دوم و مهمتر این است که آیا این ویژگیها در همه جای دنیا یکسان است؟ یا هر فرهنگی تعریف خاص خودش را از باحال بودن دارد؟ درک این موضوع به ما نشان میدهد که آیا «باحال بودن» یک مفهوم جهانی با یک کارکرد اجتماعی مشترک است یا صرفا بازتابی از سلیقههای محلی است.
روش تحقیق: چطور این موضوع را بررسی کردند؟
محققان برای پاسخ به این سوالها، یک تحقیق گسترده با حضور نزدیک به شش هزار نفر در ۱۳ منطقه فرهنگی مختلف انجام دادند. این کشورها شامل استرالیا، شیلی، چین، آلمان، هند، مکزیک، نیجریه، اسپانیا، آفریقای جنوبی، کره جنوبی، ترکیه، و آمریکا بودند. این انتخاب به دلیل تنوع فرهنگی بالای این کشورها بود.
روند کار به این صورت بود:
- آنها شرکتکنندهها را به چهار گروه تقسیم کردند.
- از هر گروه خواستند به یک فرد غیرمعروف که میشناسند و دوستش دارند فکر کنند.
- گروه اول: فردی که به نظرشان باحال است.
- گروه دوم: فردی که به نظرشان باحال نیست.
- گروه سوم: فردی که به نظرشان خوب است.
- گروه چهارم: فردی که به نظرشان خوب نیست.
سپس از شرکتکنندهها خواستند شخصیت و ارزشهای آن فرد را بر اساس دو پرسشنامه معتبر روانشناسی (پرسشنامه ارزشهای شوارتز و مقیاس شخصیتی پنج عاملی بزرگ) ارزیابی کنند. این پرسشنامهها ۱۵ ویژگی کلیدی را میسنجیدند، از جمله: برونگرایی، استقلال، ماجراجویی، لذتجویی، قدرتطلبی، وظیفهشناسی، مهربانی و غیره.
این روش به محققان اجازه داد تا نه تنها ویژگیهای آدمهای باحال را شناسایی کنند، بلکه آنها را با ویژگیهای آدمهای غیرباحال، خوب و غیرخوب مقایسه کنند و بفهمند کدام ویژگیها مختص باحال بودن است.
نتایج تحقیق چه بود؟
سوال اول: ویژگیهای خاص آدمهای باحال چیست؟
نتایج نشان داد که بین باحال بودن و خوب بودن اشتراکات زیادی وجود دارد. اما این دو مفهوم کاملا یکسان نیستند.
شش ویژگی که بیشتر با «باحال بودن» مرتبط بود تا «خوب بودن»:
- برونگرا (Extraverted): اجتماعی و پرانرژی هستند.
- لذتجو (Hedonistic): به دنبال تفریح و لذت بردن از زندگی هستند.
- قدرتمند (Powerful): تاثیرگذار، موفق و دارای منابع (پول یا موقعیت) هستند.
- ماجراجو (Adventurous): به دنبال تجربه کردن چیزهای جدید و ریسک کردن هستند.
- پذیرا (Open): ذهن بازی دارند و پذیرای ایدههای جدید هستند.
- مستقل (Autonomous): راه خودشان را میروند و بر اساس تصمیمات خودشان عمل میکنند.
ویژگیهایی که بیشتر با «خوب بودن» مرتبط بود تا «باحال بودن»:
آدمهای خوب بیشتر به عنوان افرادی آرام، وظیفهشناس، سازگار، خونگرم، جهانشمول (به فکر همه بودن)، سنتی و سازشکار توصیف شدند.
یک ویژگی مشترک: ویژگی «توانمندی» (Capable) به یک اندازه هم به افراد باحال و هم به افراد خوب نسبت داده شد.
این نتایج نشان میدهد که باحال بودن چیزی فراتر از صرفا مثبت بودن است و با مجموعهای از ویژگیهای خاص و متمایز تعریف میشود.
سوال دوم: آیا تعریف «باحال بودن» در فرهنگهای مختلف یکسان است؟
نکته غافلگیرکننده تحقیق این بود که الگوی بالا در تمام ۱۳ منطقه فرهنگی تقریبا ثابت بود.
محققان فرهنگها را بر اساس معیارهای مختلفی مثل فردگرایی در مقابل جمعگرایی (مثلا آمریکا در مقابل چین) یا میزان توسعهیافتگی (کشورهای با شاخص توسعه انسانی بالا در مقابل پایین) دستهبندی کردند. در تمام این مقایسهها، همان شش ویژگی (برونگرایی، لذتجویی، قدرت، ماجراجویی، پذیرا بودن و استقلال) به عنوان ویژگیهای اصلی افراد باحال شناخته شدند.
حتی وقتی نتایج به صورت کشور به کشور بررسی شد، این الگو همچنان پایدار بود. اگرچه شدت هر ویژگی در کشورهای مختلف کمی تفاوت داشت، اما در هیچ فرهنگی این الگو برعکس نشد. یعنی در هیچ کشوری، ویژگیهایی مثل «سنتی بودن» یا «سازشکاری» به عنوان یک ویژگی باحال شناخته نشد.
این ثبات نشان میدهد که معنای «باحال بودن» در سراسر جهان روی مجموعهای از ارزشها و صفات مشابه متمرکز شده است.
بررسیهای تکمیلی و اطمینان از نتایج
محققان برای اینکه مطمئن شوند نتایجشان دقیق است، چند بررسی دیگر هم انجام دادند:
- تاثیر سن، جنسیت و تحصیلات: آنها دریافتند که سن، جنسیت یا سطح تحصیلات شرکتکنندهها تاثیری روی نتایج اصلی نداشت و این الگو برای همه گروهها یکسان بود.
- استفاده از کلمات جایگزین: آنها آزمایشی را تکرار کردند و به جای کلمه «خوب»، از کلمه «مطلوب» (Favorable) استفاده کردند. نتایج باز هم مشابه بود.
- مقایسه مستقیم: در یک آزمایش دیگر، از مردم خواستند فردی را توصیف کنند که «باحال است اما خوب نیست» یا «خوب است اما باحال نیست». در این حالت هم، افراد باحال همان ویژگیهای ششگانه را داشتند.
تمام این بررسیها یافتههای اصلی تحقیق را تایید کردند.
بحث و نتیجهگیری: «باحال بودن» چه نقشی در جامعه دارد؟
این تحقیق نشان میدهد که «باحال بودن» یک مفهوم روانشناختی معنادار با تعریفی مشخص و پایدار در سطح جهانی است. اما چرا این مفهوم اینقدر فراگیر شده و چرا این ویژگیهای خاص (مثل استقلال و ماجراجویی) باحال تلقی میشوند؟
محققان یک نظریه را مطرح میکنند: «باحال بودن» ممکن است یک نوع «نظام جایگاه اجتماعی» (Status Hierarchy) برای دنیای مدرن یا «عصر اطلاعات» باشد.
توضیح این نظریه به این شکل است:
- در هر جامعهای، افرادی که به اهداف آن جامعه کمک میکنند، جایگاه اجتماعی بالاتری کسب میکنند. در گذشته، در یک قبیله شکارچی، یک شکارچی ماهر جایگاه بالایی داشت. در عصر صنعتی، یک کارخانهدار ثروتمند.
- در «عصر اطلاعات» امروزی، ارزش اصلی بر پایه نوآوری، خلاقیت و تغییر است.
- ویژگیهای ششگانه افراد باحال (استقلال، ماجراجویی، پذیرا بودن و…) دقیقا همان صفاتی هستند که یک فرد را به سمت به چالش کشیدن سنتها، جستجوی ایدههای نو و ترغیب دیگران به تغییر سوق میدهند.
بنابراین، «باحال بودن» میتواند یک پاداش اجتماعی برای افرادی باشد که نوآوری فرهنگی را ترویج میدهند و به پیشرفت جامعه در عصر اطلاعات کمک میکنند.
این تحقیق نشان میدهد که وقتی از یک فرد باحال از تهران تا نیویورک حرف میزنیم، احتمالا در مورد مجموعهای از ویژگیهای بسیار مشابه صحبت میکنیم؛ ویژگیهایی که فرد را به سمت شکستن قواعد، نوآوری و الهام بخشیدن به دیگران برای تغییر سوق میدهد.
در نهایت، محققان اشاره میکنند که تحقیق آنها محدود به افرادی بوده که به اینترنت دسترسی داشته و با معنای کلمه «باحال» آشنا بودهاند. برای درک کاملتر این پدیده، تحقیقات بیشتری در جوامع روستایی و دور از دسترس لازم است.
دیدگاهتان را بنویسید